کد خبر: ۳۳۹۰۳۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۰ - ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ - 2024January 30
چند سال پیش عموی ما ۱۰۰ میلیون تومن داد دست دو تا پسرهاش. به هر کدومشون گفت با این ۱۰۰ تومن هر کاری می‌خواین بکنین. اون موقع یادش بخیر دلار ۳هزار و ۴۰۰ بود. این دو نفر خوشحال بودن که یهو نفری ۱۰۰ میلیون تومن پول بهشون رسیده
شفا آنلاین>جامعه>چند سال پیش عموی ما ۱۰۰ میلیون تومن داد دست دو تا پسرهاش. به هر کدومشون گفت با این ۱۰۰ تومن هر کاری می‌خواین بکنین. اون موقع یادش بخیر دلار ۳هزار و ۴۰۰ بود. این دو نفر خوشحال بودن که یهو نفری ۱۰۰ میلیون تومن پول بهشون رسیده. یکی از پسرعمو‌ها پنج تومن گذاشت رو پولش و رفت یه رنوی ۱۰۵تومنی خرید. عاشق تفریح و جاده و عشق و حاله. همیشه یا تلو‌تلو می‌خوره یا یه چیزی دود می‌کنه. به این معروفه که تا حالا یه روز هم تو زندگی اش کار نکرده. 
به گزارش شفا آنلاین:اون یکی پسرعمو ۱۰۰ تومنش رو ریخت تو کار شیرینی خونگی. کم‌کم کارش گرفت و صفحه‌ا‌ش تو اینستاگرام هم کلی مخاطب پیدا کرد. بعد از چند ماه، یه کارگاه شیرینی‌پزی کوچیک گرفت، سه نفر رو استخدام کرد. 
زمان گذشت و اون پسرعموی عیاش یه کم ته دلش نگران بود که کاش مثل داداشش یه کاری راه می‌ا‌نداخت. یه ذره که به این فکر (فکر راه انداختن کسب‌وکار مانند برادرش، پسر عموی پرتلاش) فرو رفت، موبایلش زنگ می‌خورد و برنامه بعدی جور می‌شد. اون هم دوباره فراموش می‌کرد که چنین مسئله‌ای اصلاً وجود داشته. 
اوضاع کارگاه داشت خوب پیش می‌رفت که یهو همه چی ریخت به هم. بعد از چند ماه پسرعموی پرتلاش مجبور شد که کارگاه رو تعطیل کنه و به این فکر می‌کرد که کجای کار رو اشتباه کرده؟ داداشش یه روز هم تو زندگی اش کار نکرده و الان با گذشت چند ماه، ماشین ۱۰۰میلیونی‌اش شده ۳۰۰ میلیون. پسر عموی عیاش رنو رو فروخت و رفت چند تا پراید خرید و دوباره، کلی سود کرد. پسر عموی پرتلاش هم چند وقتیه تو هایپرمارکت داره دسر می‌فروشه. راستی شما برای پسرعموی من کاری سراغ ندارین؟ آدم اخلاق‌مدار و پرتلاشیه! (رفرنس: آرش ترابی، راه پرداخت)
 تحلیل و تجویز راهبردی:
در ایران، دست کم پنچ دسته پولدار داریم:
رانت‌خوارها: کسانی که روابط ویژه و دسترسی به اطلاعات یا افراد مهم دارند و از طریق همین دسترسی‌ها، می‌توانند یک شبه قرارداد‌های میلیاردی ببندند، معاملات کلان انجام دهند و فقط در عرض یک ماه به اندازه حقوق یک کارمند در کل دوران کاری ۳۰‌ساله درآمد داشته باشند. 
باج‌گیرها: باج‌گیر‌ها کسانی هستند که رشوه می‌گیرند، به خاطر موقعیت کاری‌شان در منصب‌هایی هستند که تشخیص‌شان در یک پرونده تسهیلاتی، مالیاتی، گمرکی، قضایی و... می‌تواند یک‌دفعه ۱۰ میلیارد تومان این‌ور و آن‌ور کند، بدیهی است آن کسانی که از این ۱۰ میلیارد این‌ور و آن‌ور شدن نفع می‌برند، حاضرند ۱۰ درصد آن را هم با فرد مذکور شریک شوند. به نظر شما یک میلیارد تومان برای یک پرونده کافی نیست؟
موج‌سوارها: کسانی هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه در جهش‌های قیمتی، یک شبه ره صد ساله می‌روند، خرید و فروش سکه، طلا، ارز، خانه و ماشین باعث می‌شود که بدون زحمت و فقط به خاطر تلاطم‌های قیمتی دارایی‌شان چند برابر شود. 
خوش‌شانس‌ها:خوش‌شانس‌ها معصوم‌ترین بخش پولدار‌های ایران هستند. این‌ها یا صاحب ارث هستند (ارثی که از پدر، مادر، یا خانواده خود می‌برند) یا اینکه در یک قرعه‌کشی برنده می‌شوند، ولی باز هم بدون زحمت و ارزش افزوده به ثروت می‌رسند. 
ارزش‌آفرین‌ها: کسانی که یک ارزش (کالا یا خدمت) برای جامعه تولید می‌کنند و در ازای آن درآمد کسب می‌کنند. مواداولیه، نیروی انسانی، ساختمان، تجهیزات فیزیکی را به لطف تدبیر و تکنولوژی، ترکیب و خلق ارزش افزوده می‌کنند. 
اختلاسگر‌ها و کلاهبردار‌ها هم هستند البته. چهار دسته اول (رانت‌خوارها، باج‌گیرها، موج‌سوارها، خوش‌شانس‌ها) تفاوت اساسی با آخری‌ها (ارزش‌آفرین‌ها) دارند، چهار دسته‌اول، ارزش‌افزوده تولید نمی‌کنند، اما کسب ثروت می‌کنند و همچنین چهار تای اول، نه درگیر مسئله پرداخت حقوق سر برج کارکنان هستند، نه نگران عدم ورود مواداولیه به خاطر تحریم‌ها، نه نگران تصمیمات دولت و نه درگیر بیمه و مالیات و شهرداری و عوارض، اما ارزش‌آفرین‌ها علاوه بر این بدبختی‌ها، باید با رانت‌خوار‌ها و باج‌گیر‌ها هم هر روز بجنگند. 
اصل اول اقتصاد بهینه‌یابی است، بدین معنا که افراد می‌کوشند بهترین گزینه در دسترس را انتخاب کنند. در کشوری که شرایط به نفع گروه پنجم نباشد، آنگاه می‌شود بهشت باج‌گیران، رانت‌خواران و موج‌سواران و...! چرا؟ چون آن گزینه‌ها براساس اصل بهینه‌یابی مطلوب‌ترند. 
هنر کشورداری آن است که مجموعه سیاست‌ها، قوانین و مقررات به‌گونه‌ای طراحی شود که شرایط را به نفع گزینه پنجم (ارزش‌آفرین‌ها که خلق اثر مثبت برای جامعه دارند) تغییر دهد و گزینه‌های دیگر نامطلوب‌تر شود، مثلاً به خاطر قاعده «پولت را از کجا آورده‌ای»، گزینه باج‌گیری، نامطلوب‌تر شود. لازم نیست گزینه‌ها را از بین ببریم یا ایجاد کنیم، بلکه تنها کاری که باید کرد این است که مطلوبیت گزینه‌ها را بالا - پایین کنیم، مردم خودشان انتخاب‌هایشان را بهینه خواهند کرد./جوان
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: