شفاآنلاین- براساس مطالعات انجامشده روش تربیت یا مراقبت والدین از فرزندان نقش مهمی در ارتقای سلامت و پیشگیری از بسیاری از آسیبهای اجتماعی دارد.
به گزارش شفا آنلاین،از این رو، شاید مهمترین
مسائلی که در حوزه فرزندپروری مطرح است این باشد که خود پدر و مادر تا چه
حد با مسائل تربیتی و شیوه رفتار با کودک آشنایی دارند چرا که شیوه نامناسب
رفتار والدین در برخورد با کودک میتواند منجر به بروز بسیاری از اختلالات
شخصیتی در نوجوانی و بزرگسالی افراد شود. بنابراین، از آنجا که هسته اولیه
شخصیت کودک در خانواده شکل میگیرد، پدر و مادر بهعنوان الگو در شکلگیری
شخصیت، باورها و رفتارهای کودک نقش کلیدی دارند در نتیجه، آمادگی والدین
در این زمینه قبل از اینکه اقدام به فرزندآوری کنند بسیار حائز اهمیت است.
بسیاری از عملکردهای جوانان و رفتارهای پرخطری که افراد در سنین بزرگسالی
انجام میدهند ریشه در کودکی آنها دارد. به ویژه نقش مادر که زمان بیشتری
را با کودکان خود میگذراند بسیار حساستر بوده و از این رو، زنان و دختران
ما باید مطلع باشند که الگوی نسل جوان آینده کشورمان هستند. هنگامی که
موضوع افزایش جمعیت در کشور مطرح میشود، باید به این نکته توجه داشت که
تنها بحث زاد و ولد مدنظر نیست و مهمتر از آن این موضوع است که رشد و نمو
کودکان حداقل در یک محیط خانوادگی مناسب صورت گیرد از این رو به نظر
میرسد، آموزش والدین قبل از فرزندآوری باید به عنوان یک اصل اجباری مطرح
شود تا خانوادهها حداقل به اصول اولیه نحوه برخورد و تربیت کودکانشان
اشراف داشته باشند. از منظر علم روانشناسی، رفتار والدین با فرزندانشان
انواع گوناگونی دارد. برخی از والدین میخواهند فقط به فرزندانشان محبت
کنند همچنین برای گروهی از والدین تنها رعایت نظم و کنترل فرزندان اهمیت
دارد و برخی نیز معمولا رفتارهایی از خود نشان میدهند که تلفیقی از محبت و
انضباط است. به اعتقاد روانشناسان، صرفنظر از انواع رفتارهایی که والدین
برای تربیت فرزندان خود به کار میبرند، در مجموع فرزندپروری براساس دو رکن
محبت و انضباط استوار است. محبت به معنای وجود و ابراز برخی ویژگیهای خوب
در ارتباط بین والد و فرزند برای پاسخگویی به نیازهای آنان مانند صمیمیت،
علاقه، پذیرش، توجه و گرمی است. محبت زمینه مساعد برای تربیت فرزندان را
فراهم میکند. در مقابل در خانوادههای عاری از محبت به نیازهای اساسی
فرزندان توجه نشده و احتمال لغزش در دام رفتارهای پرخطر بیشتر است. انضباط
یا عمل نیز به مجموعهای از انتظارات، مسئولیتها، محدودیتها و وظایف
مشخص گفته میشود که توسط خانواده در نظر گرفته میشود. انضباط و عمل
متعادل، تربیت را قانونمند میکند. در مقابل فرزندان خانوادههایی که
قوانین سخت در تربیت فرزندان وضع کرده یا برایشان اهمیتی ندارد، معمولا
دچار مشکلات متعدد میشوند در حالی که، هم محبت و هم انضباط در پرورش درست
فرزندان اهمیت دارند اما، افراط و تفریط در هر یک از آن میتواند مشکلساز
شود. تربیت به معنای سختگیری بر فرزندان نیست از سوی دیگر، سهلگیری هم
میتواند به اندازه سختگیری برای فرزندان مشکلات ایجاد کند. ایجاد مزاحمت
برای دیگران، ضعف در درک پیامدهای رفتار خود، کاهش موفقیتهای تحصیلی، وجود
مشکلات رفتاری به ویژه پرخاشگری بالا و مستعد بودن برای سوءمصرف مواد
اعتیادآور برخی از ویژگیهای فرزندان خانوادههای سهلگیر است. خانواده
غافل نیز به نوبه خود پیامدهایی دارد و فرزندان این خانوادهها نه تنها
آزادی بیحد و حصری دارند بلکه، نه محبتی دریافت میکنند و نه کسی از آنها
انتظار و توقعی دارد. بهترین روش فرزندپروری، روش قاطعانه است. در این روش،
والدین هم از فرزندان خود انتظاراتی دارند و هم نسبت به آنها توجه و محبت
کافی نشان میدهند و انتظارات آنها منطقی و متناسب با سن فرزندانشان است،
انتظاراتشان را با فرزندانشان در میان میگذارند و در این زمینه با آنها
گفتوگو میکنند و دلیل و منطق روشنی برای قواعد خانوادگی مطرح میکنند.
بنابراین، احتمال گرایش فرزندان خانوادههای قاطع به رفتارهای پرخطر در
مقایسه با سایر خانوادهها کاهش مییابد. خلاصه کلام اینکه، خانوادهها
مهمترین نقش را در شکلدادن به ساختار شخصیتی و باورهای کودکانشان دارند و
صرفنظر از مسائل ژنتیکی و بیولوژیکی شیوه فرزندپروری یکی از اصلیترین
مسائلی است که میتواند در آینده کودک نقش بسزایی داشته باشد.
* روانشناس و استاد دانشگاه
آرمان