شفا آنلاین>سلامت >سالهاست برخی مدیران در آماردهی از یک مغالطه ساده، ولی مهم، استفاده
میکنند که آماردهی را بالکل بیاهمیت و از منظر منتقدان و روزنامهنگاران
دور کرده است. این مغالطه درواقع بازی با «درصد» و «تقلیلدادن» مفاهیم و
موضوعات متکثر به یک مسئله خاص است. فرقی هم در جناح سیاسی مسئولان ندارد.
مثل یک بیماری شده است تا با آن ادعای خود را به مخاطب تحمیل کنند. فقط از
باب مثال اگر سخنان تازه سخنگوی نظام پزشکی درباره آمارهای مختلف مربوط به
پزشکان را واکاوی کنیم، معلوم میشود که چقدر این نحو آماردادن و
تحلیلکردن، غلط و گمراهکننده و ناامیدکننده است.
آقای سخنگو در پاسخ به پرسشی درباره مهاجرت پزشکان و پرستاران
میگوید «میزان مهاجرت نسبت به سالهای قبل از کرونا تقریباً افزایش
دوبرابری داشته است» و هیچ رقم مشخصی نمیدهد، یعنی فقط از افزایش صددرصدی
خبر میدهد، آن هم مهاجرت پزشک و پرستار را با هم، و جالب آنکه همین آمار
خود را هم زیرسؤال میبرد و میگوید «ما نمیتوانیم آمار قطعی مهاجرت به
شما اعلام کنیم و دلیلش این است که ما گواهی عدمسوءپیشینه یا حسنسابقه
را به همکاران میدهیم و نمیتوان گفت هرکسی با این گواهی الزاماً به خارج
از کشور میرود.» عجب! دوبرابرشدن یعنی چقدر؟ اگر قبل از کرونا دو نفر در
سال مهاجرت کرده باشند و بعد از کرونا چهارنفر، میشود دوبرابر و اگر ۲
هزارنفر مهاجرت کرده باشند و بعد ۴ هزارنفر باز هم میشود، دوبرابر! پس اگر
کسی در مقابل شما ادعا کرد که مهاجرتها کم بوده یا اصلاً اطلاع دقیقی
ندارید، چنانکه خود معترفاید، یا پرستاران بیشتر این درصد را پرکردهاند و
با آنکه مهاجرت پرستاران هم رعبآور است شما عمداً آن را با پزشکان یکی
میکنید و به جای رقم، درصد میدهید که بیشتر بترسانید و اهمیت جامعه پزشکی
را بهرخ بکشید، چه جوابی دارید؟ مگر کسی شکی دارد در اهمیت مهاجرت جامعه
پزشکی که به این ترفندها متوسل میشوید؟!
اما این کلیگویی و درصدگویی
ایرادهای دیگری هم دارد. شما که حتی در یک عدد تعداد مهاجرت شک دارید و
اعتراف میکنید که آمار قطعی ندارید، از کجا فهمیدهاید که اگر این تعداد
رفتهاند، همه به قصد مهاجرت رفتهاند؟ درک قصد و نیت مهاجران و سرنوشت
آنان که امری غیرقطعیتر است، پسچرا یکباره مقابل تریبون قرار میگیرید و
چنین آماری میدهید؟ توجه کنید که منظور و ادعای ما آن نیست که بگوییم
مهاجرتی در کار نیست یا کمتر از آنچه شما میگویید است، شاید حتی بیشتر از
آن باشد که شما مدعی هستید. فقط میخواهیم نشان دهیم که برای یک جامعه
فاضله و تحصیلکرده مثل جامعه پزشکی این نوع آماردادن و تحلیلکردن شایسته
نیست.
آقای سخنگوی نظام پزشکی باز در بخش دیگری از آماردهی خود درباره
پزشکان زیرخطفقر میگوید «۱۰۰ هزار نفر از ۱۵۰ هزار نفر پزشک کشور درآمدی
بین ۱۱ تا ۱۵ میلیون دارند». چرا؟ «چون از میان جمعیت ۹۰ تا ۱۰۰ هزار نفری
پزشک عمومی، ۴۵ تا ۵۰ هزار نفر پزشک عمومی داریم که اصولاً کار پزشک عمومی
نمیکنند و مابقی دارند کار طبابت پزشک عمومی انجام میدهند.»
صرفنظر
از اینکه فرار مالیاتی برخی پزشکان امکان محاسبه درآمد آنها را مشکل
میکند- بسیار مشکلتر از تعداد مهاجران که خود میگویند «غیرقطعی است» -
اگر پزشک عمومی کار طبابت نمیکند، چه کسی مقصر است؟ مردم که دچار کمبود
پزشک عمومی هم در اقصینقاط کشور هستند؟! یا سازمان نظام پزشکی که نتوانسته
نیروی پزشک خود را به کار طبابت بگمارد؟! الان چه کسی باید پاسخگو باشد؟
راز این بیکاری البته پیچیده است. پزشکان حاضر نیستند به نقاط دورافتاده
بروند. کار در شغلی دیگر برای آنان محبوبتر است تا کار طبابت در غیر از
شهرهای بزرگ؛ و این فقط یکی از دلایل و البته از دلایل اصلی است. اما
اولاً اگر پزشکی نتوانسته تخصص بگیرد، این یا به محدودیتهای آموزشی و
مافیای درون نظام پزشکی که از کارشکنی در پذیرش دانشجوی بیشتر در
دانشکدههای پزشکی هم دریغ نمیکند، مربوط است یا به ضعف بنیه علمی و
توانایی ادامه تحصیل یا به دلایل دیگر که هرکدام باشد، مردم و حتی دولت
مقصر نیست و خود نظام پزشکی مقصر اول و آخر است. ثانیاً کشور به پزشک عمومی
هم نیاز دارد و اگر پزشکان متخصص که درآمد بالایی دارند، در کلینیکها و
مطبهای خود با پزشکان عمومی کار کنند و از آنان برای تشخیصهای اولیه و
کارهای دیگر استفاده کنند، بسیاری از این معضل بیکاری پزشکان عمومی یا
تغییرشغل آنان حل میشود، چنانکه این رویهای مرسوم در کشورهای پیشرفته
است و در کشور خود ما هم در موارد معدود دیده میشود.
حالا پزشکان
بادرآمد بالا چند نفرند؟ آقای سخنگو مایل نیست که بگوید «هزار و ۵۰۰ نفر که
عمده کارهای اصلی و عملهای با نوبت بالا و مراجعات مردم متمول شهرهای
بزرگ را پوشش میدهند»، بلکه میگوید «یکدرصد (باز هم درصد!) از پزشکان
درآمد میلیاردی دارند.» خوب است سازمان مالیات همین آمار سخنگو را که
اعتراف میکند هزارو ۵۰۰ پزشک درآمد سالی ۱۲ میلیاردتومان دارند، با میزان
مالیاتی که میگیرد، بسنجد و تفاوت آن را اعلام کند.
تقریباً هرچه را که سخنگوی نظام پزشکی میگوید میتوان نشان داد که
آماری بهشدت مغالطهآمیز و متناقض و نارواست. مثلاً درجای دیگری میگوید
«تقریباً ۲۰ هزار نفر [پزشک]هیئت علمی داریم که زیرمجموعه وزارت بهداشت
هستند و حقوق کارمندی هیئت علمی دریافت میکنند.» این حد سوءاستفاده از
نام کارمند که مترادف با حقوق اندک و معیشت متوسط است، برای یک پزشک عضو
هیئت علمی بسیار نارواست. ما میدانیم که حقوق این اعضای هیئت علمی دقیقاً
چقدر است، اما شما خودتان بهجای استفاده از نام کارمند، میانگین آن را
اعلام کنید!
آقای سخنگو این اشکال را که در کشور هزارو ۵۰۰ پزشک با
درآمد سالی ۱۲ میلیاردتومان داریم، گردن مردم و برخی مسئولان میاندازد!
(البته این ۱۲ میلیارد اگر کم گفته نشده باشد، منظور فقط درآمد مستقیم از
حرفه طبابت است نه کارهای دیگر مثل برجسازی و خرید وفروش ارز و کارهای
آزاد دیگر). یعنی خود پزشکان شریف میلیاردی این وسط تقصیری ندارند: «واقعیت
این است که به بهانه یک درصد نمیشود ۹۹ درصد بقیه را هم زد. اما چرا این
یک درصد در چشم هستند؟ چون بسیاری از افراد، به ویژه مسئولان، سفره
درمانیشان با سفره درمانی مردم عادی جدا است و بسیاری از افراد هم با
تبلیغاتی که در رسانهها و نفس به نفس در خانوادهها میشود، فکر میکنند
حتماً باید مریض آنها پیش آقای دکتر «الف» یا خانم دکتر «ب» برود. به همین
دلیل تعداد افراد مراجعه کننده به آن افراد بالا میرود و همین طور
ناخودآگاه درآمد آن فرد افزایش پیدا میکند.»
آقای سخنگو یکی از دلایل
نارضایتی جامعه پزشکی را این میداند که پرداخت پزشکان از بیمه گاهی ۱۰ ماه
دیرتر انجام میشود و تورم این ۱۰ ماه محاسبه نمیشود و درواقع پزشک حقوقش
را بدون محاسبه تورم ۱۰ ماهه میگیرد. یعنی در یک چیز که برای عموم
پیمانکاران دولتی و شهری و عموم حقوقبگیران همین وضعیت است و یک کارگر
حقوق آخر سالش را نه با تورم ماه آخر که با تورم ماه اول میگیرد، باید
برای پزشکان جایگاه متفاوتی قائل شد و همه اینها را بهانه مهاجرت دانست.
سخنگوی
نظام پزشکی در جای دیگری درباره پزشکانی که آبروی جامعه پزشکی را میبرند،
میگوید بله مردم درباره این دسته از پزشکان که به سوگندشان وفادار
نیستند، محق هستند ولی نباید آنان را تعمیم داد. این حرف تنها نقطه
قابلقبول سخنان اوست زیرا درست است که در همه مشاغل افراد خلافکار هستند،
اما اگر این را بپذیریم دیگر نباید برای این حرفه تقدس و امتیاز متفاوت
قائل شویم. اما باز آماری میدهد که خلاف است و میگوید: «گرچه ۹۹ درصد از
پزشکان دارند با سیلی صورت خودشان را سرخ نگه میدارند، ممکن است این عده
با روشی که در حال پیشبرد هستند آبروی جامعه پزشکی را خدشهدار کنند.»
یعنی
پزشکان از نظر سخنگو واقعاً دو دستهاند، یک گروه هزارو ۵۰۰ نفره با درآمد
سالی ۱۲ میلیارد تومان که یک درصد هستند و ۹۹ درصد دیگر که با سیلی صورت
خود را سرخ نگه میدارند؟! یعنی در این بین هیچ پزشک دیگری که درآمد چندصد
میلیونی یا صد میلیونی داشته باشد، نداریم که مجبور نباشد به صورت خود سیلی
بزند؟!
این گفتگوهای سراسر متناقض و متضاد که هر از گاهی از کیسه برخی
رسانهها درمیآید، عموماً با هدف ترساندن دولت و مردم از مهاجرت پزشکان و
مطالبات بعدی است. البته پزشکان قشری بسیار محترم و معتمد مردم هستند که
باید قدرشان را دانست یا با مدیریت درست مانع از درآمدهای میلیاردی درعین
فقر مطلق در میان آنان شد و به هر شکلی شده از مهاجرت آنان حتی نیروهای
پرستار ماهر جلوگیری کرد ولی اینها همه قاعده خودش را دارد و با این
قواعدی که گاهی برشمرده میشود، فقط اوضاع بدتر خواهد شد.