به گزارش شفا آنلاین:صندلیهای طب اورژانس، بیهوشی، اطفال و بیماریهای داخلی امسال هم جزو کم متقاضیترین صندلیهای آزمون دستیاری تخصصی بود. رشتههایی که چالشهای سخت دوران رزیدنتی مانند شیفتهای طولانی، حقوق کم و کار کردن به جای استاد و با مهر او را در پی دارد، اما در نهایت آنچنان که باید پولساز نیست! این رشتهها، اما به عنوان رشتههای مادر به حساب میآیند. رشتههایی که اگر وضع به همین منوال پیش برود میتواند روی رشتههای دیگر هم تأثیرگذار باشد. بر همین اساس هم ابوالفضل باقریفرد، معاون آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تأکید کردهاست: «وظیفه اصلی ما در وزارت بهداشت تقویت رشتههای مادر به ویژه رشته بیهوشی است تا به حوزه پزشکی کمک کنیم.»
رها شدن رشتههای مادر
ریسک کاری پزشکان در
رشتههای مادر بیش از سایر رشتههاست، چراکه آنها بار اصلی بیمارستانها
را به دوش میکشند و اغلب درآمدشان نسبت به ریسکی که تحمل میکنند، کافی
نیست. همین امر باعثشده پزشکان جوانی که در پروسه مهاجرت قرار ندارند، سمت
رشتههای آرامتر بروند که هم درآمد بیشتری دارد و هم مسئولیت و
ریسکپذیریاش کمتر است؛ نتیجه اینکه رشتههای ما خالی از پزشک شدهاند.
در
چند سال گذشته خالی ماندن ظرفیتهای دستیاری به صورت مستمر ادامه پیدا
کرده و شاید بتوانیم سال ۱۴۰۰ را یکی از بدترین سالها در این مورد بدانیم؛
در این سال نزدیک به ۸۰۰ صندلی دستیاری خالی ماند. امسال هم برای جبران
کمبود پزشک علاوه بر افزایش ظرفیت پذیرش آزمون دستیاری، دو مرحله تکمیل
ظرفیت هم اعلام شد، اما باز هم شرایط تغییری نکرد. در دور دوم تکمیل ظرفیت،
دانشگاههای علوم پزشکی برای پذیرش ۱۸۰۷ نفر در ۲۴ رشته تخصصی، جای خالی
داشتند. در هر دو مرحله هم این رشتهها کمترین طرفدار را داشتند: رشته
بیهوشی در ۳۹ دانشگاه علوم پزشکی، ۳۰۷ جای خالی داشت. وضعیت رشته
بیماریهای داخلی هم به همین روال بود و ۲۲۴ ظرفیت آن در مرحله دوم تکمیل
ظرفیت خالی ماند. بعد از آن هم طب اورژانس، اطفال و بیماریهای عفونی بیشتر
از رشتههای دیگر جای خالی داشتند.
رشته بیهوشی در اغما
به گفته علیرضا جلالی
فراهانی، رئیس انجمن بیهوشی قلب ایران حدود سه سال گذشته اقبالی به رشته
بیهوشی نبوده و بیش از ۷۰درصد ظرفیت رشته بیهوشی در دوره دستیاری خالی
ماندهاست و متأسفانه با مرگ تدریجی رشته بیهوشی در ایران مواجه هستیم.
بسیاری
از دانشگاههای سطح دو و سه کشور اصلاً دستیار بیهوشی ندارند؛ یعنی تعداد
ورودیهای آنها صفر است. این اتفاق در دانشگاههای سطح یک کشور تعداد
ورودیشان به کمتر از ۵۰ درصد رسیدهاست و شاهد آن هستیم که پزشکان عمومی که
برای دستیاری قصد شرکت دارند، تمایلی به حضور در رشته بیهوشی نداشته و به
رشتههای دیگر وارد میشوند.
این کمبود به طوری است که در حال حاضر در
تعدادی از بیمارستانهای شهر تهران دچار بحران متخصص بیهوشی هستیم و اگر
این مشکل به سرعت حل نشود، میتواند عوارض جدی را برای سلامت کشور به همراه
داشته باشد، یعنی با مرگ تدریجی رشته بیهوشی در ایران همراه هستیم.
هجرت اورژانسیها به فیلد زیبایی
نادر توکلی، رئیس انجمن طب اورژانس ایران هم نسبت به کمبود متخصص طب اورژانس در کشور هشدار میدهد.
به
گفته وی متخصصان طب اورژانس ۲۴ ساعته و ایام تعطیل آماده خدمت هستند.
علاوه بر این متخصصان طب اورژانس با استرس و فشار زیاد و در ادامه با
فرسودگی زودرس شغلی مواجه هستند.
طبق تأکید توکلی صعوبت و سختی کار در
اورژانس بیمارستانها باعث شده تمایل و اقبال به این رشته تخصصی خیلی کم
شود و از دو، سه سال پیش، شاهد سیر نزولی متقاضی ورود به رشته طب اورژانس
هستیم.
رئیس انجمن طب اورژانس ایران تصریح میکند: «در یک دورهای ۲۰۰
نفر فارغالتحصیل طب اورژانس داشتیم که حالا به کمتر از ۱۰ نفر رسیده و این
موضوع، زنگ خطری برای وزارت بهداشت است.» امری که دلیل آن را میتوان در
صحبتهای محمد داوود شریفی، دانشیار طب اورژانس دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دریافت وقتی میگوید: «استرس محیط کار و عدم درک مسئولان مربوطه از سختیها
و دشواریهای رشته طب اورژانس باعثشده پزشکان عمومی هیچ رغبتی برای ورود
به رشته تخصصی طب اورژانس نداشتهباشند و خیلی از ظرفیتهای این رشته خالی
بماند.»
دبیر علمی شانزدهمین کنگره بینالمللی طب اورژانس ایران، به ترک
کار متخصصان طب اورژانس از دو مسیر اشاره میکند و میافزاید: «نخست، شاهد
خانهنشینی خانمهای متخصص طب اورژانس هستیم که حاضر شدهاند به دلیل
شرایط سخت کاری، طبابت را رها کنند. مسیر دوم ترک کار متخصصان طب اورژانس،
رفتن به فیلد زیبایی است که در حال حاضر از جذابیتهای مالی بالایی
برخوردار است. در مجموع شرایط حاکم، باعثشده تا شاهد خالی شدن اورژانس
بیمارستانها از وجود نیروهای متخصص باشیم.»
شریفی در عین حال میپذیرد
که خدمات طب اورژانس از کیفیت لازم برخوردار نیست و میگوید: «عدم
رضایتمندی متخصصان طب اورژانس از شرایطی که در این حرفه وجود دارد، سبب شده
شاهد ایجاد سیکل معیوب در این رشته تخصصی باشیم. شلوغی اورژانس
بیمارستانها و کمبود نیرو، باعثشده تا بیماران در صفهای انتظار باقی
بمانند.»
زنگها برای که به صدا در میآیند؟
زنگ خطر کمبود
پزشک متخصص اطفال، مدتی است که در کشور به صدا درآمده و بسیاری از مسئولان
استانی کمبود این پزشکان را از مشکلات جدی حوزه سلامت در مناطق خود اعلام
میکنند. این در حالی است که بنا بر اعلام مرکز پژوهشهای مجلس، از سال ۹۶
تاکنون میزان فارغالتحصیلان متخصص اطفال در کشور به زیر یکدرصد رسیده و
از طرف دیگر مسئله مهاجرت پزشکان هم به ماجرای کمبود متخصص اطفال در کشور
دامن زدهاست.
همین حالا هم گفته میشود که امسال فقط در دانشگاه علوم
پزشکی شهید بهشتی از ۴۰رزیدنت پذیرفتهشده اطفال، ۵۰درصد همان ابتدای کار
انصراف دادند و این انصرافها ادامه دارد. حتی بیمارستان تازه تأسیس تخصصی
کودکان در جنوب تهران هم پس از هشت ماه فراخوان، تنها ۳۰درصد نیروهای
تخصصی درمان را تکمیل کردهاست.
همچنان که تخصص قلب هم دیگر چندان
طرفداری ندارد. در چنین شرایطی باید دید آیا این جریان به کنکور ورودی
دانشگاهها هم تسری خواهد یافت؟ مواجهه با این مسئله، اما تدبیر میخواهد.
آن هم به گونهای که هم پزشک مورد نیاز تأمین شود و هم با تنزل جدی در سطح
آموزش و سواد دستیاران تخصص در چنین رشتههایی مواجه نشویم./جوان