کد خبر: ۳۳۱۲۴۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۵ - ۰۶ شهريور ۱۴۰۲ - 2023August 28
ابوالفضل اقبالی
نگرانی نسبت به وضعیت آینده دختران در میان خانواده‌های ایرانی کمتر است، زیرا برای دختران عنصری به نام «شوهر» تعیین‌کننده ابعاد و زوایای تصویر آینده بوده‌است. در فاهمه جامعه ایرانی، هویت شغلی، علمی و حرفه‌ای دختر به‌شدت متأثر از «سایه شوهر» بوده و وضعیت دختران در آینده تابعی از وضعیت شوهرشان است؛ بنابراین درخواست‌ها و انتخاب‌های دختران همگی به «خانه شوهر» حواله داده می‌شو‌د.
شفا آنلاین>جامعه ایران زمینه‌ای حاصلخیز و مستعد برای تداوم حیات الگوی زن شرقی است. این سنت دیرپا با وجود تغییرات فرهنگی پرشتاب در جامعه ایران، هنوز هم نزد بسیاری از مردم تعیین‌کننده الگوی رفتار و سبک زندگی است. در این میان، یکی از مؤلفه‌های مهم و قدرتمند این سنت فرهنگی- اجتماعی، افق‌های جنسیتی برای آینده فرزندان است.
آینده همواره مهم‌ترین دغدغه افراد و خانواده‌ها بوده‌است. آینده شغلی و اقتصادی، آینده تحصیلی، آینده خانوادگی و بسیاری از این دست که به مثابه تصویری مبهم نزد افراد وجود دارند. ساختن آینده براساس ایده‌آل‌ها مهم‌ترین انگیزه برای تلاش، پویایی و پذیرش سختی‌هاست. این تصویر، اما زوایای روشنی هم نزد خانواده و جامعه ایرانی دارد. به‌ویژه آنجا که این تصویر متعلق به دختر خانواده باشد. نگرانی نسبت به وضعیت آینده دختران در میان خانواده‌های ایرانی کمتر است، زیرا برای دختران عنصری به نام «شوهر» تعیین‌کننده ابعاد و زوایای تصویر آینده بوده‌است. در فاهمه جامعه ایرانی، هویت شغلی، علمی و حرفه‌ای دختر به‌شدت متأثر از «سایه شوهر» بوده و وضعیت دختران در آینده تابعی از وضعیت شوهرشان است؛ بنابراین درخواست‌ها و انتخاب‌های دختران همگی به «خانه شوهر» حواله داده می‌شو‌د.
گویی این دختر فاقد انتخاب‌های فردی و رسالت‌های اجتماعی است که نه‌تن‌ها مجاز، بلکه موظف به پیگیری آنهاست. این سخن ابداً به آن معنا نیست که ما نباید در تربیت دختران، افق خانواده‌گرایانه داشته‌باشیم و معطوف به پذیرش نقش‌های خانگی تربیت نکنیم. خیر! بلکه به این معناست که برای او «هویت معطل» خلق نکنیم و انتخاب‌های فردی و اجتماعی او را منوط به ازدواج و رضایت شوهر در آینده نکنیم.
دختران هم مانند پسران سهمی مستقل از حیات اجتماعی آینده دارند که در چارچوبی از ارزش‌های اجتماعی، ظرفیت‌های فردی و ضرورت‌های تمدنی مجاز به خلق وضعیت خود در آینده هستند. این حداقل تغییری است که به اقتضای الگوی سوم باید محقق شود، بنابراین باید در سبک تربیتی و جامعه‌پذیری دختران تجدیدنظر کرد، زیرا پیامد چنین وضعیتی یقیناً به انفعال زنان و مادران آینده در خانواده و جامعه منجر خواهد شد.
حقیقت این است که جنسیت تأثیری در اصل داشتن رسالت اجتماعی و مسئولیت خانوادگی ندارد و تفاوت صرفاً در ناحیه کیفیت نقش‌هاست. هم پسران باید در قامت مردان جامعه و پدران و همسران خانواده به ساخت جامعه همت گمارند و هم دختران باید در نقش زنان جامعه و همسران و مادران خانواده در آینده ظاهر شوند، بنابراین دختران هم باید مانند پسران مواجهه فعالانه‌تری را با «آینده» تجربه کنند. البته باید متذکر شد که در وضعیت مدرن، نظامات تربیتی و آموزشی و نیز ساختار‌های اقتصادی- اجتماعی به نوعی طراحی شده‌اند که آینده‌ای فراجنسیتی برای دختر و پسر رقم بزنند و شرایط اکنون جامعه ایران نیز همین‌گونه است./جوان
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: