بحران شیوع اختلالات روانی در ایالات متحده

به گزارش شفا آنلاین:برآوردها همچنین افزایش بیش از ۲۵ درصدی هر دو اختلالات اضطرابی و افسردگی را در سال اول همه گیری کووید۱۹ نشان می دهند. در عین حال، دسترسی به خدمات بهداشت روان نیز به شدت در آن بازه زمانی مختل شده بود.

در این میان تنها کشوری که در تمام طول دوره همه‌گیری کووید و پس از آن، بالاترین رکورد ابتلا و مرگ‌ومیر کرونایی را با فاصله چشمگیر از سایر نقاط جهان داشته، ایالات متحده است و علاوه بر این، معضل دیگری که به شیوع اختلالات روانی در بین آمریکایی‌ها به ویژه نوجوانان و جوانان دامن زده، بحران فزاینده حوادث مرتبط با تیراندازی‌ها و کشتارهای جمعی است که از سیاست غلط مقامات این کشور در زمینه آزادی استفاده از اسلحه ناشی می‌شود و به رغم تمام هشدارها و توصیه‌ها، مقامات ایالتی همچنان در برابر این بحران جدی و حوادث مرگبار دست روی دست گذاشته و با هدف حفظ منافع خود در زمینه تجارت اسلحه، تلاشی برای مقابله با این معضل روزافزون نمی‌کنند.

این عوامل در کنار هم، منجر به رشد چشمگیر بیماری‌ها و اختلالات روانی در این کشور به ویژه در سال‌های اخیر شده و آمارهای مختلفی در مورد شیوع بیماری‌های روانی و وضعیت هشداردهنده از تضعیف سلامت روان افراد در آمریکا منتشر شده که در ادامه به برخی از آن‌ها خواهیم پرداخت:

طبق گزارش‌های رسمی در سال‌های ۲۰۲۰ - ۲۰۱۹ میلادی ۲۰.۷۸ درصد از بزرگسالان آمریکایی یک بیماری روانی را تجربه می کردند و این معادل بیش از ۵۰ میلیون آمریکایی است.

همچنین اکثریت قریب به اتفاق افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد در ایالات متحده تحت درمان قرار نمی گیرند. ۱۵.۳۵ درصد از بزرگسالان در این کشور در سال گذشته اختلال مصرف مواد داشتند که از این تعداد ۹۳.۵ درصد هیچ نوع درمانی دریافت نکردند.

همچنین میلیون‌ها بزرگسال در ایالات متحده افکار جدی خودکشی را تجربه می‌کنند. آمارها نشان می‌دهد درصد بزرگسالانی که افکار جدی خودکشی را گزارش می کنند، ۴.۸۴ درصد است که در مجموع بیش از ۱۲.۱ میلیون نفر است.

به گزارش پایگاه داده‌های «mhanational»، بیش از یک نفر از هر ۱۰ جوان در ایالات متحده افسردگی را تجربه می‌کند که به شدت توانایی آنها را برای عملکرد در مدرسه، محل کار، خانه، خانواده و زندگی اجتماعی مختل می کند. ۱۶.۳۹ درصد از جوانان (۱۲-۱۷ ساله) گزارش می دهند که حداقل از یک دوره افسردگی اساسی (MDE) در سال گذشته رنج می بردند. همچنین ۱۱.۵ درصد از جوانان (بیش از ۲.۷ میلیون جوان) نیز افسردگی شدید را تجربه می کنند.

در عین حال بیش از نیمی (۵۴.۷ درصد) از بزرگسالان مبتلا به یک بیماری روانی تحت درمان قرار نمی گیرند که در مجموع بیش از ۲۸ میلیون نفر در این کشور است.

همچنین حدود یک سوم (۲۸.۲ درصد) از تمام بزرگسالان مبتلا به یک بیماری روانی گزارش کردند که قادر به دریافت درمان مورد نیاز نیستند.

بنابر این گزارش، ۶.۳۴ درصد از جوانان نیز در ایالات متحده یک اختلال مصرف مواد را در سال گذشته گزارش کردند. این معادل بیش از ۱.۵ میلیون جوان در ایالات متحده است که معیارهای اختلال مصرف مواد مخدر یا الکل را دارند.

هشدار درباره همه‌گیری «تنهایی و انزوا» در آمریکا

یک پزشک متخصص در آمریکا می‌گوید: ایالات متحده با یک بحران بهداشت عمومی ناشی از تنهایی، انزوا و عدم ارتباط اجتماعی مواجه است.

بنابر آمار منتشر شده در سایت تخصصی «وب‌ ام دی»، «ویوک مورتی»، پزشک متخصص در ایالات متحده در این باره گفت: در سال‌های اخیر تقریباً از هر دو بزرگسال در آمریکا یک نفر احساس تنهایی کرده است.

مورتی در یک گزارش مشاوره‌ای اظهار کرد که فقدان ارتباط اجتماعی خطر مرگ زودرس را به بیش از ۶۰ درصد افزایش می‌دهد.

به بیان ساده قطع ارتباط اجتماعی، خطر مرگ زودرس را برابر با کشیدن ۱۵ نخ سیگار در روز، افزایش می‌دهد.

این گزارش می‌افزاید: فقدان ارتباط اجتماعی باعث افزایش خطر بیماری قلبی، سکته مغزی، اضطراب، افسردگی و زوال عقل می‌شود. تنهایی همچنین منجر به افزایش انگیزه آسیب رساندن به خود می‌شود.

مورتی اذعان کرد: با توجه به عواقب تنهایی و انزوا، ما فرصت و تعهدی داریم تا همان سرمایه‌گذاری‌هایی را در پرداختن به اهمیت ارتباط اجتماعی انجام دهیم که در مقابله با مصرف دخانیات، چاقی و بحران اعتیاد انجام داده‌ایم.

افزایش چشمگیر آمار خودکشی در نوجوانان آمریکایی

بنابر داده‌های یک مطالعه اخیر، آمار خودکشی در میان نوجوانان آمریکایی در ۱۰ سال گذشته دو برابر شده است.

بر اساس داده های یک مطالعه جدید، خودکشی در میان  نوجوانان کم سن در ایالات متحده از سال‌ها قبل از همه‌گیری کرونا نیز رو به افزایش بوده است.

طبق داده‌های این مطالعه جدید، استرس مدرسه، رسانه‌های اجتماعی و اسلحه به عنوان عوامل بالقوه در زمینه خودکشی نوجوانان در این کشور مطرح بوده اند.

متخصصان دریافتند که بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ میلادی، میزان خودکشی در میان نوجوانان ۱۳ و ۱۴ ساله در سراسر این کشور بیش از دو برابر شده و از تقریباً دو مرگ در هر ۱۰۰ هزار نوجوان در سال ۲۰۰۸، به پنج مورد در هر ۱۰۰ هزار نوجوان طی یک دهه بعد رسیده است.

یکی از متخصصان این مطالعه در این زمینه گفت: در واقع خودکشی در حال حاضر عامل اصلی مرگ و میر برای نوجوانان ۱۳ و ۱۴ ساله در ایالات متحده است.

این مطالعه که اخیرا به صورت آنلاین در نشریه «سالانه‌های پزشکان اطفال و سلامت کودک» به چاپ رسیده است در بحبوحه نگرانی‌های فزاینده در مورد بهزیستی روانی کودکان در ایالات متحده مورد بحث قرار می گیرد.

متخصصان همچنین تاکید کردند: این مطالعه، زنگ خطر دیگری است، اوضاع در حال بهبود نیست و وضعیت نوجوانان همچنان در حال بدتر شدن است.

به گفته متخصصان، تاکنون در مورد تأثیرات بیماری همه‌گیر کووید۱۹ بر سلامت روان کودکان بسیار گفته شده است. با این حال این همه‌گیری به مشکلاتی افزوده است که مدت‌هاست وجود داشته است.

رشد ۱۰ درصدی اختلالات روانی در طول پاندمی کرونا در آمریکا

بر اساس داده های یک مطالعه جدید در آمریکا، مشکلات روانی نظیر افسردگی و اضطراب در طول پاندمی کرونا در بین زنان و مردان افزایش ۱۰ درصدی داشته است.

داده های یک مطالعه جدید که در مجله Lancet Regional Health-Americas منتشر شده، نشان دهنده افزایش نارضایتی روانی، افسردگی و اضطراب در مردان و زنان در طول پاندمی کرونا بوده است.

در این مطالعه از داده های ۲۳۵۹ بزرگسال استفاده شده و متخصصان دو دوره زمانی مختلف که شامل سال ۲۰۱۸ و از ژوئیه تا سپتامبر سال ۲۰۲۰ میلادی بوده را برای مشخص کردن سطوح پریشانی روانی افراد مورد مقایسه قرار دادند.

آنها دریافتند ۴۲ درصد از افراد در این مطالعه گزارش کرده اند که در سال ۲۰۲۰ میلادی دچار برخی ناراحتی های روانی خفیف در طول پاندمی کووید۱۹ شده اند و این در حالی است که این آمار در سال ۲۰۱۸ تنها ۳۲ درصد بوده است.

متخصصان همچنین دریافتند که در طول این بیماری همه گیر، زنان بیشتر از مردان از مشکلات روانی خودشان به ویژه «اضطراب» خبر داده اند.

به گفته متخصصان، سطوح بالاتری از عوامل تنش زای شغلی/زندگی با بروز افسردگی برای زنان و اضطراب برای مردان همراه بوده و این در حالی است که سطوح بالای تنش های مالی با افسردگی در مردان، ارتباط بیشتری داشته است.

این متخصصان در ادامه خاطر نشان کردند که یافته های آنها بر نیاز به ارزیابی منظم سلامت روان توسط متخصصان مراقبت های بهداشتی تأکید می کند.