به گزارش شفا آنلاین: این سؤال خیلی کلی است و به نسبت هر کودک فرق میکند و اگر بخواهیم استانداردی برای آن تعریف کنیم، نیازمند چندین سال پژوهش است؛ اما کلیت ماجرا این است که در سه سال گذشته ما به طور پیشبینینشده و یکباره و بدون آمادگی قبلی مجبور شدیم بپذیریم که کودکانمان با فضای مجازی مواجه شوند. این مواجهه اگرچه خالی از لطف و فایده نبود و دگرگونیهایی را در آموزش جهانی ایجاد کرد و از همه مهمتر کودک ما از تحصیل و ارتباط اجتماعی در دوره کرونا کاملا محروم نشد؛ اما ما را با وقایع جدیدی از فضای مجازی روبهرو کرد که برای پاسخ به هرکدام از آنها دانشمندان نیازمند سالها تحقیق هستند.
به هر حال آنچه از دیدگاه روانشناسان کودک و نوجوان واضح است، این است که جداسازی کامل کودکان (از سنین دبستان به بالا) از فضای مجازی امری امکانناپذیر و غیرمنطقی است. چون هنوز این کودکان از فضای مجازی آموزشهای مفید زیادی میبینند و با کمک این تکنولوژی دانش آنها در حال گسترش است و سبک زندگی آنها امکان این کار را نمیدهد. شاید شما هم دقت کرده باشید که فرزند ۱۰، ۱۲سالهتان این روزها با کمک این تکنولوژی اطلاعات زیادی از فضا، افراد مشهور دنیا، وقایع مهم ستارهشناسی، جغرافیا، تاریخ و... به دست آورده است. آنها حتی بدون آموزش مستقیم با زبانهای بینالمللی آشنا شده و ارتباط گستردهتری با پیرامون خود میگیرند و همین کارکردهای مغزی آنها را افزایش میدهد.
اما آنچه والدین و متخصصان را نگران میکند، ضعیفشدن برخی مهارتهای اجتماعی، شناختی و جسمی در این کودکان است.
آنچه مسلم است، این است که ما بهعنوان والدین نباید منفعل باشیم و بگوییم: «دنیای نسل امروز همین است» یا «فضای مجازی خیلی هم مضر نیست» یا «او در عوض مغز کامپیوتر است» یا «من هرچه به او میگویم گوشی را کنار بگذار، فایدهای ندارد». ما باید خودمان را با چالشهای جدید بهروز کنیم و هر بار دنبال راهکارهای جدید باشیم. البته این راهکارها وقتی به دست میآیند که ما نخست این موضوع را در کودک خود آسیبشناسی کنیم و ببینیم که دنیای مجازی کدام مهارتها و کارکردهای کودک ما را مختل یا ضعیف کرده است. خیلی از والدین ممکن است در آسیبشناسی خود به این نتیجه برسند که کودکشان انگار درکی از زمان و زمانبندی ندارد. او ساعتها وقت خود را صرف فضای مجازی میکند.
این مسئله با مشکل در برنامهریزی و ایدهپردازی کودک رابطه مستقیم دارد.
کودکان و نوجوانان به دلیل تغییر سبک زندگیشان ساعتهای زیادی را صرف استفاده از فضای مجازی میکنند؛ بنابراین آنها در درجه اول در درک زمان، زمانبندی و برنامهریزی دچار ضعف میشوند. در واقع آنها در برنامهریزی برای استفاده از زمان خود در مدت یک روز دچار ضعف هستند. آنها نمیدانند که چطور خود را سرگرم کنند و در ایدهپردازی برای خود و سرگرمیهایشان ناتوان هستند.
پس ما بهعنوان والدین باید در طول روز به کودک خود کمک کنیم تا با برنامهریزی روزانه آشنا شده و ایدهپردازی کند. روزهای اول شاید ما مجبور باشیم از سوی او برنامهریزی کنیم؛ اما مدتی بعد او خود برنامهریزی را یاد خواهد گرفت. رشد این مهارت نیاز به تمرین دارد، شما باید به طور هرروزه آن را تمرین و اجرا کنید. و تا یادگرفتن کامل این مهارت در کنار کودکتان باشید.
این انتظار دور از منطق است که از کودکی که در مهارت برنامهریزی ضعیف است، انتظار اجرای کامل آن را داشته باشیم. ما بهعنوان والدین یا پرستار یا مراقب باید در کنار او باشیم و او را تشویق به اجرای برنامهها کنیم و او را با لذت انجام فعالیتهای متفاوت در طول روز مواجه کنیم. برنامهریزی برای کودکان باید متنوع باشد و خلاقیت ما در این زمینه هم کمککننده است. از آنجا که کودکان در ایدهپردازی مهارت ضعیفی دارند، شما میتوانید به او ایده داده و کمک کنید تا برنامه یکنواختی نداشته باشد تا اجرای آن در آینده برایش حوصلهسربر نباشد. اگر شما در مسیر برنامهریزی با مشکل مواجه شدید، حتما به یک متخصص روانشناسی کودک مراجعه کنید.
پس یادمان باشد، جداسازی کامل کودکان از فضای مجازی امری غیرمنطقی و امکانناپذیر است؛ اما ما میتوانیم آن را با برنامهریزی و اجرای ایدهها و برنامهها برای چند ساعتی از دنیای مجازی خارج و به دنیای کودکانه و واقعی خودش دعوت کنیم.