کد خبر: ۳۳۹۲۷۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ - ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ - 2024February 04
خواستگار پس از شنیدن جواب رد از دختر مورد علاقه‌اش والدین او را به قتل رساند اما هرگز به جرمش اعتراف نکرد.
شفا آنلاین>حادثه>یک سال قبل خبر جنایت خونینی در کرج به ماموران پلیس داده شد. زوجی در خودرو شخصی‌شان هدف اصابت گلوله قرار گرفته‌ بودند. بررسی‌های اولیه نشان داد، زن میانسال در دم فوت شده اما مرد هنوز زنده ‌است. بلافاصله مرد مجروح به بیمارستان انتقال یافت و تحقیقات برای مشخص شدن علت ماجرا آغاز شد.

به گزارش شفا آنلاین:در تحقیقات مشخص شد این زوج به نام‌های منوچهر و ژیلا از فاصله بسیار نزدیک در اتومبیل شخصی و در آستانه ورود به پارکینگ خانه هدف اصابت گلوله قرار گرفتند و کسی که این کار را کرده‌ قطعاا از مدتی قبل این زن و شوهر را تحت نظر گرفته و کینه‌ای عمیق از آن‌ها به دل داشته ‌است.

پلیس دریافت منوچهر و همسرش ژیلا دو فرزند به نام‌های آدرینا و آرش دارند که هر ۲ آن‌ها بزرگسال هستند.

آدرینا به ماموران گفت پدر و مادرش دشمنی نداشتند و تنها کسی که این اواخر با آن‌ها درگیری داشته، خواستگار او به نام ساسان بوده است.

آدرینا برای ماموران توضیح داد به خاطر پاسخ منفی‌ای که او و پدرش به ساسان دادند از سوی این پسر تهدید شده بودند.

این دختر جوان گفت: ما در شهریار زندگی می‌کردیم. ماه‌ها قبل در خیابان چرخ ماشینم پنچر شد و مرد جوان و خوش‌تیپی برای کمک آمد. او لاستیک ماشینم را عوض کرد و بعد شماره تماسش را به من داد و شماره مرا گرفت تا اگر کاری بود برایم انجام دهد. من هم برای تشکر از او گفتم هر کاری بتوانم برایش انجام می‌دهم. چند روز بعد ساسان به من زنگ زد و گفت که می‌خواهد با من بیشتر آشنا شود و من هم قبول کردم چون فکر می‌کردم آدم معقول و باشخصیت و مورد خوبی برای ازدواج است. پس از آن ارتباط ما بیشتر شد و عشقی میان ما شکل گرفت. ساسان گفت می‌خواهد از من خواستگاری کند و با پدر و مادرم آشنا شود. او به ما گفته ‌بود پدر و مادرش خیلی پیر هستند و کسی دیگر را ندارد که برای خواستگاری بیاورد. برای همین هم خودش به خواستگاری آمد. پدرم قبول کرد ما مدتی با هم رفت و آمد داشته‌ باشیم و صیغه‌ محرمیت هم بین ما خوانده شد. چند ماهی که گذشت متوجه رفتارهای عصبی و پرخاشگری‌های ساسان شدم؛ اما چیزی به خانواده‌ام نگفتم تا اینکه یک بار او مقابل پدرم پرخاشگری کرد. وقتی پدرم متوجه رفتارهای عصبی ساسان شد به من گفت این پسر به درد تو نمی‌خورد و زندگی شما با مشکل مواجه خواهد شد، به همین علت با توجه به اینکه مدت صیغه محرمیت هم تمام شده ‌بود، پدرم دیگر اجازه نداد ساسان سمتم بیاید و گفت پاسخش برای ازدواج ما منفی است. من هم حرف پدرم را گوش کردم.

دختر جوان در ادامه گفت: ارتباطم را با ساسان قطع کردم. او که همه چیز را از چشم پدرم می‌دید عصبانی شد و مدام مزاحم پدرم می‌شد. برایش پیام‌های تهدیدآمیز می‌فرستاد و ما را تعقیب می‌کرد. تا اینکه پدرم تصمیم گرفت محل زندگی‌مان را عوض کند. ما از شهریار به  کرج آمدیم؛ اما ساسان عکس ماشین باربری را که اثاثیه را با آن برده ‌بودیم، برای پدرم فرستاد و عکس یک اسلحه فرستاد و پدرم را به این ترتیب تهدید می‌کرد. تنها کسی که ممکن است چنین بلایی سر پدر و مادرم آورده باشد ساسان است.

پلیس محل تردد ساسان را طی یک عملیات پیچیده پیدا و او را بازداشت کرد. این مرد جوان منکر تیراندازی شد تا اینکه از بیمارستان خبر رسید مرد میانسال نیز جان باخته است.

ساسان که با اتهام ۲ قتل روبه‌رو بود، در هیچ مرحله‌ای از بازپرسی به قتل اعتراف نکرد و مدعی شد قتل پدر و مادر آدرینا ربطی به او ندارد؛ اما همه مدارک از جمله رد‌زنی تلفن همراه، رفت‌وآمدهای ساسان و تهدیدهای او نشان می‌داد او مرتکب این قتل‌ها شده‌ است.

این در حالی بود که بازپرس متوجه شد ساسان از ابتدا درباره زندگی‌اش به خانواده آدرینا دروغ گفته‌ است. او همسر و ۲ فرزند دارد و خانواده‌اش در شهرستان زندگی می‌کنند.

به این ترتیب کیفرخواست علیه ساسان صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهم در شعبه ۲دادگاه کیفری ‌استان البرز پای میز محاکمه رفت.

در جلسه رسیدگی اولیای‌ دم برای ساسان درخواست قصاص کردند و اعلام کردند حاضر به گذشت نیستند.

سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام را قبول نکرد و گفت: من چنین کاری نکردم و اتهام را قبول ندارم، من با این خانواده اختلاف داشتم و قبول دارم از سر عصبانیت هم حرف‌هایی زدم اما من قاتل نیستم و این اتهام را قبول ندارم.

او درباره اینکه چرا مقتولان را تعقیب و آن‌ها را بارها تهدید کرده ‌است پاسخی نداد.

پس از گفته‌های متهم و وکیل مدافع او هیات قضات شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان البرز وارد شور شدند و متهم را طی یک رأپای مستدل و مستند به قصاص محکوم کردند.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: