وضعیت امروز کشورمان را باید شناخت و به ریشههای مسائل آن توجه کرد، جالب اینجاست که آحاد مردم کشورمان ، بویژه گروههای مرجع مستقل ، با تمام وجود، مسائل و مشکلات را در عرصههای مختلف میفهمند و نسبت به علل و چگونگی آن نیز واقفند و بعضا اعلام هم میکنند ولی متاسفانه بخش قابل توجهی از این واقعیتها دیده نمیشود و بدیهی است که با چنین نگرشی این مسائل کاهش پیدا نمیکند.
به نمونههایی از آنها اشاره میشود :
۱ – از روز اول آغاز به کار دولت، کارشناسان خواهان سرافرازی وطن ، به صراحت و با صمیمیت اعلام کردند که تعداد قابل توجهی تیم اقتصادی دولت به جهت نگرش جناحی و کم تجربه بودن ، توان گره گشایی از مشکلات اقتصادی کشور در ابعاد مختلف و به ویژه در رابطه با سفره مردم را ندارند.
۲ -سیاستهای پولی و بانکی دولت و بیتوجهی به نظرات متخصصین دلسوخته به صورت بیسابقهای در همان نخستین سال استقرار دولت، موجب کاهش شدید ارزش پول ملی شد که در هیچ کدام از دولتهای سابق به خصوص در دوره اول آنها سابقه نداشت در همین راستا سیاستهای مالیاتی که قرار بود بسترساز عدالت و پیشگیری از رانت و فرارهای مالیاتی باشد عرصه را برای کسبه خرد تنگتر کرد.
۳ – سیاستهای مربوط به روابط بین الملل و کم تجربگی کارگروه مرتبط ، یکی از زمینههایی بود که زمینه را برای استیلای شرق فراهم ساخت که مصادیق آن را در مواضع دولت روسیه در موضوع جنگ هشت ساله ، برجام ، منافع ملی کشورمان در موضوع دریای خزر و ماجرای جزایر سه گانه به وضوح میبینیم در حالی که یکی از شعارهای اصلی انقلاب ، سیاست «نه شرقی- نه غربی» یعنی تعادل در روابط بینالملل آن هم در راستای حراست از منافع ملی و تمامیت ارضی کشورمان بود .
۴ – تلقی ما دانشگاهیان از انتخاب یکی از نخبگان کشور به عنوان وزیر علوم این بود که فضای علمی کشور از انواع آلودگیها، پاک شد و حرمت دانشگاه حفظ شود ، تضارب اندیشه ها و نقدهای علم محقق شود ، استقلال علمی و مدیریتی دانشگاهها عملیاتی گردد ، بساط سرقت علمی و مدرک فروشی ، پایان نامه و رساله نویسی جمع شود. ۵ – قرار بر این بود که در راستای عملیاتی شدن برنامه ششم توسعه ، آسیبهای اجتماعی با تاکید بر طلاق ، اعتیاد ، حاشیه نشینی ، کودکان کار و خیابان و… کاهش پیدا کند و در راستای سیاست جدید جمعیتی ابلاغی از سوی رهبری، تشکیل خانواده و فرزندآوری افزایش پیدا کند ، صرف نظر از آمارهای غیر رسمی ، داده های منتشره از سوی نهادها و سازمانهای ذیربط نیز وضعیت مناسبی را از این حوزه ترسیم نمیکنند. جناب آقای رئیسی! به عنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ دانشگاهیان کشور و در راستای عمل به تکالیف حرفهای خود از جنابعالی در آستانه آغاز سومین سال حکمرانیتان ملتمسانه تقاضا دارم واقعیتهای تلخ جامعه را ببینید و بپذیرید و در ترکیب تیمها و کارگروههای اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی وسیاسی خودتان تجدید نظر کنید ، باور کنید که انسانهای مجرب و فرهیخته بسیاری در کشور وجود دارند که ممکن است با شما هم جناح نباشند ولی قلبشان برای وطن و مردمان خوبش میتپد و حاضرند برای نجات کشور از انواع مصائب ، وارد عرصه خدمت شوند.
آقای رئیس جمهور! لطفاً در خلوت خویش به
شعارهای انتخاباتی دو سال قبل برگردید و با مرور بر آنها ، منصفانه قضاوت
کنید که چند درصد، در واقعیت جامعه و زندگی مردم عملیاتی شده است ، شما در
آغاز راه ، پایبندی خودتان را به اصول ۱۲ اعلام کردید که خودتان آنها را
تنظیم کرده بودید از جمله آنها: شفاف سازی و مبارزه با فساد ، توجه ویژه به
مدیریت تعارض منافع ، نهادینه کردن فساد ستیزی، رشد فرهنگ پاسخگویی و
مسئولیت پذیری ، شایسته گزینی و انتصاب مدیران کارآمد ، کوتاه کردن فاصله
بین تولید کننده و مصرف کننده واقعی ، رفع امتیازات رانتی ، حمایت از ثروت
آفرینان و فعالان اقتصادی سالم ، خط قرمز بودن سفره مردم ، نظارت موثر و
کارآمد و برخورد قاطع دقیق و موثر با مفسدین و … به نظر شما چند درصد از
آنها عملیاتی شدهاند؟ دکتر محمد زاهدی اصل / آرمان امروز