کد خبر: ۳۳۴۹۶۴
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۱۸ آبان ۱۴۰۲ - 2023November 09
سید علی ارم - داروساز
به داروخانه می‌روم و تقاضای آمپول دگزامتازون و سرنگ می‌کنم. بماند که بدون هیچ سؤالی داروی نسخه‌ای را برایم (بدون نسخه) می‌آورند. به پای صندوق می‌روم.

شفا آنلاین>سلامت>یک: به داروخانه می‌روم و تقاضای آمپول دگزامتازون و سرنگ می‌کنم. بماند که بدون هیچ سؤالی داروی نسخه‌ای را برایم (بدون نسخه) می‌آورند. به پای صندوق می‌روم. قیمت را که می‌شنوم برای هزارمین بار تعجب می‌کنم. یک آمپول، به همراه یک سرنگ و یک پد الکلی همراهش روی هم می‌شود 14 هزار تومان. برای من که سال‌‌‌هاست در صنعت داروسازی فعالیت می‌کنم و بیشتر طول عمر کاری‌ام را به خرید ملزومات مورد نیاز برای تولید داروها پرداخته‌ام ناخودآگاه مصائب و مشکلات عدیده تولید یک دارو به ذهن می‌آید.

دو: برای تولید یک داروی ساده (فرض کنیم قرص آسپرین)، بدیهی‌‌ترین نیاز، داشتن یک کارخانه داروسازی است. کارخانه‌های داروسازی، با توجه به حساسیت و ظرافت کارکردشان، جزء پیچیده‌‌ترین کارخانه‌های دنیا از لحاظ استانداردها هستند. ساخت یک کارخانه داروسازی که بتواند تأییدیه سازمان غذا و دارو را برای شروع و ادامه کار بگیرد امروزه ده‌ها تا صدها میلیارد تومان هزینه دارد. در کنار آن نیاز به نیروی فنی بسیار خبره، هزینه‌های تولید را نسبت به صنایع دیگر بسیار بالا می‌برد. مواد اولیه‌ای که عمدتا با مشقت زیاد از خارج وارد می‌شود و کیست که از تأثیر وحشتناک نرخ ارز بر صنایع اطلاع نداشته باشد.

سه: به ضرورت زندگی کارمندی، سال‌هاست که قیمت مایحتاج زندگی را به طور دقیق رصد می‌کنم و چه کسی است که این روزها این کار را نکند؟ قیمت شیر از ابتدای امسال تا امروز بیش از سه بار افزایش یافته و از قیمت گوشت و مرغ و نان هم که دیگر واضح و مبرهن است حرفی نمی‌زنیم. بعضی کالاها به سرعت از سبد کالای بسیاری از مردم، خارج شده است. درست است که این گران‌شدن‌های پی‌درپی، خوشایند مذاق هیچ‌کدام از ما نیست ولی آن را به عنوان نتیجه طبیعی وضعیت موجود پذیرفته‌ایم. قبول کرده‌ایم که وقتی قیمت نهاده‌های تولید افزایش می‌یابد، طبیعتا برای اینکه تولیدکننده از بین نرود چاره‌ای جز افزایش قیمت محصول نهایی ندارد.

چهار: از وقتی که ربع قرن پیش، درسم را به عنوان یک دانشجوی داروسازی شروع کردم همیشه شنیده‌ام دارو یک کالای استراتژیک است. هرچند در درستی همین جمله به ظاهر معمولی اختلاف نظر وجود دارد اما یک چیز همیشه مسلم فرض شده: قیمت دارو باید توسط دولت کنترل (بخوانید سرکوب) شود. شاید سال‌ها پیش و در بحبوحه جنگ و محدودیت‌های فراوان آن دوران، اگر نظارت مستمر دولت بر قیمت دارو نبود، خیلی از بیماران جان خود را از دست می‌دادند اما سال‌ها از آن زمان می‌گذرد و امروز صنعت داروسازی ایران با بیش از صدها کارخانه و شرکت داروسازی و نزدیک به سه هزار قلم داروی تولیدی، بسیار از آن زمان‌ها فاصله گرفته است. درست است که دولت می‌تواند به صورت دستوری، فقط و فقط قیمت دارو را تا مدتی حتی به ظاهر طولانی سرکوب کند و تا حد زیادی غیرواقع‌بینانه پایین نگه دارد ولی این زنجیر تا ابد پایدار نخواهد ماند. شاید بگویید قیمت دارو به‌ویژه در این دو سال اخیر افزایش یافته ولی واقعیت این است که این افزایش قیمت (آن‌هم نه به‌طور واقع‌بینانه) تنها شامل تعدادی از داروها شده و هنوز فاصله زیادی با واقعیت‌های تولید دارو در کشور دارد.

پنج: علم اقتصاد می‌گوید انگیزه شروع و ادامه فعالیت هر واحد اقتصادی، منافع مالی است. هیچ بنگاه اقتصادی «برای رضای خدا و خلق خدا» تولید نمی‌کند (هرچقدر هم که این شعار را تکرار کنیم خودمان بیشتر به توخالی‌بودن آن آگاهیم). بنگاه اقتصادی می‌کوشد با خلق یک محصول یا ارزش، یک یا چند نهاده تولیدی را به چیزی تبدیل کند که بتواند از سود فروش آن برای ادامه فعالیت و توسعه کسب‌و‌کار استفاده کند. در شرایطی که یک صنعت، مجبور شود با قیمت‌گذاری دستوری، کالایی را ارزان‌‌تر از آنچه ارزش دارد به جامعه ارائه کند دو اتفاق و تنها دو اتفاق متصور خواهد بود: به مرور از سودآوری بازمی‌ماند و حذف می‌شود یا به‌ناچار، از کیفیت کالای خود خواهد کاست تا بتواند مدت بیشتری (باز هم نه برای همیشه) به فعالیت ادامه دهد.

شش: امروز، هنوز می‌توان یک آمپول دگزامتازون را به همراه سرنگ آن (که احتمالا از خود دارو گران‌‌تر است) به قیمت نازلی تهیه و استفاده کرد. فردا که با ادامه این وضعیت، چرخ اقتصاد شرکت نچرخد، بیماران برای خرید ابتدایی‌‌ترین نیازها، مستأصل خواهند شد. مدت زیادی از بحران آنتی‌بیوتیک در کشور نگذشته. بحرانی که تنها و تنها علت وقوع آن، عدم قیمت‌‌گذاری واقعی و صحیح بوده است. تا دیر نشده باید فکری کرد.

سر چشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: