کد خبر: ۳۳۳۱۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۳ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۳ - 2014September 04
شفا آنلاین -افزایش آسیبهای اجتماعی پا به پای سرعت گرفتن تحولات در جامعه، یکی از چالشهای دهههای اخیر در کشور به شمار میرود. تجربه مدیران و کارشناسان کشور در خصوص آسیبهای اجتماعی در دهه های گذشته، به تأسیس اورژانس اجتماعی و اختصاص یک شماره تلفن سه رقمی به آن انجامید. اکنون از عمر اورژانس اجتماعی 15 سال میگذرد، اما هنوز تا رسیدن به اهداف این تشکیلات مددکاری و مداخله در مشکلات اجتماعی، راه زیادی مانده است.
درباره کارکرد، تاریخچه، امکانات و کمبودهای اورژانس اجتماعی با دکتر حبیبالله مسعودی فرید که مسئولیت مرکز فوریتهای اجتماعی کشور را برعهده دارد، گفتوگو کرده ایم.


 اورژانس اجتماعی از چه زمانی شکل گرفت؟
کلنگ اورژانس اجتماعی در سال 78 به زمین زده شد و در اوایل سال 80 مرکزی به عنوان پایلوت در نواب راه اندازی شد که به مرور گسترش یافت و امروز اورژانس اجتماعی در سطح کشور با 300 خودروی فوریتهای اجتماعی فعالیت میکند.
  هدف از راهاندازی اورژانس اجتماعی چه بود؟
وجود آسیبهای اجتماعی مانند کودکآزاری، همسرآزاری و غیره بویژه مسائل خانوادگی و خشونتهای خانگی موجب شد تا اورژانس اجتماعی تعریف شود. از طرفی براساس مطالعاتی که در کشورهای توسعهیافته صورت گرفت و با توجه به بحث کودکآزاری که از اهمیت ویژهای برخوردار است، نیاز به ایجاد سیستمی برای کنترل و جلوگیری از این آسیبها احساس میشد.
  درباره محورهای تعریف شده در شرح وظایف اورژانس اجتماعی توضیح دهید.
به طور کلی اورژانس اجتماعی در 4 محور برنامهریزی شده است. نخست تلفن 123 که خط سه رقمی است. این خط برای کودکآزاری، همسرآزاری، والدآزاری یا فرار دختران و افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، اختصاص دارد. پشت این خط یک مددکار یا روانشناس وجود دارد که به طور شبانهروز پس از دریافت اطلاعات، مداخله سریع انجام میدهد.
بخش دوم مربوط به خدمات سیار است که همان خودروهای فوریتهای اجتماعی است که یک مددکار و روانشناس برحسب مورد اگر نیاز به مداخله باشد، به محل اعزام میشوند تا از نزدیک موضوع را بررسی کنند، یعنی تماس تلفنی به تنهایی کافی نیست، بلکه باید از نزدیک و حضوری مسأله بررسی شود. در این بخش پس از اعزام همکاران اگر موضوع در محل رفع شود، مأموریت پایان مییابد، در غیر این صورت مداخله صورت میگیرد. اگر کودکآزاری باشد، چون همکاران ضابط قضایی نیستند، نمیتوانند وارد خانه شوند، بنابراین از سوی قوه قضائیه حکم قضایی گرفته و کودک را از خانواده جدا میکنند. گاهی هم در مواردی مانند فساد یا استفاده از مواد مخدر، نیروهای انتظامی مداخله میکنند.
  چرا نیروی انتظامی؟
خب اورژانس اجتماعی برخلاف اورژانس پزشکی گاهی با مقاومت و حتی درگیری فیزیکی همراه است. در اورژانس پزشکی خود مردم استقبال میکنند، اما در اورژانس اجتماعی با توجه به حساسیتی که وجود دارد، گاهی استقبالی صورت نمیگیرد.
 برمیگردیم به موضوع، محورهای سوم و چهارم چه محورهایی هستند؟
بخش سوم اورژانس اجتماعی مداخله در بحران است که در این مرکز کارشناس مددکار و روانشناس متخصص وجود دارد. البته در مراکز استانها کارشناس حقوقی برای پیگیری موارد حقوقی هم هست. در این مراکز افراد آسیبدیده میتوانند از یک روز تا سه هفته در مراکز، به طور موقت نگهداری شوند تا تکلیف آنها مشخص شود. در این زمان ارزیابیها صورت میگیرد و اگر به نتیجه نرسیدند، این مدت سه هفته دیگر تمدید میشود.
 در نهایت چه تصمیمی گرفته میشود؟
در نهایت مشاوران تصمیم میگیرند که کودک به خانواده برگردد یا نه. در غیر این صورت، کودک به مراکز شبهخانواده تحویل داده میشود.
 در مورد همسرآزاری چه تصمیمی گرفته میشود؟
اگر خشونت همسرآزاری باشد، زنان آسیبدیده به مراکز اسکان موقت که مخصوص زنان در معرض خشونت است، انتقال داده میشوند که در آنجا علاوه بر نگهداری، از کمکهای مادی و معنوی نیز بهرهمند میشوند.
بخش چهارم اورژانس اجتماعی، پایگاههای خدمات اجتماعی است که این پایگاهها در مناطق حاشیهنشین و آسیبخیز مستقر هستند.
در حال حاضر 146 پایگاه در سطح کشور وجود دارد. وظیفه این پایگاهها این است که با رویکردهای اجتماعیمحور و مشارکت خود اهالی محله، به توانمندسازی محله آسیبدیده و شناسایی افراد در معرض خطر و آسیبدیده کمک میکنند. در واقع این پایگاهها به نوعی اقمار اورژانس اجتماعی است.
 شما علاوه بر اورژانس اجتماعی، فوریتهای اجتماعی نیز در فعالیتهایتان دیده میشود. فرق این دو چیست؟
فوریت به این معنی است که باید در عرض چند دقیقه تا یک ساعت مداخله صورت گیرد. پس فوریت به اورژانس ارجحیت دارد.در گذشته همه موضوعات در اورژانس اجتماعی خلاصه میشد و به دلیل تماسهای زیاد، نمیتوانستیم پاسخگو باشیم، به همین دلیل از سال گذشته تصمیم به راهاندازی مرکز فوریتهای اجتماعی گرفته شد که موجب شد موضوعات تفکیک شود، مانند کودکآزاری که به فوریتهای اجتماعی مربوط میشود یا اعتیاد که به اورژانس اجتماعی ارجاع داده میشود.
 کار فوریتهای اجتماعی چیست؟
همان کار اورژانس اجتماعی است، اما با یک بازمهندسی، یعنی علاوه بر آن 4 بخش، چیدمان دیگری تعریف شد. یکی از بخشهای آن، مداخله در بلایای طبیعی است. در حال حاضر در زمان وقوع زلزله همکاران اورژانس اجتماعی نیز حضور دارند و به همین علت لازم بود آموزشهای لازم به آنان داده میشد.
بخش دیگر فوریتها، بخش اجتماعیمحور و بخشهای غیردولتی هستند که سمنها و داوطلبان محلی حضور دارند.
بخش رصد کردن مسائل مربوط به فوریتهای اجتماعی از دیگر بخشهایی است که با استفاده از فضاهای مجازی و با رویکرد رسانهای، گروهی در حال رصد کردن مسائل هستند. در حال حاضر سایتی در حال طراحی است که وقتی فردی وارد چرخه فوریتهای اجتماعی میشود، اطلاعات او با یک کد مخصوص در آن سایت ثبت میشود که روند پیگیری از طریق سایت صورت گیرد. مثلاً اگر کودکی وارد مراکز شبهخانواده شود، از طریق این سایت کارهای او پیگیری و رصد میشود. در واقع ما برای مراجعهکنندگان به این مرکز یک پرونده الکترونیکی تشکیل میدهیم.
 اجرای این طرح از چه زمانی انجام میشود؟
امیدواریم از سه ماهه چهارم سال این طرح به صورت پایلوت اجرا شود.
 در حال حاضر چند نیرو در مراکز شما فعالیت میکنند؟
2700 نیروی فعال داریم که به دنبال ثبات شغلی آنها هستیم، چون این کار پراسترس و پرچالشی است که گاهی هم افراد ما مورد ضرب و شتم قرار میگیرند.
 چند درصد از نیروهای شما خانم هستند؟
 بیش از 70 درصد.
 چرا؟
چون تعداد فارغالتحصیلان رشته های مرتبط با کار ما در بین خانمها زیاد است (مددکاری)، از طرفی خانمها از این کار استقبال بیشتری میکنند.
 برای فوریتهای اجتماعی چه میزان زمان مداخله تعریف شده است؟
استاندارد زمان تعریف شده برای این مرکز کمتر از یک ساعت است.
 به نظر شما این زمان کافی است؟
خب بستگی به نوع تماسها دارد. شاید یک کودکآزاری از نوع حاد باشد که باید بلافاصله اقدام کرد، اما موردهایی وجود دارد که نیاز به فوریت ندارد. با این حال تلاش میکنیم استانداردها را بالا ببریم تا در اولین و کمترین زمان تماس، تکلیف مشخص شود.
 با استانداردهای جهانی چقدر فاصله داریم؟
استاندارد به شکل خاص برای این کار وجود ندارد، اما برای پروتکل کودکآزاری کمتر از یک ساعت تعریف شده است.
 به هر حال ممکن است فردی که آسیب دیده، به بیمارستان ارجاع داده شود. آیا نحوه رسیدگی به او همانند اورژانس پزشکی است؟
بله، فردی که به وسیله همکاران ما به بیمارستان ارجاع داده میشود، همانند اورژانس پزشکی تحت مداوا قرار میگیرد، هم از نظر نوع و کیفیت رسیدگی، هم هزینه.
 معمولاً بیشترین تماس از سوی خود فرد آسیبدیده صورت میگیرد یا اطرافیان؟
معمولاً اطرافیان بیشترین آمار تماسها را به خود اختصاص میدهند.
 چند درصد؟
70 تا 80 درصد تماسهای ما که عمدتاً نیاز به مداخله دارند، از سوی همسایهها و آشنایان است، بویژه کودکآزاری، اما در همسرآزاری خود شخص تماس میگیرد.
 چه گروه سنی بیشتر در معرض کودکآزاری قرار دارد؟
بیشتر زیر 5 سال است، البته همه جای دنیا همین است، چون در این سن بچهها آسیبپذیرتر هستند و نمیتوانند از خود دفاع کنند، اما به طور کلی سن 18 سال به پایین، سنی است که اگر فرد آسیب ببیند، کودکآزاری تلقی میشود.
 تعریف شما از کودکآزاری چیست؟
هرگونه اقدامی که موجب آسیب روحی، جسمی یا حتی جنسی کودک شده و مانع رشد او گردد.
 به نظر شما افراد زیر 18 سال به حقوق خود آگاهی دارند؟
نه، به نظر میرسد باید اطلاعرسانی گسترده صورت گیرد. شاید بافت فرهنگی ما موجب شده که این موضوع بدرستی و شفاف بیان نشده باشد. البته با یکسری از ایدهها مخالفم. مثلاً اینکه اگر بچهها اطلاع پیدا کنند، شاید متوقع شوند و فکر کنند هر اتفاقی حاد است و باید تماس بگیرند. گرچه باید گفت که به هر حال کودکآزاری یک جرم عمومی است و نیاز به شاکی خصوصی ندارد و هر کس مشاهده کند، باید طبق قانون اطلاع دهد.
 با توجه به تعریف کودک آزاری، به نظر میرسد دامنه آن خیلی گسترده است؟
بله، البته شاید خیلی از موارد کودکآزاری آگاهانه نباشد. در تقسیمبندی جدید، کودکآزاری نوعی سوءرفتار است که انواع مختلف مانند زدن کودک، غذا ندادن به او یا جلوگیری از تحصیل و غیره دارد. برخی هم غفلت است. به طور کلی در دنیا بیش از 50 درصد از کودکآزاریها از روی غفلت است.
 تعداد تماسهای روزانه چقدر است؟
سال گذشته 600 هزار تماس با خط 123 گرفته شد که کلانشهرهایی مانند تهران بیشترین آمار تماسها را به خود اختصاص میداد. اگر بخواهیم آمار روزانه را اعلام کنیم، حدود 2هزار تماس در روز داریم. از این تعداد 70درصد برای اطلاع و آگاهی است. 150هزار تماس مرتبط هستند که از این تعداد 8 درصد کودکآزاری و 7درصد همسرآزاری است. 15درصد بقیه نیز موارد غیر این دو را شامل میشود.
 کودکان آسیبدیده بیشتر پسر هستند یا دختر؟
پسر.
 چرا؟
مطالع هایی در اینباره صورت نگرفته و کارشناسی هم نشده است.
 اینگونه به نظر میرسد که گاهی والدین تربیت را با کودک آزاری اشتباه میگیرند. نظر شما چیست؟
این برمیگردد به هیجانات و مدیریت کنترل خشم که همه افراد باید داشته باشند. خیلی از خشونتها راه حلهای منطقی دارد که ما از آن آگاه نیستیم و فکر میکنیم کتک زدن کودک بهترین راهحل است، در حالی که مطالعات نشان داده این عمل در درازمدت جواب نمیدهد. گاهی هم پدرها و مادرها از روشهای فرزندپروری بیاطلاع هستند که آنها باید آموزش ببینند. پشت همه کودکآزاریها پدر و مادر معتاد وجود ندارد. پدرها و مادرهای واقعی نیز سهواً یا عمداً دست به کودکآزاری میزنند.
 پس موضوع کودکان کار و خیابانی و حتی کارتنخوابها نوعی کودکآزاری است، چرا برخورد نمیشود؟
برای کودکان کار و خیابانی به دنبال ساماندهی آییننامه کودکان کار هستیم. براساس مطالعات انجام شده، 80 درصد این کودکان خانواده دارند، ولی به هر حال در خیابان هستند. تنها اقدامی که کردیم، راهاندازی مراکز خدمات روزانه در استانها است که به این کودکان خدمات سرپایی میدهند.
 پس قبول دارید کودکآزاری است؟
بله. حتماً، ولی چون خانواده دارند، ما نمیتوانیم آنها را جمع کنیم.
 همه کودکانی که مورد کودکآزاری قرار میگیرند هم پدر و مادر دارند؟
بله، اما نوع آزار فرق میکند و حکم قاضی هم مهم است. آرمان ما این است که کودک خیابانی وجود نداشته باشد و به دنبال کاهش آسیبها هستیم. حتی درصدد هستیم مراکز گذری ایجاد کنیم تا کودکان از صبح تا شب در خیابان نباشند. پایلوت این طرح در 5 استان البرز، تهران، خوزستان، همدان و چهارمحال و بختیاری اجرا شده است. به هر حال ما مشکل روش و اعتبار درباره کودکان کار داریم.
 چه ضعفها و کاستیهایی در کارتان وجود دارد؟
ما 2 ضعف عمده داریم. یکی نبودن ثبات شغلی کارکنان، دیگری ضرورت آموزش مداوم کارکنان که با وجود افزایش 5/2 برابری اعتبارات باز هم معتقدیم نیاز است به این گروه خدمات ویژه ارائه دهیم.
 برای پوشاندن ضعفها چه اقدامی صورت گرفته؟
دو پروتکل کودکآزاری و خودکشی تدوین شده که قرار است به استانها اعلام شود که اگر مورد کودکآزاری باشد، براساس یک چارچوب علمی و برنامه منظم اقدام شود.
 آیا کودکآزاری نسبت به سال گذشته رشد داشته؟
تعداد تماسها بیشتر بوده، اما درصد آن ثابت مانده. برای رسیدن به آمار واقعی نیاز به اطلاعرسانی و آگاهی داریم.
 کودکآزاری در ایران بیشتر است یا سایر کشورها؟
براساس مطالعات انجام شده، خیلی تفاوت با کشورهای دیگر نداریم، یعنی تفاوت معنیدار. شاید هم سیستم رصد و مطالعات ما کم است، ولی راههای پیشگیرانه عمدتاً در کشورها یکی است.
 از برنامههای آتی خود بگویید.
از آنجایی که باید همه شهرهای بالای 50 هزار نفر، مراکز مداخله در بحران داشته باشند، طبق بررسیهای انجام شده، 72 شهر مرکز مداخله ندارند. طبق آییننامه، نگهداری از این مراکز برعهده ما است. پس ایجاد این مراکز یکی از اهداف ما است. ارتقای کیفیت خدمات مانند استانداردسازی خدمات برای گرفتن ایزو از دیگر اهداف ما است، همچنین تدوین پروتکلهای کاری و آموزش مداوم همکاران.
از سوی دیگر، به دنبال این هستیم که خودروهای ما نیز بتوانند در خطوط ویژه رفت و آمد کنند و اورژانس پزشکی و آتشنشانی نیز همزمان با حضور 123، در محل حاضر شوند.

  مریم جهان‌پناه-ایران

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
سعيدخرسندى
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۹
0
0
خيلى خوبه اگه بتونند به كسانى كه الان تو خانواده چند نَفَر مشكل دار هست كمك كنند پدر خانم من دوتاازپسرهاش مشكل روانى دارند هانكس بيمارشده فراموشى گرفته هيچ كسى نداره به اينها كمك كنيد ممنون
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: