کد خبر: ۳۳۷۱۵۳
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۰۳ دی ۱۴۰۲ - 2023December 24
پویا نعمت‌الهی
ماجرا از طریق وایرال‌شدن یک ویدئو در آستانه یلدا آغاز شد. یک آجیل‌فروشی ظاهرا در حال تبلیغ محصولات خود برای شب یلدا‌ست. فروشنده از «یک بسته خیلی مناسب برای شب یلدا» نام می‌برد که فروشنده یک اشتباه بزرگ مرتکب شده و قیمت این بسته را «جسارتا فقط و فقط 22 میلیون تومان» اعلام می‌کند.

شفا آنلاین>اجتماعی>برگزاری جشن شب یلدا متناظر با مراسم ویژه و ترتیبات خاصی است که از آن جمله می‌توان به وجود انواع خاصی از میوه‌ها، تنقلات و آجیل چندمغز اشاره کرد. مغزهای فوق در بازار خشکبار قیمت‌های بسیار بالایی دارند و به همین خاطر است که تهیه آجیل همواره یکی از دغدغه‌های اقشار معمولی در شب یلدا بوده است. ماجرا از طریق وایرال‌شدن یک ویدئو در آستانه یلدا آغاز شد. 

یک آجیل‌فروشی ظاهرا در حال تبلیغ محصولات خود برای شب یلدا‌ست. فروشنده از «یک بسته خیلی مناسب برای شب یلدا» نام می‌برد که شامل مغز پسته‌، بادام هندی، مغز فندق به همراه مقادیر زیادی زعفران و چهار بسته خاویار صادراتی است. فروشنده یک اشتباه بزرگ مرتکب می‌شود و قیمت این بسته را «جسارتا فقط و فقط 22 میلیون تومان» اعلام می‌کند.

اما چرا این چند کلمه در کنار یکدیگر این‌قدر باعث مشکل شدند؟ چه اتفاقی در این آجیل‌فروشی افتاده بود که مرجعی از وزارت دادگستری بلافاصله به محل اعزام و به این «تخلف» رسیدگی و خبر این برخورد را هم به سرعت رسانه‌ای کرد؟

ما روزانه از طریق رسانه‌های گوناگون در معرض صدها و شاید هزاران مورد تبلیغات محصولات و خدمات گوناگون قرار داریم. بسیاری از این تبلیغات شامل بیان قیمت آن کالا هم هست. این تبلیغات به‌گونه‌ای تمهید و ارائه می‌شوند که قیمت مناسبی داشته باشند. اما تبلیغاتی که برای اقشار خاص (یعنی متمولان) تدارک دیده می‌شود، به ندرت شامل بیان قیمت می‌شود. نیازی به این کار نیست؛ چرا‌که این قشر خاص عملا مشکلی در پرداخت آن ندارند؛ حال آنکه برای سایر طبقات جامعه، بسیار مهم است که هر محصول یا خدمت خاص، چه قیمتی دارد و اینکه آیا خرید آن محصول در دایره توان مالی آنها قرار می‌گیرد یا نه؟ این آجیل‌فروشی اما از این قاعده تخطی کرده و مرتکب دو اشتباه می‌شود. اشتباه اول این است که قیمتی را که مربوط به قشر خاص جامعه است، به‌طور علنی بیان می‌کند. این فروشنده باید بداند که مبلغ 22 میلیون تومان درواقع به ‌اندازه حقوق دو، سه ماه اشخاص قشر متوسط و معمولی جامعه است؛ بنابراین این افراد نمی‌توانند متقاضی خرید این محصول خاص باشند. احتمالا به همین خاطر است که فروشنده انواع دیگری از محصول را با قیمت‌های کمتر معرفی می‌کند و در پایین‌ترین قیمت به حدود دو میلیون می‌رسد که البته باز هم برای بخش عمده‌ای از مردم رقم بالایی است.

او ضمن معرفی یکی از پکیج‌ها به این اشاره می‌کند که جعبه بسته‌بندی این پکیج از نوع «جعبه خاتم ایرانی» است. این مؤلفه می‌تواند صرفا برای همان قشر بالای جامعه جذابیت داشته باشد؛ چرا‌که اقشار متوسط جامعه در معیشت معمول خود درمانده‌اند، چه برسد به اینکه توان پرداخت هزینه یک «جعبه خاتم‌کاری» برای بسته‌بندی آجیل شب یلدای خود داشته باشند. بنابراین اشتباه اول این آجیل‌فروشی این بود که برآورد غیرواقعی از دامنه مشتریان احتمالی خود داشت و بنابراین ناچار به اعلام قیمت‌هایی شد که برای بیشتر مردم جامعه غیرقابل‌پرداخت بود. اما این مورد به تنهایی نمی‌تواند منجر به برانگیختن آن میزان حساسیتی شود که مأموران گشت تعزیرات حکومتی را شبانه به این مغازه بکشاند و در‌جا حکم «تخلف محرز» را روی میز صاحب آن بگذارند. پس چه عامل دیگری به ایجاد این حساسیت کمک کرده است؟ به نظر می‌رسد اشتباه دوم فروشنده، همانا استفاده از عبارت‌بندی‌های خاص است. قیمت پکیج اصلی (گران‌ترین محصول) معادل 22 میلیون تومان است، اما فروشنده این قیمت را با واژگان خاصی بیان می‌کند: «جسارتا فقط و فقط 22 میلیون تومان».

وقتی این واژگان در کنار یکدیگر می‌نشینند، آنگاه معنای متفاوتی از اینکه «قیمت این محصول 22 میلیون تومان است» ایجاد می‌شود. واژه «جسارتا» می‌تواند معانی گوناگونی داشته باشد. ما در ذهن گوینده این واژه نیستیم و فقط می‌توانیم از نگاه خودمان به دلالت‌های آن پی ببریم. اما واژه «جسارتا» بلافاصله در کنار واژه‌ «فقط و فقط» قرار می‌گیرد. عبارت زبانی «فقط و فقط» به این معنا‌ست که من دارم این محصول را به قیمت بسیار اندکی به شما عرضه می‌کنم. یعنی قیمت 22 میلیون تومان خیلی کمتر از قیمت واقعی آن است (معمولا این واژه را در حراج‌های بزرگ به کار می‌برند).

بنابراین پیام آجیل‌فروشی به مخاطبان خود این است که قیمت واقعی چند نوع مغز آجیل و تعدادی خاویار و زعفران عملا بیشتر از 22 میلیون تومان است. اما این پیام چه مشکلی دارد که سازمان تعزیرات خود را محق به ورود به آن دانسته است؟ ما نمی‌دانیم ترکیب‌بندی مدنظر آن آجیل‌فروش ناظر بر کدام‌یک بوده اما در بافت اجتماعی مشخصی نظیر تقارن زمانی با شب یلدا، احتمالا اراده هم‌زمان چند معنا از یک لفظ نیز می‌تواند حساسیت سازمان تعزیرات را برانگیخته باشد.

به تعبیر ویتگنشتاین، کاربرد بازی‌های زبانی اساسا انواع گوناگون صورت‌های زندگی را شکل می‌دهد و این صورت‌های زندگی پیوندی با ساختار حیات اجتماعی انسان دارند. پافشاری ویتگنشتاین بر واژه زندگی برخاسته از آن است که ما، بازی زبانی را نه با نظرورزی بلکه با مشارکت در صورت زندگی به دست می‌آوریم. اینجا نیز ناچار از ارجاع به ذهنیت خود هستیم، اما به نظر می‌رسد سازمان تعزیرات به این نتیجه رسیده که پیام آن آجیل‌فروشی بیش از اندازه برای گروه‌های عادی جامعه نگران‌کننده است. در تنگناهای شدید اقتصادی، طبعا محروم‌شدن از لذت حلال و کوچکی همچون یک آجیل چندمغز برای مناسبتی همچون یلدا بسیار دردناک و آزاردهنده است. مردم عادی که در معذورات تورمی و معیشتی به سر می‌برند، با این تبلیغات به این نتیجه می‌رسند که هرگز توان خرید آجیل مرغوب را حسب وسع خود ندارند. آجیل مرغوب فقط در قالب پکیج‌های این‌چنینی و با قیمت‌های آن‌چنانی قابل ابتیاع خواهند بود و این بدان معنا‌ست که دست مردم عادی به آجیل مرغوب نخواهد رسید. اگر ویتگنشتاین زنده بود احتمالا این برداشت سازمان تعزیرات را دقیق نمی‌دانست. در «صورت زندگی» قشر متمول جامعه چه‌بسا خاویار و ژل رویال در سفره یلدا جای داشته باشد. این همان «صورت زندگی» آن قشر است. این صورت در بافت اجتماعی مزبور به همین شکل حضور دارد؛ حال آنکه در زندگی سایر اقشار پایین‌تر چنین صورتی وجود ندارد. اساسا بازی زبانی «بی‌دلیل» است؛ به این معنا که آن را پذیرفته و با آن زندگی می‌کنیم. این بدان معنی نیست که تفاخر یا پیام یا هدف خاصی در پیام این آجیل‌فروشی وجود دارد. او فقط نوعی صورت از زندگی را به طور علنی فریاد زده است. ترکیب دو واژه «جسارتا» و «فقط‌ و ‌فقط» در همین چارچوب معنا پیدا می‌کند؛ معنایی که در نزد اقشار غیرپولدار جامعه غایب است. کاربردهای عبارات به همان اندازه بازی‌های زبانی‌ای که رخ می‌دهند، متنوع است؛ بنابراین یک فرمول یکه و واحد نمی‌تواند تنوع آنها را شرح دهد.

با استناد به نظریات ویتگنشتاین چه‌بسا می‌توان اقدام سازمان تعزیرات را زیر سؤال برد.


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: