شفا آنلاین>اجتماعی> با اینکه آمار مشخصی از خیانت زوجین نسبت به هم وجود ندارد، اما تقریبا اکثر مشاوران خانواده و جامعه شناسان بر رشد تصاعدی آن تاکید دارند. تعریف خیانت از نظر روانشناسی بسیار گسترده است اما در کل معنی خیانت می شود: «عمل نافرمانی عمدی.»
به گزارش شفا آنلاین:حال این نافرمانی در زندگیهای روزمره و جامعه ایران، اشکال مختلفی دارد، اما در زندگی زناشویی میتوان از این واژه بهعنوان خیانت مالی و جنسی زوجین به یکدیگر نام برد، امری که از ازدواجهای غلط، انتخابهای اشتباه، مشکل و ناتوانیهای جنسی و… سرچشمه میگیرد و به سرعت مانند بنزین برآتش، یک زندگی را به خاکستر تبدیل و دود آن مستقیم در چشم اطرافیان و فرزندان میرود.
میزان خیانت در روابط بین ۲۰ تا ۵۰ درصد متغیر است. خیانت جنسی بدون شک یک تهدید بزرگ برای ثبات یک رابطه و زندگی مشترک است. طبق تحقیقات انجام شده، حدود یک سوم مردان و یک چهارم زنان ممکن است حداقل یکبار در طول زندگی خود درگیر روابط جنسی خارج از خانواده و همسر شوند. به بیانی مفهوم خیانت تنها مربوط به صمیمیت های جنسی و فیزیکی نمی شود.
مردم ممکن است درگیر روابط عاشقانه و عاطفی شوند و آن را از همسر خود پنهان کنند. برخی از افراد هیچ وقت متوجه روابط پنهانی و عاطفی همسر خود نمی شوند. پس نمی توان در این رابطه آمار دقیق و روشنی را بیان کرد. حتی در مورد روابط جنسی و خیانت جنسی نیز تنها طبق مطالعات و آمارهای مربوطه اعداد و ارقام بیان می شوند. پس مسلما تعداد این روابط و خیانت ها بیشتر از اعداد و ارقام گفته شده است. زیرا بسیاری از خیانت ها برای همیشه پنهانی و مخفیانه باقی می مانند.
در این میان موضوع «خیانت» را میتوان از دو منظر روانشناسی و جامعهشناسی بررسی کرد. دکترامیدعلی احمدی، جامعهشناس خانواده با تأیید اینکه در سالهای اخیر خیانت میان زن و شوهر افزایش یافته است میگوید: اما نباید فراموش کرد که همه پدیدههای اجتماعی محصول کلیت نظام اجتماعی است و نمیتوان فرد یا گروه خاصی را مقصر دانست.
وی در گفت و گو با «آرمان امروز» با ذکر اینکه به نظر من نظام اجتماعی ما مستعد تولید خیانت است، میافزاید: البته میتوانیم واژه خیانت که رنگ و بوی حقوقی دارد و مقابل وفاداری خانواده است را روابط نامشروع متاهلی بنامیم تا بار قضیه را کمتر میکنیم. متأسفانه خیانت یک واقعیت در دنیای جدید است. اما عواملی که منجر به خیانت میشود را میتوان به دو دسته تقسیم کرد، یک دسته تحولات کلان و یک دسته عوامل میانه هستند.
در حوزه کلان ما شاهد پیدایش مدرنیسم، تجدد خواهی و دگرگونی در مناسبات اجتماعی هستیم. در این تجدد گرایی تقدس زدایی از امور یک امر مهم و ضروری است، مثلاً خانواده و ازدواج که مهم هستند با گسترش تجددگرایی تقدسزدایی میشوند. یا در مدرنیسم بعد فردگرایی که فرد بر جامعه مهم است. در این جامعه ازدواج به مصلحت خانواده و جامعه نیست، بیشتر مصلحت خود فرد مهم است. عقل حسابگرا حساب سود و زیان میکند و برای ازدواج تصمیم میگیرد.
وی از چالشهای جنسی در جامعه و خانواده به عنوان یکی دیگر از عوامل مؤثر در خیانت یاد میکند و میگوید: در طول سالیان گذشته در سیاستگذاری فرهنگی بر روی نفی مسائل جنسی بارها تأکید کردیم. به نظر من در سیاستگذاری فرهنگی ما بچهگانه عمل کردیم و با کم توجهی به این موضوع، جامعه ما به شکلی جنسی شده است و گفتمان روابط جنسی در مناسبات اجتماعی دیده میشود و آلوده این نگاه هستیم.
این جامعهشناس با بیان اینکه جامعه ما به خاطر نهادینه نبودن امور اقتصادی و امور فراغت دچار مشکل شده است تصریح میکند: ممکن است مردی زیاد کار کند، از کارش هم راضی نباشد برای همین امور فراغت خوبی هم ندارد. اگر کشورهای دیگر را نگاه کنید حتی کشورهای عقب مانده، فعالیت اقتصادی شدیدتر از کشور ماست، اما اقتصاد ما رانتی و وابسته به نفت است، برای همین تربیت اقتصادی کار کردن نداریم. نه درست کار میکنیم و نه درست تفریح و یک نوع آشفتگی میان این دو حوزه وجود دارد. اگر هم شرایط اقتصادی در یک خانواده زیاد نباشد، احساس سرخوردگی اقتصادی و اجتماعی پیدا میکند. بنابراین فرد دست به خیانت میزند تا به لذت برسد.
وی ادامه میدهد: عوامل میانه هم که به آن اشاره کردم در ساختار خانواده مؤثر هستند. زیاده خواهی جنسی که به آن شاره شد، باید در درون خانواده جواب بگیرد اما در آن ظرفی که برای خانواده سنتی تعریف کردیم، خانواده کشش پاسخگویی به تنوع خواهی جنسی را ندارد. در خانواده غربی هم همینطور است. بنابراین خانواده با یک بار شدیدی مواجه است که اگر نهادهای اجتماعی دیگر تحمیل کردند و شرایط فراغت و اقتصاد به فرد جواب درست میداد اینگونه نمیشد.
ولی خانواده و نهادهای آموزشی ما به تربیت جنسی شهروندان کمک میکنند؟ سؤالی که احمدی در پاسخ به آن میگوید: نهادهای تربیتی ما آموزش، خانواده و همسالان هستند اما در تربیت جنسی که ما انتظار داریم چیزی به بچهها نمیآموزند وحتی تربیت نادرست هم میکنند. در ادبیات و افسانههای قدیمی ما تربیت جنسی به طور غیر علنی مشخص بود و جوان با تأخیر افتادن تربیت جنسی آشنا میشد.
در واقع یکامیداورای داشت که در آینده به صورت مناسب این نیاز را تأمین میکند اما در جامعه ما امکان پاسخگویی به نیازهای جنسی وجود ندارد. کودک ۱۲ ساله با با توجه به بلوغ زودرس با نیازهای جنسی مواجه میشود اما در مدرسه، گروه همسالان و خانواده پاسخ و آموزش داده نمیشود. کنترل گروههای دیگر که در نظام سنی گذشته مانند مناسبات دوستی، خویشاوندی و همسایگی هم که روابط افراد را کنترل میکرد، با شهری شدن از بین رفتهاند.
دکتر مسعود غفاری، روانشناس نیز اما دلایل بروز خیانت بین زوجین را به دو دسته عوامل: فردی و اجتماعی (بیرونی) تقسیم میکند. وی در گفت و گو با «آرمان امروز» میگوید: در مورد عوامل فردی باید ۴ شاخصه روانی، زیستی، اجتماعی و معنوی را مد نظر قرار داد و بررسی کرد. حالا اگر هر یک از زوجین، یک یا چند عامل از این ۴ شاخصه را از سوی همسر خود دریافت نکند، میتواند به سمت خیانت کشیده شود.
وی اما در عین حال از نقدپذیری به عنوان یکی از عوامل مغفول مانده، در زمینه خیانت یاد کرده و میگوید: هر انسانی یکسری ایرادهایی دارد و یکسری امتیازهایی. مهم این است که افراد از جنبههای ایرادی دیگری خبر دارند ولی از ایرادهای خود غافل هستند و اگر هم همسرش یا هر فرد دیگری به این ایرادها اشاره کند، یا منکر آن میشود یا تلاش میکند تا گوینده را متهم به همان ایرادها کند! که به این رویه، رفتارهای واکنشی گفته میشود.
اما غفاری پیشنهادی در این زمینه دارد و میگوید: توصیه روانشناسان معتقدند که در درجه اول نباید اصلاً به فکر دفاع از خود باشیم و در گام بعد، دلیل ایرادهای مطرح شده را جویا شویم. رفتاری که به آن رفتار«فراواکنشی» گفته میشود. در واقع باید یک پدر باید داوری رفتار خود را از فرزند، زن از مرد، یک متخصص حرفهای از مراجعهکنندگان و… بخواهد تا به ایرادهای خود پی ببرد. اما از آنجاییکه معمولاً ۹۰ درصد زوجهای ایرانی، رفتارهای واکنشی دارند معمولاً زوجین نمیتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند و همین امر در دراز مدت میتواند منجر به خیانت شود.
این روانشناس در ادامه به عوامل برونی مؤثر در خیانت اشاره میکند و با ذکر اینکه اصولاً نیازهای بیرونی هر انسانی را میتوان در ۷ بخش خلاصه کرد میگوید: این ۷ قسمت شامل نیازهای امنیتی جانی، مالی، روانی، شغلی، سیاسی، خانوادگی واجتماعی. در این میان هرگاه کسی از حداقلهای امنیتهای کلامی برخوردار نباشد هر گونه کج روی از جمله خیانت سهل میشود.
اما برای مقابله با افزایش خیانت در کشور چه باید کرد؟ سؤالی که غفاری در خصوص آن میگوید: در مورد عوامل فردی مؤثر در خیانت باید شهروندان را از نو تربیت کرد و روان درمانی نمود چه بسا بسیاری از ما که نیازمند این درمانهای روانی هستیم.
وی در خصوص عوامل «بیرونی» مؤثر در خیانت نیز میگوید: این عوامل کاملاً وابسته به جامعه سالم است. یعنی باید امکان زیست سالم برای انسان در هر زمانی فراهم باشد تا بتواند تواناییهای بالقوه مثبت خود را در آن جامعه و چنین خانوادهای تأمین کند. حالا اگر جامعه نتواند این نیازها را مرتفع کند، میتواند خانوادهها را تحت تأثیر قرار دهد و با سست کردن نهاد خانواده و ارتباط بین زوجین، زمینه را برای خیانت آنها فراهم کند. ولی در نهایت بهترین راهکار در این زمینه شاید نگاهی خردمندانه و مسئولانه به چالشها و دغدغههای جامعه باشد کهامیدواریم مسئولان آن را دریابند و به آن اهمیت دهند.
روانشناسی خیانت مردان و زنان، خیانت را عمل درگیر شدن در صمیمیت عاطفی یا جنسی با فردی خارج از مرزهای توافق شده در ازدواج توصیف میکنند. برخی از افراد، خیانت را فقط داشتن روابط جنسی با فردی بهغیر از همسر میدانند. در صورتیکه روانشناسی در مورد خیانت بیان میکند که خیانت می تواند همراه با داشتن رابطه جنسی با شخص دیگر باشد و یا بدون رابطه جنسی. همچنین با گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، خیانت میتواند به صورت مجازی و آنلاین باشد. در حقیقت خیانت را می توان شکستن تعهد و وفاداری به همسر دانست.
براساس پژوهش های انجام شده، دلایل متعددی برای خیانت وجود دارد. برخی
از مهمترین دلایل خیانت از نظر روانشناسی عبارتند از: ناتوانی در مقابله با
مشکلات، استفاده بیش از حد از اینترنت، اعتیاد به مسائل جنسی، اعتیاد به
الکل یا مواد مخدر، کسالت و خستگی در زندگی مشترک، نداشتن روابط سالم،
زندگی جدا از هم برای مدت طولانی، عدم احترام و قدردانی از سوی شریک زندگی،
خواسته های جنسی برآورده نشده و ویژگی های شخصیتی( وجود بیماری های روانی و
یا مشکلات شخصیتی در فرد). / آرمان امروز