کد خبر: ۳۳۰۶۵۴
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۰ - ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ - 2023August 17
بیش تر از یک سال است که شهرداری با هدف هایی نامعلوم اقدام به تغییر مدیریت یا تعطیل کردن شلترها یا همان مراکز نگهداری از زنان درگیر اعتیاد یا زنان کارتن خواب کرده است. آنطور که مشخص است اعضای شورای شهر تهران هم به این موضوع چراغ سبز نشان داده اند.
شفا آنلاین>اجتماعی>یکی از دلایلی که شهرداری این مراکز را تعطیل میکند نزدیک بودن مراکز به مناطق مسکونی است و مدعی شده اند که شکایت های مردمی دلیل آن است؛ این در حالیست که برخی از این بهانه ها منطقی نیست و نشان میدهد شهرداری تهران آگاهی کاملی نسبت این موضوع ندارد.

به گزارش شفا آنلاین:ادامه این روند میتواند موجب آسیب های متعدد شود و از همه بیشتر زنان بی خانمان یا معتاد را نشانه میگیرد. مسئله ای که شهرداری هیچ تلاشی برای جلوگیری از آن نمیکند و اینطور گمان می رود که شهرداری تهران قصد دارد برخی از آسیب ها را پنهان کند. 

 از اسفند 1400 که خانه خورشید تعطیل شد بسیاری از فعالین اجتماعی هشدار دادند که ادامه این تعطیلی ها می تواند ضربه های مهلکی به جامعه بزند. با این حال «خانه خورشید» با 17 سال سابقه آخرین مرکزی نبود که تعطیل شد و بعد از آن در مرداد 1401 مرکز حمایت از زنان «نور سفید هدایت» تعطیل شد و حالا هم مدتی است که  تعطیلی ها به «گرمخانه شوش» رسیده و زنان  و کودکانی که سال ها تحت پوشش این مرکز بوده اند جایی برای ماندن ندارند. آخرین خبرها از این حکایت میکند که گرمخانه بانوان در بوستان شوش به تالار برگزاری مراسم برای اقشار کم‌برخوردار تبدیل خواهد شد و دلیل تعطیلی گرمخانه شوش استفاده بهتر خانواده ها از فضای سبز و بوستان بیان شده است.

آمار اعتیاد و کارتن خوابی بالا اما گرمخانه تعطیل!

نخستین‌بار در دهه ۸۰ (شهریورماه ۱۳۸۶) ‌دکتر محمود جهانی، جانشین وقت دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در یک نشست پژوهشی اعلام کرد، رشد اعتیاد زنان به مواد مخدر بیش از مردان شده است؛ او سپس با یادآوری حضور پنج تا هفت درصدی زنان معتاد در جهان، درصد زنان معتاد در ایران را حدود پنج درصد اعلام کرد. کمتر از ۱۰ سال بعد در خرداد ۱۳۹۵، ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور اعلام کرد شمار زنان معتاد در ایران در ۱۰ سال حدود دو برابر شده و مقایسه آماری بین سال‌های ۸۰ و ۹۰ نشان می¬‌داد این میزان از ۵ درصد در سال ۸۰ به بیش از ۹ درصد در سال ۹۰ افزایش یافته است.

روند رو به رشد اعتیاد زنان ادامه یافت تا یک سال بعد که در اواسط سال ۱۳۹۶ چند منبع اعلام کردند آمار اعتیاد زنان در کشور از ۵ به ۱۰ درصد افزایش یافته است؛ آن زمان براساس آخرین شیوع¬‌شناسی اعتیاد، بیش از ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر معتاد در کشور وجود داشت که با احتساب تقریبی می¬‌توان شمار معتادان زن را حدود ۲۸۰ هزار نفر برآورد کرد.

آمارهای اعتیاد در کشور البته هیچ¬گاه دقیق و قطعی نبوده است و در دوره‌ای گوناگون همواره کمتر یا بیشتر اعلام شده‌اند. به عنوان نمونه اواسط دهه ۹۰ خورشیدی علی‌ هاشمی، رئیس کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام، آمار مصرف¬‌کنندگان در سال ۱۳۸۴ را سه میلیون و ۷۲۰ هزار نفر تخمین زده بود که از این تعداد ۲.۵ میلیون نفر مصرف دائمی (اعتیاد) داشتند و بقیه تفریحی مصرف می‌کردند.

او همچنین به نتایج غیررسمی یک شیوع¬‌شناسی در سال ۹۰ هم اشاره کرده بود که از وجود ۴ میلیون مصرف‌کننده با احتساب افرادی که تفریحی مواد می‌کشند، حکایت داشت.

در حالی¬‌که برخی خوش‌بینانه تصور می¬‌کنند آمار اعتیاد همچنان حول رقم‌های قبلی می¬‌گردد، ناصر اصلانی، معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال ۹۹، شمار معتادان رسمی در کشور را ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر اعلام کرد. با این حال او گفت پیش‌بینی‌ می‌شود نزدیک به یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر نیز معتاد شناسایی نشده وجود داشته باشد.

به این ترتیب مجموع این ارقام با احتساب همان ۱۰ درصد معتادان زن، نشان می¬‌دهد اکنون نزدیک به ۴۰۰ تا ۴۲۰ هزار معتاد و مصرف‌کننده زن در کشور داریم که رقمی بسیار نگران‌کننده است.

 به هر حال، همه منابع رسمی و غیررسمی درگیر در مباحث اعتیاد، رشد اعتیاد زنان را یکی از روندهای خطرناک آسیب¬‌های اجتماعی می¬‌دانند و عوامل مختلفی را در این¬‌باره برمی¬‌شمارند؛ از مشکلات اقتصادی و فقر و نابرابری تا خانواده¬‌های آشفته، زنان بدسرپرست یا بی‌سرپرست و یا باورهای نادرست و عوامل فردی و میان¬‌فردی.

حالا با توجه به اینکه آمار دقیقی از میزان زنان معتاد یا کارتن خواب وجود ندارد، از طرفی هم تعداد بالایی از این زنان هم در دسته زنان بی خانمان قرار میگیرند، شهرداری با برنامه های عجیب همین مراکز را  که به این زنان خدمات میدهند هم تعطیل کرده اند.

 تعطیلی به بهانه شکایت های مردم

سپیده علیزاده، فعال اجتماعی و مدیر «نور سفید هدایت»  در گفت و گو با «شبکه شرق» از آنچه بر این مرکز گذشته است میگوید. «آنطورکه مشخص است درحال حاضر شهرداری میل دارد در زمینه مراکز خدمات دهنده به کارتن‌خواب ها که مسئولیت های آن را به عهده دارد، با قوه قهریه و زور پیش برود.

گاهی در چنین مراکزی که کارتن خواب ها و افراد دارای اعتیاد به صورت داوطلبانه حضور پیدا میکنند، آنها را غافلگیر می‌کنند و برای درمان های اجباری به کمپ های ترک اعتیاد می فرستند. این در حالی است که با چنین سیاست هایی کارتن خواب ها و افراد معتاد به مراکزی که به آنها خدمات دوطلبانه میدهند بدبین شده و دیگر مراجعه نمیکنند.

نتیجه این عمل از بین رفتن اعتماد و بازگشت دوباره آنها به پاتوق ها و مناطق پرخطر میشود. این بازگشت به محل ها و پاتوق های قبلی بیش از هرچیز برای زنان خطرناک است و آسیب های بیشتری برای آنها ایجاد میکند.»

آنطور که علیزاده میگوید «برخی از این مراکز در واقعیت تعطیل نشده اند اما با بهانه مختلف مثل اعتراض مردم، عدم رضایت از عملکرد مدیریت و مجری، نحوه فعالیت شان تغییر می کند.» او در ادامه به این نکته اشاره میکند که «گاهی شرایط آنقدر سخت می شود که موسسات و سازمان های مردم نهاد دیگر قادر به ادامه فعالیت نیستند اما مسئولین این اتفاق را اینطورعنوان می کنند که فلان مرکز خودش دوست داشته که تعطیل شود یا نمی خواهند  پروژه هایشان را انجام دهند و کسی زیر بار فشاری که به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر سازمان های غیر دولتی می آید، نمی رود.

در کل رویکرد شهرداری در دوره آقای زاکانی این است که ما خودمان همه چیز را میدانیم و انگار همه را غیر از خودشان دشمن فرض می کنند. چون این تیم ارتباطات قوی دارند و حرف هایشان   پیش می‌رود، درخصوص تصمیم گیری های نادرست هم موفق میشوند.» 

او در پاسخ به این سوال که چه کسانی در مرکز شما جایگزین شده اند و سرنوشت مددجوها چه شده است، می گوید: «می دانم که بهزیستی موسسه دیگری را معرفی کرده است اما در مورد اینکه مددجوها چه میکنند باید بگویم گاهی برخی از این خانم ها که در گذشته مراجعه کننده به مرکز ما بودند را در پاتوق ها میبینم، تعدادی به دلیل ارتکاب جرم زندان هستند، بعضی برای درمان های اجباری دستگیر شده اند و برخی هم برگشته اند به شهرستانشان و گهگاهی به من زنگ میزنند و از بیشتر افرادی که به مرکز ما مراجعه میکردند هیچ خبری نداریم. او همچنین اشاره میکند که با این رویکردها احتمالا تعداد قابل توجهی از این زنان دوباره به آسیب های کشور اضافه شده اند.

تعداد زیادی از دخترانی که به مرکز ما می آمدند، مهمان تهران بودند و آسیب را در شهرهای دیگر تجربه کرده بودند. با تصمیم گیری های اینچنینی، آن ها دوباره مجبور می شوند به شهرهایی که آسیب را در آنجا تجربه کرده اند یا شهرهای دیگر بروند در حالیکه خانواده حمایتگر و موثری ندارند.»  

سپیده علیزاده معتقد است «طی یکی دو سال اخیر شهرداری تهران کمک قابل توجهی به بهبود و کاهش آسیب های اجتماعی شهر نکرده است» و میگوید: «شهرداری اگر در زمینه آسیب های اجتماعی در سالهای اخیر هیچ کاری نمیکرد الان وضعیت شهر بهتر بود.

شهرداری هیچ  ایده، برنامه و تخصصی که بخواهد روی موضوع اعتیاد و آسیب های اجتماعی به خصوص در حوزه زنان و کودکان کار کند، ندارد. این روزها، شهرداری حتی با سازمان های دولتی هم تعاملات مثبتی ندارد و به اصطلاح آبش توی یک جوی نمیرود چه برسد به سازمان های خصوصی.»

او در بخش دیگری از صحبت هایش به این موضوع اشاره میکند که « برخی از افراد که حالا عضو شورای شهر شده اند، قبل از انتخابات شان از مرکز ما بازدید کردند.

آن موقع آقای امانی هنوز عضو شورای شهر نشده بودند و زمانی که برای بازدید مرکز آمدند به من گفتند، محکم باشید، دوام بیاورید و صبر کنید تا ما بیاییم، شهردار قبلی خدماتی که شما به شهر میدهید را درک نمیکنند، اما ما متوجه زحمات و خدمات تان هستیم.

این درحالی است که وقتی بعدها عضو شورای شهر شدند برای پیشبرد فعالیت سازمان های غیر دولتی اقدام جدی نکردند و اعتراضات مردم محلات و ... را‌ بهانه و آتش ماجرا را تندتر کردند.» با تمام این تفاسیر علیزاده میگوید: «نظر من این است که مردم چندان مشکلی با فعالیت ما نداشتند و اصولا هر کاری را که بخواهند متوقف کنند اول از همه بهانه مردمی را می آورند که تا قبل از آن خیلی هم به نظراتشان رسیدگی نمی شد.

در جایی که ما ساکن بودیم تا شعاع چند متری اصلا سکنه زیادی وجود نداشتند که بخواهد برای آنها مسئله ایجاد کند اما مسولین معتقد بودند ارائه خدمات کاهش آسیب در آن محدوده باعث شده که تردد کارتن خواب ها و معتادان زیاد شود در نتیجه مردم ناراضی اند. از سوی دیگر، مدت تفاهم نامه ساختمان مرکز ما در زمانی که دکتر حناچی شهردار بودند به اتمام رسیده بود و شهردار منطقه تمایل به تمدید نداشت.»

دوری از خدمات آسیب را حادتر میکند

«اگر خدمات رسانی به افراد بی خانمان نزدیک نباشد، آنها در چرخه آسیب بیشتر گرفتار میشوند.» این را سید حسن موسوی چلک،رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت و گو با «شبکه شرق» می گوید و معتقد است «مراکز باید برای خدمات رسانی در نزدیک ترین فاصله با افراد خدمات گیرنده باشد.»

او در ادامه توضیح میدهد: «با استناد به مصوبه شورای عالی اداری، یازده سازمان وظیفه رسیدگی به بی خانمان ها و متکدیان را دارند اما بیشترین نقش بر عهده شهرداری ها است. همچنین  تاسیس مجتمع ها، هزینه ها،تامین نیروی انسانی و شناسایی مکان ها از وظایف شهرداری هاست.

البته در کنار شهرداری، فرمانداری، دادگستری، وزارت بهداشت، بهزیستی، کمیته امداد، پلیسس، تامین اجتماعی، زندان و چند سازمان دیگر موظف اند همکاری کنند.

بیش از 2 دهه است که شهرداری تهران در این حوزه فعال شده است با این حال سازمان های مذکور برخی از مسئولیت های خود را به مراکز خصوصی یا مراکز خیریه سپرده اند. مدیریت گرمخانه ها نیز در سال های اخیر به عهده همین مراکز خصوصی گذاشته شده است.»

طبق آنچه موسوی چلک میگوید: « نکته بسیار مهم در مورد افراد بی خانمان این است که باید در مراکزی که حضور دارند به آنها خدمات رسانی شود. این افراد از قبل از انقلاب هم در محله هایی مثل شوش و دروازه غار تجمع میکردند و مددکاران در همان مناطق به آنها خدمات می دادند.

وجود یک مرکز که نزدیک آنها باشد و به آنها خدمات دهند بسیار اهمیت دارد و زمانی که از آن مکان دور میشوند طبیعتا تمایلی به دریافت خدمات ندارند و این خودش میتواند مسئله را حادتر کند. این نگرانی وجود دارد که اگر فاصله دورتر شود این افراد از دسترس خارج شوند و از خدمات کاهش آسیب دور بمانند.

این موضوع برای زنان مخاطره بیشتری دارد. اگر این مراکز تعطیل یا دسترسی افراد به مراکز کم شود زنان جایی برای ماندن ندارند و از آنها سواستفاده های زیادی میشود، بزه در آنها بالا میرود و امکان خودکشی زیاد میشود.»

در آخر اما تلاش کردیم با اعضای شورای شهر تماس بگیریم تا توضیحات آنها را در رابطه با تعطیلی یا تغییر مدیریت مراکز نگهداری بشنویم، اما تماس ها برای پیگیری این قضیه بی پاسخ ماند./شرق

 

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: