سختی کار و دستمزدهای پایین
به گزارش شفا آنلاین:او در ابتدا به موضوع «سختی کار کارگران خباز و دشواریهای بازنشستگی پیش از موعد این کارگران» میپردازد و در این رابطه میگوید: متاسفانه همچنان سختی کار به همهی کارگران خباز تعلق نمیگیرد و فقط مشاغلِ «شاطر» و «نانگیر» شغلِ سخت محسوب میشوند؛ کار کارگران چانهگیر همچنان سخت و زیانآور نیست! ما در این رابطه بارها با مسئولان استانی و کشوری ارتباط گرفتیم و صحبت کردیم اما موضوع درست نشد؛ همچنان شغل چانهگیر در نانواییها، جزو مشاغل سخت و زیان آور نیست و این کارگران نمیتوانند از بازنشستگی پیش از موعد برخوردار شوند.
دامرودی «ناکافی بودن دستمزدها» را یکی دیگر از معضلات کارگران خباز دانست و در این رابطه گفت: امسال دستمزد کارگران خباز سبزوار بعد از چند سال، حدود ۳۰ درصد و کمی بیشتر افزایش یافت. مردادماه امسال، دستمزدها براساس توافق سهجانبه زیاد شد؛ با این حال با این افزایشهای جزئی، مشکلات معیشتی کارگران خباز برطرف نشده است. ما در مرداد جلسهای با نمایندگان اداره کار، نمایندگان کارفرمایان و انجمن صنفی کارگران جلسه گذاشتیم و سر افزایش دستمزد به توافق رسیدیم.
او اضافه کرد: من خودم را به عنوان یک کارگر نانوایی مثال میزنم؛ اخیراً موعد تمدید قرارداد اجارهی خانه مسکونی ما بود؛ قبلاً ۲ میلیون و ۴۰۰ اجاره میدادیم، امسال صاحبخانه آمد گفت یا ماهی ۶ میلیون تومان اجاره بده یا خانه را خالی کن؛ با کلی چک و چانه، صاحبخانه را به ماهی ۵ میلیون تومان اجاره راضی کردیم؛ یعنی مزد من حدود ۳۸ درصد افزایش داشته اما اجاره خانهام بیشتر از صد درصد زیاد شده؛ در واقع درآمد من با هزینههای زندگی اصلاً نمیخواند؛ اجاره خانه را که میپردازم، دیگر پولی برای باقی امور زندگی باقی نمیماند.
ساعات طولانی کار و نبود فرصت برای شغل دوم
دامرودی «ساعات طولانی کار» را یکی از مشکلات کارگران خباز میداند؛ او در این رابطه میگوید: ساعت کار مداوم کارگر نانوا حدود ۹ ساعت یا کمی بیشتر است؛ اما کارگر خباز که صبح زود ساعت ۶ سر کار میآید، عملاً تا ۸ شب سر کار است و کل روزش گرفته میشود؛ وسطش برای صبحانه و ناهار استراحت دارد اما بازهم در نانواییست؛ بنابراین دیگر نمیتواند مثل سایر کارگران شغل دوم و سوم داشته باشد. کار بسیاری از کارگران کشور در مشاغل مختلف یک شیفت یا همان ۸ ساعت است و بعد از اتمام شیفت کار میتوانند لااقل در اسنپ کار کنند یا پیک موتوری بشوند؛ اما همکاران ما در نانواییها، از ۶ صبح تا ۸:۳۰ شب گرفتار نانوایی هستند و عملاً وقت سر خاراندن ندارند.
به گفته وی، در این شرایط، کارگر خباز مجبور است با همان دستمزدِ مصوب و توافق شده که بسیار ناکافیست، کنار بیاید و روزی دوازده ساعت در نانوایی بایستد و عرق بریزد.
دامرودی تاکید میکند: منِ نوعی فقط به خاطر بیمه و بازنشستگی در این شغل ماندهام به این امید که دو سه سال دیگر بازنشست شوم؛ وگرنه شغل کارگران نانوایی، شغل بسیار سخت و بسیار کمدرآمدیست و کل روزت را درگیر میکند؛ هیچ کار دیگری نمیتوانی بکنی.
بیماریهای شغلی فراوان
این شغلِ سخت، بیماریهای زیادی به همراه میآورد؛ دبیر کانون انجمنهای صنفی کارگران خباز استان خراسان رضوی در مورد بیماریهای ناشی از این شغل سخت میگوید: من همین الان زانوهایم درد میکند؛ واریس دارم؛ همهی رگهای پایم به خاطر ایستادن زیاد، تورم دارد؛ در جوانی وقتی وارد نانوایی شدم، چشمهایم سالم بود اما حالا دید چشمم خیلی کم شده؛ پزشک میگوید به خاطر ماهیت شغلت و آسیبی که به چشمانت خورده نمیتوانی عمل لیزر انجام بدهی.
او اضافه میکند: کارگران خباز همه واریس و آرتروز گردن دارند؛ شانه و کتف هم دچار درد و آرتروز میشود؛ یعنی واقعاً شغل نانوایی، خیلی زیانآور است و آسیبهای بسیار به بدن میزند؛ اما متاسفانه با این حال، هرچه رایزنی میکنیم، شغل چانهگیر را جزو مشاغل سخت به حساب نمیآورند؛ پیگیریهای ما تا امروز به هیچ جا نرسیده است.
مصائبِ ۴ درصدِ بازنشستگیِ پیش از موعد
اما برخورداری از بازنشستگی پیش از موعد به هیچ وجه برای کارگران خباز ساده نیست؛ شغل کارگرانِ شاطر و نانگیر روی کاغذ جزو مشاغل سخت و زیانآور است اما در عمل نمیشود به سادگی پیش از موعد بازنشست شد؛ دامرودی در رابطه با این مشکلات میگوید: هنگام بازنشستگیِ پیش از موعد ۴ درصد حق بیمه سخت و زیانآور دردسرساز میشود؛ ما بارها به مسئولان پیشنهاد دادهایم از همان ابتدای کار کارگر و از زمانی که شغل، سخت و زیانآور به حساب میآید، ۴ درصد را روی برگههای بیمه ماهانه بیاورند تا کارفرما ماهانه مجبور به پرداخت شود؛ در غیر این صورت، بازنشستگی غیرممکن میشود.
دبیر کانون انجمنهای صنفی کارگران خباز خراسان رضوی در توضیح بیشتر میگوید: منِ نوعی درخواست بازنشستگی پیش از موعد میدهم، با سخت و زیانآور بودن شغلم در کمیتهها موافقت میشود، تمام کارهایش را انجام میدهم؛ در نهایت سازمان تامین اجتماعی رقم ۴ درصد را سیستمی تعیین میکند، مثلاً میگوید ۵۰ میلیون باید بدهی تا بتوانی پیش از موعد بازنشست شوی. کارفرمایان که معمولاً نمیدهند؛ کارگر باید خودش بدهد که ندارد بدهد و باید قرض و قوله کند و وام بگیرد تا بتواند بازنشست شود.
به گفته این فعال صنفی، همین بحثِ ۴ درصد و پرداخت آن در زمان بازنشستگی، معمولاً عامل بروز تنش میان کارگر و کارفرما میشود، کارفرما میگوید ندارم که بدهم، کارگر هم به درستی میگوید وظیفه توست که پرداخت کنی اما در نهایت کارگر مجبور میشود از هرجا که میتواند این پول را جور کند و به تامین اجتماعی بدهد چون واقعاً جانی برایش باقی نمانده که بیشتر کار کند.
دامرودی در پایان میگوید: من خبر دارم که ۹۹ درصد کارگران خبازی که توانستهاند با قانونِ مشاغل سخت و زیانآور بازنشست شوند، خودشان با هزار زحمت این ۴ درصد را پرداختهاند. کارفرما یکدفعه ۵۰ یا ۶۰ میلیون تومان را نمیدهد؛ این را باید مسئولان تامین اجتماعی به گونهای برنامهریزی کنند که ماهانه از کارفرما بگیرند. چرا کارگر خباز بعد از سالها کار سخت، باید دغدغهی ۴ درصد را داشته باشد که بتواند بالاخره با هزار بیماری و درد بازنشست شود؟!/ایلنا