کد خبر: ۳۳۵۲۰۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۷ - ۲۳ آبان ۱۴۰۲ - 2023November 14
«جمعیت زنان بیکار فارغ‌التحصیل جویای کار 8/69 درصد است. نسبت بیکاری زنان به‌شدت بالاتر از مردان است.»

شفا آنلاین>سلامت>هفت جامعه‌شناس، کارشناس و فعال حقوق زنان، دیروز در موسسه رحمان گرد هم آمدند تا درباره «آینده حیات اجتماعی زنان» گفت‌وگو کنند. جلسه‌ای که بیش از سه ساعت طول کشید و در آن از سهم زنان در بازار کار تا مشارکت سیاسی، تحول در نظام تحصیلی و جنبش‌های زنان صحبت شد. بیشتر کارشناسان به آینده خوشبین بودند. آن‌ها با اشاره به داده‌های کمی تلاش کردند تا وضعیت حضور زنان در جامعه را شفاف کنند.

به گزارش شفا آنلاین: در این نشست شهلا کاظمی‌پور، جمعیت‌شناس، لیلا فلاحتی، خدیجه کشاورز و آتنا کامل، جامعه‌شناس، فرشته طوسی فعال دانشجویی، نجمه واحدی جامعه‌شناس و فعال حقوق زنان و مینو مرتاضی فعال حقوق زنان سخنرانی کردند. در این گزارش خلاصه‌ای از این نشست که عصر دیروز و با مدیریت مقصود فراستخواه جامعه‌شناس برگزار شد را مرور می‌کنیم.

سهم کم زنان در بخش صنعت

شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس است. او اولین سخنران این مراسم و معتقد بود برای شناخت وضعیت موجود ابتدا باید بدانیم که وضعیت در گذشته چگونه بوده است، به کجا رسیدیم، به کجا می‌رویم و اهداف‌مان چیست. او به مقاله‌ای که در دهه 60 نوشته اشاره کرد؛ مقاله‌ای که تاکید داشت به همان میزان که سهم زنان در آموزش عالی افزایش پیدا می‌کند، اشتغال زنان زیاد نمی‌شود. داده‌های مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار در سال 97 نشان می‌دهد که سهم زنان از تمام مشاغل مزد و حقوق بگیری تنها ۱۹‌درصد و مردان ۸۱‌درصد بوده است. همان زمان خبرگزاری در گزارشی از این آمار نتیجه گرفت: «مردان و زنان دسترسی بسیار نابرابری به مشاغل مزد و حقوق بگیری در کشور دارند.» داده‌های فصلی مرکز آمار در فروردینماه امسال نشان می‌دهد طی سه‌سال گذشته یعنی از بهار 98 تا زمستان 1401 نرخ مشارکت اقتصادی زنان، روندی نزولی را طی کرده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد در زمستان 1401 نرخ بیکاری زنان نسبت به زمستان سال 1400، هشت دهم‌درصد بیشتر شده و به 7/15 ‌درصد رسیده است؛ نرخ مشارکت اقتصادی در همین زمان با افزایش نیم‌دهم درصدی به 3/13 ‌درصد رسید.

برخی از سایت‌های خبری بهار امسال نوشتند که رشد نرخ بیکاری در کنار افزایش مشارکت اقتصادی در کشور نشانه‌ای از وضعیت نابسامان اشتغال زنان در کشور است. شهلا کاظمی‌پور در این نشست با اشاره به آمارهای رسمی میزان اشتغال زنان به اشتغال غیررسمی آن‌ها اشاره کرد، بخشی که به‌عقیده او جایی منعکس نشده است. او در ادامه این نشست به تغییرات باروری در کشور هم اشاره کرد. موضوعی که به‌عقیده او موجب دگرگون‌شدن ساختار خانواده نیز شده است. کاظمی‌پور در ادامه این نشست درباره تحول در ساختار اشتغال گفت: «نکته دیگر اینکه ساختار اشتغال تغییر کرده، در گذشته زنان بیشتر در بخش کشاورزی مشغول بودند اما امروزه می‌بینیم که سهم زنان در بخش‌هایی مانند آی‌تی هم پررنگ شده است. توسعه تکنولوژی، سهم زنان را پررنگ کرده است.» او البته تاکید داشت که سهم زنان در بخش صنعت در بیشتر نقاط دنیا کمتر است. او به افزایش سهم زنان در بخش آموزش و آموزش‌عالی هم اشاره کرد و معتقد بود، میزان باسوادی زنان افزایش پیدا کرده است: «از بعد انقلاب بسیاری از خانواده‌هایی که دختران خود را به مدرسه نمی‌فرستادند، راغب شدند که آن‌ها را راهی مدرسه کنند و اکنون خانواده‌ها تمایل دارند که فرزندان‌شان تحصیل کنند.» او معتقد است که اکنون سهم فرزندآوری در شهرهای بزرگ به همگرایی رسیده است. او به‌طور کلی حضور زنان در سایه تکنولوژی را مثبت تلقی می‌کرد.

زنان مجبورند بیشتر تلاش کنند

لیلا فلاحتی، استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی است. او که سابقه حضور در معاونت زنان ریاست جمهوری در دوران حسن روحانی را داشته است، سخنران بعدی مراسم بود که از سهم زنان در آموزش عالی و رابطه آن با میزان مشارکت اقتصادی گفت. سهمی که هرچند بالا رفته، اما تاثیر آن در میزان مشارکت اقتصادی زنان هنوز روشن نیست. او معتقد است که زنان هنوز در کف و بدنه اقتصاد حضور دارند: «میزان مشارکت اقتصادی زنان از 20‌ درصد بالاتر نرفته است.» فلاحتی معتقد است، گاهی در پاسخ به این پرسش که چرا مشارکت اقتصادی زنان پایین است گفته می‌شود، چون زنان خودشان خواهان حضور در بازار کار نیستند. درحالی‌که او این موضوع را تصدیق نمی‌کند: «جمعیت زنان بیکار فارغ‌التحصیل جویای کار  8/69 درصد است. نسبت بیکاری زنان به‌شدت بالاتر از مردان است.» فلاحتی در این نشست تاکید کرد که جمعیت زنان فارغ‌التحصیل شاغل 45‌ درصد است. او با کنار هم گذاشتن این آمارها تاکید داشت که زنان با مدرک تحصیلی بالاتر، شانس این را پیدا می‌کنند که شغل داشته باشند: «زنان باید خودشان را اثبات کنند تا بتوانند وارد بازار کار شوند.» او در این نشست از نتایج یک بررسی که در یکی از شهرداری‌های مناطق تهران انجام داده بود هم گفت: «حداقل مدرک تحصیلی زنان در شهرداری، کارشناسی و میانگین کارشناسی‌ارشد بود اما ما حتی مرد مدیر با مدرک دیپلم هم داشتیم، این در حالی بود که زنان مدیر بسیار کم‌تعداد بودند.» او در ادامه به سایر جایگاه‌ها و نقش‌هایی که زنان در محیط کار پذیرفته‌اند اشاره کرد، مثلاً اینکه فقط 15 درصد استادتمام‌ها در کشور زن هستند یا مثلاً در بهترین حالت فقط 10‌ درصد زنان پست مدیریت دارند. فلاحتی با تشریح وضعیت تحصیلات زنان گفت که بیش از 41‌ درصد زنان فارغ‌التحصیل مدرک کارشناسی‌ارشد دارند. این آمارها از نگاه او یعنی زنان به‌سمت دریافت شایستگی بالاتر تحصیل رفته‌اند و این موضوع از نگاه او علامتی است که می‌تواند در آینده مسئله‌ساز شود.

دخترانی که از چرخه تحصیل خارج می‌شوند

گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران بهار۱۴۰۲، مدتی پیش منتشر شد. بررسی‌های این گزارش آماری نشان می‌داد که نرخ ترک تحصیل در دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1402-1401 نسبت به سال تحصیلی 1396- 1395 به 2/1 ‌درصد رسیده و روندی افزایشی داشته است. نرخ ترک تحصیل در دوره متوسطه اول 11/4 ‌درصد بوده که به‌مرور به 47/5 درصد رسیده و آن هم نشان از روندی صعودی دارد. بررسی‌ها نشان می‌داد که در متوسطه دوم اما نرخ ترک تحصیل از 53/4 ‌درصد به 04/4 درصد رسیده که بیشترین نرخ ترک تحصیل در دوره مورد بررسی متعلق به سال تحصیلی 1396-1395 با نرخ 53/4 ‌درصد بوده است. در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، بیش از ۵۵۶ هزار نوجوان ایرانی که بیش از ۲۹۵ هزار نفر آنها پسر و بیش از ۲۶۱ هزار نفر هم دختر هستند، ترک تحصیل کردند.

خدیجه کشاورز، جامعه‌شناس است. او در نشست «آینده حیات اجتماعی زنان در ایران» خلاف سایر پژوهشگران به نرخ بازماندگی از تحصیل و آمارهای آن در سال‌های اخیر اشاره کرد: «خیلی به آموزش عالی اشاره شد و محور بحث حضور دختران در آموزش عالی است درحالی‌که بازماندگی از تحصیل دختران بیشتر شده است.» او معتقد است جایی که باید برای آن سرمایه‌گذاری کرد، نظام آموزش عمومی است: «میزان خصوصی‌شدن آموزش عالی و عمومی در سال‌های اخیر گسترده‌تر شده و براساس بعضی آمارها حتی 6 برابر شده است. من خودم مدرسه که می‌رفتم همه از طبقات مختلف کنار هم حضور داشتیم؛ پولدار، فقیر، سرمایه‌گذار، کم‌هوش، باهوش و...» او در ادامه از  نابرابری‌هایی که در نظام آموزش عالی وجود دارد گفت: «باید به چند نکته توجه کرد، دانشگاه‌های تهران برای فردی که از مناطق محروم می‌آید شاید چیزی برای عرضه داشته باشد ولی برای فردی که در مدرسه خود درس خوانده است، شاید قبولی در دانشگاه بهشتی یا تهران مسئله مهمی نباشد، اصلاً دانشگاه چیزی ندارد که به فرد بدهد.» او همچنین تاکید کرد که در بسیاری از رشته‌های دانشگاهی در دانشگاه‌های ممتاز کشور مانند دانشگاه شریف، دختران کمتری حضور دارند.

مسئله همچنان پوشش است

«یکی از دلخوشی‌هایی که من دارم این است که مردان ویژگی‌های زنانه پیدا کرده‌اند و لطیف‌تر شده‌اند.»

مینو مرتاضی، فعال سیاسی است و کارشناسی‌ارشد مطالعات زنان دارد. او در این نشست خرسند بود که برخی مردان این روزها در پوشش و آراستگی ظاهری، شبیه زنان شده و به‌قول او لطیف‌تر شده‌اند: «آینده از آن لطافت زنانه است و خشکی قدرت نمی‌تواند آن را حذف کند.» مرتاضی از فعالان زنی است که در راهپیمایی هشت مارس سال 57 حضور داشته و به‌قول خودش شاهد فمینیسم دوران پهلوی هم بوده است: «ما 100 سال است که یک درگیری داریم، مسئله پوشش بود و الان هم پوشش است.» او در خلال صحبت‌هایش چندباری به حجاب اجباری و کشف حجاب اجباری اشاره کرد و معتقد بود که سیاست‌های جنسیتی و جمعیت‌شناسی، رابطه مستقیم با سنت‌های ما دارد. او در میانه صحبت‌هایش تاکید کرد که فرهنگ سیاسی، گاهی قدرت‌محور و گاهی جامعه‌محور است. مرتاضی قدرت سیاسی زنان را جامعه‌محور ‌دانست و آن را حول فعالیت‌های مدنی تعریف ‌کرد، هرچند به‌عقیده او این روزها روابط در «ان‌جی‌اوها» با وجود زنان روابط موثر و برابری نیست و قدرت زنان را به‌طور کامل نمایان نمی‌کند.

از کودک‌همسری گفته نمی‌شود

نجمه واحدی، خودش را فردی خوش‌بین به آینده زنان می‌داند. او فعال حقوق زنان و جامعه‌شناس است که سال‌ها روی مفهوم برابری در کار خانگی فعالیت کرده است. واحدی که به‌تازگی کتابی با عنوان «هزارتوی کار خانگی» از او منتشر شده است، مدت‌ها پیش در یادداشتی به مناقشه اقتصادی که درباره کار خانگی وجود دارد، اشاره کرده بود. او در این یادداشت تاکید داشت که کار خانگی هرچند جزو مشاغل «خدماتی» به‌نظر می‌رسد و نه مولد، اما اگر به آن هزینه‌ای که می‌توانست صرف انجامش شود ـ اما صرف نمی‌شود و درواقع پس‌انداز می‌شود ـ توجه کنیم، می‌بینیم که کار خانگی، کاری‌ است مولد و سهم مهمی در اقتصاد کشور دارد.

در نشست روز دوشنبه هم به محض اینکه تریبون به واحدی رسید، تعدادی از حاضران درباره ارزش‌های اقتصادی خانه‌داری گفتند. به عقیده او و تعدادی از حاضران، کار خانگی در دنیا شغل محسوب نمی‌شود به این دلیل که توان اینکه بودجه‌ای برای آن اختصاص داده شود وجود ندارد و ازهمین‌رو زنان زیادی در دنیا به دنبال تلاش برای رسیدن به این برابری هستند. واحدی در ادامه این نشست به حقوق برابر در ازدواج اشاره کرد و موضوعی که از نگاه او کمتر به آن اشاره شده است؛ کودک‌همسری. در سال 1401 حدود 26 هزار ازدواج دختران کمتر از 15 سال ثبت شده است. روزنامه «هم‌میهن» مدتی پیش در گزارشی خبر داد پارسال حدود هزار و ۳۹۲ نوزاد، از مادران زیر ۱۵‌سال به دنیا آمده‌اند؛ آماری افزایشی نسبت به سال قبل، حدود  50 نوزاد بیشتر. واحدی گفت: «همچنان آمارهایی درباره کودک‌همسری وجود دارد با اینکه این‌همه درباره آن بحث می‌شود اما مرگ‌ومیر ناشی از زایمان‌های زودهنگام جدی گرفته نمی‌شود و در سیاست کلان جایی ندارد یا مدام توجیه می‌شود یا اساساً به آن پرداخته نمی‌شود.» به صحبت‌های او البته کاظمی‌پور نقدهایی داشت و معتقد بود، موضوعات زنان باید در یک روند تاریخی دیده شوند و این روزها همانطور که میزان مشارکت اقتصادی زنان در بعضی بخش‌ها بالاتر رفته، تحصیلات بیشتر شده، کودک‌همسری هم نسبت به قبل روندی کاهشی داشته است. واحدی در ادامه به گفته‌های یکی از سخنرانان درباره اینکه برخی زنان ترجیح می‌دهند با مردانی با تحصیلات بالاتر از خود ازدواج کنند هم نقد و تاکید داشت، باید به زنان که دوست دارند خودشان را بسازند حق داد، او معتقد است که مردان حق و حقوقی دارند و نیازی به اثبات خود ندارند درحالی‌که این ویژگی‌ها برای زنان وجود ندارد. او در ادامه تاکید کرد که به حضور زنان و تغییر نگرش‌ها به نهاد خانواده خوش‌بین است.

زنان و مشارکت سیاسی

فرشته طوسی، فعال سابق دانشجویی، تابستان 1401 پژوهشی با عنوان، فرآیند طرد و حذف زنان در جنبش دانشجویی ایران نوشت. او و نویسنده همکارش در این پژوهش تحولات اثرگذار در جنبش‌های دانشجویی و حضور زنان را واکاوی کردند. در این پژوهش که با 17 نفر از زنان فعال در انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های تهران بین سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶، مصاحبه شده بود، با استفاده از روش پدیدارشناسی، فرآیند طرد و حذف زنان واکاوی شد. در بخشی از این پژوهش آمده بود: «درنهایت نیز این فرآیندها به سه بخش برون‌جنبشی، درون‌جنبشی و کنشگر تقسیم و ذیل هر کدام هم زیرشاخه‌های متفاوتی بیان شده است. در بخش برون‌جنبشی، باور و اعتقادات عمومی و خانواده در کنار ساختارهای تثبیت‌کننده نابرابری، به‌عنوان مانعی برای فعالیت زنان بیان می‌شوند. در بخش درون‌جنبشی، مقاومت در برابر تغییر جایگاه مردانه و استفاده ابزاری از زنان، نقشی مهم در حذف یا کم‌رنگ‌ شدن آن‌ها در جنبش دانشجویی دارد. در بخش کنشگر نیز، فقدان خود، نقش بسیار مهمی در حذف زنان در جنبش دانشجویی را برعهده دارد.» طوسی در نشست موسسه رحمان تلاش کرد تا این‌بار تغییر روند سوژه زن را تعریف کند و نقطه آغاز مفهوم زن را شرح دهد. او از دوران مشروطه نام برد. دورانی که به عقیده او طی و بعد از آن، مفهوم دیگری از زنان تعریف شد. او معتقد است که به مرور زمان رویت‌پذیری زنان آغاز شد اما شاید این اواخر دهه‌های 70 و 80 و تحولاتی چون دوم خرداد بود که فرصت شکل‌گیری جنبش زنان را فراهم کرد. طوسی معتقد است که در سال‌های اخیر نگاه به زنان تغییر کرده است، اما با این حال از نگاه او هر دستاوردی به صورت علمی می‌تواند برگشت‌پذیر باشد: «تلاش برای بازآفرینی کنش جدید چندسالی است که آغاز شده و این خوشبینانه است که این مسیر به سادگی تغییر کند. در آینده ساحت قدرت در لحظه‌ای دچار تغییر می‌شود. در غیر این صورت می‌تواند همین زندگی زن در جهان معاصر تشدید شود.» او در ادامه تاکید داشت که در کنار بسیج اجتماعی، بسیج سیاسی هم برای تغییر نیاز است.

آتنا کامل، جامعه‌شناس هم در تکمیل صحبت‌های او از مشارکت سیاسی گفت. کامل سال 99 پژوهشی با همین موضوع و با عنوان «راهبردهای مشارکت سیاسی در میان فعالان زن، معلم، دانشجو و کارگر» منتشر کرده بود. پرسش محوری در این پژوهش این بود که کنشگران چه راهبردهایی را برای دستیابی به مطالبات‌شان در بستر نظام سیاسی موجود در پیش می‌گیرند. یافته‌های پژوهش این جامعه‌شناس نشان می‌داد: «کنشگران از چهار راهبرد 1- روابط حسنه یا تعامل با حاکمیت، 2- مقاومت در برابر حاکمیت، 3- بازسازی درونی پس از وقوع برخورد و 4- ائتلاف استفاده می‌کنند. کنشگران گاه به‌طور هم‌زمان و ترکیبی چند راهبرد را به‌کار می‌‌گیرند یا در طول زمان، راهبردهای متفاوت را در مقاطع زمانی مختلف تجربه می‌کنند. نتایج حاکی از آن است که تشکل‌ها ابتدا مذاکره با مسئولان را آزمون می‌‍‌کنند، سپس مسیر اشکال غیررسمی کنشگری را طی می‌کنند که هزینه‌بر هستند. بالا رفتن هزینه، کنشگران را وادار به پنهان‍کاری فعالیت‌های‌شان می‌‌کند. درواقع کنشگران در زمان‌ه‍ایی که فرصت سیاسی برای فعالیت وجود دارد از آن بهره می‌برند و در زمانه عسرت و انسداد فضای سیاسی میان کنش‌‍‌های رسمی و غیررسمی جابه‌جا می‌‌شوند.» کامل در ابتدا به تعریف کلاسیک مشارکت سیاسی زنان پرداخت: «اولین موضوعی که به ذهن متبادر می‌شود، شرکت در انتخابات است.» او معتقد است که شرکت در تجمع و تظاهرات و کنشگری دیجیتال و آنلاین نقش زیادی در مشارکت سیاسی داشته است که برخی کشورها به دنبال آن بودند. او معتقد است که گشایش‌های سیاسی برای زنان مقطعی و پراکنده است. او به دو مفهوم عرضه و تقاضا برای مشارکت سیاسی زنان در جامعه اشاره کرد و معتقد بود باتوجه به ساختارهای نظام فعلی، آینده کنشگری سیاسی زنان در نظامی غیررسمی است، ساختاری غیررسمی که نشانه‌های آن در فعالیت‌های مختلفی در جامعه مدنی وجود دارد. او معتقد است که زنان همچنان اگر خواهان رویت‌پذیر کردن چیزی باشند، برایشان هزینه‌بر است./هم میهن

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: