این اولین تحقیقی است که شاخصهای زیستی یا بیومارکرهای خونی اندازهگیری شده در مراحل اولیه زندگی افرادی را که درنهایت به صدسالگی رسیدهاند، با دیگرانی که به این سن نرسیدهاند، مقایسه میکند.
یافتههای این پژوهشگران نشان میدهد احتمالاً صدسالگان در مقایسه با دیگران، میزان پایینتری از قند خون، کراتینین و اسید اوریک داشتهاند.
البته تفاوتهای میانه این شاخصها در صدسالگان و دیگران اندک بودند و صدسالگان بهندرت مقادیری در انتهای پایین یا بالای محدودههای سالم یا طبیعی داشتند و تمایل داشتند در محدودههای میانی طیف اندازهگیری باقی بمانند.
این پژوهشگران همچنین دریافتند که صدسالگان آینده تا سن ۶۵ سالگی، ۳۵ سال قبل از رسیدن به ۱۰۰ سالگی، به یک نیمرخ متابولیکی خاص دست یافته بودند.
صدسالگان که زمانی پدیدهای نادر محسوب میشدند، اکنون به پدیدهای رایج تبدیل شدهاند. درواقع، آنها گروه جمعیتی با سریعترین رشد در جمعیت جهان هستند و شمار آنها از دهه ۱۹۷۰ تقریباً هر ۱۰ سال دو برابر شده است. در سال ۲۰۱۵ تقریباً نیم میلیون نفر صدساله زنده بودند و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ در سراسر جهان ۳.۷ میلیون نفر بالای ۱۰۰ سال سن داشتهاند.
بااینحال، کشف رازهای زمینهساز طول عمر استثنایی آسان نیست. این کار شامل ردگیری تعامل پیچیده زمینه ژنتیکی و عوامل سبک زندگی و اینکه آنها در طول زندگی یک نفر چگونه در تعامل هستند، میشود. حالا مطالعه اخیر که در ژورنال GeroScience منتشر شده است، برخی شاخصهای زیستی یا بیومارکرهای مشترک از جمله شاخصهای مربوط به میزانهای کلسترول و قند خون را در افرادی که تا ۹۰ سالگی زنده ماندهاند، آشکار کرده است.
افراد ۹۰ سال به بالا و صدسالگان همواره مورد علاقه شدید دانشمندان بودهاند، زیرا ممکن است به ما کمک کنند درک کنیم چگونه میتوان طولانیتر زندگی کرد و شاید همچنین چگونه میتوان با سلامت بهتری پیر شد. تاکنون، مطالعات صدسالگان اغلب مقیاس کوچکی داشته و بر گروههای انتخابی متمرکز بوده است، بهعنوانمثال، با استثنا کردن صدسالگانی که در خانههای سالمندان زندگی میکنند.
این پژوهشگران، دادههای بیش از ۴۴ هزار نفر سوئدی ثبتشده در کوهورت یا همگروه جمعیتی AMORIS را تجزیه و تحلیل کردند. سپس مجموعهای از شاخصهای زیستی خونی آنها را بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۶ اندازهگیری و تا سال ۲۰۲۰ پیگیری کردند.
این پژوهشگران ۱۲ شاخص زیستی خونی مرتبط با ضعیت و عملکرد سوختوساز یا متایولیسم را بررسی کردند.
این شاخصها شامل میزان کلسترول تام و قند خون، همچنین آلانین آمینوترانسفراز (ALAT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (ASAT)، آلبومین، گاما-گلوتامیل ترانسفراز (GGT)، آلکالین فسفاتاز (Alp) و لاکتات دهیدروژناز (LD) یعنی شاخصهای مربوط به سلامت کبد بودند.
همچنین شاخص کراتینین که نشانگر وضعیت کلیه است و ظرفیت اتصال آهن (TIBC) و آهن آزاد سرم که کمخونی را ارزیابی میکند، ردیابی شدند. وضعیت تغذیه از طریق اندازهگیری آلبومین ارزیابی شد.
آنها به این نتیجه رسیدند که مقادیر تقریباً همه این شاخصهای زیستی در افراد صدساله متمایز است، به جز آلانین آمینوترانسفراز و آلبومین.
میزان کراتینین خون وابسته به عملکرد کلیه و توده عضلانی است. میزان پایینتر کراتینین در این گروه سنی (میانگین سن صدسالگان در اولین آزمایش شاخص زیستی ۷۹.۶ سال بود) عملکرد بالاتر کلیوی را نشان میدهد
عملکرد کلیه از طریق مصرف نمک،فشارخون بالا، چاقی ، قند خون بالا ، عملکرد قلبی و غیره با نوع سبک زندگی فرد مرتبط است. بنابراین، عملکرد بهتر کلیوی در این گروه میتواند نشاندهنده سبک زندگی و رژیم غذایی بهتر کلی باشد. این نتیجهگیری در مورد قند خون نیز صادق است.
سطوح کمی پایینتر اسید اوریک نشان میدهد که صدسالگان مشکلاتی مانند سنگ کلیه، بیماری کلیوی یا نقرس نداشتهاند. بااینحال، داشتن سطح بسیار پایین اسید اوریک خود مشکلساز است و میتواند منجر به مشکلات عصبی شود.
کارشناسان میگویند میزانهای آهن، TIBC و آلبومین به عنوان نشانگرهای وضعیت تغذیهای ممکن است چندان مناسب نباشد زیرا میتوانند تحت تأثیر التهاب یا بیماری مزمن قرار گیرند. میزان پایینتر آلبومین لزوماً نشاندهنده سوءتغذیه نیست. و میزان آهن میتواند در طول بیماریها پایین بیاید. بنابراین این لزوماً منعکسکننده کمبود تغذیهای ذاتی نیست.
افرادی که پروفایل متابولیک و میزانهای این شاخصهای خونیشان در دو طرف طیف طبیعی قرار داشتند، کمترین احتمال رسیدن به ۱۰۰ سالگی را داشتند. این شامل افرادی میشد که کمترین میزان کلسترول تام و آهن و همچنین بالاترین میزان قند خون، کراتینین، اسید اوریک و شاخصهای زیستی عملکرد کبدی را داشتند.
دو گروه صدسالهها
در حالی که مشخصات شاخصهای زیستی خونی صدسالگان بسیار مشابه بودند، این پژوهشگران دریافتند که دو خوشه از صدسالگان وجود دارد. آنها در بیومارکرهایی به غیر از آنهایی که آنها را از غیرصدسالگان متمایز میکرد متفاوت بودند: یعنی در کلسترول تام، آلبومین و TIBC (میزان ظرفیت کل اتصال به آهن)
به گفته این پژوهشگران این سه شاخص زیستی همگی به تغذیه مرتبط هستند. این سه شاخص در یک گروه صدسالگان بیشتر شبیه غیرصدسالگان بودند که آنها را «تغذیه بالاتر» نامیدند و در گروه دیگر میزانهای این سه شاخص کمی مطلوبتر بودند و پژوهشگران این گروه را «تغذیه پایینتر اما کافی» نام نهادند.