کد خبر: ۳۳۷۹۷۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۱۹ دی ۱۴۰۲ - 2024January 09
علی علوی
می‌توان قبول کرد که دستگاه قضا با شهروندان عادی و مقامات سابق یکسان برخورد نمی‌کند ولی اینکه در این میان و بدون توجه به نوع سخنی که مثلاً یک رئیس‌جمهور سابق بر زبان می‌آورد، قوه قضائیه را درباره منتقدان او شماتت کنیم که چرا بین منتقدان رئیسان‌جمهور سابق و لاحق فرق می‌گذارد و عدالت را رعایت نمی‌کند، خود عین بی‌عدالتی است.
شفا آنلاین>جامعه>هرچند برای تحلیلگری مثل آقای عباس عبدی خوب نیست که با آن همه ادعای استقلال و نقد اصلاح‌طلبان و نقد دولت قبل، نوشته‌های- اگرچه تند و تیز- منتقدان علیه رئیس جمهور قبلی را بهانه وجود بی‌عدالتی در دستگاه قضا بداند، بلکه رفتار نزدیک‌تر به صدق آن است که یا همچنان از آزادی نقد با هر ادبیاتی، ولو تند و گزنده، استقبال کند یا در مورد شخص رئیس‌جمهور قبلی نیز همین حس و حال را داشته باشد که اگر سخنی برخلاف واقعیت گفت، مثل یک شهروند عادی محاکمه شود. خارج از این دو، چیزی خواستن و گفتن، مناسب حال ایشان و دوستان اصلاح‌طلب ایشان نیست.
می‌توان قبول کرد که دستگاه قضا با شهروندان عادی و مقامات سابق یکسان برخورد نمی‌کند ولی اینکه در این میان و بدون توجه به نوع سخنی که مثلاً یک رئیس‌جمهور سابق بر زبان می‌آورد، قوه قضائیه را درباره منتقدان او شماتت کنیم که چرا بین منتقدان رئیسان‌جمهور سابق و لاحق فرق می‌گذارد و عدالت را رعایت نمی‌کند، خود عین بی‌عدالتی است.
رئیس‌جمهور سابق در پیامی که برای کرمان صادر کرد، صراحتاً این نوع فجایع را به فقدان آزادی‌های مشروع در کشور ربط داده است که این نوع واکنش حتی در بیانیه‌های دشمنان ملت ایران هم دیده نشد. اگر آقای عبدی به این سخن روحانی اشاره و آن را تجزیه و تحلیل می‌کرد، برای مخاطب روشن می‌شد که نظر واقعی ایشان درباره عدالت قضایی چیست. آقای عبدی در یادداشتی نوشته است: «یکی از بدترین تبعیض‌ها [ی قضایی]در وجود تبعیض در حفظ حرمت و امنیت افراد است... نمونه برخورد‌هایی که این روز‌ها با آقای روحانی می‌کنند و در گذشته علیه آقای هاشمی و خاتمی و دیگران حرف‌هایی می‌زدند که مصداق‌های مهم این ادعای بنده است.» محتمل است که منظور ایشان یادداشتی در «جوان» بود که به نوع پیام تسلیت رئیس‌جمهور گذشته نقد وارد شد. برای همین می‌گوییم بهتر است اگر خواهان عدالت قضایی هستیم، برای دولتمردان سابق هم همین را بخواهیم و همین پیام تسلیت را نقد کنیم و اثرات چنین پیام‌هایی را در جهت‌دهی به فضای اغتشاش در کشور تحلیل کنیم.
آقای عبدی در ۱۶ دی هم در یادداشتی به نقد فعالیت رسانه‌ای اصولگرایان پرداخت و آنان را به ماله‌کشی روی خرابکاری‌های موجود متهم کرد و نوشت که چنین چیزی در سایر فعالان (روزنامه‌های اصلاح‌طلب) وقتی دولت‌های همسو با آنان در سر کار بودند، دیده نمی‌شد. اولاً خوب شد که به‌هر حال یک‌بار اگرچه ناغافل و ناخواسته یکی از تحلیلگران اصلاح‌طلب اعتراف کرد که در برخی مواقع دولت‌های همسو با آنان در قدرت بوده‌اند! رویه معمول انکار این مطلب است و همیشه ادعا می‌شود که شورای نگهبان مانع از به‌قدرت رسیدن اصلاح‌طلبان شده است! ثانیاً بار‌ها گفته‌ایم دست‌کم درباره روزنامه جوان می‌توان احصا کرد که در نقد منصفانه مشکلات موجود از بقیه روزنامه‌ها حتی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب جلوتر است، اما آنچه در روزنامه‌های اصلاح‌طلب می‌بینیم خلاف ادعای آقای عبدی است. وقتی دولت‌های همسو با آنان در قدرت‌اند، چیز درخوری از نقد «وضع موجود» نمی‌بینیم و یکسره تمامی تحلیل و تجزیه خود را روی دستگاه رهبری و دستگاه قضا می‌برند؛ و هنگامی هم که دولت‌های همسو با آنان خارج از قدرت‌اند، یکسره به نقد دولت مستقر می‌پردازند و اگر بزرگ‌ترین طرح‌ها و اقدامات اصولی و زیرساختی هم در این دولت‌ها انجام شود، صفحات اول خود را از اخبار این طرح‌ها خالی می‌کنند و فقط به تصاویر شخصیت‌های داخلی و خارجی و بحث درباره آن اختصاص می‌دهند و به کیش شخصیت گرفتار می‌شوند. طرفه آنکه در همان زمان، اخبار مهم مربوط به دستگاه رهبری و سخنان مهم رهبری نظام را با کم‌ترین و خنثی‌ترین وجه پوشش می‌دهند و تعمداً این بی‌اعتنایی خود را به رخ می‌کشند. درحالی‌که اگر روزنامه آزاد و مستقل بودند مانند تمامی روزنامه‌های منتقد جهان باید می‌دانستند که اهمیت سخنان رهبر یک کشور و نظام با بی‌توجهی روزنامه‌ها کم نمی‌شود و آنان فقط کینه و بغض خود را نشان می‌دهند، که برای این‌کار و نشان دادن بغض و کینه می‌توانند روش ارزان‌تری در پیش بگیرند، نه ژورنالیسم گران با کاغذ گران! اگر حرفه‌ای بودند می‌دانستند که در روز انتشار سخنان رهبری حتی بیشتر رسانه‌های جهان به آن واکنش نشان می‌دهند، فلذا این رفتار آنان نه تنها ژورنالیستی نیست که با تعبیرات آقای عبدی نوعی ماله‌کشی روی واقعیت است. روزنامه شرق سال‌ها مهم‌ترین سخنرانی رهبری را فقط با تیتر کلیشه و تکراری «سخنرانی رهبری در جمع...» و با یک عکس پرسنلی تکراری در گوشواره صفحه قرار می‌داد که نه یک تیتر حرفه‌ای بلکه فقط یک روتیتر به حساب می‌آمد. اعتماد و سازندگی و اکنون هم‌میهن هم در اغلب موارد همین‌گونه عمل می‌کنند. این نافهمی از ژورنالیسم و ماله‌کشی و بغض‌پراکنی نیست؟! اگر هست چرا ماله‌کشی روزنامه‌ای را که در آن می‌نویسید نمی‌بینید و به دیگران می‌پردازید. آیا این وجدان بیدار خواهد شد؟!
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: