شفا آنلاین>دستان کوچکش روی صفحات رنگی کشیده میشود و نگاهش روی صفحه بالا و پایین میرود. با هیجان آدمکی را دنبال میکند که میخواهد از چنگ آدمکهایی که تفنگ در دست دارند فرار کند. موفق نمیشود، «گیم اور» بر صفحه نقش میبندد، نشانههای غم و ناراحتی در چشمان کوچکش پدیدار میشود ولی ناامید نمیشود؛ فلش برگشت را میزند و بازی را دوباره شروع میکند. برای بسیاری از والدین دیدن گوشی موبایل در دست کودکشان و بازی کردن بچهها با آن تصویری آشناست.
به گزارش شفا آنلاین: در زندگی بسیاری از ما کودک به محض اینکه با پدر و مادر آشنا میشود شخص
سومی را هم در تمام لحظات زندگی و در کنار خود میبیند که همان گوشی تلفن
همراه است، اما بسیاری از والدین از عوارض بازی کودکان با گوشی تلفن
همراه غافلند در حالی که صاحبنظران حوزه روانشناسی و رسانه مدام بر تأثیرات
طولانی استفاده از تلفن همراه روی کودکان، هشدار میدهند.
تغییر، کمکم اتفاق میافتد
لیلا
وصالی، معاون آموزشی انجمن سواد رسانهای ایران با
اشاره به اینکه تصویرسازترین رسانهها، رسانههایی هستند که امکان
تصویرسازی متعددی از یک موضوع ایجاد میکنند، میگوید: «هرچه بازیهای
کامپیوتری تصویریتر باشد، انگارههای ذهنی قویتری در کودک ایجاد میکند و
امکان تغییر ذائقه بیشتری هم دارد.» برای انجام یک بازی باید مراحل مختلفی
را طی کنید. گاهی مجبورید یک مرحله را بیشتر از 10 مرتبه تکرار کنید تا
بتوانید از آن عبور کنید و کاراکترهای بازی دائم در جلوی چشمانتان قرار
میگیرند. ویژگیهایی که شخصیتها دارند، فضایی که بازی در آن جریان دارد،
مدل لباس پوشیدن شخصیتهای بازی و... ناخودآگاه سبک زندگی خاصی را در ذهن
عادیسازی میکند، اما این عادیسازی چه عوارضی میتواند داشته باشد؟ وی
میگوید: «در برخی بازیها کودک در جریان بازی باید «استریم»هایی از روند
بازی را در اینترنت به اشتراک بگذارد. طبق تحلیل محتوای انجام شده از
استریمهای منتشر شده از بازیهایی مثل «بتلفیلد 3» که در سال 2011 عرضه
شده، میبینیم در جایی که قرار است به تهران حمله کنند دوستان و کسانی که
از شما حمایت میکنند امریکایی هستند و به زبان انگلیسی صحبت میکنند و در
مقابل کودک، پلیس ایران قرار دارد که به فارسی صحبت میکند. کودکان ما از
آن سال این بازی را انجام میدهند و کودک نمیتواند متوجه شود که چرا
سازنده بازی، پلیس همزبانش را در مقابل او قرار داده و باید با او بجنگد.
یکی از بچههایی که این استریمها را گذاشته میگفت من قرار بود چندین
مرحله به برج میلاد شلیک کنم و نمیتوانستم و بازی را ترک کردم. یا کودک
دیگری میگفت وقتی در یکی از مراحل بازی باید به یکی از شهرهای مقدس در
عراق حمله میکردم ناراحت بودم ولی دلم میخواست تا بازی را ادامه بدهم.»
کودک چندین مرتبه بازی را ترک میکند «تغییر انگارهها کمکم اتفاق
میافتد» و در نهایت همه چیز عادی میشود و به عادیسازی میرسد و بعد از
مرحله عادیسازی شاهد تغییر رفتار خواهیم بود. بنا به گفته وصالی، همین
اتفاق در تغییر ذائقه فرهنگی ما در جریان است. «هر اندازه که رسانهها
تکرار پذیری بیشتری داشته باشند و تصویرسازی ارائه کنند، تغییر ذائقه
بیشتری هم در مخاطب به وجود میآورند؛ چون کلیشههای ذهنی بیشتری در ما
ایجاد میکنند.»
اما حالا که با نسلی مواجهیم که از ابتدای تولدشان با
رسانه همراه میشوند، باید چه کار کنیم؟ معاون آموزشی انجمن سواد رسانهای
معتقد است: «ریشه و پایه هر تفکری ابتدا در خانواده شکل میگیرد. حالا با
پدر و مادرانی مواجهیم که خودشان نسل «زد» هستند، یعنی مصارف رسانهای غیر
بومی زیادی داشتهاند. آنها تصور میکنند چون مصرف رسانهای زیادی
داشتهاند، پس حتماً رسانه را خوب میشناسند و خودشان را از سواد رسانهای
بینیاز میدانند. در حالی که این طور نیست؛ همه ما نیازمند سواد رسانهای
هستیم زیرا چیزی که ما از رسانهها میبینیم همیشه جذاب است و هیچ گاه نکات
منفی به ما نشان داده نمیشود. بنابراین باید خانوادهها بدانند رسانه تا
چه اندازه به ما کمک میکند و تا چه اندازه میتواند به ما ضربه بزند.
خانوادهها باید آموزش ببینند. چون اولین کسانی که کودک و رسانه را با هم
مواجه میکنند، والدین هستند. کودک دیدی از دنیای رسانه ندارد و این
خانواده است که گوشی به دستش میدهد یا برای او انیمیشن میگذارد. در ابتدا
برای کودک هادی و هدی و سیندرلا فرقی نمیکند، اما در سنین راهنمایی و
دبیرستان مصرف رسانهای مستقل دارند و برای همین نیاز به آموزش سواد
رسانهای است. در زمان کودکی حتی روی انگشتان نقاشی میکردیم و از آن
داستان میساختیم و ممکن بود ساعتها با انگشتان دستمان بازی کنیم و لذت
ببریم. چیزی که باعث لذت در کودکان میشود قدرت تخیل آنهاست اما چون کودکان
را با ذائقه خودمان مقایسه میکنیم و باورمان این است که او لذت نمیبرد،
بنابراین او را در معرض یک محتوای مغایر با فرهنگ خودمان قرار میدهیم.
توجه داشته باشید که نمیتوانیم دائماً کودک را در معرض بازیهای تفکر
سرمایهداری قرار دهیم و در جوانی از او انتظار داشته باشیم تا رفتار مبتنی
بر مسئولیت اجتماعی از خود نشان دهد.»
توصیههایی برای رهایی از وابستگی کودکان به موبایل
بازیهایی متناسب با سن کودکان وجود دارد. پس به ردهبندی سنی بازیها دقت کنید.
مدت زمان استفاده از تلفن همراه را برای کودک خود بر اساس قانون تعیین کنید و به قانون خود پایبند بمانید.
بهتر است قبل از شروع بازی توسط کودک، خودتان یک بار بازی را انجام دهید.
به سؤالها و شبهههای آنها در جریان بازی پاسخ دهید.
به
اندازه از کودک تعریف کنید و اگر موفق به طی کردن مراحلی از بازی میشود،
تعریف بیش از اندازه نکنید و این موضوع را به هوش و استعداد او ربط ندهید.
ارتباط
او را با همسالانش تقویت کنید و اجازه دهید زمان بیشتری را با کودکان دیگر
سپری کند و در نهایت اگر مشکلی در کودک احساس کردید که نشان از وابستگی
بیش از حد او به بازیهای رایانهای داشت، سعی کنید با محبت و همدلی و
آرامش، کمکم با معرفی جایگزینهایی جذاب این وابستگی را در کودک کاهش
دهید.
مرز باریک خیال و واقعیت
زهرا
قاسمی، روانشناس کودک در گفتوگو با «ایران» با بیان اینکه والدین باید
با در نظرگرفتن مزایا و معایب بازیهای آنلاین، مطابق با سن و توان کودک
برای بارگذاری آن اقدام کنند، میگوید: «بازیهای رایانهای یا انیمیشنها
میتوانند تأثیر زیادی روی شخصیت کودکان داشته باشند؛ حتی این تأثیر
میتواند اثر خوبی بر روند یادگیری آنها داشته باشد که شامل افزایش
مهارتهای شناختی مانند مهارت دیداری، فضایی و مهارت تقویت حافظه میشود.
کودکان قادر به تفکیک دنیای واقعی و غیرواقعی نیستند و بنابراین نمیتوانند
خوب را از بد به درستی تشخیص دهند. آنان قدرت استدلال ندارند و بلافاصله
از شخصیتها همانندسازی و الگوبرداری میکنند.»
بیشتر والدین از سنین
پایین برای آرام کردن کودک بلافاصله به او موبایل میدهند. حتی گاهی خود
کودک بدون هیچ نظارتی اقدام به دانلود بازی میکند در حالی که نشستن طولانی
و در دست گرفتن گوشی تلفن همراه باعث کم تحرکی در کودکان میشود و
ساعتهای مفیدی که میتوانند یادگیری از طریق بازی با همسالان را تجربه
کنند از آنها میگیرد.
این در حالی است که بسیاری از متخصصان حوزه کودک
معتقدند کودکان حتی بیشتر از یک ساعت نباید پای تلویزیون بنشینند. این
روانشناس میگوید: «استفاده مدام از بازیهای رایانهای با آن رنگ و
لعابهای جذاب، فرصت تجربه کردن و درک محیط پیرامون را از کودک میگیرد، تا
جایی که منجر به اختلال در غذا خوردن، تغییر رفتار یا بروز رفتارهای خشن
در آنها میشود؛ تا جایی که برخی والدین از اعتیاد کودک به موبایل
میگویند. خانوادهها نباید از این موضوع غافل
باشند.» زمانی میتوان
گفت کودک وابستگی بیش از حد یا اعتیاد به بازی با گوشی تلفن همراه دارد که
آن را به هر کار دیگری ترجیح میدهد. مثلاً وقتی گرسنه است غذا نمیخورد و
بازی میکند یا زمان خوابش را به تأخیر میاندازد و بازی میکند. قاسمی در
این باره خاطرنشان میکند: «وقتی وابستگی اتفاق افتاد، در مرحله اول نباید
به کودک برچسب زد، چون این احساس در او ایجاد میشود که دیگر نمیتواند
تغییر کند. در این زمان والدین باید سعی کنند کمکم عادت کودک را ترک دهند
چون رفتار یک شبه ایجاد نشده که یک شبه هم از بین برود.»/ایران