برای همین هم بعد از تعطیلات رسمی پنج روزه تقویم، به دنبال درمانهایی
جدیتر میرود: «شنیده بودم که شهر ساری، تخصصیترین بیمارستان چشمپزشکی
استان را دارد؛ برای همین هم از محمودآباد تا ساری رانندگی کردیم تا پزشک
متخصص چشم معاینهام کند اما دریغ از یک پزشک که در بیمارستان حضور داشته
باشد!» از ساری که ناامید میشود، مستقیم به بابل میرود اما سریال تکراری
نبود پزشک متخصص در بیمارستان بابل هم تکرار میشود و با نسخه پزشک عمومی و
یک قطره چشم، راهی میشوند تا درمان اساسی و پیدا شدن علت سرخی و عفونت
احتمالی چشم، بماند برای بعد از تعطیلات.
تقریبا دوهفتهای به
پایان سال و آغاز تعطیلات نوروزی مانده بود که خبری به نقل از وزیر بهداشت
منتشر شد؛ خبری که نشان از آگاهی از وضعیت بغرنج بیمارستانها در تعطیلات
سالهای گذشته و توجه به هشدارها برای تعطیلات پیشرو داشت: «در ایام نوروز
پزشکان متخصص تقسیمبندی شدهاند و هیچ بیمارستانی بدون متخصص نخواهد
بود.» خبری که امیدبخش بود و دلگرمکننده اما حالا و با به اتمام رسیدن
تعطیلات نوروزی و تجربه متعدد آدمهایی که به دلایل مختلف، گذرشان به
بیمارستان افتاده بود، نشان میدهد که عبارت«هیچ بیمارستانی» در این خبر،
عبارتی صحیح نبوده است؛ حتی اگر یک بیمارستان در کشور هم بدون پزشک متخصص
در رشتهای خاص، روز خود را گذرانده باشد.
به نظر میرسد که هشدارها و زنگخطرهای پیش از تعطیلات، کار خودش را به خوبی انجام داد و منجر به ابلاغ بخشنامه حضور پزشکان متخصص در بیمارستانهای دولتی شد اما اینکه چرا این بخشنامهها به آن نظم و دقت و اصولی که انتظار میرود اجرایی نشده است، علامت سؤال بزرگی است که میتواند زندگی بسیاری از افراد را دچار اختلال کند؛ گاهی با یک عفونت چشم ساده و گاهی با لزوم رسیدگیهای پس از تولد به مادر و کودک!
آنقدرخاطرش تلخ و مکدر است که اصلا دلش نمیخواهد نوروز آن سال را
به یاد بیاورد؛ نوروزی که چند روز مانده به بهارش، فرزندش به دنیا آمد و
فکر نمیکرد که تعطیلات پیشرو برایش آنقدر سخت بگذرد: «مشکلی برای معده
نوزاد تازه متولدشدهام پیش آمده بود که ما هر روزمان را در بیمارستانهای
مختلف میگذراندیم؛ یک روز پزشک متخصص گوارش نبود و روز دیگر متخصص
نوزادان! کارهای اداری و بستری با تعلل انجام میشد و همه انگار منتظر تمام
شدن تعطیلات بودند تا سرفرصت و حوصله به بیماران رسیدگی کنند.»
اما کسی نمیداند که به یک تازه مادر چه گذشته است؛ آنقدر که حالا چندین سال است که به هرکسی که میرسد، توصیه میکند اواخر اسفند، وقت خوبی برای زایمان نیست. موضوعی که به نوروز پنج سال پیش برمیگردد اما به نظر میرسد که با گذشت این سالها، همه هشدارها، برنامهریزیها و تمهیدات و... اوضاع کمی بهتر اما ایدهآل نشده است! واقعیتی که کافی است با منشی پزشکان متخصص همکلام شوید تا برایتان عیانتر ازهر وقت دیگری شود که جمعیت بسیاری از متخصصان، تعطیلات نوروز در دسترس نیستند وهمه جامعه پزشکی، بیمار کودک و بزرگسال را به معدود پزشکان بیمارستانها ارجاع میدهند؛ بیمارستانهایی که انگار درنوروز۱۴۰۳، درشهر تهران وضعیت بهتری نسبت به شهرستانها و خدماترسانی به ساکنان این شهرها و البته مسافران نوروزی داشتهاند.
خاطرات ناخوشایند شهروندان ازنوروزهای سال گذشته، مسئولان وزارت
بهداشت را به اطلاعرسانیهای متعددی درباره فعالیت نوروزی بیمارستانها
وادار کرده بود؛ چنانکه رضا لاریپور، معاون فنی ونظارت سازمان نظام پزشکی
هم در اینباره توضیحاتی داد و از برنامهریزیهای وزارت بهداشت در
اینباره گفت: «علاوه بربرخی مراکز درمانی بخش خصوصی، همه مراکز درمانی و
بیمارستانهای دولتی برابر دستورالعملهای صادره سالانه در ایام نوروز
وهمچنین متخصصان رشتههای مختلف بهویژه کسانی که فعالیت مستقیمی در
اورژانس دارند،مطابق برنامه شیفت کاری درمراکز حضور داشته باشند و همچنین
دسترسی سریع به سایر متخصصان نیز مورد تاکید است.»
اما آنچه شهروندان و مسافران در ایام نوروز تجربه کردهاند، مانند این اطلاعیهها و بخشنامهها، قاطعانه و دلگرمکننده نبوده است و بسیاری از آنها مدت زمانی طولانی به دنبال پزشک متخصص بودهاند و برخی دیگر هم در صورت اورژانسی نبودن بیماریشان، به روزهای بعد از تعطیلات ارجاع داده شدهاند.
یعنی واقعا یک شیفتبندی ساده میان جمع بزرگ پزشکان کشور به این اندازه
سخت است که تنهایک پزشک ازهررشته، نمیتواند یک روز از تعطیلاتش را به آن
اختصاص بدهد که گاهی بیمارستانها در این روزها، خالی از متخصص میشود؟
روزهایی که بسیاری از مشاغل بر سر شغلشان و مشغول خدمترسانی به مردم
هستند و جای خالی پزشکان متخصص در چنین جامعهای، به وضوح احساس میشود!/جام جم