کد خبر: ۳۳۹۳۹۵
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۰ - ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ - 2024February 06
مطابق تاکیدات آشتیانی، «خدمات سایر گرایش‌های روانشناسی نیز باید تحت پوشش بیمه قرار بگیرند تا افراد بیشتری بتوانند از این خدمات بهره مند شوند.»
شفا آنلاین>سلامت>اگر از افرادی که به خدمات سلامت روان اعتقاد ندارند و یا مشکلات روان‌شناختی را انکار می کنند، بگذریم، سایر مردم به‌دلیل هزینه‌های گزاف این خدمات قید مراجعه به روان‌شناس و روانپزشک را می‌زنند. در این میان بیمه‌های پایه با بی‌اعتنایی و بیمه‌های تکمیلی نیز با تعیین سقف‌های حداقلی، کمک چندانی به تامین هزینه‌های سنگین روان‌شناسی و روانپزشکی نمی‌کنند. درست به همین علت، اوایل آبان ماه امسال وزیر بهداشت از تحت پوشش بیمه قرار گرفتن تعرفه‌های خدمات روانشناسی خبر داد؛ خبری که فعلا از دسترسی بیشتر جامعه به خدمات این حوزه حکایت ندارد و تا پوشش همه خدمات مرتبط با سلامت روان راه درازی در پیش است. 

به گزارش شفا آنلاین:جزئیات این مسئله قبل‌تر از سوی مدیرعامل سازمان بیمه سلامت اعلام شده. محمدمهدی ناصحی، مدیرعامل این سازمان بیمه‌ای بیان کرده است که خدمات روانشناسی شامل روان درمانی فردی، گروه درمانی و خانواده درمانی و مشاوره با پرداخت معادل ۷۰ درصد تعرفه دولتی تحت پوشش سازمان بیمه سلامت ایران قرار گرفته است.

 
 اما آنطور که علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره روایت کرده: «بر اساس مصوبه شورای عالی بیمه سلامت، فقط دکتری روانشناسی بالینی و سلامت مشمول پوشش بیمه‌ای شده‌اند، که تعداد این افراد در مقطع دکتری خیلی زیاد نیست و شاید در نگاه اول تغییر زیادی در استفاده از خدمات روانشناسی توسط جامعه ایجاد نشود.» این اظهارات نشان می دهد پوشش بیمه ای صرفا برای مراجعه به روانشناسان بالینی یا سلامت وضع شده و سایر خدمات روانشناسی هنوز تحت پوشش قرار نگرفته‌ اند. 


مطابق تاکیدات آشتیانی، «خدمات سایر گرایش‌های روانشناسی نیز باید تحت پوشش بیمه قرار بگیرند تا افراد بیشتری بتوانند از این خدمات بهره مند شوند.»


از طرفی به دلیل ضعف اطلاع رسانی، روانشناسان بالینی از این مسئله مطلع نیستند و نمی‌دانند چگونه می‌توانند خدمات خود را در قالب پوشش بیمه‌ای به مراجعین ارائه دهند و طبیعتا مراجعین هم اطلاعی از این موضوع ندارند.


 جرات نکردم به تراپیست مراجعه کنم


«میم- واو» به ما می گوید، «از پوشش بیمه‌ای خدمات روانشناسی خبر ندارد و همچنان خانواده‌های کم‌درآمد و اقشار آسیب‌پذیر به‌دلیل نداشتن تمکن مالی از مراجعه به مطب های روا‌شناسی و مشاوره خودداری می کنند.» با افزایش احساس نیاز به دریافت مشاوره روانشناسی، به علت گرانی این خدمات و مشکلات اقتصادی، دایره مراجعه‌کنندگان به‌مطب های روانشناسی کوچک و کوچکتر شده است.


«میم- واو» وضعیت خود را، اینگونه شرح می دهد: «وقتی به روانشناس مراجعه می‌کنم؛ همیشه چشمم به ساعت است که بیشتر از ۲۰ دقیقه جلسه را ادامه ندهم، چون منشی هزینه تک‌تک ثانیه‌ها را حساب می‌کند. آخرین بار برای یک جلسه حدود ۲۰۰ هزار تومان پرداخت کردم که حدود ۱۵ دقیقه طول کشید. ممکن است در نگاه اول و در مقایسه با قیمت سایر کالاها و خدمات منطقی به نظر برسد، اما در اغلب موارد بازیابی سلامت روان نیاز به یک فرآیند طولانی و جلسه‌های متعدد دارد، به همین علت بسیاری از خانواده‌ها که درگیر تورم و مشکلات اقتصادی‌اند، قید خدمات روانشناسی را می‌زنند. افزون بر آن، در بسیاری از کلینیک‌های خصوصی و مطب‌های شخصی روان‌شناسان و مشاوران به‌ویژه در محله‌های مرفه‌نشین، هزینه‌های بیشتری از مراجعان دریافت می‌شود.»


«میم- واو» ساکن تهران است و تاکید می‌کند ۶ سال است که جلسات تراپی و مشاوره خود را به هر قیمت بوده در بازه زمانی هر سه ماه یک‌بار ادامه داده است: «اولین بار که به روانشناس مراجعه کردم، پس از افکار جدی خودکشی و استرس زیاد ناشی از مسائل کاری و تحصیلی‌ام بود. تشخیص دکتر افسردگی و وسواس  بود. در این مدت روزی سه تا چهار قرص برایم تجویز شده که در نوبت‌های صبح، ظهر و شب مصرف می‌کنم. دکترم توصیه کرده که بهتر است در زمان‌های روتین با فاصله کمتری به تراپیست هم مراجعه کنم، اما هزینه‌اش برایم زیاد است، چون باید چندین جلسه را برای معرفی خودم و شرایطم و هر چیزی که من را به این وضعیت کشانده اختصاص بدهم و بعد هم تضمینی وجود ندارد مشاور بتواند به من کمک کند، یا اصلا تراپیست فرضی آدم مناسبی باشد».


کار او تدریس است و با درآمدی که دارد از پس دخل و خرج زندگی برنمی آید، او با اشاره به این شرایط می‌گوید: «با توجه به وضعیت ناپایدار اقتصادی، می‌دانم که حفظ نظم جلسات تراپی برایم ناممکن است و همین مسئله تاثیر جلسات را ناچیز می‌کند. به همین خاطر تا‌به‌حال جرات نکرده‌ام به تراپیست مراجعه کنم. چند نفر تراپیست خوب هم در بین دوستان و اطرافیانم می‌شناسم که چون به هم نزدیکیم، از نظر حرفه‌ای نمی‌توانند تراپیست من باشند».


او در پاسخ به این پرسش که ماهیانه چقدر برای تامین داروهایش هزینه پرداخت می‌کند، توضیح می‌دهد: «برای داروها حدودا ماهی ۲۰۰ هزار تومان هزینه می‌کنم که البته نسخه‌ها معمولا سه ماهه برایم نوشته می‌شوند که تا مراجعه بعدی دارو داشته باشم. باید همه را یک‌جا بخرم. گاهی یک سری از داروها نایاب می‌شود، مثلا فلوکستین زمانی پیدا نمی‌شد و دکتر به سرترالین تغییرش داد. داروهای ADHD هم همیشه به‌سختی پیدا می‌شوند، مثلا ریتالین خارجی چند سالی است از مجاری رسمی پیدا نمی‌شود و فروشنده‌های قاچاق آن را به قیمت بالایی می‌فروشند. یعنی ممکن است ماهی۵ یا ۶ میلیون تومان فقط هزینه چند ورق ریتالین باشد که از عهده من خارج است.»

 
او در ادامه با مروری بر شرایط کار و زندگی و وضعیت روان خود می‌گوید: «فکر می‌کنم اگر روزی بتوانم ماهی چند میلیون تومان برای تراپیست هزینه کنم، یعنی حال روحی‌ام آنقدر خوب شده که زندگی را بتوانم جمع کنم. الان باور دارم که بیشتر بحران‌های روحی‌ که تجربه می‌کنم، ریشه در مسائل مالی دارند».


«سین- الف» ۲۵ ساله است. ساکن شهر کوچکی در استان یزد. او هم از تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات روانشناسی اطلاعی ندارد و می‌گوید در‌حال‌حاضر جلسات تراپی خود را متوقف کرده و آخرین جلسه‌اش به فروردین۱۴۰۲ بازمی‌گردد: «برای یک جلسه یک ساعته ۶۰۰ هزار تومان پرداخت کردم، در‌حال‌حاضر فقط به‌طور مرتب به روانپزشک مراجعه می‌کنم، آن‌هم با فواصل زیاد. هزینه روانشناسم هم برای یک جلسه یک ربع یا بیست دقیقه‌ای، حدود ششصد هزار تومان است. داروها هم ماهی ۲۰۰ هزار تومان برایم هزینه دارد».


او عنوان می‌کند: در دو سالی که به‌صورت مداوم و هفتگی زیر نظر تراپیست به درمان خود پرداخته هم، هزینه برایش کمرشکن بوده است: «ماهی ۸۰۰ هزار تومان برای چهار جلسه یک ساعته پرداخت می‌کردم. همان وقت هم این هزینه برایم زیاد بود و مهم‌ترین چیزی که باعث شد تراپی را متوقف کنم، مسائل اقتصادی بود».


«ف- دال» ۴۵ ساله است و ساکن شهر کوچکی در جنوب کشور. او می‌گوید مراجعه به روانشناس، هرگز در اولویت زندگی اش نبوده است: «یک‌بار چند جلسه تراپی رفتم که اینقدر در روزهای بی‌پولی اذیتم کرد که حتی برای جلسات آخر پول نداشتم.  در نتیجه مجبورم به روانپزشک و قرص اکتفا کنم. اما حتی این هم این روزها با مشکل روبه‌رو شده. هزینه‌ بالای ویزیت و دارو وقتی بیمه نداری و بیکاری، خیلی دشوار است. ترس از نبود دارو و خیلی چیزهای دیگر تبدیل به یک دل‌مشغولی مدام شده، به‌خصوص وقتی داروها متنوع هستند. با این وضعیت، مراجعه به تراپیست هیچ جای زندگی من نیست».


 فرهنگ مراجعه به روانشناس مهمتر از پوشش بیمه ای؟


البته هستند شهروندانی که، به‌صورت منظم و مستمر جلسات مشاوره را آغاز کرده و هر هفته آن را ادامه می دهند، همانند «شین- سین»: «من به‌شدت انسان مضطربی بودم، اما جرقه اصلی شروع جلسات این بود که خودم وارد رشته روانشناسی شده بودم و چون هدف درمانگری بود، باید زودتر استارت درمان را می‌زدم. جلسات من ۴۵ دقیقه تا یک ساعت است و هزینه‌ آن حدود ۴۰۰ هزار تومان است. تصور می کنم، سوای پوشش بیمه‌ای خدمات روانشناسی که به افزایش بهره مندی از این خدمات توسط بیمه شدگان و به خصوص دهک‌های پایین کمک می کند، لازم است فرهنگ مراجعه به روانشناس نیز در جامعه ترویج شود.»


این مشکل به ویژه در مناطق دور افتاده و کمتر توسعه یافته بیشتر نمود دارد که باید با افزایش اطلاع رسانی در رسانه های عمومی و بهره گیری از ظرفیت شبکه های اجتماعی و همچنین به اشتراک گذاری تجربه های افراد بهره مند از این خدمات، فرهنگ مراجعه به روانشناس در جامعه تقویت شود.


ارسلان احمدی، مسئول گروه روانشناسی مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی در این باره، با تاکید بر اینکه، مراجعه به روانشناس حتما به معنای داشتن مشکل روانشناختی نیست، عنوان می کند: پوشش بیمه ای این خدمات تنها بخشی از صورت مسئله است، بخش مهمتر، منزلت و جایگاه روانشناس و مشاور در کشور است که هنوز در میان افراد جامعه و حتی در بین بسیاری از مسئولان کشور جا نیفتاده و این جایگاه برای مردم تبیین نشده است.


احمدی با بیان اینکه همه ما در زندگی با مشکلات و بحران های متعددی رو به رو می شویم که این بحران ها علاوه بر افزایش فشار روانی می تواند مشکلات جسمی را نیز به دنبال داشته باشد، بیان می کند: در زندگی امروزی که با زندگی کردن در سده های قبل بسیار متفاوت است همان طور که برای بررسی هر مشکل به افراد متخصص مراجعه می کنیم، برای مسائل فردی و بین فردی خود و چگونگی مواجه با آنها نیز باید به فرد متخصص مراجعه شود. مراجعه به روانشناس و مشاور باید در خانواده ها نهادینه شود و حتی بایستی جایی برای آن در سبد هزینه خانواده در نظر گرفته شود.


 مشکلات روان‌شناختی با یک جلسه حل نمی‌شود


«نون- واو» با اشاره به اینکه «مشکلات روان‌شناختی با یک جلسه حل نمی‌شود و نیازمند جلسات متعدد است»، می‌گوید: «آنقدر مداوم تحت فشار روانی قرار می‌گیرم که زخم‌های روانم به دردهای فیزیکی بدل شده، ولی وضع اقتصاد جوری است که نمی‌شود به‌صورت پیوسته از تراپی کمک گرفت. ضمن اینکه چون منبع اصلی فشارها در کشور ما مشکلات اقتصادی است، مراجعه به تراپیست مثل مصرف مسکن است و مادامی که این مشکل حل نشود، مردم به لحاظ روحی و جسمی تحت فشار خواهند بود.»


او تاکید می‌کند که برای تامین هزینه جلسات، از خرج لباس و برخی چیزهای دیگر در زندگی خود زده تا بتواند در مواقع لزوم از تراپیست کمک بگیرد: «من تا جلسه‌ای ۸۰۰ هزار تومان هم پرداخت کرده‌ام. قبلا که اوضاع اقتصادی این‌طوری نبود می‌شد یک بخشی از درآمدم را اول ماه برای این کار کنار بگذارم، اما الان واقعا ممکن نیست و گمان هم نمی کنم که پوشش بیمه ای تاثیرگذار باشد، به این دلیل که شنیده ام، فقط دکتری روانشناسی بالینی و سلامت مشمول پوشش بیمه‌ای شده‌اند، اما تعداد این افراد در مقطع دکتری زیاد نیست.»


«کاف-جیم» ساکن  اصفهان است. هم خودش و هم همسرش از جلسات تراپی به‌صورت آنلاین استفاده می‌کنند: «من و همسرم هرکدام ماهی ۶۵۰ هزار تومان برای جلسات یک ساعته می‌پردازیم. فشار مالی هم می آورد، ولی چاره‌ای نداریم. گاهی هم گروه درمانی می‌رویم که مبلغش مناسب‌تر است، اما همیشه ممکن نیست.»


  لزوم پوشش بیمه ای گسترده در حوزه سلامت روان


«حدود یک سوم افراد جامعه با اختلالات روانشناختی مواجه هستند و افسردگی  رتبه سوم بیماری‌ها را در کشور به خود اختصاص داده است.» علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره ایران در گفت و گویی با خبرگزاری‌ها با اعلام این موضوع، می گوید: «آمارها نشان می‌دهد که رسیدگی به وضعیت سلامت روان در کشور نیاز به توجه بیشتر دارد. آخرین مطالعات در سال ۱۳۹۹ نشان می‌دهد که ۲۹/۷ درصد از جامعه ایرانی به نوعی از نشانه‌های اختلالات روانی رنج می‌برند.»


فتحی آشتیانی با بیان اینکه می‌بایست «کارهای جدی‌تری در این مورد انجام دهیم» تصریح می کند: «خودکشی یکی از مسائل اساسی در حوزه سلامت روان است. تعداد موارد خودکشی کامل در سال ۱۴۰۰ در مقایسه با سال ۱۳۹۹، ۱۲/۷ درصد رشد داشته است. همچنین تعداد موارد خودکشی کامل طی ۱۵ سال از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۴۰۰ حدود ۱۰۸ درصد رشد داشته است. این آمار قابل تاملی است.»


رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران در ادامه به رتبه‌بندی بار بیماری‌ها در ایران و سهم بیماری‌های روانشناختی در این رتبه‌بندی پرداخته است. بر همین اساس اختلال افسردگی در سال ۹۶ نسبت به سال ۸۶ رشد ۲۳ درصدی داشته و رتبه سوم بیماری‌ها را در ایران دارد. اختلال اضطراب هم با رشد ۱۰ درصدی در رتبه پنجم قرار دارد.


وحید شریعت، رئیس انجمن روانپزشکان ایران نیز چندی پیش در گفت‌وگویی، درباره شیوع اختلالات روان در بین ایرانیان با استناد به آخرین مطالعه کشوری که در این زمینه انجام شده، بیان کرده است: «طبق این مطالعه، ۲۹/۷ درصد از مردم ایران یا مشکوک به اختلال روانپزشکی و یا افراد پر خطر در این زمینه هستند. در واقع ممکن است در بین این ۲۹/۷ درصد از مردم، هر نوعی از اختلال روانپزشکی از نوع خفیف تا شدید، اختلالات مختلف اعم از اضطراب، افسردگی و وسواس وجود داشته باشد.»


بنابراین پوشش بیمه‌ای در حوزه روان درمانی، شاید بتواند افراد بیشتری را به استفاده از خدمات روان درمانی ترغیب کرده و بخش بزرگی از اختلالات روانی جامعه را کاهش دهد، با این حال ملک فاضلی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی معتقد است برای تحقق این موضوع باید تمام بخش‌های مربوط به سلامت روان تحت پوشش بیمه قرار بگیرند، و نباید هیچ کدام از حوزه‌های مرتبط با سلامت را از پوشش بیمه‌ای خارج کرد.


فاضلی با اشاره به سیاست‌های کلی سلامت که در سال ۱۳۹۳ از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شده، می گوید: یکی از سیاست‌های ابلاغی رهبر انقلاب در سیاست‌های کلی سلامت «پوشش کامل نیازهای پایه درمان توسط بیمه‌ها برای آحاد جامعه و کاهش سهم مردم از هزینه‌های درمان تا آنجا که بیمار جز رنج بیماری، دغدغه و رنج دیگری نداشته باشد» است؛ در همین راستا نیز برای آن که شخص بیمار، دغدغه‌ای جز بیماری نداشته باشد، تمام خدمات مربوط به سلامت اعم از خدمات مربوط به سلامت روان باید تحت پوشش بیمه درمانی قرار بگیرد، در غیر این صورت دستور رهبری روی زمین مانده است.


این عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس تصریح می کند: دولت و بیمه‌ها مکلف هستند برای اجرایی کردن دستور رهبری، بیمه‌ای فراگیر را اجرایی کنند تا افراد در زمان بیماری، تنها مشکل‌شان بیماری باشد نه هزینه درمان؛ هر زمان که توانستیم ساز و کار بیمه‌ای‌مان را این‌گونه کنیم، در آن صورت بیانات رهبری را اجرایی کرده‌ایم. هر کدام از بخش‌های مربوط به سلامت روان اعم از مشاوره، درمان و بستری جزئی از فرآیند سلامت است و باید تحت پوشش و حمایت بیمه‌های درمانی قرار بگیرند. / رسالت


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: