در این مورد باید اضافه کنیم، نهتنها مهمترین چالش در انتخابات پیشرو افزایش مشارکت مردم است بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی با میزان امید به آینده جامعه دارد. هر چه درجه امید جامعه بالاتر باشد فضا برای شکل گیری مشارکت پرشورتر مردم بیشتر فراهم میشود. شرط لازم برای جامعه هر کشوری به ویژه ایران آن است که بسترهای اقتصادی در وضعیت مطلوبی به سر ببرد که حالا نشانههایی از آن را مشاهده نمیکنیم. این بزرگترین فاکتور انگیزشی برای امید به آینده جامعه مخصوصا درباره نسل جوان محسوب میشود. اگر اوضاع اقتصادی برای مردم قابل پیشبینی نباشد، نمیتوانند هیچ اقدامی انجام دهند و این طبیعی است که چنین عواملی باعث کاهش سطح کنشگری و مشارکتپذیری شهروندان خواهد شد. برای مثل باید بگوییم که اگر فردی به استخدام یک شرکت یا سازمان دولتی درمیآید، بتواند پیشبینی کند با حقوقی که میگیرد چند سال بعد امکان خرید مسکن را دارد. وقتی شاخصهای اقتصادی وضعیت مطلوبی پیدا کند، اهداف و خواستههای اجتماعی همچون «آزادیهای مدنی» در مرحله بعد مورد توجه قرار میگیرد. وقتی اوضاع اقتصادی و اجتماعی در وضعیت دلخواه جامعه قرار گرفت، آن زمان نوبت به طرح مطالبات سیاسی و انتخاب مسوولان براساس گرایشهای سیاسی میرسد. در واقع جامعه در چنین فضایی تمایل دارد تاثیرگذاری خود را در انتخاب مسوولان مشاهده کند.