بر اساس یافته های حاصل از تحقیقات پوشش و لباس یک فرد امری صرفاً شخصی و خصوصی نبوده و بر جامعه اطراف فرد نیز تأثیرگذار است.
شفا آنلاین>سلامت>اجتماعی>کیم جانسون، استاد دانشگاه مینهسوتا و همکاران در مجموعهای از پژوهشهای
آزمایشی به بررسی و تحلیل جنبههای اجتماعی لباس و رنگ پوشش افراد بر ادراک
فرد از خود و همچنین تصویرسازی دیگران از فرد پرداختند. این گزارش که در
نوامبر ۲۰۱۴ در مجله علمی پژوهشی اسپرینگر منتشر شد، نتایج مهمی در باب
روانشناسی اجتماعی لباس به اشتراک میگذارد که در زیر خلاصهای از آن را از
نظر میگذرانیم.
دو پژوهشی که ادموند و کاهون (۱۹۸۶) محققان امریکایی
راجع به لباس تحریکآمیز زنان و تصویرسازی مردان و زنان درباره آن، انجام
داده اند، نشان داد رتبهبندی زنانی که لباس تحریکآمیز میپوشیدند،
منفیتر از زنانی بود که لباس غیرتحریککننده میپوشیدند. زمانی که زنان
مدل لباس تحریکآمیز میپوشیدند با این ویژگیها توصیف میشدند: از نظر
جنسی جذابتر، دارای تجربه جنسی بیشتر، در ازدواج کمتر وفادار، بیشتر
احتمال دارد تمسخر جنسی انجام دهد، بیشتر احتمال دارد از رابطه جنسی برای
منافع شخصی استفاده کند، بیشتر احتمال دارد مورد تجاوز جنسی قرار
گرفتهباشد.
همچنین ابی و همکاران (۱۹۸۷) در پژوهشی از شرکتکنندگان
خواستند ویژگیهای دو زن را با دو سبک پوشش برهنه (دامن چاکدار، بلوز
کوتاه، کفش پاشنه بلند) و پوشیده (دامن بدون چاک، بلوز یقه بسته، چکمه
اسپرت) ارزیابی کنند. نتایج امتیازات نشان داد فرد هنگام پوشیدن لباسهای
برهنه به طور قابلتوجهی اغواگر، اهل گفتگو با محوریت مسائل جنسی، شهوانی،
پیچیده، بیبند و بار، قاطع، غیرصادق و مرموز ارزیابی میشد.
در سال
۲۰۱۰ پژوهش دیگری توسط جانسون و ورکمن احتمال آزار جنسی را به عنوان تابعی
از
پوشش تحریکآمیز زنان مورد مطالعه قرار داد. در این پژوهش عکس دو مدل زن
با دو پوشش متفاوت به شرکتکنندگان نشان دادهشد؛ اولی با لباس
تحریککننده (دامن بالای زانو، بلوز کوتاه، کفش پاشنه بلند و ساپورت مشکی) و
دومی با لباس غیر تحریککننده (کت و شلوار تیره، کفش پاشنه پهن متوسط).
طبق ارزیابی شرکتکنندگان مدل اول در مقایسه با مدل دوم به احتمال بیشتری
مورد تحریک و آزار جنسی قرار میگرفت.
تیگمن و اندرو در یک مطالعه
تجربی در سال ۲۰۱۲ اثرات لباس را بر ادراک فرد از خود مورد بررسی قرار
دادند. در این مطالعه از شرکتکنندگان خواسته شد خود را در چهار وضعیت لباس
در اجتماع تصور و توصیف کنند: «چه چیزی میبینند، چه چیزی احساس میکنند،
چه چیزی فکر میکنند». چهار سناریوی لباس عبارت بودند از: تصور پوشیدن لباس
شنا در خیابان، تصور پوشیدن لباس شنا در رختکن، تصور پوشیدن ژاکت در
خیابان و تصور پوشیدن ژاکت در اتاق رختکن.
این پژوهش نشان داد فکر کردن
به پوشیدن لباس شنا در مقایسه با ژاکت حالت خودابزار انگاری بیشتر در فرد،
شرم از بدن بیشتر، نارضایتی از وضعیت بدنی بیشتر و خلق و خوی منفیتر را
ایجاد میکند.
پژوهشگران روانشناسی اجتماعی از دهه ۱۹۹۰ نظریهای را با
عنوان «نظریه رنگ» مطرح کردند. طبق این نظریه، رنگ نیز مانند سایر
متغیرهایی که بر ادراک اجتماعی تأثیر میگذارد، معنایی را منتقل میکند که
تابعی از زمینههای اجتماعی و تاریخی است. معانی رنگها در طول زمان بر
اثر همزمانی و جفت شدنهای مکرر با یک تجربه یا پیام خاص (مثلاً نور قرمز
علامت توقف یا خطر) یا تمایلات بیولوژیکی برای پاسخ به رنگ در زمینههای
خاص تداعی میشوند.
در یکی از مطالعات که از سوی گوگن در سال ۲۰۱۲
انجام شد، جذابیت جنسی زنان به عنوان تابعی از رنگ پیراهن مورد مطالعه قرار
گرفت. در این پژوهش شرکتکنندگان عکس زنی را در لباسهایی با رنگهای
متفاوت مشاهده میکردند و در موارد مختلف به هر عکس امتیار میدادند. نتایج
نشان داد هنگام پوشیدن رنگ قرمز در مقایسه با رنگهای دیگر، زن جذابتر و
دارای تمایل جنسی بیشتر درنظر گرفته میشد.
همچنین آزمایش پازادا و
همکاران در سال ۲۰۱۴ نشان داد زنان نیز بین پوشیدن لباس قرمز و توانایی
جنسی زن دیگر ارتباط برقرار و او را رقیب جنسی خود تلقی میکنند. آنها
همچنین دریافتند زنان نسبت به زنی که لباس قرمز پوشیدهبود در مقایسه با
زنی با لباس سفید حساسیت جنسی بیشتری احساس و او را از نظر جنسی پذیراتر
ارزیابی میکردند. آزمایش بعدی آنها نشان داد زن دارای لباس قرمز از سوی
شرکتکنندگان زن، مورد تحقیر بیشتری قرار گرفت و رتبهبندی وفاداری جنسی او
کمتر بود. همچنین از زنان شرکتکننده درخواست شد درباره احتمال اینکه
اجازه دهند دوست از جنس مخالف آنها با هر یک از مدلهای زن مورد آزمایش
(لباس قرمز و لباس سبز) آشنا شود، اعلام نظر کنند. نتایج نشان داد
شرکتکنندگان بیشتر تمایل داشتند دوست خود را از تعامل با مدل لباس قرمز
بازدارند.
پژوهشگران متعددی علاقهمند به بررسی نوع لباس بر رفتارهای
فرد بودهاند. فردریکسون و همکاران (۱۹۹۸) به مطالعه خودابزار انگاری زنان
بر عملکرد شخصی آنها پرداختند. آنها از تعدادی شرکتکننده زن خواستند در
یک فروشگاه پوشاک به اتاق پرو رفته و یک مایو یا یک ژاکت بلند را پرو کنند.
سپس از شرکتکنندگان خواسته میشد یک آزمون عملکرد ریاضی را انجام دهند.
نتایج نشان داد زنانی که لباس شنا میپوشیدند، در مقایسه با زنانی که ژاکت
بلند پوشیدهبودند، عملکرد ضعیفتری در آزمون ریاضی داشتند. چنین اثری در
شرکتکنندگان مرد یافت نشد.
هبل و همکاران در سال ۲۰۰۴ همین آزمایش را
در بین شرکتکنندگانی از قومیتهای اسپانیایی، افریقایی امریکایی، آسیایی
امریکایی و قفقازی اجرا کردند. در کلیه این پژوهشها شرکتکنندگانی که لباس
شنا به تن داشتند در آزمون ریاضی عملکرد بدتری نسبت به شرکتکنندگان با
پلیور بلند داشتند. این نتایج برای همه قومیتها یکسان بود.
موارد بالا
تنها بخشی از یافتههای محققان حوزه روانشناسی اجتماعی در رابطه با
تأثیرات پوشش و لباس بر ادراک فرد از خود و ادراک دیگران از فرد بود. بر
اساس این یافتهها میتوان گفت پوشش و لباس یک فرد امری صرفاً شخصی و خصوصی
نبوده و بر جامعه اطراف فرد نیز تأثیرگذار است. لباس افراد، رنگ و سبک
پوشش آنها نهتنها امری خنثی و بدون بار ارزشی محسوب نمیشود، بلکه همچون
آینهای است که سایرین بر اساس آن بسیاری از ویژگیهای فردی و فرهنگی و
زمینهای فرد را حدس میزنند. انجام پژوهشها در میان قومیتهای متعدد و
اخذ نتایج یکسان حاکی از وجود نوعی توافق کلی انسانی در مسائلی، چون مذمت
برهنگی و طرفداری از وقار در پوشش است./جوان