کد خبر: ۳۳۶۳۳۷
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۰ - ۱۶ آذر ۱۴۰۲ - 2023December 07
رفتن سراغ فضای مجازی می‌تواند برخی از آسیب‌ها را با خود به همراه داشته‌باشد و به اسم درس خواندن زمان کودکان و نوجوانان در شبکه‌های اجتماعی تلف می‌شود؛ اتفاقی که در دوران کرونا موجب شد برخی از دانش‌آموزان به شکل کامل از درس کناره‌گیری کنند.
شفا آنلاین>جامعه>مدتی است مدارس به دلیل آلودگی هوا غیرحضوری شده‌اند، مدارس غیرحضوری نیز عملاً یعنی والدین باید فرزندان خود را به سمت تلفن‌های همراه و فضای مجازی هدایت کنند، چیزی که در اینجا مهم است اینکه رفتن سراغ فضای مجازی می‌تواند برخی از آسیب‌ها را با خود به همراه داشته‌باشد و به اسم درس خواندن زمان کودکان و نوجوانان در شبکه‌های اجتماعی تلف می‌شود؛ اتفاقی که در دوران کرونا موجب شد برخی از دانش‌آموزان به شکل کامل از درس کناره‌گیری کنند. حال اینکه رفتار‌های خلاف اخلاق و اسلام از جمله چالش‌های خواننده لس آنجلسی مانند ساسی مانکن نیز در این فضا تبلیغ می‌شوند، خود می‌تواند به عمیق‌تر شدن آسیب‌های این فضا منجر شود و دانش‌آموزان را راحت‌تر از فضای آموزشی و پرورشی دور کند. 
 به گزارش شفا آنلاین:به منظور بررسی تأثیری که تدریس غیرحضوری بر دانش‌آموزان، کودکان و نوجوانان دارد ناصر کوهستانی، کارشناس آموزشی که از مدیران سابق آموزش و پرورش تهران است در خصوص مزایا و معایب این روش آموزشی گفتگو شده است. 
 
از نظر شما به عنوان کارشناسی که سال‌های متمادی در فضای آموزش و پرورش حضور داشته اید، والدین در شرایط غیرحضوری شدن مدارس باید چه کنند که دانش‌آموزان هم به درس خود برسند و هم این فضا موجب اتفاقات ضدپرورشی در میان کودکان آن‌ها نشود؟
آموزش در فضای مجازی برای روز‌هایی که آلودگی پیش می‌آید یا روز‌هایی که امکان دارد مسائل دیگری نیز مترتب فضای مدرسه شود یک امر اجتناب ناپذیر است؛ یعنی راه دیگری غیر از این نوع آموزش وجود ندارد، چون الان دانش‌آموز در منزل است و امکان حضور او در مدرسه فراهم نیست شاید یکی از دم‌دستی‌ترین روش‌ها در فضای مجازی است، البته این نوع آموزش هم وابسته به این است که مدارس امکان این نوع ارتباط را داشته‌باشند. 
واقعیت این است طی دو سالی که از کرونا گذشت، ما آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان در فضای مجازی را کاملاً با گوشت، پوست و استخوان خود درک کردیم و واقعاً سال گذشته سال سختی را پشت سر گذاشتیم، امسال هم که دومین و سومین ماهی بود که در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۳ کار را سپری می‌کردیم و آرام آرام دانش‌آموزان به یک روال طبیعی برگشته‌بودند، دوباره آموزش به شکل غیرحضوری شده که امیدواریم این آلودگی‌ها هم کمتر شود و مدارس آخرین بخشی باشند که تعطیل شوند تا بتوانیم در یک فضای درست به دروس برسیم. با همه این‌ها در این شرایط در درجه اول وظیفه خانواده فوق‌العاده سنگین است، نظارت دقیق، بالینی و رسیدگی دقیق را از جانب خانواده می‌خواهیم و از سوی دیگر خیلی از نهاد‌ها مانند صداوسیما و دیگر بخش‌ها باید به خانواده‌ها آگاهی بخشی دهند. یکی از اولویت‌های اصلی مدارس آموزش خانواده است که باید با آگاه‌سازی دانش‌آموزان و خانواده‌ها چگونگی مواجهه با فضای مجازی را به آن‌ها آموزش دهند و این مسئله باید در مدارس شروع شود و در آموزش به خانواده‌ها به عنوان یکی از اولویت‌ها باشد. چون جدا از بحث تعطیلات به دلیل آلودگی هوا، بچه‌ها خیلی در این فضای مجازی وارد شده‌اند. 
در نشست اخیری که با چند نفر از اولیا و دانش‌آموزان داشتیم، بزرگ‌ترین گلایه آن‌ها از پایین آمدن سطح علمی دانش‌آموزان بود، دانش‌آموز از بعد از خروج از منزل به راحتی شش تا هفت ساعت در فضای مجازی است که این واقعاً خیلی زیاد است. جدا از مقوله تعطیلی باید الان آموزش و پرورش عزم خود را جزم کند و آگاهی‌سازی ویژه‌ای را بابت این مسئله انجام دهد. به اعتقاد من این دو کار در مورد فضای مجازی از دست ما برمی آید؛ اولاً اینکه مدارس به شکل ویژه این مسئله را در دستور کار خود قرار دهند و جدا از آن، خود مسئولان آسیب‌های اجتماعی، ادارات و مناطق آموزش و پرورش باید برنامه عمومی در طول سال برای همه مدارس در این خصوص تعریف کنند و ضمن نظارت دقیق از مدیران و دست اندرکاران مدارس بخواهند که به خانواده‌ها در مورد نحوه صحیح درباره فضای مجازی اطلاعات کافی بدهند. 
 
یعنی مثلاً الان مدارس به خانواده‌ها بگویند که اصطلاحاً نگذارید اینقدر سربچه‌ها در گوشی باشد؟ 
در مورد اجازه ندادن باید دانست که الان موبایل یک امر اجتناب ناپذیر است. تجربه کاری من نشان می‌دهد وقتی که مثلاً حتی یک اردو را هم بدون گوشی همراه اعلام می‌کنید، اصلاً استقبال نمی‌شود و این نشان می‌دهد که الان موبایل یک امر خیلی معمول شده و شما نمی‌توانید آن را از بچه جدا کنید، حتی می‌توان گفت اکنون گوشی همراه جزئی از بچه‌ها شده‌است، البته مگر ما آدم بزرگ‌ها می‌توانیم آن را از خودمان جدا کنیم که بخواهیم آن را از بچه‌ها بگیریم. وقتی ما چندین ساعت در گوشی مشغول هستیم، بچه هم به من نگاه می‌کند و من به عنوان پدر، معلم یا بزرگ‌تر برای او یک الگو هستم. 
الان باید کار ما آگاه سازی، آموزش و فرهنگ‌سازی باشد، ما در کف کار مدرسه هستیم در دبستان، متوسطه دوره اول و دوم داریم، وضعیت را می‌بینیم و با دانش‌آموزان کار می‌کنیم، می‌گوییم شما اصلاً اگر ممنوعیت ورود موبایل به مدرسه را هم وضع کنید کمااینکه ما داریم قالبی را اجرا می‌کنیم که قید مدرسه این است که بچه‌ها نباید با خود موبایل بیاورند، ولی باز بچه‌ها اگر پنهانی هم شده موبایل را با خود می‌آورند. این‌ها همه نشان می‌دهد که باید برای این کار فرهنگ‌سازی کرد، محرومیت تا یک جایی جواب می‌دهد و از یک جایی به بعد واقعاً محرومیت جواب نمی‌دهد. 
 
یعنی باید چیکار کنیم؟
آموزش و آگاهی خانواده‌ها در چگونگی استفاده دانش‌آموزان از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی باید اتفاق بیفتد، باید ماهانه و هفتگی جلسه بگذاریم و حتی کلاس‌های فردی داشته باشیم. راهش این است؛ حالا رسانه‌های جمعی نیز باید به کمک آموزش و پرورش بیایند. این همه صداوسیما در مورد مسائل مختلف میزگرد می‌گذارد، یکی از برنامه‌ها هم در این خصوص باشد و این مسئله را نیز به عنوان اولویت در برنا مه‌ها خود تعریف کنند. جدا از اینکه ما به عنوان یک مدرسه و آموزش و پرورش باید این مسئله را در اولویت‌های خود داشته باشیم رسانه‌ها نیز باید بیایند و به ما کمک کنند. 
 
اصلاً امکان اینکه ما بتوانیم از این تهدید یک فرصت بسازیم، وجود ندارد؟
قطعاً ممکن است، خود همین که یک روزی آلودگی می‌شد یا برف می‌بارید و بچه‌ها در منزل تعطیل مطلق بودند و هیچ کاری نمی‌کردند ولی امروز از صبح برنامه دارند، فرصت هست. من تجربه عینی دیده ام که مشاور مدرسه و مسئول هر پایه در روز غیرحضوری بودن مدارس برنامه مرتبط داده که مثلاً از ساعت ۸:۳۰ تا ۹:۳۰ این درس را داریم، زنگ دوم این درس و زنگ سوم هم این درس است. این‌ها فرصت است، ببینید چقدر خوب می‌شود به شکل آنلاین و آفلاین از امکانات تدریس استفاده کرد یا همین شبکه اجتماعی شاد با وجود انتقاد‌هایی که به آن داریم در جا‌هایی هم خیلی خوب است و اگر بحث اینترنت این شبکه هم فراهم شود، معلم می‌تواند آموزش خود را بدهد یعنی حداقل اگر دانش‌آموز در مدرسه می‌توانست شش ساعت یک آموزش حضوری کاملی را دریافت کند الان در خانه هم می‌توانیم به عنوان یک فرصت دو یا سه ساعت آموزش مفید ایجاد کنیم. 
 
بالاخره وقتی اسم آموزش می‌آید آن هم برای بچه‌ای که در سن بازی و فعالیت‌های بدنی است خیلی سخت است که به او بگوییم بنشین و با گوشی خود آموزش ببین، به همین دلیل خیلی شنیده ایم که این آموزش را باید به شکل بازی و سرگرمی درآورد تا بچه جذب شود، چقدر این مسئله عملیاتی شده و چقدر واقعیت دارد؟
برای عملیاتی شدن آن ما باید با واقعیت برخورد کنیم، شاید در دوره دبستان چنین چیزی ممکن باشد، ولی این روش‌ها عملاً در متوسطه دوم جواب نمی‌دهد. دانش‌آموز قبلاً دغدغه کنکور این کتاب را داشت و الان علاوه بر آن دغدغه امتحان نهایی را هم دارد. در این شرایط نمی‌شود با بازی به دانش‌آموزی که چند ماه دیگر امتحان نهایی دارد و این امتحان نهایی نیز ۵۰ درصد در سرنوشت کنکور او تأثیر دارد، آموزش بدهیم. 
 
خب اتفاقاً همین بچه‌ای که کنکور دارد هم در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است. 
خب باید برای او فرهنگ‌سازی و برنامه‌ریزی کرد و اول از همه هم من مدرسه باید برای او برنامه داشته‌باشیم که این هم نیاز به انرژی، وقت و تخصص دارد البته این حرف‌هایی که می‌گویم به این راحتی که گفته می‌شود هم نیست و شاید اصلاً مدارس دولتی ما چنین امکانی را نداشته باشند. یعنی در شرایطی که ما هنوز در آموزش حضوری مدارس دولتی نتوانسته‌ایم برای کلاس‌های خود، معلم مورد نیاز را داشته‌باشیم و با کمبود معلم روبه‌رو هستیم، چطور قرار است برای فضای مجازی برنامه‌ریزی داشته‌باشیم. 
از یک طرف ما کمبود معلم و فضای آموزشی داریم و از طرف دیگر خواه ناخواه بخش زیادی از دانش‌آموزان تلفن همراه دارند و اگر تا دیروز فقط کنکور داشتند، الان امتحان نهایی و مانند آن‌ها هم دارند، در این شرایط نمی‌شود برای دانش‌آموزی که امتحان نهایی دارد به شکلی برنامه‌ریزی کرد که به وسیله شاد و فضای مجازی به او آموزش‌های لازم را بدهیم.
این‌ها به میزان برنامه‌ریزی مدرسه ارتباط پیدا می‌کند و نیاز به برنامه‌ریزی تخصصی دارد. به کلام و سخن این امکان فراهم نمی‌شود و کار سختی است، بله، اتفاقاً‌ای بسا در همین کلاس‌های حضوری می‌بینید امکاناتی که برای دانش‌آموز فراهم‌شده به شکلی است که مثلاً تدریس را نمی‌فهمد یا دبیر فرد توانمندی نیست. فرقی ندارند مدرسه دولتی، غیردولتی، نمونه یا تیزهوشان باشد بالاخره برنامه‌ریزی شده که یک معلمی حضور پیدا کند و ممکن است او نتواند این تدریس را به خوبی انجام دهد در صورتی که دانش‌آموز اگر آگاهی داشته‌باشد می‌تواند هزاران تدریس و بهترین کلیپ‌های آموزشی را در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی جست‌وجو و استفاده کند، ولی چقدر ما توانسته ایم بچه‌ها را به این سمت ببریم، این کار حوصله، وقت، نیروی متخصص، مشاور و برنامه‌ریز می‌خواهد، امکان این‌ها وجود دارد و فضای مجازی هم فرصت است، ولی باید بتوان از آن استفاده کرد و همه این‌ها کار می‌برد. 
 
بالاخره این تهدیدات و فرصت‌هایی که ما از آن‌ها حرف می‌زنیم فقط مختص به کشور ما نیست و الان فضای مجازی در دنیا خیلی عمومی شده‌است. 
بله، الان تمام دنیا دارند به این سمت می‌روند که بخشی از آموزش‌های ضروری خود را در فضای مجازی انجام دهند. در حالی که ما این مقدار نسبت به شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی نگران هستیم، الان در خیلی از کشور‌های پیشرفته دارند به سمت فضای مجازی می‌روند و آن را به عنوان یک ضرورت نگاه می‌کنند. اصلاً چه ضرورتی دارد که دانش‌آموز فلان واحد در یک بخش دورافتاده محتوای درسی را سرکلاس آموزش ببیند، آن هم در شرایطی که می‌تواند از طریق فضای مجازی به بهترین نحو و شیوه آموزش خود را داشته‌باشد. 
 
خب این چالش‌های ما را آن‌ها ندارند؟
حل کرده‌اند. 
 
چطور حل کرده‌اند؟
از طریق فرهنگ سازی، قطعاً برای کشور‌هایی مانند فنلاند و ژاپن و دیگر کشور‌هایی که در حوزه آموزش و پرورش واقعاً جلو هستند، فضای مجازی تبدیل به فرصت شده و دارند از آن استفاده می‌کنند و ما هم تجربیات آن‌ها را داریم می‌بینیم، ولی ما خیلی در این عرصه نوپا هستیم. ما یک دفعه با کرونا مواجه شدیم و تمام بچه‌ها را به سمت فضای مجازی سوق دادیم و بعد از دو سال بازگشتیم دیدیم چه اتفاقی افتاده یعنی الان که در سال ۱۴۰۲ هستیم وقتی وضعیت خود را با سال ۹۹ و ۴۰۱ مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم که چه فاجعه‌ای آفریده‌ایم. با تمام توان بچه‌ها را بدون فرهنگ‌سازی به آن سمت بردیم و خود این تبدیل به معضل شده‌است. 
 
این فرهنگ‌سازی از چه زمانی باید اتفاق بیفتد؟
فرهنگ‌سازی نقطه شروع ندارد، شروع شده‌است.
 
نه منظورم این است که باید برای بچه کلاس اولی فرهنگ‌سازی کنیم یا برای متوسطه باید این کار را انجام دهیم؟
این فرهنگ‌سازی شروع‌شده ولی اگر می‌خواهیم رسماً از یک‌جایی شروع کنیم، باید از محتوای درسی شروع کنیم. بخشی از محتوای درسی باید باشد و دفتر تألیف، سازمان پژوهش باید بیاید این را به عنوان یک دستور کار برای خودش تعریف کند و استارت این را از خود کتب درسی بزند، این هم به معنای این نیست که تمام فضای مجازی از طریق گوشی همراه دانش‌آموز آموزش داده شود. الان سؤال این است که من معلم چقدر توانسته‌ام بخشی از تدریس خود را در فضای مجازی انجام دهم. فضای مجازی می‌تواند وقتی باشد که دانش‌آموز در کلاس واقعی در مدرسه نشسته است؛ استفاده درست و فرهنگ‌سازی از اینجا شروع می‌شود، ولی خب چقدر مدارس ما به معنای واقعی هوشمند هستند که من معلم ریاضی الان اراده کنم بخشی از تدریس خود را در خود مدرسه در فضای مجازی انجام دهم و بچه این را ببیند و مزایای آن را کاملاً لمس کند. این بخش نیاز به کار دارد که فضای مجازی را داخل کلاس خود هم ببریم. 
 
ولی اگر به مدارس دولتی نگاه کنیم، خیلی وضعیت امکانات ما بحرانی نیست. 
این بحث‌هایی که الان داریم در مدارس دولتی با وضعیت فعلی خیلی سخت است، من هم مدیر بوده ام و هم در بدنه اداره آموزش و پرورش و می‌دانم خیلی با این وضعیت فاصله داریم./جوان
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: