کد خبر: ۳۳۳۱۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۵ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۳ - 2014September 04
کمی هم حرف دل مادرها؛
شفا آنلاين-«تا همین چند سال پیش، فقط چارده پونزده سال پیش نه خیلی اون ورتر... همه چیز یه جور دیگه بود، بچه‌ها دم غروب همه جمع می‌شدن توی کوچه و با یه توپ پلاستیکی با راه‌راه‌های سفید و صورتی که هزار بار تا دم نابودی رفته بود و باز با یه لایه دیگه به دادش رسیده بودیم، چه کارا که نمی‌کردن.
گل کوچیک، وسطی، استپ هوایی، هفت‌سنگ و... اصلاً حوصله سررفتن معنی نداشت، یعنی وقت نداشتیم که حوصله‌مون سر بره، با چه عشقی می‌نشستیم سر درس و مشقمون که زود‌تر تموم بشه و بعد بهمون اجازه بدن که بریم پیش دوستامون و بعد بازی... اما حالا چی؟» مامان که داشت به قیافه چپ و چوله پارسا نگاه می‌کرد یه آهی از ته دل کشید و ادامه داد
« آخه نگاش کن تو رو خدا... اصلاً انگار تو این عالم نیست، یه ماسماسک گرفته دستش، دو ساعت زل زده به اون شیشه... چشماش کاسه خون، زبونشم که سه متر میاد بیرون بعد همراه همون توپه که داره رو مانیتور بالا پایین می‌ره، این ور اون ور می‌شه...

 تازه الآن که داره فوتبال بازی می‌کنه خوبه، اون موقع که داره از این بزن بزنیا بازی می‌کنه قیافش دیدنی تره، با هر مشتی که می‌کوبه یه داد می‌زنه، با هر مشتی‌ام که می‌خوره همچین هوار می‌کشه که انگار دارن به خودش مشت و لگد می‌زنن... بعضی وقتا فکر می‌کنم شاید واقعاً داره دردش می‌یاد... » مامان که درد دلش تمومی نداره بعد از یه مکث طولانی با فریادهای خوشحالی پارسا که به تیم بارسلونا یه گل زده، به خودش می‌‌یاد...

«اون موقع‌ها که توی کوچه همه با هم جمع می‌شدیم و بازی می‌کردیم صدتا شاکی و مدعی العموم داشتیم، یکی نگران شیشه پنجره بود که یه وقت نشکنه، یکی دیگه خواب بعد از ظهرش می‌پرید، اون یکی حوصله سرو صدای بچه‌ها رو نداشت، یکی دیگه می‌گفت بچه که تو خیابون بزرگ بشه بی‌ادب بار میاد، یکی دیگه سرمون داد می‌زد که بچه زود برو خونتون...

اما ما شاد بودیم، هر روز به امید دیدن هم بودیم، وقت بازی یه جور کیف می‌کردیم، بعد از ریختن کلی عرق و نشستن دور هم و استراحت یه جور، دنیامون ساده بود، خلاصه می‌شد توی دیدن همدیگه و همون توپ پلاستیکی که پول خریدنش رو به زور از مامانامون گرفته بودیم، دلامون به هم نزدیک بود، همه داشتیم با هم بچگی می‌کردیم و با هم بزرگ می‌شدیم... شب که می‌شد سرمون روی بالش نرفته غش می‌کردیم و بیهوش می‌شدیم و تا صبح خوابای خوب می‌دیدیم... اما حالا... حالا فکر می‌کنم پارسا شبا راحت نمی‌خوابه، چون تن و بدنش مانند اون وقتا که ما بازی می‌کردیم، از بازی خسته نیست، مغزش خسته شده، سلولای مغزش تا صبح دارن با هم بزن بزن می‌کنن، تصویر بازی داره تا صبح توی مغزش رژه می‌ره، خودم شنیدم که خیلی از شبا تو خواب می‌گه بزن داگلاس بزن، برو الکساندر، بزن، برو، تق تق می‌کشمت...

 روز به روز هم انتظارش می‌ره بالاتر و یه دستگاه جدیدتر و بهتر می‌خواد، این پیشرفت تکنولوژی هم که انگار تمومی نداره... » به قول مامان زیبا، وقتی با بچه‌ها بازی می‌کردیم آنقدر تحرک داشتیم که سایزمون همیشه میزون بود، اما پارسا و تقریباً خیلی از همسن و سال هاش دارن روز به روز چاق و چله‌تر می‌شن... پارسا که فقط منتظره تا سرسری یه مشقی بنویسه و بعد بپره پشت دستگاه و بازی... یه پفکی چیزی هم بغل دستش باشه و همین... نه حرکتی، نه تکونی...

این‌طوری که می‌ره توی شیشه مانیتور چشماش دو روز دیگه ضعیف نشه خوبه... تازه اون وقتا ما دو تا همبازی داشتیم دوستای با مرام داشتیم،  اگر یه روز یکی‌مون پیداش نبود بچه‌ها شصت بار زنگ خونشون رو می‌زدن که ببینن کجاست؟ مریضه؟ حالش خوبه؟ اما حالا دوستای پارسا خلاصه شدن توی داگلاس و الکس و از همین دوستای خیالی...

خلاصه که ما این وسط نفهمیدیم چی درسته و چی غلط؟ اگر ما خوب بودیم پس چرا اون وقتا همه شاکی بودن؟ اگر اینا کارشون درسته پس چرا من شاکیم؟ اصلاً فکر کنم پدرا و مادرا همیشه شاکی باشن، چه الآن که بچه‌ها توی خونه جلوی چشم خودشون دارن بازی می‌کنن، چه اون وقتا که بچه‌ها جلوی در و توی کوچه بودن، نکنه ما انتظار داریم بچه‌ها اصلاً بازی نکنن؟ پاک گیج شدم ولی خدایی کوچه هم دلش برای صدای بچه‌ها تنگ شده... >

بازی‌هایی با عصاره خشونت



شاید این درددل تمام مادر‌هایی باشد که کودکانشان را بی‌هیچ تحرکی ساعت‌ها پای رایانه و مشغول بازی می‌بینند. بازی‌هایی که قریب به اتفاق آنها وارداتی و محصول کشورهای دیگر، بویژه کشورهای غربی هستند.

به اعتقاد سجاد کردیان کارشناس جوان امور فرهنگی، ‌کشور ما در این زمینه به پیشرفت‌های قابل توجهی دست نیافته: « البته شرکت‌هایی در این زمینه مشغول فعالیت هستند و تولیداتی هم عرضه کرده‌اند که متأسفانه پاسخگوی نیازهای نسل امروز جامعه ما نیست و باید برای این امر مهم و حیاتی، توسط مسئولان، تدابیری اندیشیده شود.»

 بازی‌های رایانه‌ای که به بازی‌های فکری، ورزشی، اکشن یا همان ماجراجویانه و حادثه‌ای، جنگی و‌های تخیلی تقسیم‌‌بندی می‌شوند برای مقاطع مختلف سنی ساخته شده‌اند اما آیا این گروه‌بندی‌ها رعایت می‌شود؟

به گفته کردیان، هر یک از این بازی‌ها برای مقاطع مختلف سنی ساخته شده است؛ همان گونه که دیگر تولیدات فرهنگی مانند کتاب، مجله، فیلم و... نیز از این قاعده مستثنی نیستند، اما متأسفانه آنچه در این زمینه اتفاق می‌افتد، استفاده بی‌ضابطه مقاطع سنی مختلف از این بازی هاست: «به عنوان مثال یک کودک ۸ تا ۱۰ ساله از یک بازی اکشن و خشونت بار که سراسر آن کشت و کشتار و فجایع غیر قابل تحمل است، استفاده می‌کند. این گونه استفاده‌های نابجا و حتی بیش از حد، می‌تواند آسیب‌های روانی – تربیتی به دنبال داشته باشد. مهمترین مشخصه بازی‌های رایانه‌ای حالت جنگی اکثر آنهاست و اینکه فرد باید برای رسیدن به مرحله بعدی بازی با نیروهای به اصطلاح دشمن بجنگد. استمرار چنین بازی‌هایی کودک را پرخاشگر و ستیزه‌جو بار می‌آورد. در واقع خشونت مهمترین محرکه‌ای است که در طراحی جدیدترین و جذابترین بازی‌های رایانه‌ای به حد افراط از آن استفاده می‌شود.

 کودکان درونگرا، ‌محصول بازی‌های رایانه‌ای



کودکانی که به طور مداوم با این بازی‌ها درگیرند درونگرا می‌شوند و در جامعه، منزوی و در برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران ناتوان هستند و خود این روحیه انزوا طلبی باعث می‌شود که کودک از گروه همسالان جدا شود که این سرآغازی برای بروز ناهنجاری‌های دیگر است.

به اعتقاد کردیان، ما هر چه در این مسیر حرکت کنیم و بازی‌ها را گسترش دهیم، انسان‌هایی را تحویل جامعه خواهیم داد که سر خورده، افسرده، بی‌تحرک و غیرسازنده هستند. اما بازی‌هایی هم هستند که می‌توان آنها را برای کودکان تجویز کرد: « اگر قرار است از بازی‌های رایانه‌ای برای کودکان استفاده کنید، بهتر است بازی‌های تصویری خلاق که کودکان باید به وسیله آنها، معما‌هایی را حل می‌کنند، استفاده شود. هر قدر وقت‌گذاری و ارتباط صحیح بین والدین و فرزندان بیشتر باشد زمینه چنین بازی‌هایی برای کودکان کمتر فراهم می‌شود. »مامان زیبا باز به فکر فرو رفته وشاید خاطرات گذشته را مرور می کند اما بازهم داد پارسا بلند می شودوچنگ می زند به خاطره بازی‌های کودکانه ...



ایران


غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
محمد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۵
0
1
سلام
با تشکر از گذاشتن این پست
مطالب خوبی رو ذکر نمودید
جواد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۵
0
1
ممنون مفید بود
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: