در دادگاه چه گذشت
در
ابتدای جلسه مادر مقتول به جایگاه رفت و گفت: این مرد پسرم را
ناجوانمردانه و از پشت سر با چاقو به قتل رسانده و زندگیمان را نابود کرده
است. من و همسرم درخواست قصاص داریم و به هیچ عنوان هم حاضر به گذشت و
مصالحه نیستیم.
سپس وکیل اولیایدم به جایگاه رفت و عنوان کرد: از زمانی
که این جنایت رخ داده خانواده متهم حتی یکبار هم برای دلجویی و جلب رضایت
به سراغ موکلانم نرفتهاند. متهم به دلیل دشمنی، با چاقوی قصابی این جنایت
را رقم زده و به همین علت اولیای دم تنها درخواستشان قصاص متهم است.
پس
از آن متهم به جایگاه رفت و با پذیرش اتهامش گفت: به خانواده کریم تسلیت
میگویم و شرمندهشان هستم. اما من و مقتول از قبل با هم اختلاف و درگیری
داشتیم. یک سال قبل در خیابان با هم درگیر شدیم و او با چاقو ضربهای به
دستم زد و موتورم را با خودش برد. بعد از آن درگیری چندباری در فضای مجازی
با هم کریخوانی داشتیم اما با هم روبهرو نشده بودیم. من در یک کمپ ترک
اعتیاد کار میکردم آخرینبار همراه یک راننده به محلهای رفتم تا یک معتاد
را تحویل بگیرم و به کمپ ببریم. اما در میان راه مقتول را اتفاقی دیدم. از
راننده خواستم توقف کند و سریع از ماشین پیاده شدم. من به سمت کریم رفتم و
گفتم بالاخره با هم روبهرو شدیم که او سنگی را از روی زمین برداشت و به
سمتم پرتاب کرد و من هم از روی عصبانیت از پشت سر او را با چاقو زدم و وقتی
روی زمین افتاد بهسرعت سوار ماشین شدم و به راننده گفتم محل را ترک کند.
چند متر آن طرفتر هم چاقو را رها کردم و به کمپ رفتم که صبح روز بعد پلیس
دستگیرم کرد.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده محمود را به قصاص محکوم کردند.