آقای زاکانی توجه فرمایید
با وجود آمار رو به رشد کودکان کار در سطح شهر که به باور بسیاری از کارشناسان، مشکلات اقتصادی بر این افزایش اثر گذاشته است، برخی اظهارات مسئولان علت اصلی را مورد توجه قرار نمیدهد. اظهاراتی شبیه به صحبتهای شهردار تهران که روزهای گذشته موجی از انتقادات را در پی داشت. بر همین اساس میترا امام در گفتوگو با «شرق» به قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب 31/3/1399 اشاره میکند و میگوید: «در ماده سه این قانون اعلام شده که در صورتی که طفل یا نوجوان در معرض بزهدیدگی یا ورود آسیب به سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، اخلاقی، امنیت یا وضعیت آموزشی قرار گیرد، وضعیت مخاطرهآمیز محسوب شده و موجب مداخله و حمایت قانونی از طفل و نوجوان میشود. همچنین بند دیگر آن به بازماندن طفل و نوجوان از تحصیل اشاره دارد که طی این سالها بارها نسبت به افزایش دانشآموزان ترکتحصیلی اشاره شده است. زیرا هرچقدر بر تعداد این کودکان اضافه شود، کار کودک هم افزایش پیدا میکند. باید این سؤال را از شهردار پرسید که قبل از شروع سال تحصیلی فریادهای نهادهای مدنی برای ثبتنام کودکان را نشنیدید؟ روزنامهها نوشتند و در فضای مجازی بارها توسط نهادهای مدنی مطرح شد. اسامی کودکان برای ثبتنام ارائه شد. شما چه کردید که حالا صحبت در مورد کودکان کار آن هم فقط کودکان کار در خیابان شما را آزرده میکند؟ بهخوبی میدانید وقتی کودک نمیتواند وارد چرخه تحصیل شود، به ناچار روانه بازار کار میشود. آقای زاکانی شهریههای هنگفت مدارس و ممانعت از تحصیل کودکان به بهانههای مختلف همهساله تعداد زیادی از کودکان را وارد چرخه کار میکند. آقای شهردار میخواهید از این کودکان حمایت کنید؟ باید قبل از هر چیز جلوی افزایش آنها را بگیرید. همچنین در بند دیگر این قانون به هر گونه وضعیت زیانبار ناشی از فقر شدید، آوارگی، پناهندگی، مهاجرت یا بیتابعیتی اشاره شده است. ناگفته پیداست کودکان کار به موجب این قانون در وضعیت مخاطرهآمیز قرار گرفته و نیاز به حمایت و مداخله قانونی دارند».
میترا امام در بخش دیگر اظهاراتش اضافه میکند: «در نگاه ابزاری به کودکان کار و بهکاربردن جملاتی مانند پاککردن چهره شهر از وجود آنها، نهتنها حمایتی وجود ندارد، بلکه مغایرت با قانون مصوبه مجلس شورای اسلامی دارد. مسئولان به جای حل مشکلات کودکان و خانوادههای آنان و حمایت از آنان، میخواهند یک امر اجتماعی را به فوریت جمعآوری کنند. در حقیقت به جای حل مسئله، در فکر پاککردن آن هستند. به قول شهردار چهره معصوم کودکان، شهر را آلوده نمیکند، بلکه فقر چندبعدی، افزایش شکاف طبقاتی و اختلاسگرانی که حق این کودکان را پایمال کردهاند، دیو شهر است و نه حضور این کودکان، پس در این زمینه نباید اشتباه کرد. همچنین در ماده ۶ این قانون صراحتا سازمان بهزیستی مکلف به اجرای این قانون با همکاری شهرداری شده است. آیا شهرداری میتواند تنهایی در این مورد تصمیم بگیرد؟ در حالی که قانون صراحتا بهزیستی را متصدی و مسئول مواجهه با کار کودک میداند. در ماده شش همین ماده آمده است؛ با استفاده از مددکاران اجتماعی در قالب فوریتهای خدمات اجتماعی با همکاری شهرداری یا دهیاری و نیروی انتظامی نسبت به شناسایی، پذیرش، حمایت، نگهداری و توانمندسازی اطفال و نوجوانان موضوع این قانون و اعلام موضوعات به مراجع صالح اقدام کند. در حالی که شهردار گفته بود کودک کار توسط شبکههای افیونی استثمار میشود و هم خودش آسیب میبیند و هم روح جامعه را آزردهخاطر میکند. در حالی که پس از سالها فعالیت با کودکان کار، شبکه شناختهشده کودکان کار، کودکانِ زبالهگرد است که هدایت آن به دست کارگزاران شهرداری است. اگر روح برخی از این مطلب آزرده است، قبل از هر چیز سیستم تفکیک از مبدأ زباله را طرح و اجرا کنند، چون همه شهروندان از دیدن افرادی که تا کمر در سطل زباله خم شدهاند، آزردهاند. در واقع اگر کودکان کار را باند میدانند چرا در طی این سالها سردسته این باندها را دستگیر و معرفی نمیکنند؟ متأسفانه سالهاست که ما شاهد طرح جمعآوری کودکان در خیابان هستیم. هر بار الفاظی زینتبخش این طرح میشود و هر دفعه هم کودکان دستگیر شده و روانه مراکز میشوند. گاهی در فرار از این دستگیریها کودکان آسیب میبینند و در نهایت هم با تعهد والدین، کودکان به خانواده خودشان واگذار میشوند. اینها در حالی است که مراکز نگهداری کودکان اصلا گنجایش برای نگهداری این همه کودک را ندارد و هیچ زیرساختی برای اجرای این طرحها در نظر گرفته نشده است. سالهاست با ادبیات گوناگون شاهد این طرحهای ناکام و اتلاف بودجه
در این مورد هستیم. جداکردن کودک از خانواده در جهت مصالح عالیه کودک نیست و برخلاف پیماننامه حقوق کودک است و رد مرز احتمالی کودکان نیز غیرقانونی و غیرانسانی است».
زمختی کار کودک در همه جای دنیا
این روزها که به دلیل نزدیکی به سال جدید، طرحهای به اصطلاح جمعآوری کودکان کار دوباره شکل اجرائی به خود گرفته، شاید بهانهای است تا به مقوله کار کودک بپردازیم. موضوعی که از قرنها قبل مسئله بسیاری از جوامع بوده است. طبق آنچه از تاریخچه کار کودک وجود دارد، اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، به منظور تولید بیشتر کالاها، ماشینآلات مکانیکی جایگزین کار با دست شدند. کارخانهها ابتدا در انگلیس، بعد ایالات متحده و سپس همهجای دنیا گسترش پیدا کردند. صاحبان کارخانهها کودکان را به عنوان منبع جدید نیروی کار برای کار با ماشینهایشان در نظر گرفتند. کار با آن ماشینآلات نیازی به قدرت بزرگسالان نداشت و کودکان با دستمزد بسیار کمتری به کار گرفته میشدند. اما اواسط قرن نوزدهم کار کودکان تبدیل به یک معضل بزرگ اجتماعی شد. بعد از آن این آسیب، اشکال مختلفی به خود گرفت. به شکلی که بعد از چند قرن هنوز شاهد این نوع کار در کشورهای در حال توسعه هستیم.
بنگلادش: کار کودکان یک امر عادی
در بنگلادش، به دلیل فقر زیاد، کار کودکان به یک امر عادی تبدیل شده، طبق گزارشهای سازمانهای بینالمللی، کودکان در کشور بنگلادش به کار در تولیدیهای پوشاک، کشاورزی و انواع دیگر صنایع مشغولاند. آمار کودکان کار در این کشور دقیق نیست، زیرا به طور رسمی اعلام نمیشود. دلیل عمده کارکردن کودکان در بنگلادش فقر شدید است. البته قوانینی در این کشور وجود دارد که از کودکان حمایت میکند، اما طبق همین گزارشهای بینالمللی، قوانین موجود برای مقابله با کار کودکان کافی نیست.
هند: مهد مشاغل پرخطر برای کودکان
طبق اسناد موجود در سال ۱۹۹۸ جمعیت کودکان کار در هند طبق آمار ملی این کشور برابر با ۱۲٫۶ میلیون نفر تخمین زده شد. در حالی که کل جمعیت کودکان هندی در این سال ۲۵۳ میلیون نفر بود. گفته میشود که در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ آمار کودکان کار در هند به رقم ۴٫۹۸ میلیون رسید. در سال ۲۰۱۱ جمعیت کودکان کار که شامل چهار تا 15 سال بودند، طبق آمار ملی این کشور برابر با ۴٫۳۵ میلیون نفر تخمین زده شد. در حالی که کل جمعیت کودکان هند در این سال ۲۵۹٫۶۴ میلیون نفر بود. قابل ذکر است که در هند ۶۴ رشته از صنایع خطرناک تعریف شدهاند که استخدام کودکان در این نوع صنایع جرم جنایی محسوب میشود. در سال ۲۰۰۱ یک درصد کل کودکان کار که حدود ۱۲۰ هزار کودک میشدند در مشاغل خطرناک مشغول کار بودند. در قوانین هند هم مانند بسیاری دیگر از کشورها، کار کودک را ممنوع اعلام کردهاند ولی همچنان این آسیب در هند وجود دارد. در حال حاضر هند یکی از دو کشور پرجمعیت جهان است و حدود 33 میلیون کودک کار دارد. کودکان در بخشهایی چون کشاورزی، معادن و کارخانههای پوشاک کار میکنند. با وجود اینکه اقتصاد هند در حال پیشرفت است، اما شوربختانه مردم این کشور به طور مساوی از این رشد بهره نبردهاند. گفته میشود تعداد کودکان کار در طول سالهای اخیر بهخصوص در شهرهای مهم افزایش یافته است و دلیل عمده آن به موضوعات فرهنگی و اقتصادی برمیگردد.
لیبی: کار کودک یک مشکل جدی
در این کشور کار کودکان به دلیل فقر و مسائل فرهنگی به یک چالش جدی تبدیل شده است. به شکلی که طبق گزارش دپارتمان کار آمریکا، حدود 358 هزار و 179 کودک کار در این کشور هستند که بیش از 30 درصد از جمعیت کودکان را تشکیل میدهند. کودکان بیشتر در بخش کشاورزی مشغول به کارند که اغلب این کارها به دلیل تماس با مواد شیمیایی خطرناکاند. گفته میشود که لیبی قانونی برای حمایت از کودکان کار ندارد و همین امر باعث آسیبپذیری هرچه بیشتر آنها شده است. این کودکان در صنایع مختلف، کارهای خانگی، کشاورزی و حتی فروشگاهها مشغول به کار میشوند.
پاکستان: کارهای سخت با درآمد کم
طبق گزارشها در شهر حیدرآباد پاکستان کودکان چهار تا پنج ساله برای ساخت جواهرات و دستبند بهکار گرفته میشوند. آنها در مقابل ساخت ۱۲ مجموعه (که هر مجموعه دارای ۶۵ جواهر است) فقط مبلغ ۴۰ روپیه دریافت میکنند و این کار دو تا سه روز طول میکشد. این شرایط کار کودکان فقط در حیدرآباد نیست بلکه تمام پاکستان را شامل میشود. کار کودک در این کشور، همانند بسیاری دیگر از کشورها یک تهدید جدی برای جسم و روان کودکان است. حتی نتایج گزارش دپارتمان کار آمریکا نشان میدهد تقریبا 13 درصد از کودکان پاکستانی که شمار آنها به دو میلیون و 449 هزار و 480 نفر میرسد کودک کار هستند که عموما 10 تا 14 سال دارند. حدود 76 درصد از این کودکان همچون بزرگسالان در بخش کشاورزی و در کارهایی مثل برداشت محصول، ماهیگیری و صید میگو، معدن زغال سنگ و آجرپزی فعالیت میکنند.
اتیوپی: کار زیر 14سالگی
در این کشور گفته میشود که یکسوم کودکان در سن زیر 14 سال در بخشهای کشاورزی، صنایع و خدمات خانگی مشغول به کار هستند. کشور اتیوپی در تلاش است تا کار کودکانی را که زیر سن قانونی هستند سامان دهد، اما این مسئله هنوز هم معضل بزرگی در این کشور محسوب میشود. حدود 41.5 درصد از جمعیت اتیوپی که بین هفت تا 14 سال دارند به نوعی در بازار کار هستند. فقط بیش از نیمی از کودکان این کشور دوره ابتدایی را پشت سر گذاشتهاند. بیشتر بچهها را از مناطق فقیر کشور میخرند و به آدیسآبابا میبرند تا در معدن کار کنند یا واکس بزنند یا حتی کار بدون مزد انجام دهند. در کنار این تصمیمات بینالمللی مانند توافقی که در چارچوب سازمان بینالمللی مانند توافقی که در چارچوب سازمان جهانی کار برای همکاری در جلوگیری از کار کودکان به امضا رسیده است برای کاهش تعداد کودکان کار این کشور اهمیت دارد.
کار کودک: یک درد بزرگ
کشورهایی که با مقوله کار کودک دست و پنچه نرم میکنند، با توجه به اصلاح زیرساختهای اقتصادی، آموزشی و حوزههای قابل اهمیت دیگر این موضوع میتوانند از شدت این معضل کم کنند. اما آنچه ما در کشور مشاهده میکنیم این است که به نوعی کار کودک به یک امر عادی در جامعه تبدیل شده که همین نوع نگاه مانع هر فعلی برای کاهش این آسیب بزرگ خواهد بود. بنابراین یکی از خواستههای مهم فعالان اجتماعی نگاه دقیق و درست به عوامل ایجاد کار کودک است. زیرا نگاه درست به علت این پدیده اجتماعی باعث بروز راهکارهای صحیح این حوزه خواهد شد./شرق