کد خبر: ۳۳۱۲۶۰
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۵ - ۰۶ شهريور ۱۴۰۲ - 2023August 28
خبار منتشرشده نشان می‌دهد در حالی که دولت در لایحه هفتم توسعه افزایش ۲۵ درصدی ظرفیت سالانه گروه پزشکی را پیش بینی کرده‌

شفا آنلاین>سلامت>اخبار منتشرشده نشان می‌دهد در حالی که دولت در لایحه هفتم توسعه افزایش ۲۵ درصدی ظرفیت سالانه گروه پزشکی را پیش بینی کرده‌بود، کمیسیون تلفیق برنامه هفتم به شکل دیگری به مسئله پرداخته و مصوب کرده تا در پایان برنامه نسبت دستیاران تخصصی و متخصص بالینی به پزشکان عمومی حداقل به یک برسد


به گزارش شفا آنلاین:اخبار منتشرشده نشان می‌دهد در حالی که دولت در لایحه هفتم توسعه افزایش ۲۵ درصدی ظرفیت سالانه گروه پزشکی را پیش بینی کرده‌بود، کمیسیون تلفیق برنامه هفتم به شکل دیگری به مسئله پرداخته و مصوب کرده تا در پایان برنامه نسبت دستیاران تخصصی و متخصص بالینی به پزشکان عمومی حداقل به یک برسد، آن هم در حالی که نه‌تن‌ها به گفته برخی از کارشناسان هم اکنون این نسبت بیش از مقدار پیش‌بینی شده‌است، بلکه در شرایطی که نسبت پزشک در ایران کمتر از یک‌سوم کشورهای پیشرفته ارزیابی می‌شود، به نظر می‌رسد برخی حتی در مجلس نیز به دنبال این هستند تا به هر شکل ممکن این افزایش ظرفیت پزشکی اتفاق نیفتد. «جوان» در خصوص مسئله ظرفیت پذیرش پزشکی با مهرداد ویس‌کرمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس که خود دکترای پزشکی نیز دارد، گفت وگویی داشته‌است که در ادامه ارائه می‌شود.

وضعیت فعلی پذیرش دانشجویان در رشته پزشکی چگونه است؟


چیزی که از توضیحات وزارت بهداشت متوجه شده ام و به نظر می‌آمد قابل‌قبول است، این است که وزارت بهداشت طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید سالی ۲۰ درصد ظرفیت پزشکی را افزایش دهد، ولی وزارت بهداشت در خصوص این ۲۰ درصد همان موقع اعلام کرده‌بود که به ازای هر دانشجو باید اعتبار یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان به قیمت چند سال قبل دریافت کند که اگر الان به روز شود، این مبلغ بیشتر هم می‌شود. از سوی دیگر اتفاقی که می‌افتد این است که وزارت بهداشت ظرفیتی را که بناست بالا ببرد، اعلام می‌کند، ولی سازمان سنجش به دلایل مختلفی علاوه بر آن چند صد نفر را نیز اضافه اعلام می‌کند، یعنی پذیرش بالاتر از چیزی می‌رود که در دفترچه‌ها آمده‌است، حالا یا رتبه‌ها مساوی است یا نمرات را گرد می‌کند.


با توجه به این مسائل، وزارت بهداشت آمده به ظاهر از اول مقداری ظرفیت را پایین‌تر گرفته تا وقتی که آن تعداد افزایشی هم به آن‌ها اضافه می‌شود، در مجموع همان ۲۰ درصد شورای عالی انقلاب فرهنگی اتفاق بیفتد. در نتیجه خیلی جای نگرانی نیست، مگر اینکه بعد از اینکه پذیرش نهایی انجام شد، معلوم شود وزارت بهداشت مصوبه را اجرا نکرده که باید پاسخگو باشد.


الان وضعیت را مانند قطار در حال حرکتی پیش بینی کرده‌اند که بعضی کوپه‌ها را برای برخی از شهرها خالی می‌گذارند و وقتی به آنجا می‌رسد، پر می‌شود، این‌ها هم چنین تزی دارند که گفته‌اند، چون همیشه ما ظرفیت را کامل اعلام می‌کنیم، بعد اضافه که می‌شود خیلی بالاتر می‌آید، این دفعه به دلیل اینکه دانشگاه‌ها دیگر گنجایش ندارند با توجه به اینکه ۲۰ درصد هر سال نیز تعداد زیادی است و در نتیجه حداکثر همان ۲۰ درصدی که شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته باید اضافه شود، اینگونه عمل می‌کنیم تا بالاتر از آن دیگر اضافه نشود که این مسئله تا الان قابل‌قبول است و در نهایت ۲۰ درصد را قبول می‌کنند.


در ماده ۱۹۰ برنامه هفت توسعه که توسط دولت به مجلس ارسال شده بحث ۲۵ درصد افزایش ظرفیت پزشکی مطرح است، ولی الان چیزی که در کمیسیون تلفیق برنامه هفتم تصویب شده مسئله را عوض کرده و گفته‌است نسبت دستیار تخصصی و مختصص بالینی به پزشکان عمومی حداقل به یک برسد، در حالی که مطرح می‌شود، همین الان هم نسبت آن ۱۲/۱ است و ظرفیت ما از چیزی که در قانون تصویب شده هم بیشتر است. نکته بعدی اینکه اصلاً دو مسئله جدا از هم در حال اتفاق است، در حالی که قرار بود در مورد افزایش ظرفیت پزشکی قانون گذار شود، در مورد نسبت متخصصان به پزشکان عمومی قانون گذاری می‌شود و در نتیجه هیچ ریل گذاری وجود ندارد، فردا حتی پزشکان عمومی افزایش پیدا کند.
یک تفاوتی این‌ها با هم در پذیرش دارند. ظرفیت پزشکی عمومی نه‌تن‌ها خالی نمی‌ماند، بلکه آنقدر داوطلب دارد که شما اگر ۱۰ برابر آن را هم بخواهید می‌توانید پذیرش کنید، چون عمده دانشجویان تجربی به عشق پزشکی می‌آیند، اما در مورد تخصص متأسفانه برخی از رشته‌های ما اصلاً استقبال نمی‌شود، یعنی خالی می‌ماند مثلاً ۱۲ نفر اعلام می‌کنند، ولی چهار نفر می‌آیند شرکت می‌کنند که دو نفر از آن‌ها نیز انصراف می‌دهند. ما این مشکل را در دستیاری داریم و به مقدار لازم مشتری نداریم، البته زور هم نمی‌شود کرد، بلکه باید مشوق‌هایی در مورد وضعیت رزیدنت‌ها و درآمد پزشک‌ها گذاشته‌شود تا موجب اقبال بیشتر شود.


خیلی از افراد وقتی پزشک می‌شوند، دیگر عطشان می‌خوابد و می‌روند در رشته‌های لوکس، کم دردسر و درآمدزا تخصص می‌گیرند به همین دلیل ما الان در طب اورژانس، اطفال، بیهوشی و حتی جراحی عمومی که یک زمانی سر آن‌ها رقابت شدید بوده متأسفانه استقبال کمی را شاهد هستیم.


در مجموع وزارت بهداشت یک چنین مشکلاتی دارد و این گونه نیست که همه برنامه ریزی‌های آن به هدف برسد، ولی در مورد پزشک عمومی چنین مشکلی وجود ندارد. البته بالاخره این‌ها ظرفیت‌هایی دارند، اما مقداری از کنکور، مقداری در پذیرش مازاد و مقداری بالاجبار از بین دانشجویانی که به هر دلیلی وارد کشور می‌شوند، وارد سیستم آموزشی می‌شوند، در حالی که همانطور که گفته شد ظرفیت اسمی دانشگاه‌ها را هم باید در نظر بگیرند و به شکل طبیعی بالاتر از آن امکان پذیرش نیست به خاطر اینکه بحث بیمارستان، آزمایشگاه و امکانات در اینجا مطرح است. متأسفانه الان دانشگاه‌ها در این خصوص مشکل دارند و مشکل برخی هم شدیدتر است و حتی برای کلاس و فضای آموزشی هم دچار مشکل هستند که تلاش می‌کنند در این خصوص کاری انجام دهند.

شما می‌فرمایید آن چیزی که الان دارد اتفاق می‌افتد براساس توان وزارت بهداشت است، در صورتی که براساس آمار موجود وزارت بهداشت در دهه ۶۰ بیشتر از ظرفیت فعلی پذیرش پزشکی داشته‌است.
۲۰ درصد در سال یعنی دانشگاهی که سال قبل ۱۰۰ تا دانشجو می‌گرفته الان باید ۱۲۰ تا بگیرد، این یعنی ۲۰ تا صندلی، ۲۰ تا آزمایشگاه و ۲۰ تا تخت بیمارستان که باید همه این‌ها اضافه شود. رشته پزشکی یک رشته عملی است و مانند رشته‌های دیگر نیست. شما اگر دانشجوی ادبیات را در تالار هم بگذارید، ممکن است آموزش پایین بیاید، ولی امکان آموزش وجود دارد، ولی در مورد رشته پزشکی باید مهارت‌های بالینی، تعداد مریض و کارهایی که از نظر عملی نیاز دارید ظرفیت آن همه با هم افزایش یابد، ولی دانشگاه‌ها همه با هم نمی‌توانند این کار را انجام دهند. من خودم هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی هستم و همان سه سال پیش و قبل از این مصوبه هم از نظر کلاس و فضای آموزشی دچار مشکل بودیم، حالا علوم پزشکی هر چند از قبل ظرفیت ایده آل خود را اعلام نکرده ولی تضمین کرده و پذیرفته که نسبت به سال قبل حتماً ۲۰ درصد را رعایت می‌کنم.

سؤال این بود که در دهه ۶۰ براساس آمار موجود ۵۰ درصد بیشتر از آن چیزی که الان داریم آموزش پزشکی می‌دهیم، آموزش می‌دادیم.


ما همان دهه شصتی‌ها هستیم، عوضش دانشگاه‌ها بسیار مشکل داشتند، خوابگاه نداشتند، بچه‌ها اذیت می‌شدند، جسد نداشتیم، پنج‌شنبه‌ها هم کلاس می‌رفتیم تازه یکبار دانشگاه اصفهان که ما درس می‌خواندیم، آنقدر زیاد پذیرش کرده‌بودند که مجبور شدند به دو تا نیم سال تقسیم‌شان کنند و آن تجربه‌های تلخ را هنوز دانشگاه‌ها دارند. حالا ممکن است دانشگاه‌هایی هم باشند که هنوز جا برای افزایش ظرفیت داشته‌باشند، ولی بعضی از دانشگاه‌های ما واقعاً کشش افزایش هر سال ۲۰ درصد را ندارند.


نکته مهم این است که متأسفانه اعتباری برای این کار تعلق نگرفته و متأسفانه وزارت بهداشت با همین بودجه فعلی باید ۲۰ درصد افزایش دهد که این خیلی سخت است. به جای اینکه بابت افزایش پولی بدهند فقط آن را تصویب کرده‌اند، مثل اینکه شما دو بچه تحویل یک خانواده بدهید، ولی هزینه آن را ندهید، خب به شکل طبیعی دچار ناترازی می‌شود. مشکل اصلی این است که برای ۲۰ درصد که افزایش داده‌اند به ازای هر کدام باید یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان به پول دو سال پیش که شاید الان ۵/۱ میلیارد هم بشود، اعتبار می‌دادند تا دانشگاه‌ها بتوانند خودشان را جمع و جور کنند. بحث غذا، خوابگاه، کلاس، استاد، حق‌التدریس استاد، هیئت علمی جدید هم مطرح است، در حالی که برخی فکر می‌کنند فقط مسئله دانشجو است که اضافه کنیم و سرکلاس بنشانیم، همه این‌ها با هم توسعه رشته پزشکی می‌شود. در مجموع براساس آن چیزی که کف میدان است ۲۰ درصد خیلی آرمان گرایانه نوشته‌شده و وزارت بهداشت از اول هم با آن موافق نبود و می‌گفت کارشناسی‌شده نیست، ولی الان شورا آن را تصویب کرده است و اجباری پذیرفته‌اند.

حالا با توجه به وضعیت موجود که ما کمبود پزشک و مخصوصاً پزشک متخصص در خیلی از شهرها داریم، وضعیت چگونه خواهد شد، از یک طرف می‌فرمایید بودجه نداریم و از طرف دیگر قانون هم الزام کرده‌است. آیا بالاخره مجلس بودجه آن را پیش‌بینی خواهد کرد؟


مجلس بر اساس درآمدهای کشور بودجه را توزیع می‌کند. در یک کشور حدود ۹۰ میلیونی که یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت می‌فروشید و مقداری هم مالیات می‌گیرید، به طور طبیعی سهم دانشگاه‌های علوم پزشکی هم سهم قابل‌قبولی نخواهد بود. الان عربستان ۱۰ میلیون بشکه می‌فروشد، ولی در مورد ما با این تعداد بشکه‌ای که می‌فروشیم و پول تعدادی از آن هم باز نمی‌گردد، بیشتر مشکل بودجه و اعتبار است و مسائل دیگر حاشیه است.

بر اساس آن چیزی که الان در کمیسیون تلفیق دارد تصویب می‌شود، قرار است بالاخره دانشجویان پزشکی و متخصص‌ها چه تعداد شود؟


من مصوبه را ندیده ام ولی به نظرم ۲۵ درصد واقع بینانه نیست، یعنی می‌شود افزایش داد ولی عملیاتی نمی‌شود و از طرف دیگر کیفیت آموزش پایین می‌آید. ما از یک طرف می‌گوییم که دکتر بی سواد نباشد که مردم را بکشد و از طرف دیگر خودمان در سیاست گذاری هایمان به نحوی داریم همین را با این مصوبه‌های غیرکارشناسی دامن می‌زنیم. یکی از دلایلی که پزشکی ما نسبت به علوم دیگر خیلی نزدیک به تحولات جهانی است، همین تلفیق آموزش با مهارت علمی است، یعنی آموزش علمی با آموزش مهارت در کنار هم هستند و البته همین مسئله هزینه کار را هم به شکل طبیعی بالا می‌برد.

از طرف دیگر خود دانشجویان پزشکی هم شکایت دارند و می‌گویند به دلیل کمبود پزشک ما مجبور هستیم حتی شیفت‌های بیش از ۲۴ ساعت هم بایستیم.


من عرض کردم در مورد پزشک عمومی ما زیرساختش را نداریم، در مورد تخصص استقبال نمی‌شود. در این وضعیت شما باید شرایط را برای پزشکان متخصص در مناطق محروم به شکلی فراهم کنید که رغبت داشته‌باشند و بیایند در منطقه محروم و در بخش دولتی کار کنند، در صورتی که برعکس شده‌است. الان در حالی شما به یک پزشک عمومی ۱۵ میلیون تومان حقوق می‌دهید که ضعیف‌ترین اقشار ما در رشته‌های مختلف و همین‌هایی که دادشان بلند است، همین حقوق را می‌گیرند. خب وقتی که به یک پزشک عمومی ۱۵ میلیون تومان می‌دهید و از او انتظار دارید با ۴۰ سال سن شبانه روز بیتوته کند، معلوم است چه چیزی از آن در می‌آید. نتیجه آن، این می‌شود که براساس چیزی که رئیس دانشگاه فرمودند ما در استان لرستان یک جراح قلب داریم، حالا یک جراح قلب چند تا عمل می‌تواند انجام دهد، بقیه یا مهاجرت می‌کنند یا می‌آیند تهران و در کارهای فرعی مشغول می‌شوند.


در این خصوص هم تا یک حدی می‌توان الزام کرد، ولی تنها توسط مشوق می‌توانید پزشک را در منطقه نگه دارید. پزشکی هم مانند شغل‌های دیگر است مگر شما می‌توانید شغل‌های دیگر را یکجایی نگه دارید تا تهران نیاید، در حالی که مثلاً جراح می‌آید و خودش هم نمی‌خواهد اتاق عمل برود، بلکه متخصصان رشته‌های اتاق عمل یک عمل زیبایی برای او انجام می‌دهند و جراح فقط پولش را می‌گیرد. این‌ها تخلفاتی است که طبق چیزهایی که بعضی از دوستان به ما گزارش می‌کنند، دارد اتفاق می‌افتد، ولی، چون رسمی نیست و غیرقانونی است، رصد کردن آن هم کار راحتی نیست، ولی یک جراح دانش نامه خود را در اختیار این‌ها قرار می‌دهد ودرصدش را می‌گیرد و اصلاً هم نیاز نیست کاری انجام دهد. حالا چطور ممکن است این فرد برود در منطقه محرومی که هزار تا مسئله و چالش دارد با ۲۰ یا ۱۵ میلیون تومان کار کند. باورش سخت است، ولی متأسفانه درآمدها به شکلی تنظیم‌شده که عملاً پزشکان از منطقه محروم فرار می‌کنند و در این شرایط هر چقدر هم پزشک زیاد بشود، اتفاقی برای این مناطق نمی‌افتد، بلکه نهایتش به خارج از کشور می‌روند و حتی برای کشورهای همسایه دانش نامه هم نیاز ندارند، فقط می‌روند آنجا کار می‌کنند.


در مجموع اگر بخواهیم به شکلی که اکنون برنامه‌ریزی شده ظرفیت پزشک را اضافه کنیم، عملاً ثمره‌ای برای مردم ندارد، فقط ثمره آن این است که پول بیت المال را صرف می‌کنید، پزشک تربیت می‌کنید و می‌رود به کشور دیگر خدمت می‌کند، مگر اینکه مشوق برای پزشک بگذاریم که با علاقه برود در منطقه محروم کار کند، یعنی آنقدر انگیزه برای او وجود داشته‌باشد که اگر شما بخواهید جلوی او را بگیرید، خودش ممانعت کند. / روزنامه جوان



نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: