کد خبر: ۳۳۸۴۶۴
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۰ - ۲۸ دی ۱۴۰۲ - 2024January 18
با توجه به اینکه روبات ها بسیار پرهزینه است، گسترش هوش مصنوعی و ازدست رفتن شغل ها، پیدایش روبات های جنگجو، کنترل انسان به وسیله روبات های هوشمند، به ویژه در ممالک کم رشد با چه پیامدهایی روبه رو خواهد بود.

شفا آنلاین>سلامت>هوش مصنوعی به ویژه در دهه اخیر تحولاتی را شاهد بوده است. جفری هینتون، روان شناس شناختی و دانشمند علوم کامپیوتر بریتانیایی، در زمینه شبکه های عصبی مصنوعی مشهور است. 

به گزارش شفا آنلاین:او یکی از اولین محققانی است که استفاده از الگوریتم را برای آموزش شبکه عصبی چندلایه نشان داد که نقش مهمی را در زمینه یادگیری عمیق دارد. او به عنوان «پدرخوانده هوش مصنوعی» شناخته می شود و در سال 2023 از گوگل استعفا داد تا بتواند درباره خطرات ناشی از هوش مصنوعی هشدار دهد (https://fa.wikipedia.org/wiki). 

درباره هوش مصنوعی این پرسش مطرح است که تولید بدون انسان چه عواقبی در پی خواهد داشت. با توجه به اینکه روبات ها بسیار پرهزینه است، گسترش هوش مصنوعی و ازدست رفتن شغل ها، پیدایش روبات های جنگجو، کنترل انسان به وسیله روبات های هوشمند، به ویژه در ممالک کم رشد با چه پیامدهایی روبه رو خواهد بود.

هوش از هوشمندی گیاهان و احتمال وجود «آگاهی غیرمتمرکز» در آنها صحبت می شود

(Paco Calvo, Lawrence, 2023)؛ اما اغلب وجود هوش را به جانوران نسبت می دهند. حرکت در جانوران چندسلولی، حدود 538 میلیون سال پیش در دوره کمبرین برای یافتن غذا در نقاط مختلف آغاز شد، لازمه حرکت و یافتن مواد غذایی مشاهده و ادراک حسی (شکل گیری سیستم عصبی و مغز) است تا موجود بداند کجا می رود؛ آب دزدک دریایی، موجودی با سیستم عصبی و مغز است که به حرکت برای یافتن محل مناسب استقرار می پردازد، آن گاه سیستم عصبی و مغز خود را می خورد تا در انرژی خود صرفه جویی کند. زنبورها با نوع رقص خود محل دقیق گل ها را به یکدیگر اطلاع می دهند. عمر انسان خردمند با مغز به نسبت بزرگ تر به بیش از 300 هزار سال می رسد. زبان به عنوان اهرم ارتباط میان انسان سبب شد که انسان بر کره زمین مسلط شود. برای هوش تعریف جامعی نمی توان ارائه داد. هوش توانایی بسیار جامعی شامل استدلال، برنامه ریزی، حل مسئله، تفکر انتزاعی، فهم ایده های پیچیده، یادگیری سریع و یادگیری از تجربه است (Bubeck, 2023). از نظر هگل، در پلکان سلسله مراتبی به ترتیب روان، آگاهی، خودآگاهی و هوش قرار دارد:

- روان، پایه ای ترین مرحله ذهنی، فاقد هرگونه شناخت از اشیا است. ذات روان، تنها احساسات است و هیچ عنصر عقلانی یا آگاهی در آن وجود ندارد.

- آگاهی، مرحله ای است که ذهن فراورده های روان را گرفته و کوشش می کند تا به درکی کامل از اشیای خارجی دست یابد.

خودآگاهی، در مرحله آگاهی، ذهن منفعلانه تنها دریافت کننده حسی ورودی ها ست. در مرحله خودآگاهی، ذهن فعالانه در پی از آن خودسازی اشیای خارجی است.

- هوش، به پیشازبانی و پسازبانی تقسیم می شود. هوش پیشازبانی بر مبنای شم، بازنمود و تصور است و هوش پسازبانی بر اساس زبان، تفکر و استفاده از نمادها است. شم، پیش از آنکه منطقی باشد، احساسی است و با توجه، در ارتباط است. بازنمود با یادآوری تصویرها، تخیل، حافظه و ثبت در حافظه عمل می کند. با زبان امکان تفکر ایجاد می شود و فهم، قضاوت و استدلال صوری امکان پذیر می شود (Winfield, 2010)؛ (Rockmore, 1997) و (Hegel, 1997).

بین مغز و ذهن پیوند وجود دارد. نوزاد انسانی در بین 15 تا 18ماهگی به خودآگاهی می رسد.

هوش مصنوعی

هوش مصنوعی به دو قسمت قابل تفکیک است:

الف- هوش محدود مصنوعی، قادر به انجام وظیفه ای خاص و نه مجموع توانایی های مربوط به هوش جامع مصنوعی است. تشخیص چهره های انسان و اشیا، فعالیت های زبانی مانند ترجمه، خلاصه کردن متن، تشخیص تمایل و احساس و حال درون متن، مکالمه، رانندگی خودکار و مانند آن در در دایره هوش مصنوعی محدود یا ضعیف است.

ب- هوش جامع مصنوعی، به دستگاه های خودکاری گفته می شود که به طور فراگیر با توانایی های شناختی انسان رقابت کنند؛ یعنی مجموع وظیفه هایی را که انسان ها انجام می دهند، با همان توانایی یا فراتر از آن انجام دهند. هنوز بشر به این مرحله نرسیده است.

تئوری ارزش و نرخ نزولی سود

بررسی ارزش حاوی سه جنبه است:

اول، محقق شدن ارزش اضافه نسبی

دوم، قانون «گرایش نزولی نرخ سود»

سوم، «تضاد درحال حرکت» سرمایه، به این معنی که منبع تولید ثروت، کار کارگران است؛ اما وقتی خودکارسازی و جایگزینی هرچه بیشتر انسان با ماشین انجام می شود، دیگر کار کارگران منبع تولید ثروت نیست (Nesbitt, 2017).

ارزش، نتیجه بذل نیروی کار انسانی است. بدون بذل انرژی از سوی انسان ها هیچ چیز تولید نمی شود که انسان ها را زنده و سالم نگه دارد؛ یعنی ارزش، انتزاعی متافیزیکی نبوده بلکه در واقع فیزیکی است؛ در واقعیت عینی وجود دارد. بذل نیروی کار انسانی (هم یدی و هم فکری) مادی است؛ بنابراین می تواند با زمان کار (ساعت، دقیقه و...) اندازه گیری شود.

طبیعت دارای ارزش است. بدون هوا، زمین، درخت ها، جنگل ها، آب و... زندگی انسان هم وجود نخواهد داشت؛ بنابراین طبیعت برای انسان ارزش مصرفی دارد؛ اما این به بذل نیروی کار انسانی نیاز دارد تا این ارزش مصرفی درونی طبیعت به دیگر ارزش های قابل مصرف بدل شود. از جنگل ها تا الوار تا خانه ها، مشمول بذل انرژی انسان (و بنابر این نیروی کار) است.

این جنبه نیروی کار انسان ارزش مصرف نام دارد؛ اما در نظام سرمایه داری ارزش های مصرف لازم و ایجادشده از نیروی کار انسان به کالا برای فروش در بازار و کسب سود خصوصی بدل می شوند. نتیجه نیروی کار انسانی به کالاهایی تبدیل می شوند که دارای ارزش با دو جنبه است: ارزش مصرف برای خریدارهای کالا و ارزش مبادله در بازار برای کسب سود.

نرخ نزولی سود در سرمایه داری و انباشت سرمایه امری طبیعی است که برای مقابله با آن اغلب شش اقدام انجام می شود:

یکم، افزایش نرخ استثمار کار با افزودن به زمان کار روزانه (افزایش ارزش اضافه مطلق)، شدت کار و افزایش بهره وری کار (افزایش ارزش اضافی نسبی)؛

دوم، پرداخت دستمزد پایین تر؛

سوم، کاهش هزینه سرمایه ثابت مانند انرژی، مواد خام و ابزار تولید؛

چهارم، اضافه جمعیت نسبی با ارتش ذخیره کار خصوصا نیروی کار اقتصادهای نوظهور؛

پنجم، جهانی سازی تجاری برای فروش کالا به قیمتی بالاتر؛ و ششم، مالی سازی برای به دست آوردن سهم بیشتر از اضافه ارزش بالاتر رفته (Giacche/2011:18-32).

تحقیقات نشان می دهد که نرخ سود در 19 کشور پیشرفته اقتصادی سرمایه داری بین سال های 1950 تا 1966، بین 9.2 تا 10.3 درصد بوده که از 1967 تا 1982، به 6.6 درصد سقوط می کند. در دوران نئولیبرال، 1982 تا 1997، تا 7.8 درصد رشد کرد و بعد از آن تا سال 2008 به 7.7 درصد رسید، در سال 2008 به 6.4 درصد و در سال 2019 به 6.8 درصد رسیده است (Roberts, 2022).

اقتصاد سیاسی هوش محدود مصنوعی

هوش محدود مصنوعی یا ضعیف، در قلمرو ماشین تئوری ارزش، سرمایه ثابت و «گرایش نزولی نرخ سود» ارزیابی می شود. هوش مصنوعی ضعیف، به جایگزنی کامل انسان در روند تولید نمی انجامد؛ پس باید در چارچوب استفاده از فناوری برای افزایش بهره وری کار (افزایش ارزش اضافه نسبی) در مقابله سرمایه دارها با گرایش نزولی نرخ سود در سرمایه داری ارزیابی شود؛ چون در سرمایه داری، هدف کسب سود است، استفاده از فناوری تنها با این هدف انجام می شود. بسیاری از شرکت ها در کشورهای سرمایه داری به جای سرمایه گذاری در فناوری به اقدام های دیگری دست می زنند تا با گرایش نزولی نرخ سود مقابله کنند. روی آوری به سازوکارهای مالی سازی، فرار به بهشت های مالیاتی برای مالیات گریزی، خرید اوراق بهادار دولتی، ادغام شرکت ها، بازخرید سهام و اوراق مشارکت از جمله شیوه های رایج در این زمینه بوده اند (Mood, 2022).

امروزه در کشورهای نوظهور (چین و هند) هم رشد اقتصادی صورت گرفته و هم مزد نیروی کار بالا رفته است. از این رو، این کشورها دیگر منبع ارزان نیروی کار نیستند و احتمال بازگشت تولید صنعتی به کشورهای پیشرفته سرمایه داری بیشتر شده است.

در رابطه با افزایش بهره وری کار (افزایش ارزش اضافه نسبی)، اقدام اول برای مقابله با گرایش نزولی نرخ سود، سرمایه گذاری بر فناوری پیشرفته نیز تنها راه نبوده است؛ روش های تولید ناب و کارآمد، تجدید سازمان کار و فناوری سنجش و پایش کار با ابزار زیست سنجی و الکترونیکی نیز از جمله روش های بالابردن بهره وری کار بوده اند که در آنها سرمایه گذاری بسیاری شده است (Mood, 2022). در سال های اخیر، استفاده از روبات ها به عنوان ابزاری برای افزایش ارزش اضافه نسبی و افزایش بهره وری کار و مقابله با گرایش نزولی نرخ سود به آهستگی پیشرفت کرده است. بر اساس آمار فدراسیون بین المللی روباتیک، در سال های 2021 حدود سه میلیون روبات صنعتی در کارخانه های سراسر جهان در فعالیت بوده اند. روبات های صنعتی در کارخانه های سراسر جهان از سال 1994 تا 2011 بین حدود 60 هزار تا 120 هزار در سال نصب شده اند. پنج کشور چین، ژاپن، ایالات متحده، کره جنوبی و آلمان 74 درصد نصب روبات ها در جهان را داشته اند (Muller,2022).

سه دلیل سبب شده که تاکنون استفاده از روبات ها محدود باشد؛ از جمله: یکم، بهره وری روبات ها خیلی بالا نبوده است. بین سال های 1975 تا 2019، بین 30 کشور سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، سهم متوسط روبات ها در رشد بهره وری از 0.2 درصد در سال بالاتر نرفته است. این رقم در آلمان 0.7 درصد و در ژاپن، در سال های 1976 تا 1995، 0.87 درصد و نیز در اروپای شرقی با گسترش صنعت های خودروسازی 0.87 بوده است (Cette et all, 2021).

دوم، بهای آنها در گذشته بالا بوده است (Green Leigh et all, 2022). بهای روبات های صنعتی 130 هزار دلار در سال 1995 بوده است. این رقم به کمتر از 30 هزار دلار از اواخر سال های 2010 تا 2020 کاهش پیدا کرده است.

سوم، توانایی ها و انعطاف پذیری روبات ها در گذشته بسیار محدود بوده است. تا قبل از سال 2012، روبات ها اغلب بدون هوش مصنوعی بوده و تنها حرکت های تکراری از پیش برنامه ریزی شده را انجام می داده اند. هم زمانی بالارفتن استفاده از روبات ها از سال 2013 و توانایی های جدید هوش مصنوعی می تواند نشانی از تاثیر آن بر توانایی ها و انعطاف پذیری های نوین باشد اما اکنون روبات ها به سرعت جایگزین انسان می شوند و بهره وری را بالا می برند.

طبق گزارشی یک چهارم شغل ها در پنج سال آینده از دست خواهند رفت. بر اساس این گزارش، در پرسش از بیش از 800 شرکت در 45 کشور جهان، انتظار از بین رفتن 83 میلیون شغل تا سال 2027 و در برابر ایجاد تنها 69 میلیون کار جدید داده شده است. به نظر گلدمن ساکس، تعداد شغل های از بین رفته 300 میلیون ارزیابی می شود که کاملا خودکار خواهند شد و 18 درصد کار جهانی از طریق رایانه انجام خواهد گرفت (Kelly, 2023).

از سوی دیگر، مدل های بنیادی به دلیل هزینه ها بالایی که می طلبد، در اختیار انحصارهای بزرگ قرار خواهند گرفت. طبق نظر «سم آلتمن»، مدیر عامل اجرائی اوپن ای آی1 هزینه آموزش جی پی تی2 بالغ بر صدمیلیون دلار است. تخمین ها برای هر پرسش 0.36 سنت یا 700 هزار دلار در روز است (Ward-Foxton,2023).

اقتصاد سیاسی هوش جامع مصنوعی

هوش مصنوعی جامع یا قوی، در چشم انداز درازمدت تر خودکاری کامل و جنبه سوم ارزش، «تضاد در حال حرکت» سرمایه، ارزیابی می شود. هوش جامع مصنوعی، توانایی هایی است که می تواند به طور خودکار با توانایی های شناختی انسان رقابت کند. وقتی ماشین به جای کارگر مهارت و قدرت دارد و خودش استاد و خبره است، فعالیت کارگر که تنها به انتزاعی از فعالیت بدل می شود، از همه سوی با حرکت ماشین آلات تعیین و نظارت می شود و نه بر عکس آن. حال این سوال پیش می آید که چون انسان تنها تولیدکننده ارزش است، با رسیدن نقش انسان به صفر، ارزش افزایی چه صورتی پیدا می کند؟ چون ارزش از کار بلاواسطه تولید نمی شود بلکه از کار انتزاعی یا اجتماعی متوسط که آن را نمایندگی می کند، ناشی می شود. به این ترتیب حتی اگر کار مشخص کاهش پیدا کند، ارزش از میان نرفته و کار اجتماعی متوسط جاسازی شده در ماشین ها ارزش خود را به محصولات منتقل می کند (Heinrich, 2013:197-212& Jesse Ramirez, 2017: 619-632). اما سرمایه نیاز به محقق شدن و دستیابی به ارزش درون کالای تولیدشده و سپس سرمایه گذاری مجدد آن یا به عبارت دیگر ارزش افزایی دارد. برای محقق شدن ارزش، نیاز به مصرف کالا و مصرف کننده هایی است که قدرت خریداری آنها را داشته باشند. وقتی انسان در چرخه تولید حضور نداشته باشد و مزدی دریافت نکند، چه کسی باید تولیدات را بخرد؟

در این زمینه، مالیات گرفتن از روبات ها یا «درآمد پایه همگانی» از جمله پیشنهادهای مطرح شده است. به باور «اوپن ای آی»، هرکس فارغ از شغل خود درآمدی مرتب بدون هیچ گونه شرطی دریافت خواهد کرد (Daum, 2022).

نتیجه

1- تولید بدون دخالت انسان در تولید و دگرگونی های عمده در مناسبات تولیدی، خودبه خود، درآمد پایه همگانی برای انسان ها و رفاه عمومی تامین نخواهد شد. اعمال سیاست های نئولیبرالی و ریاضتی از سوی سرمایه داری برای مقابله با گرایش نزولی نرخ سود بوده است. بدون مبارزه برای حقوق اجتماعی، نظام سرمایه داری در جهت بیشینه کردن سود و کاهش دستمزدها و خدمات اجتماعی پیش می رود و به دنبال برقراری نظام انسان محور و ترقی خواهانه نخواهد بود. برخی از نظام برده داری نوین صحبت می کنند که در آن روبات ها مانند روم باستان همچون برده ها به تولید بدون مزد و مواجب بپردازند و صاحبان نیز به مصرف بدون مرز مشغول شوند؛ یعنی از یک طرف صاحبان ثروت و از سوی دیگر انبوه انسان های بدون ثروت یا برده قرار خواهد داشت.

2- در آینده آنچه را که انسان ها طی 10 هزار سال می آموزند، روبات ها با سرعتی بسیار زیاد و مدتی اندک فراخواهند گرفت. بنابر این روبات ها از انسان ها باهوش تر می شوند و نمونه ای وجود ندارد که موجودی کم هوش تر بتواند موجود هوشمندتر از خود را در کنترل خود درآورد.

3- نگرانی دیگر، بهره وری کار و جایگزینی شغل انسان ها و عمیق تر شدن فقر و غنا در جامعه است. بنابر این، کاهش خطر انقراض از سوی هوش مصنوعی باید در کنار دیگر تهدیدهای گسترده اجتماعی مانند همه گیری ها و جنگ هسته ای در اولویتی جهانی قرار گیرد. / شرق

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: