کد خبر: ۳۳۸۷۳۷
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۰ - ۰۴ بهمن ۱۴۰۲ - 2024January 24
ترس آن دسته از افرادی که هراس از مبتلا شدن به بیماری‌های نادر و سخت به جسم و روحیه‌شان ضربه می‌زند ناشی از نداشتن شناخت و در نتیجه یک نگرانی بزرگ است.
شفا آنلاین>سلامت>«دست‌وپاهایش می‌لرزید و می‌گفت از زمانی که کرونا شایع شده است احساس می‌کنم دچار تشنج شده‌ام، درحالی که سالم بود و هیچ‌کدام از بیماری‌های زمینه‌ای مثل دیابت، پرفشاری و چربی خون را هم نداشت. می‌گفت خیلی مراقب سلامتی خودش است و معمولا هم کاری بیرون از خانه ندارد، ولی از وقتی که پسرعمو و زن‌عمویش هر دو به‌خاطر کرونا فوت کردند، ترس از مبتلا شدن به کرونا دست از سرش برنمی‌دارد. حالا وضعیتش به مرحله‌ای رسیده است که این ترسِ جان‌گیر بیشتر بیمارش کرده است و دائم اضطراب و سردرد دارد. یعنی در وضعیتی است که اگر کرونا جانش را نگیرد، بدون شک ترس از کرونا جانش را می‌گیرد.»‌ 

به گزارش شفا آنلاین:واقعیت این است که بعضی افراد پیش از ابتلا به بیماری‌های سخت، دچار ترس از ابتلا و اختلالات جسمی و ذهنی می‌شوند. یعنی به‌محض اینکه متوجه فراگیری ویروسی مانند کرونا یا یک بیماری نادر در جامعه می‌شوند روحیه خود را می‌بازند و از آنجا به بعد همه‌چیز را خارج از اراده خود می‌بینند و راهی جز ترسیدن، پیش‌ روی خود نمی‌بینند. از آنجا که ممکن است خودمان یا اطرافیانمان با چنین تجربه‌‌هایی روبه‌رو بوده باشیم درباره دلیل ترس افراد از بیماری‌های سخت  دکتر هاشم نعمتی، روان‌شناس توضیحاتی ارائه می دهند. توضیحات و راهکارهای این متخصص را در ادامه می‌خوانید.  

 

مفهوم ترس از دید روان‌شناختی
ترس مفهومی هیجانی، انفعالی است که در طول مراحل رشد تکامل پیدا می‌کند. البته بعضی از روان‌شناسان باور دارند ترس ذاتی است و در وجود هر موجودی از نوع انسان و حیوان وجود دارد. از این‌رو می‌تواند به شکل‌های مختلف ظهور و بروز پیدا کند.

ترس، مترادف اضطراب
زمانی که ما از ترس صحبت می‌کنیم بخشی از هیجانات انفعالی انسان موردنظر است که او را برای فرار از یک مصیبت یا درافتادگی یا از دست دادن آماده می‌کند. آزمایش‌های زیادی برای اینکه مشخص شود ترس چه نقشی در ویژگی‌های انسان‌ها دارد بر روی حیوانات آزمایشگاهی انجام شده است. پاولف، یک روان‌شناس و پزشک روس، توانست با انجام برخی بررسی‌ها تغییراتی را که محرک ترس در انسان و باعث یادگیری او می‌شود دریابد. از همین‌رو اگر به مراحل رشد و تعلیم و تربیت خود دقت کنید می‌بینید که این مراحل با مفهوم ترس مترادف بوده است. یعنی یکی از روش‌هایی که برای تربیت انسان‌ها استفاده شده نظام پاداش و تنبیه است. در تنبیه، مفهوم ترس وجود دارد. برای نمونه وقتی یک دانش‌آموز از انجام وظایفش سرپیچی می‌کند، معلم از تنبیه استفاده می‌کند که در واقع زیرساخت روان‌شناسی‌اش ترس است. ترسی که نمودهای مختلفی دارد، ترس از محرومیت، ترس از برملا شدن، ترس از گفتن به پدرومادر و... بنابراین ترس به‌معنای واقعی خود رفتاری وحشتناک نیست، بلکه واکنشی همراه با اضطراب و در دوران تربیت و رشد انسان، عامل تکامل اوست. فرض کنید اگر ما انسان‌ها در زمان عبور از خیابان ترس از برخورد با خودروها را نداشتیم، بی‌محابا وارد خیابان می‌شدیم و تصادف‌های دردناک و فراوانی هم برایمان پیش می‌آمد. پس ترس از تصادف، پیامدهای مصرف بیش از اندازه دارو، بیمار شدن، مجازات شدن و هر مقوله‌ای که برای ما سبب محرومیت می‌شود، اضطرابی در ما ایجاد می‌کند که عامل یادگیری و رشدمان است.  

مفهوم فرهنگی ترس
تا اینجا با دانستن مفهوم ترس متوجه شدیم نباید آن را واکنشی خطرناک و وحشتناک تلقی کنیم، بلکه محرکی لازم برای سلامت و در امان زیستن است. آنچه از این واکنش طبیعی، شرایط خطرناک می‌سازد به کار بردن آن در جایی است که خود عامل بیماری و نابودی می‌شود. مفهوم ترس با تربیت و باورهای اجتماعی ما درهم تنیده شده است. طوری که ممکن است ترس در جامعه ایرانی حاصل استنباط‌هایی باشد که همان استنباط‌ها در جامعه‌ای دیگر، عادی و طبیعی است. بنابراین به‌غیر از اینکه ترس ریشه در ژنتیک دارد و مفهومی انفعالی و ذاتی است، شکلی که در مراحل تکامل پیدا می‌کند به آن مفهوم فرهنگی می‌بخشد. برای نمونه ترس افراد از بیماری‌های نادر و سخت در خیلی از جوامع، عاملی برای پیشگیری در نظر گرفته می‌شود و تصمیم‌گیران آن جوامع از این شرایط استفاده‌های آموزشی و فرهنگی می‌کنند. برای مثال می‌کوشند مفهوم و آینده آن بیماری را برای مردم جامعه خود توضیح دهند تا آن‌ها بیشتر به سلامتی‌شان توجه داشته باشند. شاهد این حرف، ویروس کرونا و یک بیماری سخت‌درمان در نوع خودش بود. در بسیاری از کشورها ترس مردم از بیماری، توأم با تربیت شد و برای پیشگیری از بیماری، آینده آن را با تبلیغات بزرگ جلوه دادند و سعی کردند مردم را به رعایت توصیه‌های بهداشتی سوق دهند. بنابراین ترس از بیماری سبب رهایی و سلامتی و تکامل می‌شود.

ترس از بیماری تا چه اندازه منطقی است؟
از نظر روان‌شناسی خیلی از استرس‌ها، اضطراب‌ها و نگرانی‌ها که در بشر به‌وجود می‌آید عاملش ترس است. به همین دلیل ترس آن دسته از افرادی که هراس از مبتلا شدن به بیماری‌های نادر و سخت به جسم و روحیه‌شان ضربه می‌زند ناشی از نداشتن شناخت و در نتیجه یک نگرانی بزرگ است. در همه بیماری‌هایی که از عوامل ناشناخته ایجاد می‌شوند در واقع انسان‌ها از نداشتن آگاهی کامل و شناخت ترسیده می‌شوند. نه‌تنها در زمانه ما که در دوره‌های پیش از ما، بیماری‌های سخت‌تر و وحشتناک‌تر از سرطان بوده است که ترس از ابتلا به آن بیماری‌ها در افراد سبب مرگ می‌شده است. برای نمونه در دوره‌ای که طاعون فراگیر شده بود چون بشر اطلاعاتش در این زمینه کم بوده، اگر کسی شبه‌طاعون هم می‌گرفت یعنی فقط برخی نشانه‌هایی شبیه این بیماری را داشت، از شدت نگرانی دچار فلج مغزی می‌شد و پیش از ابتلا به طاعون از ترس آن فوت می‌کرد. پس برای اینکه ترس از بیماری منجر به مرگ نشود باید به شناخت درباره آن برسیم. کسانی که دچار تابو در هر چیزی می‌شوند به‌خاطر نداشتن شناخت است. وقتی شما از موضوعی شناخت پیدا می‌کنید آن تابو از بین می‌رود و در نتیجه ترس هم از بین می‌رود. امروزه خیلی از کشورها توانسته‌اند با اتکا به دانش و آموزش، بیماری‌های سخت را درمان کنند و این آگاهی سبب شده است مردم ترسشان از ابتلا به بیماری‌ها هم کم شود، اما باید بدانیم جدای از اینکه ترس یک واکنش فردی است، یک واکنش جمعی یا مقوله اجتماعی هم تلقی می‌شود.

بهترین راه رهایی از ترس
بهترین راه رهایی از چنین ترس‌های کشنده‌ای، شناخت پیدا کردن درباره بیماری‌هاست. بیشتر ما در دوره فراگیری کرونا این موضوع را تجربه کردیم، وقتی که نزدیکانمان از بیماری هراس زیادی داشتند و با در اختیار گذاشتن اطلاعات دقیق و درست آرام‌تر می‌شدند. فراموش نکنیم اگر کسب دانش و آگاهی را دست‌کم بگیریم، در کنار ترس از بیماری‌های سخت، مرگ وجود دارد، زیرا تابوی مرگ است که بیماری را برای انسان وحشتناک و ترسناک‌زا می‌کند.

به مفهوم مرگ بیندیشیم
اگر بتوانیم درباره مرگ که مترادف و هم‌آمیخته با مرحله آخر ابتلا به بیماری‌های سخت است اطلاعات کافی پیدا کنیم و بپذیریم ورای این ترس‌ها بالاخره مرگ اتفاق می‌افتد به هرشکلی که باشد، خواه بیماری سخت باشد یا کهولت سن، چنین ترس‌هایی سبب از پادرآمدنمان نمی‌شود. توصیه می‌شود بیشتر روی شناخت افراد درباره بیماری‌ها و حتی مرگ کار کنیم. امروزه کم‌رنگ‌تر شدن مقوله مرگ از دیدگاه برخی سبب شده است این افراد فکر کنند مرگ اتفاقی است که فرد را به نیستی و نابودی می‌کشاند، ولی آن‌هایی که مفهوم مرگ را از نظر ارزشی و اعتقاد به ماورا‌الطبیعه قبول دارند، باور دارند این اتفاق به انسان تعالی و امیدواری می‌دهد. از این رو مفهوم مرگ را از نظر ارزشی و روان‌شناختی باید طوری بدانیم که برابر با نابودی نیست.

 

برخورد اطرافیان چگونه باشد؟
وقتی فردی در اطرافتان به بیماری سختی مبتلا می‌شود و به‌دنبال آن نزدیکانش هم دچار ترس از ابتلا به بیماری‌‌ سخت می‌شوند در رفتارتان هوشمندی به‌خرج دهید و باید و نبایدهایی را لحاظ کنید. در نظر داشته باشید هر‌قدر برخورد منطقی و اصولی و توأم با راه حل داشته باشید به نفع بیمار است.

      وقتی توانایی برطرف کردن مشکل را ندارید، ناراحتی و گریه هم نکنید.
      واکنش‌هایتان در جهت تشدید نگرانی و استرس فرد نباشد.
 از جمله‌هایی مانند «این طفلی دیگه رفتنیه»، «چرا به فکرش نبودید»، «ای وای بیماری سرطان خیلی خطرناکه» و مشابه آن بپرهیزید.
      از برخوردهای هیجانی و لحظه‌ای خودداری کنید.
        بیماری را برای فردی که دچار ترس است بزرگ نکنید.
      بیشتر روحیه‌بخش و امیددهنده باشید.
      جمله‌هایی مانند «تو قوی‌تر از این هستی»، «افراد ضعیف‌تر از تو بیماری‌های سخت‌تری داشته‌اند، ولی بهبود یافته‌اند» و ... به‌کارببرید.  
      برخوردهای دوستانه و از سر علاقه داشته باشید.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: