آنچه در متن حكم به عنوان استدلال تشخيص يك بيماري به نام شخصيت ضداجتماعي بيان شده، متناسب، منطقي و قانعكننده نيست
شفا آنلاین>سلامت>آنچه در متن حكم به عنوان استدلال تشخيص يك بيماري به نام شخصيت ضداجتماعي بيان شده، متناسب، منطقي و قانعكننده نيست
به گزارش شفا آنلاین:اعتراضها به احكام قضايي بازيگران كشف حجاب بالا گرفت. بعد از حسن آقاخاني يكي از وكلاي پرونده آزاده صمدي با تاكيد بر اينكه «اين راي نبايد رسانهاي ميشد» گفت: متاسفانه قاضي محترم در راي خود بيانيه عقيدتي منتشر نموده است. درحالي كه مطابق قانون قاضي مكلف است در زمان صدور دادنامه موارد قانوني را مورد ملاحظه قرار دهد و مديرعامل خانه سينما كه در گفتوگو با «اعتماد» آنلاين به كنايه گفت: ما بيماريم و آقاي قاضي سالم! اين حكم اصلا حكم قضايي نيست، انگار كه نقشهاي در راه است، دستهايي در كار است كه نميخواهد آرامش به سينما برگردد، حالا انجمن علمي سلامت روان كشور از محكوميت بازيگران زن براي مراجعه به روانشناس به دليل بيحجابي انتقاد كردند.
به گزارش سينما اعتماد در بخشي از نامه اين 4 انجمن علمي سلامت و روان به رييس قوه قضاييه آمده است:
با توجه به ارتباط موضوع با رشتههاي روانپزشكي و روانشناسي موارد زير به استحضار ميرسد: 1- آنچه در متن حكم به عنوان استدلال تشخيص يك بيماري به نام شخصيت ضداجتماعي بيان شده، متناسب، منطقي و قانعكننده نيست. همچنين عنوان تشخيصي «بيماري روحي و شخصيت ضدخانواده» عنواني غيرعلمي و غريب و به كارگيري آن براي اهل فن ناباورانه است.
۲- تشخيص اختلالات رواني در صلاحيت روانپزشك است نه قاضي؛ همانگونه كه تشخيص ساير بيماريها در صلاحيت
پزشكان است نه قضات.
۳- ارجاع افراد به مراكز روانشناسي و مشاوره جهت اعمال تغيير در سبك زندگي و انتخابهاي فردي آنها متعارض با اصل خودمختاري به عنوان يكي از اصول اخلاقي اين حرفه است.
۴- از برچسب زدن به رفتارهاي افراد با عناوين تشخيصي روانپزشكي بايد پرهيز نمود. چنين برخوردي هم از جهت گسترش و برجستهسازي «انگ بيماريهاي روان» در ذهنيت افراد جامعه نتيجهاي ناخوشايند خواهد داشت و هم به تشديد خودداري مردم نيازمند درمان از پيگيري درمان ضروري خود دامن خواهد زد و بر موانع اجتماعي دسترسي به خدمات سلامت روان خواهد افزود.
۵- سوءاستفاده از روانپزشكي/ روانشناسي تاريخي طولاني و تأسفبار دارد. برچسب زدن بر بردههاي نافرمان با تشخيص روانپزشكي در ايالاتمتحده امريكا و حبس طويلالمدت مخالفان كمونيسم در بيمارستانهاي رواني شوروي تنها دو نمونه از موارد سوءاستفاده از روانپزشكي/ روانشناسي در تاريخ بشر است. بهكارگيري تشخيص روانپزشكي براي تنبيه افراد، صورتي از چنين سوءاستفادهاي است و پيامدهاي جبرانناپذيري چه از جنبه نقض كرامت انسانهاي هدف تحقير، چه از زاويه آسيب ديدن جايگاه اجتماعي افراد كثير مبتلا به مشكلات سلامت روان در جامعه، چه از نظر دشوارتر شدن ارايه خدمات سلامت روان به نيازمندان و چه از بابت خدشهدار شدن وجهه روانپزشكي و روانشناسي كشور در جهان به دنبال دارد.
انجمنهاي علمي زير از جنابعالي تقاضا دارند براي اصلاح تبعات فردي و عمومي چنين احكامي دستور مقتضي صادر فرماييد. اميد است با پيگيري و تلاش شما حساسيت در قبال سوءاستفاده از روانپزشكي/ روانشناسي در بدنه قوه محترم قضاييه نهادينه و بركات آن نصيب جامعه و كشور شود. اين انجمنها مانند هميشه آمادهاند در مسير رشد و تعالي همه نظامات مرتبط با سلامت روان عمومي و از جمله حقوق مردم در ارتباط با بيماريهاي روانپزشكي، وظيفه مشورتي و كارشناسي خود را ايفا نمايند.
بازيگران تحت فشار هستند
همچنين پژمان بازغي رييس انجمن بازيگران سينماي ايران گفت: اين روزها خيلي فشار روي بچههاي ما هست، چند حكم صادر شده كه اين حكمها حتي حداقل حقوق شهروندي اعضاي خانه سينما را از آنها گرفته است.
به عنوان رييس انجمن دارم ميجنگم با اين قضيه كه بتوانيم آن را تلطيف كنيم تا بتوانم بگويم هنرمند آيينه جامعه است كه اگر روح هنرمند به درد بيايد، طبيعتا بخشي از گوشه جامعه را به نمايش ميگذارد.
اميدوارم با اتحاد و همدلي اين روزها بگذرد، اميدوارم شما حمايتتان را از ما قطع نكنيد، چشم اميدمان به مردم است. ما هنرمند نيستيم اگر مردم ما را تماشا نكنند.اعتماد