جامعه افسرده، پویا نخواهد بود
این اظهار نظر رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در شرایطی مطرح میشود که در سالهای گذشته بسیاری از کارشناسان روانپزشکی و روانشناسی در این زمینه اعلام خطر کرده بودند. این نوع بیماریها علاوه بر آثار مخرب روانی، عوارض سوءجسمی نیز دارند و درامید به زندگی اثر خیلی منفی میگذارند. اگر این واقعیت جامعه خود را در کنار شاخصهای جهانی درباره میزان شادی مردم کشورهای جهان قرار دهیم، متوجه میشویم؛ جامعهای که دچار اضطراب، افسردگی، ناکامی و فقدان شادی باشد، مستعد برداشتن گامهای روبهجلو نیز نخواهد بود. بنابراین، پیش از هر اقدامی باید کوشید که روحیه عمومی بازیابی شود و نشاط وامید به آنان تزریق گردد. چندی پیش «آرمان امروز» در گفت وگویی که با اردشیر گراوند، جامعهشناس داشت به این موضوع اشاره کرد: «ایجاد توسعه و پیشرفت فقط با مداخله حکومتها مقدور است. متأسفانه ما شاهد این موضوع هستیم که از سال ۱۳۸۸ تا به امروز، الگوهای مرگ و میرها در ایران عوض شده است. قبل از سال ۸۸، فقط ۳۵ تا ۳۶ درصد مرگ و میرهایمان به وسیله بیماریهای قلبی و عروقی بود، اما متأسفانه امروز این آمار به بیش از ۵۰ درصد رسیده که ناشی از استرس و افسردگی و تغییر سبک زندگی است. جوانی که از صبح تا شب کار میکند، اما درآمد ماهیانه او کفاف یک هفته سفره خانوادهاش را نمیدهد، با کوهی از استرس و اضطراب روبه رو خواهد شد و ضریب سکته قلبی در میان آنها افزایش مییابد.»
افسردگی بیماری هزار چهره
اما در این رابطه دکتر مینا منظوری، روانشناس باور دارد هشداری که رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در رابطه با شیوع اضطراب و افسردگی ارائه داده را میتوان در سطح جامعه به شکلهای پرخاشگری و نزاع و در مرحله بالاتر به شکل همسرکشی و قتل مشاهده کرد. او در ادامه صحبتهایش به «آرمان امروز» میگوید: «خشم و پرخاشگری یکی از عوامل بیرونی اضطراب و افسردگی است که در عوامل درونی به شکل خودکشی خود را نشان میدهد و برخی از مواقع نیز به شکل واکنشهای طنزآمیز بروز میکند که ما این موضوع را در شبکههای اجتماعی بیشتر مشاهده میکنیم. بسیاری میگویند که ایرانیان از هر بحرانی، طنز میسازند در صورتی که این واکنش با اضطراب و افسردگی درونی آنها ارتباط مستقیم دارد. این موضوعات به هر روانی آسیب جدی وارد میکند. متأسفانه فضای مجازی و شبکههای خبری داخلی و برون مرزی، به این موضوعات دامن میزنند و باعث اضطراب و افسردگی بیشتر میشوند. با این شرایط جای تعجب ندارد که افسردگی و اضطراب ایرانیان را رنج بدهد و بیشترین بیماری روحی و روانی لقب بگیرد. به نظر من، ایرانیها از لحاظ بیولوژیک یکی از مقاومترین مردمان دنیا هستند و میزان صبر آنها در برابر مشکلات مثال زدنی است.»
اما یکی از انتقادهایی که طی سالیان گذشته و از دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، وجود داشت و هنوز هم پا برجاست، عدم پوشش بیمهای خدمات روانشناسی و مشاوره است. موضوعی که فتحی آشتیانی، رئیس نظام روانشناسی هم به آن اشاره دارد و با اشاره به تعرفه خدمات مشاوره روانشناسی گفته است: «تعرفه خدمات روانشناسی در بخش خصوصی ۳۲۱ هزار تومان برای مقطع کارشناسی ارشد و ۳۷۸ هزار تومان برای مقطع دکترا تعیین شده است. افرادی که سابقه کار بیش از ۱۵ سال دارند میتوانند ۱۵ درصد به این تعرفهها اضافه کنند. طبیعتا همه بیمهها باید بپذیرند که تعرفهها را پوشش بدهند اما تا جایی که بنده اطلاع دارم بیمه سلامت در حال حاضر این خدمات را پوشش میدهد و تأمین اجتماعی هنوز به این موضوع ورود نکرده است»، اما دکتر منظوری عقیده دیگری دارد و میافزاید: «متأسفانه کمتر کسی برای حل مشکلات روحی و روانی خود به مشاوره و روانشناس مراجعه میکند. دولت نیز در زمینه پوشش بیمه و حمایت از نظام روانشناسی و مشاوره اقدام خاصی انجام میدهد. شما قضاوت کنید که یک روانشناس، از صبح تا شب با تنشهای روانی بیماران مواجه است و خود این موضوع بیشترین آسیب و فرسودگی ذهنی و جسمی را متوجه او میکند ولی با این وجود تعرفههایی که به تازگی اعلام شده، با توجه به قیمتها در سطح جامعه و نرخ تورم، حداقل هزینه برای پزشکی است که یک عمر درس خوانده. تا زمانی که روانشناسی زیر پوشش کامل بیمه نرود و مردم نتوانند برای مشکلات خود به این مراکز مراجعه کنند، آمارهای اضطراب و افسردگی در میان مردم بیشتر میشود. مردمی بیشتر تحت تأثیر افسردگی شدید و اضطراب قرار دارند که در تأمین نیازهای اولیه زندگی با مشکل روبه رو هستند، و آنها بیش از هر قشر دیگر توان مراجعه به روانشناس یا مشاوره را ندارند. از دید من باید خیلی وضعیت روانی یک فرد حاد باشد که به روانشناس یا مشاوره مراجعه کند. در حالی که ما در بسیاری از موقعیتها میتوانیم از بروز مشکلات پیشگیری کنیم، به عنوان مثال در بحث ازدواج، ابتدا باید سلامت روان وجود داشته باشد و سپس ازدواج انجام شود و در این شرایط بچههای آنها در سلامت روانی بهتری بزرگ میشوند. اما متأسفانه آموزشها در رادیو و تلویزیون در حد سطحی و در فضای مجازی با پدیده روانشناس نما روبه رو هستیم که خود آنها نیز معضل هستند.