کد خبر: ۳۳۹۳۶۸
تاریخ انتشار: ۰۷:۳۰ - ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ - 2024February 06
سقوط حدود ۶ میلیون ایرانی به زیر خط فقر و ادامه دستمزدهای نامتوازن پیامدهای منفی به جامعه تحمیل می‌کند‌، چراکه خط فقر تنها به اقتصاد محدود نمی‌شود و اغلب ناهنجاری‌های اجتماعی معلول همین موضوع است.
شفا آنلاین>جامعه>فقر در کشورهای مختلف چهره‌های متفاوتی دارد؛ گاهی این فقر اقتصادی است و گاه فرهنگی و سیاسی، اما در حوزه فقر اقتصادی، فقر مطلق به شرایطی اطلاق می‌شود که فرد، درآمد خود را با مقدار مورد نیاز برای رفع نیازهای اولیه شخصی مانند غذا، پوشاک و سرپناه مقایسه می‌کند. فقر نسبی نیز زمانی اندازه‌گیری می‌شود که یک فرد نتواند حداقل سطح استانداردهای زندگی را در مقایسه با دیگران و در همان زمان و مکان خود فرد برآورده کند.
به گزارش شفا آنلاین: تعریف فقر نسبی از کشوری به کشور دیگر یا از جامعه‌ای به جامعه دیگر متفاوت است. همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد ضریب جینی یا شاخص نابرابری در سال‌های اخیر افت داشته است. این در حالی است که خط فقر در جامعه ایران، بالاتر هم رفته است؛ به‌گونه‌ای که میزان هزینه‌کرد ماهانه خانوار در یک دهه اخیر روندی نزولی داشته و از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ حدود ۱۲درصد از هزینه‌های واقعی خانوار ساکن در نقاط شهری کسر شده است. براساس آمارهای بانک جهانی، در سال ۲۰۱۱، حدود ۲۰ درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر قرار داشتند؛ این در حالی است که در سال ۲۰۲۱، بیش از ۲۸/۱ درصد جمعیت ایران، زیر خط فقر قرار گرفته‌اند. با فرض متوسط جمعیت ۸۰ میلیون نفری طی دهه اخیر، مشاهده می‌شود طی سال‌های مذکور، تقریبا ۵/۶ میلیون نفر به افراد زیرخط فقر اضافه شده است، بنابراین وضعیت معیشت این روزهای جامعه نگران‌کننده است. چه‌بسا افزایش دوباره نرخ دلار یک موج جدید گرانی به سفره‌های فرودستان تحمیل کرده است، به‌گونه‌ای که قیمت یک کیلو گوشت گرم قرمز از ۱۳ درصد حداقل دستمزد یک کارگر فراتر رفته است. در واقع برای خرید دو کیلو گوشت قرمز، کارگر باید حدود یک‌سوم دستمزد ماهانه خود را بپردازد! از طرفی اجاره‌خانه‌ها نیز سر به فلک کشیده است. در شهری مثل تهران، اجاره‌ ماهانه‌ یک آپارتمان نقلی ۶۰ متری از ۹ میلیون تومان شروع می‌شود! البته این وضعیت فقط محدود به کارگران شاغل نیست؛ بازنشستگان نیز در بحران معیشتی مشابه غوطه‌ورند.
سوءتغذیه؛ خطری که سلامت جامعه را نشانه گرفته است
چندی پیش معاون بهداشت دانشگاه علوم‌پزشکی تهران، از کاهش ۳۰ درصدی مصرف لبنیات در بین ایرانیان گفت و نسبت به رواج پوکی استخوان هشدار داد. این تنها یک قلم از مواد غذایی مهمی است که فقدان آن در سفره‌های ایرانیان آثار نامطلوب فراوانی در امنیت غذایی و سلامت مردم گذاشته و چرخه‌ای از کاهش کیفیت زندگی ایرانیان را می‌سازد؛ چرخه‌ای که آثار منفی آن تا سال‌ها گریبان شهروندان را خواهد گرفت. تازه‌ترین گزارش بانک جهانی از شرایط «امنیت غذایی» در جهان نیز نشان می‌دهد ایران با تورم حدود ۴۱ درصدی مواد غذایی در میان ۱۰ کشور با بالاترین تورم‌های مواد غذایی در جهان قرار گرفته است. به همین دلیل به عقیده بسیاری از کارشناسان بهداشت نتیجه شرایط نامطلوب تورم و کوچک شدن سفره‌ها، سوءتغذیه است؛ بیماری‌ای که سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و مانع از رشد ذهنی و فیزیکی فرد می‌شود و گاهی جان افراد را می‌گیرد. تحقیقات نشان می‌دهد سوءتغذیه موجب ایجاد چرخه‌ معیوب فقر و تغذیه نامناسب شده، به‌طوری که رهایی از آن دشوار است. چندی پیش «هادی موسوی‌نیک» مدیرکل مطالعات رفاه اجتماعی وزارت کار هشدار داده بود: «۵۷ درصد از جمعیت ایران سوءتغذیه دارند و کالری لازم را دریافت نمی‌کنند». به گفته موسوی‌نیک، درحالی‌که بانک جهانی حداقل کالری روزانه لازم را برای یک انسان ۲۱۰۰ کیلوکالری اعلام کرده است، ۵۷ درصد جمعیت ایران این میزان حداقلی را نیز دریافت نمی‌کنند. در تمام دنیا بیش از ۵۰ درصد کودک‌آزاری‌ها به غفلت عمدی یا سهوی از تغذیه و سلامت کودکان مربوط می‌شود و به نظر می‌رسد بخشی از کودک‌آزاری‌ها در ایران نیز معطوف به عدم دسترسی این گروه به مواد غذایی سالم است.
فقر بر وحشت از آینده می‌افزاید
سقوط حدود ۶ میلیون ایرانی به زیر خط فقر و ادامه دستمزدهای نامتوازن پیامدهای منفی به جامعه تحمیل می‌کند‌، چراکه خط فقر تنها به اقتصاد محدود نمی‌شود و اغلب ناهنجاری‌های اجتماعی معلول همین موضوع است. بسیاری از کارشناسان معتقدند گسترش فقر در سال‌های اخیر بیش از هر چیز یک حس عمومی را در میان مردم افزایش داد و آن هم آینده‌هراسی است. تورم با افزایش نابرابری، ظن گروه‌های پایین درآمدی را نسبت به بی‌عدالتی و نداشتن سهم در ثروت عمومی تشدید می‌کند و سطح همکاری ملت برای پیشبرد اهداف دولت را به حداقل می‌رساند. افزایش تورم و در نتیجه گسترش جمعیت افرادی که توان مالی دسترسی به بسیاری از منابع را ندارند، موجب شکل‌گیری نوعی آینده‌هراسی نیز می‌شود به‌گونه‌ای که مردم نگران این موضوع هستند که فردا چه خواهد شد و آینده شغلی و زندگی آنها چگونه رقم خواهد خورد.
افزایش آسیب‌های اجتماعی زاییده فقر
مسوولان وزارت بهداشت و آسیب‌‎شناسان اجتماعی بر این موضوع توافق دارند که بحران‌های اقتصادی، آسیب‌های اجتماعی را افزایش می‌دهد. چندی پیش، «علی اسدی» معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت با اعلام آمار و ارقام مبتلایان به اختلال روانی درباره دلایل بروز آن گفت: «در بحران‌های اقتصادی ممکن است آسیب‌های اجتماعی افزایش یابد و اصولا رابطه مستقیمی در افزایش یا کاهش آسیب‌های اجتماعی با مولفه‌های اقتصادی و اجتماعی موجود در جامعه است. طبیعتا مشکلات اقتصادی اثر منفی روی سلامت روان مردم جامعه دارد.»
ارتباط فشارهای اقتصادی بر سلامت روان
«امیر‌محمود حریرچی» آسیب‌شناس اجتماعی در رابطه با پیامد‌های وضع موجود به «جهان‌صنعت» گفت: فشار‌های اقتصادی مستقیم بر سلامت روان شهروندان اثر منفی خواهد گذاشت و اگر این مشکلات از یک عدد مشخص بیشتر شود، بسته به میزان تحمل افراد به افزایش استرس، افسردگی و آسیب دیدن سلامت روان منجر خواهد شد.
وی افزود: بروز هرگونه خسارت روانی برای شهروندان به واسطه مشکلات اقتصادی و محیط کار به خانه منتقل خواهد شد و همسر و فرزندان را نیز درگیر بحران خواهد کرد. خشونت، نزاع و افسردگی از جمله آثار اولیه‌ای است که محیط‌های خانوادگی را متاثر و کانون خانواده را به عنوان اصلی‌ترین پایگاه اجتماعی متضرر خواهد کرد.
این آسیب‌شناس اجتماعی همچنین با تاکید بر افزایش سرقت بیان کرد: به نظرم یکی از آسیب‌های اجتماعی سقوط ۶ میلیون ایرانی به دره فقر افزایش سرقت است. بیکاری قشر جوان مهم‌ترین علت سوق پیدا کردن افراد به سوی سرقت است، نبود کارخانجات و صنایع برای به‌کارگیری جوانان، ایجاد شغل و تامین معیشت و غیره در این موضوع موثر هستند. نیاز مالی و عادت مجرم بیشترین علت ارتکاب سرقت است براساس بررسی‌های روانشناختی و اقتصادی از قبیل مهاجرت‌های بی‌رویه از روستاها به شهر، تضاد طبقاتی، فقر فرهنگی، فقر عاطفی، محرومیت، فقر مادی و بیکاری درخصوص علت وقوع سرقت با بیشترین فراوانی دخیل هستند. نیاز مالی و عادت مجرم بیشترین علت ارتکاب به این جرم در جامعه است. با توجه به نرخ تورم، بیکاری و مشکلات اقتصادی مهم‌ترین انگیزه در بحث تامین مالی بوده که فرد را وادار به انجام چنین جرمی می‌کند.
حریرچی با انتقاد از رفتار دولت در مواجهه با این واقعه‌ای که در حال حاضر در کشور در حال رخ دادن است، اظهار کرد: مسوولان متوجه این زنگ خطر نشده‌اند، چراکه سیاستگذاران و مدیران آنقدر درگیر مسائل فکری خودشان هستند که گوش شنوایی ندارند؛ سال‌هاست ما جامعه‌شناسان فریاد می‌زنیم آقایان، جامعه را دریابید. یک هوشیاری موقتی ایجاد شد و گفتمان موقتی شکل گرفت و دوباره به وضعیت قبل برگشت. اکثریت این مسوولان کسانی هستند که نیت خیر دارند و به دلیل عدم سواد و تجربه کم در چند سال اخیر بانی تخلیه سیستم حکمرانی از مدیران دانشمند و توانمند، بوروکرات‌های نخبه شدند. برخی افراد که صاحب سمت هستند؛ مدیر، وکیل، وزیر و مسوول هستند. اگر خودشان هم توانایی ندارند، از افراد توانمند و دلسوز که نگاه نقادانه دارند استفاده نمی‌کنند.
گفتنی است؛ در پس همه این مشکلات آنچه شاید کمتر به آن توجه می‌شود، فقر فرهنگی جامعه است. زمانی که نیازهای اساسی و پایه جامعه همچون معیشت یا مسکن و سرپناه تامین نشود یا به خطر بیفتد، جامعه از سطوح بالاتر نیاز، از جمله مسائل فرهنگی و اجتماعی صرف‌نظر می‌کند و این موضوع در درازمدت آثار فرهنگی ناخوشایندی در کشور به جای می‌گذارد؛ آثاری که به مرور زمان به عادات همیشگی یک جامعه تبدیل خواهد شد و افراد آن مجبورند خود را با این عادات و قواعد نانوشته تطبیق دهند.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: