کد خبر: ۳۳۱۰۲۱
تاریخ انتشار: ۲۰:۴۵ - ۰۱ شهريور ۱۴۰۲ - 2023August 23
دکتر منصور ناظم بیش از ۵۵ سال سابقه طبابت دارد، او در همه دوران تحصیل رتبه نخست بود، برای وفای به عهد و نذر پدرش حاج میرزا حسین ناظم، رشته پزشکی را انتخاب کرد.
شفا آنلاین>سلامت>همه ما روزی درگیر بیماری‌ شده‌ایم، به گونه‌ای که آرزو می‌کردیم ای کاش بیشتر مراقب سلامتی خود بودیم. ولی زمانی که ناخواسته پایمان به درمانگاه و بیمارستان باز می‌شود تنها امیدمان بعد از خدا به پزشکان جان بر کفی است که شبانه‌روز درصدد خدمت‌رسانی به همنوعان خود هستند.

به گزارش شفا آنلاین: با شنیدن نام پزشک، سه واژه به ذهن‌مان خطور می‌کند: از خودگذشتگی، شجاعت و ایستادگی. بیهوده نیست که شادروان دکتر محمد قریب فرمود: اگر پزشک هستی دیگر متعلق به خودت نیستی، اگر متعلق به خودت هستی دیگر پزشک نیستی.

اول شهریورماه زاد روز ابوعلی سینا به نام روز پزشک نامگذاری شده است، در ارتباط با این حرفه بیش از تمام سختی‌ها، عموم مردم فقط درآمد خوب آن را مورد توجه قرار می‌دهند و از سختی‌هایی این حرفه که با جان انسان‌ها ارتباط دارد، کمتر می‌دانند.

شهرضا از قدیم مهد پرورش دانشمندان و فضلا بوده و در آن بزرگانی به ظهور رسیده‌اند که مایه فخر و مباهات هستند به طوری که این شهرستان را یونانچه نامیده‌اند و نام صاحبان دانش این منطقه در صفحات تاریخ گیتی درج است. حکما، عرفا، فقها، شعرا، طبیبان و علمای بزرگی تاکنون برای این شهر افتخار آفریده‌اند.

 

 اکنون سخن از شش برادر طبیب سعید، احمد، ناصر، فضل‌اله، منصور و حبیب‌اله ناظم است. پدر این طبیبان حاج میرزا حسن ناظم و پرورش یافته در دامان مادری مهربان و فداکار به نام فاطمه اسحاقی است که شش دوره مادر نمونه ایران زمین شناخته شد.

به مناسبت روز پزشک با منصور ناظم یکی از این شش بردار پزشک گفت‌وگویی انجام دادیم. وی بیش از ۵۵ سال سابقه طبابت دارد، او در همه دوران تحصیل رتبه نخست بود و به علت وفای به عهد و نذر پدرش حاج میرزا حسین ناظم، رشته پزشکی را انتخاب کرد و آموخت.

 

درب مطب پزشکی که روزهای جمعه هم به روی بیماران باز است

دکتر منصور ناظم حتی روزهای جمعه مطبش به روی بیماران باز است و مطب ساده‌اش مانند برادرش فضل الله بدون منشی است و هنوز همچون گذشته و جوانی‌اش با بیماران شکیبا است. وی همیشه با رویی باز و دقت بسیار به معالجه بیمارانش می‌پردازد و علاوه بر علم پزشکی، اهل ذوق و ادب هم است.

منصور ناظم می‌گوید، پدر خیلی دوست داشت پزشک شویم، کاسب بازار بود و خیلی حلال و حرام می‌کرد. وی دارای ۵ فرزند است که یکی از دخترانش پزشک عمومی و یکی از پسرانش دندانپزشک و پسر دیگر داروساز است.

 

روایت درخواست پدری از خدا، که برآورده شد و فرزندانش پزشک شدند

ضمن تبریک روز پزشک خدمت جنابعالی خودتان را معرفی کنید؟

ناظم: منصور ناظم هستم در ۲۱ اسفند ۱۳۲۰ در شهرضا متولد شدم و در سال ۱۳۴۷ از دانشگاه اصفهان در رشته پزشکی فارغ التحصیل شدم و حدود ۵۵ سال است که در شهرضا طبابت می‌کنم. دو سال در شبکه بهداشت و درمان واحد سپاه دانش خدمت کردم و به عنوان بهترین سپاهی بهداشت و به بهترین سپاهی ایران انتخاب شدم.

چه شد که به پزشکی علاقه‌مند شدید و این رشته را انتخاب کردید؟

ناظم: پدرم علاقه عجیبی به پزشک شدن فرزندانش داشت و ما را تشویق به این رشته می‌کرد اما وقتی یکی از برادرهایم در کودکی دچار دیفتیری شد و شبانه پدرم به یکی از پزشکان شهرضا مراجعه می‌کند، آن موقع شب پزشک زمان استراحتش بود و توقع هم نباید داشت یک پزشک ۲۴ ساعت بیدار باشد، چون درب باز نشد در آن حال پدرم از خدا تقاضا می‌کند که یکی از فرزندانش پزشک شود و جبران باز نکردن درب آن شب را کند و ۵۵ سال است که این خواسته پدرم را اجرا کردم و شبانه‌روز در هر ساعتی که بیمار داشته باشم بدون هیچ چشم داشتی بیمار را ویزیت کرده‌ام، به نظرم در این کار موفق بودم.

شبانه‌روز در هر ساعتی که بیمار داشته باشم بدون هیچ چشم داشتی بیمار را ویزیت کردم

 

آقای دکتر آیا اتفاق افتاده که شب و نصف شب بیماران درب منزل شما را بزنند؟

ناظم: بله بسیار اتفاق افتاده است، تاکنون در تمام ساعات در خدمت مردم بوده‌ام و خواهم بود، شاید بعضی از افراد به قول سعدی بگویند: «چشم مرد دنیادار را یا قناعت پر کند یا خاک گور» تعدادی که احتیاج دارند من را دعا می‌کنند و تعدادی که بیمار ندارند علاقه مادی را برای این کار اعلام می‌کنند. اما باید بگویم این ایده‌ای بود که پدرمان به ما یاد داد و ما از پدرمان پیروی می‌کنیم.

 اگر به عقب بازگشتید آیا دوباره شغل پزشکی را انتخاب می‌کنید؟

ناظم: بله صددرصد. به یکی از دخترهایم گفتم در دانشگاه دبیری زبان انگلیسی را انتخاب کند اما او گفت می‌خواهم پزشک شوم؛ به او گفتم دکترای این رشته را بگیر اما گفت من دوست دارم پزشک شوم. به او گفتم روزی که شما پزشک می‌شوی باید مدرکت را بالای گاز آشپزخانه بگذاری و تعداد پزشکان زیاد می‌شود اما گفت من دوست دارم پزشک شوم.

 روزی به خانه او رفتم گفتم مدرکت کجاست دخترم؟ گفت در آشپزخانه نیست و در اتاقم است و به او گفتم اگر برگردی به آن سن آیا پزشکی را دوباره انتخاب می‌کنی گفت بله اگر مجاز به انتخاب رشته شوم باز هم پزشک می‌شوم و الان در تهران پزشک عمومی است.

فرزندان ما ۶ برادر همه دارای دکترا و مجموعاً از پدر و مادری بی‌سواد اما عاشق طب در زمان حیات، ۲۲ پزشک نتیجه شد.

 

به نظر شما سخت‌ترین لحظه زندگی یک پزشک چیست؟

ناظم: آن زمانی است که با همه فعالیتی که برای بیمار کرده است به دلیل شدت بیماری یا اینکه توان بیمار کم است به نتیجه نرسیده است و می‌بیند مریضش در حالت اهتزار است آن زمان بدترین لحظه پزشک است و پزشک هر دین و مذهبی هم داشته باشد، متأثر و ناراحت می‌شود.

به رشته پزشکی باید به عنوان خدمت به هم‌نوع نگاه کرد

توصیه‌تان به راهیان رشته طب چیست؟ 

ناظم: گاهی اوقات به بچه‌هایی که در رشته تجربی دیپلم می‌گیرند یا رشته انتخاب می‌کنند، می‌گویم درآمدی در این رشته نیست، فقط باید به این رشته به عنوان خدمت به هم‌نوع نگاه کرد و بهترین پاداش لبخند بیماری است که بهبود پیدا می‌کند و احترامی که جامعه به علت خدمات پزشک به او می‌گذارند، کافی است.

ویژگی‌های یک پزشک خوب از نظر شما چیست؟

ناظم: وظیفه‌شناسی، محبت به بیمار و اینکه نیتش برای بیمار، بهبودی و کمک به بیمار باشد.

 بهترین خاطره دوران تحصیل یا پزشکی شما چه بوده است؟

ناظم: چون دانشجوی بسیار درس‌خوانی بودم همیشه مورد تشویق اساتید قرار می‌گرفتم مخصوصا مرحوم پروفسور حکمی، پروفسور منوچهر صفایی و پروفسور ادیب از اساتید بسیار شناخته شده دانشگاه اصفهان بودند و این برای من بهترین خاطره است.

 

 نوع سبک زندگی کنونی چقدر در بیماری‌های نوظهور تأثیر دارد؟

ناظم: در گذشته غذایی که درست می‌شد همه مواد آن طبیعی و پر از ویتامین بود اما در حال حاضر فست‌فودها و روغن‌ها منشأ بسیاری از بیماری‌ها شده است. زندگی ساده قبل خیلی بهتر از زندگی ماشینی فعلی بود.

 پزشکی را چگونه معنا می‌کنید؟

 ناظم: پزشک مونس و رازدار بیمار است، مریضی که می‌آید آن پزشک باید او را جزو خانواده خود حساب کند و باید آن‌قدر با او صمیمی باشد که بیمار تمام دردهایش را برای پزشک بگوید.

بیماری که فکر می‌کردند جن زده شده است

از خاطرات جالب پزشکی در مدت ۵۵ سال طبابت بگویید.

ناظم: دوران سربازی‌ام را در امامزاده علی اکبر شهرضا می‌گذراندم. ساعت ۳ نیمه شب بود که هیاهویی در درمانگاه بلند شد، بیرون آمدم دیدم یک دختر ۱۲ ساله به همراه پدر و مادر و تعداد زیادی از فامیل به درمانگاه آمدند و گفتند حدود سه روز است که اجنه سر به سر این دختر می‌گذارند و آسایش را از او گرفته‌اند. به دختر گفتم چی شده گفت الان از پیش روحانی محل می‌آیم و دعایی برایم نوشت. آن قدر این روحانی با فکر بود که به دختر گفته بود این دعا را می‌نویسم اما شما حتما به پزشک مراجعه کنید که علت آن را بیاید.

گفت در گوش چپم یک بچه جن است و در گوشم می‌تابد و من را ناراحت می‌کند 

     آن دختر گفت در گوش چپم یک بچه جن است و در       گوشم می‌تابد و من را ناراحت می‌کند، با اتوسکوپ به گوش او نگاه کردم دیدم یک سوسک در گوش او رفته است.    مایعی در گوش آن دختر ریختم و آن حشره مرد و با پنس سوسک را بیرون کشیدم و حال دختر خوب شد و پدر و مادر و فامیل همه خوشحال شدند.

اینکه بیمارانم راضی بروند، برایم بسیار مهم است، رضایت بیمار برای من همیشه در اولویت بوده است.

 

 آقای دکتر از دوران پر التهاب کرونا بگویید.

ناظم: بهترین چیزی که بیمار را بهبود می‌بخشد این است که پزشک به مریضش اطمینان دهد که با لطف و عنایت خداوند بهبودی پیدا می‌کند و وحشت و اضطراب در بیمار و اطرافیانش ایجاد نکند.

کرونا بیماری بدی بود و کشتار بسیاری کرد و خود من هم دچار کرونا شدم و به علت اینکه دچار آریتمی قلبی شدم در بیمارستان بستری شدم و پزشکان اورژانس درمان من را آغاز کردند و در مدت ۲۴ ساعت از بیمارستان مرخص شدم و ده روز در خانه استراحت کردم.

 به نظر شما پزشکی قدیم  با پزشکی امروز چقدر تفاوت پیدا کرده است؟

در حال حاضر تمام دستگاه‌هایی که به پزشک برای تشخیص بیماری کمک می‌کند، وجود دارد و امکانات قابل مقایسه با ۵۰ سال قبل نیست

ناظم: خیلی زیاد. روزی که در شهرضا طبابتم را آغاز کردم حتی یک دستگاه برای نوار قلب نبود و دستگاه‌های سونوگرافی، ام آری آی و سیتی اسکن وجود نداشت و در مرکز استان نیز سال‌ها بعد این دستگاه‌ها را آوردند و در حال حاضر تمام دستگاه‌هایی که به پزشک برای تشخیص بیماری کمک می‌کند، وجود دارد و امکانات قابل مقایسه با ۵۰ سال قبل نیست. الان در یک وضع بسیار خوب زندگی می‌کنیم.

چون منشی ندارم مستقیم بیماران به خودم مراجعه می‌کنند

 آیا در این مدت شده بیماری به شما مراجعه کند و پول ویزیت نداشته باشد؟

ناظم: بله فراوان این اتفاق افتاده است. چون منشی ندارم مستقیم بیماران به خودم مراجعه می‌کنند. افراد محتاج بسیار هستند، وقتی مریضی نزد من می‌آید که تمکن مالی ندارد حتی بدرقه‌اش می‌کنم که احساس کمبود نکند و به آنها می‌گویم اگر بهتر نشدید حتما دوباره مراجعه کنید تا فکر نکنند مادیات را در نظر دارم.

 آقای دکتر آیا بیمارانی دارید که از کودکی تا بزرگسالی هنوز به شما مراجعه کنند؟

ناظم: بله مریض‌هایی دارم که از ابتدا پیش من می‌آمدند و الان بچه‌ها و نوه‌هایشان می‌آیند دو سه نفر از متخصصان شهرضا در کودکی بیمار من بودند، دکتر الهام انصاریپور و دکتر مهران وثوقی که از بچگی نبوغ و حافظه خوبی داشتند.                                            

وقتی مریضی نزد من می‌آید که تمکن مالی ندارد حتی بدرقه‌اش می‌کنم که احساس کمبود نکند

توصیه پدر و مادرتان به شما و سایر برادران پزشک‌تان چه بود؟

ناظم: پدر و مادرم همیشه توصیه به مردم‌داری می‌کردند و  اگر یک بیماری پولی ندارد حتی به او کمک مالی کنید، من هم اتفاقاً مطیع توصیه‌های پدر و مادرم بودم و تا آخرین روزهایی که فوت کردند به حرف‌های آنها گوش می‌دادم و روزی که پدرم فوت کرد از مال دنیا چیزی نداشت و راحت رفتند و همیشه می‌گفت مال در دنیا می‌ماند و انسان دست خالی می‌رود.

 

در قدیم به ندرت یک فرد چاق می‌دیدیم اما الان بچه‌ها هم چاق شدند

 چه توصیه‌های پزشکی به مردم دارید؟

ناظم: اگر اغذیه فروش‌ها و فست فود فروش‌ها از من نارحت نشوند به مردم توصیه می‌کنم کمتر از فست‌فودها و بیشتر از غذاهای سنتی استفاده کنند و به آن چیزی که خدا می‌دهد قناعت کنند.

آش های قدیم همه چیز از حبوبات، گندم، رشته و سبزی و گوشت در آن بود و یک غذای کامل بود.

در قدیم روغن حیوانی بود و مردم فعالیت داشتند اما زندگی الان ماشینی شده است و افراد خیلی کم پیاده‌روی و فعالیت می‌کنند به همین دلیل بیماری‌های قلب و عروق، فشارخون و چاقی افزایش پیدا کرده است، در قدیم به ندرت یک فرد چاق می‌دیدیم اما الان بچه‌ها هم چاق شدند.

 

نیم قرن طبابت با چاشنی اخلاق‌مداری

صحبتم را با دکتر ناظم به پایان می‌رسانم آنچه این پزشک خوشنام را برجسته کرده اخلاق نیکو، صبر، حوصله و اخلاق مداری در مواجهه با بیماران بوده است هنوز هم در بیش از نیم قرن طبابت این رویه را ادامه داده و هر شهروندی که با دکتر ناظم روبرو می‌شود شیفته اخلاق مداری و پیگیری امور توسط وی بوده و این اخلاق، محبت دکتر را در دل مردم این شهر افزایش داده است به شکلی که در میان گفت‌وگو دو نفر از شهروندان با اهدای شاخه گل این روز را به ایشان تبریک گفتند.

از پله‌های مطب پایین می‌آیم به دوران کودکی‌ام باز می‌گردم به زمانی که وقتی مریض می‌شدم چادر مادرم را می‌گرفتم و مرا نزد دکتر ناظم می‌آورد و امروز کودک‌ام وقتی مریض می‌شود من نیز او را نزد دکتر نام آور شهرمان دکتر منصور و یا فضل‌الله ناظم می‌آورم.

اول شهریور، زاد روز بوعلی سینا و روز پزشک را به اطبای سرزمینم و به ویژه پزشکان استان اصفهان تبریک می‌گوییم./فارس

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: