طب سنتی یا ایرانی برخلاف تصور خیلیها در جهان پیشگام و متقدم نیست؛ چه موافق باشیم، چه مخالف و چه منتقد. خیلی از کشورها به این حوزه زودتر ورود کردند و قاعدتا حق تقدم دارند. اما این اتفاقی که در کشور ما رخ داده، یک تحول فرهنگی در دنیاست.
شفا آنلاین>سلامت>قرار نیست هر چیزی که قدیمی است، الزاما نادرست باشد و هر چیزی که بهروز و
جدید است، الزاما درست. باید هر موردی را بهصورت مجزا بررسی کرد و برایش
منطق و استدلال و توضیح فراهم کرد تا به این نتیجه برسیم که اساسا درست است
یا نه.
ماجرای
طب ایرانی و سنتی نیز چنین است؛ لابد عدهای تصور میکنند
چون قدیمی است، نمیتواند درست باشد. امروزه بحث درباره طب ایرانی و سنتی
زیاد است و متناقض. به همین بهانه، میزگردی با
عنوان «بررسی و تحلیل مزاجشناسی و تأثیرات آن بر زندگی»
برگزار شد.
به گزارش شفا آنلاین:مهمانان این میزگرد مژگان تنساز، معاون سابق توسعه
سلامت دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت و رئیس فعلی دانشکده طب سنتی
دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی و کیانوش جهانپور، سخنگوی اسبق وزارت
بهداشت و کارشناس سلامت بودند. آنها نکتههای جالبی را با ما در میان
گذاشتند که برای علاقهمندان طب ایرانی و سنتی و مزاجشناسی و...، جالب
خواهد بود. نکتههای مهم این دو را با هم مرور میکنیم.
دکتر مژگان تنساز: مزاجشناسی به این راحتیها نیست
با یک نگاه سطحی و پرسیدن چند سؤال نمیتوان مزاج فرد را تشخیص داد و دارو
برای او تجویز کرد. برای تشخیص مزاجهای 9گانه، 400 تا 500 فاکتور وجود
دارد و حتی گاه تشخیص آن ممکن نیست و نیاز به بررسیهای دقیقتر دارد.
بحث روز دنیا
بحث روز دنیا الان پرسونالایز مدیسین است و چیزی که غایت آمال پزشکی روز
است، این است که چه تغذیه و چه دارویی برای فرد مناسب است که به او توصیه
کنیم؟ ما باید ببینیم براساس ژنوم فرد، چه دارویی برای او مناسب است که
برایش تجویز کنیم. اما سنجش ژنوم فرد کار آسانی نیست.
مزاجشناسی؛ بحث امروزی
بحث مزاج اتفاقا خیلی امروزی است و اینطور نیست که قدیمی واز مدافتاده شده
باشد و امروز دیگر کاربردی نداشته باشد. اتفاقا حتی برای متخصصان طب روز هم
قابل تأمل است؛ چراکه یک علم گران و غیرقابل دسترس را خیلی در دسترس کرده
براساس فنوتیپ و ویژگیهای ظاهری فرد. حالا درست است که دستهبندی دقیقی
دارد اما پیچیدگیهای خود را هم دارد. البته خیلی اوقات مزاج دستخوش
تغییرات میشود و به آن سوءمزاج میگویند و متخصصان طب سنتی سعی میکنند
آن را اصلاح کنند و به حالت اعتدال دربیاورند.
طب سنتی از طب روز جدا نیست
بهنظر من طب سنتی از طب امروز جدا نیست و هردو مکمل همدیگر و در امتداد
یکدیگرند؛ هدف هردو برگرداندن سلامت به فرد است. فردی را که تصادف کرده و
10شکستگی در نواحی مختلف بدنش دارد، قاعدتا نمیتوانید در اختیار طب سنتی
قرار بدهید. چنین فردی را طب امروز با سرعت میتواند رو به راه کند. یا در
بیماریهای صعبالعلاج چه اصراری داریم که بگوییم اینجا ظرفیت طب سنتی
میتواند به او کمک کند؟ ولی در بعضی از بیماریها طب سنتی پتانسیل دارد و
خود طب امروز هم به آن معتقد است. اصلاح سبک زندگی، قدم اول درمان است و
اینجا طب سنتی میتواند کمک کند؛ مثل کبد چرب. گاهی برای کاهش وزن باید
ببینیم اگر فرد بلغمیمزاج و سردمزاج است، کاهو و خیار نخورد و از غذاهای
گرم برای کاهش وزن خود استفاده کند و آدم گرممزاج از سردیها استفاده کند،
وگرنه کاهش وزن متوقف و فرد هم از کاهش وزن ناامید میشود و فکر میکند
خودش مشکلی دارد.
تبعات منفی دانش ناقص در این حوزه
کسی که دانش این کار را دارد، برای برخی بیماران دوز دارو را کمتر میکند.
برای بعضی بیماران داروهای سنتی تجویز میکند و درباره برخی بیماران تصمیم
میگیرد که دست به دوز داروهای شیمیایی او نزند. اما کسی که دانش ناقصی در
این طب دارد و به واسطه آن تجربهای کسب کرده، اعتمادبهنفس بالاتری دارد و
بهراحتی در مورد بیماران اشتباه میکند. فردی که در طب سنتی تحصیل کرده،
با روشهای پژوهش هم آشناست و طبق آن مراقب است که در تخصص خود دچار
اشتباه نشود یا اشتباهی را تکرار نکند و بداند که تجربهاش صددرصد در همه
بیماران جواب نمیدهد. چنین فردی فقط به بازخوردهای مثبت روش خود بسنده
نمیکند. او با سایر بیماران تماس میگیرد و جویای حال آنها شده و متوجه
میشود که همه آنها با فلان دارو بهبود پیدا نکردهاند.
جرأت بالاتر و خطرناک افراد غیرآکادمیک
متأسفانه افراد غیرآکادمیک که دوره ناقص طب سنتی را گذراندهاند و از دانش
پزشکی اصلا چیزی نمیدانند، جرأت بالاتری از ما در تجویز دارو دارند و اصلا
به عوارض داروها فکر نمیکنند. در این شرایط قانعکردن مردمی هم که صفحه
شخصی چنین فردی را مثلا در اینستاگرام دیدهاند و او را دنبال میکنند،
خیلی سخت است؛ درحالیکه متخصصی که مهر نظامپزشکی دارد، حداقل تحت نظارت
یک ارگان دولتی مثل وزارت بهداشت است و اگر اتفاقی بیفتد، میتوانند بروند
شکایت کنند. رسانهها در معرفی افراد مجرب نقش پررنگی دارند. من نمیگویم
مردم فقط سراغ افراد آکادمیک بروند، چون تعدادی افراد غیرآکادمیک هم در
کشور داریم که علم کاملتری از افراد آکادمیک دارند؛ هرچند تعداد اینها
واقعا کم و انگشتشمار است.
کیانوش جهانپور: طب ایرانی ما در جهان پیشگام نیست
طب سنتی یا ایرانی برخلاف تصور خیلیها در جهان پیشگام و متقدم نیست؛ چه
موافق باشیم، چه مخالف و چه منتقد. خیلی از کشورها به این حوزه زودتر ورود
کردند و قاعدتا حق تقدم دارند. اما این اتفاقی که در کشور ما رخ داده، یک
تحول فرهنگی در دنیاست. تا 50سال پیش در کشور اصلا نمیتوانستیم نه در محیط
آکادمیک و نه در محیط اجتماعی درباره طب سنتی صحبت کنیم؛ اینکه در قرن21
اینقدر راحت درباره این مباحث صحبت بشود، حتی منازعه شود و بخش بزرگی از
جامعه گرایش داشته باشد به این شاخه.چه بخواهیم و چه نخواهیم دنیای
پستمدرن به سمت توجه به طب سنتی رفته است.
جزو 10کشور مکتب طب سنتی هستیم
ایران، یکی از 10کشور صاحب مکتب طب سنتی است که از سوی سازمان پزشکی جهانی
به رسمیت هم شناخته شده و حرفی برای گفتن دارد اما در نقشه راه تعیینشده
برای طب سنتی از سوی مجامع بینالمللی تأخیر داریم. این یک حقیقت است. پس
ایران نهتنها در این حوزه پیشگام نبوده، بلکه در حوزه احیا و ترویج طبهای
مکمل و در رأس آن، طبی که به نام خودمان است به نام طب ایرانی، تأخیر
داریم. آنهم طبی که امروز 9دانشکده طب ایرانی، 19دپارتمان طب ایرانی در
دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور و بیش از 400فارغالتحصیل دوره دکتری
تخصصی دارد که همگی PHD دارند. چین از ما خیلی جلوتر است و حتی موازی با طب
امروز تدریس انجام میشود. کرهجنوبی و ژاپن هم طب سنتی به نام خودشان
دارند. در بسیاری از دانشگاههای کرهجنوبی، یک دانشکده مستقل طب سنتی
میبینیدکهتحصیل در آن 6سال طول میکشد.
در معرفی طب سنتی به گردشگران صفریم
ما در معرفی طب سنتی به گردشگران داخلی و خارجی در حد صفر هستیم. درحالیکه
کشوری مثل کره جنوبی ماهانه حداقل هزار گردشگر اروپایی را برای پیادهکردن
طب سنتی خود میپذیرد. در ژاپن هم همیناست؛ هم در آموزش و هم در ارائه طب
خود به گردشگران. همه تلاش میکنند که به لحاظ هویتی، خود را از چین جدا
نشان دهند.ما باید ببینیم چگونه میتوانیم با کمترین هزینه و عارضه، عمر
بیمار یا کیفیت زندگی افراد را بالا ببریم؛ از هر راهی. میتوانیم از
دیدگاه مولکولی و اتمی تبیینشده یا با دیدگاههای کلینگر طب سنتی این
کار را بکنیم. هر علم و دانش و توصیهای بتواند عمر بشر یا کیفیت زندگی فرد
را بالاتر ببرد، ما به آن میگوییم طب. حالا میخواهد سنتی باشد یا
اختراع دیشب.
بیگانگی کشور ما با مفاهیم طب سنتی
در قلب کشورهای توسعهیافته مثل آمریکا و کانادا و در اروپا خدمات طب سوزنی
و... ارائه میشود اما در کشور ما کمتر کسی با عبارات دَلک و غَمز و اعمال
یده (ماساژ) آشناست. در دنیا با این کارها هم بیزینس راه انداختهاند و هم
به جنبه ارتقای سلامت و درمانی آن توجه میکنند. فقط اسامی آن را به ماساژ
تایلندی، ماساژ چینی، ماساژ با سنگ سیاه برکه، ماساژ سوئدی و... تغییر
دادهاند. اما ما در کشورمان به خیلی از نیازها اصلا احترام نگذاشتهایم.
اگر یک میلیون نفر در جامعه حجامت بخواهند، ما برایشان چه کاری انجام
دادهایم؟ آیا به این خواسته احترام گذاشتهایم؟ با درستی و غلط آن کاری
ندارم و قصد ارزشگذاری هم ندارم اما برخی خدمات را تا جایی که مباح است،
باید در اختیار مردم بگذاریم. ما وظایف دولت را رها کردهایم و وارد کار
تصدی شدهایم.
نظارتی وجود ندارد
خیلیها هر کاری دلشان میخواهد، در جامعه انجام میدهند اما نظارتی وجود
ندارد. شما اگر هر حوزهای را رها کنید، دچار آشفتگی میشود. شما اگر جامعه
را آزاد نگذارید، خلاقیت میمیرد و از بین میرود. اگر رها هم بکنید، دچار
دشواریهایی میشوید که بخشی از آن میشود همین افرادی که خودسرانه در هر
حوزهای دارند کار میکنند. طرف در زیرزمین کار غیرقانونی میکند و ممکن
است با سوزن آلوده و... به مردم آسیب بزند، اما نظارتی وجود ندارد؛ پس رها
کردن اصلا کار درستی نیست.