«شغل هست ولی شاغل نیست». شنیدن این جمله خبری در لحظه نخست خوشحالکننده است اما با کمی تأمل و دیدن اطرافیان بیکارمان مردد میشویم که آیا این آمار میتواند کذب باشد یا نه؟
شفا آنلاین>سلامت>بررسی اظهارات رئیس گروه اقتصادی دفتر رهبری درباره 200هزار فرصت شغلی در تهران: «شغل هست ولی شاغل نیست». شنیدن این جمله خبری در لحظه نخست خوشحالکننده است اما با کمی تأمل و دیدن اطرافیان بیکارمان مردد میشویم که آیا این آمار میتواند کذب باشد یا نه؟ بررسیها نشان میدهد آمار ارائهشده توسط رئیس گروه اقتصادی دفتر رهبری مبنی بر حضور 200هزار فرصت شغلی و نبود شاغل توسط کمیسیون اقتصادی مجمع تشخیص مصلحت نظام تهیه شده است و حتی یک منبع آگاه در وزارت کار اعلام کرد:«این آمار مورد تایید دولت نیست.»
به گزارش شفا آنلاین:اگرچه برخی از کارشناسان حوزه کار بر صحت آن تاکید دارند زیرا فرصتهای شغلی اعلامشده در مورد مشاغل ساده و بدون تخصص است. این در حالی است که براساس اظهارنظر رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در چهار دهه اخیر شاهد رشد 50 برابری آموزش عالی نسبت به قبل از انقلاب هستیم. براساس اطلاعات موجود میتوان به این تحلیل رسید که
مشاغل موجود با بدنه نیروی انسانی بیکار کنونی مرتبط نیست.
در این باره لازم است به یک آمار مهم توجه کرد. طبق گزارش مرکز آمار از شاخصهای نیروی کار در بهار امسال نرخ بیکاری کل کشور یک درصد کاهش یافته و به 2/8 درصد رسیده است. در حال حاضر ۲ میلیون و ۳۴۸ هزار و ۹۵۷ نفر بیکار در کشور داریم که بررسی سهم «جمعیت بیکار تحصیلکرده از مجموع جمعیت بیکار کشور» حاکی از آن است که ۴۰ درصد بیکاران کشور، در گروه فارغالتحصیلان آموزش عالی قرار دارند. با توجه به این آمارها سوال اساسی که در میان کارشناسان و عموم جامعه مطرح میشود این است که آیا آسیبهای ناشی از بیکاری یک فرد تحصیلکرده با فردی غیرمتخصص یکسان است؟ این اعتقاد وجود دارد که بیکاری قشر تحصیلکرده به مراتب تهدیدها و آسیبهای بزرگتری را به کشور تحمیل کرده و میکند. در این میان هرچند برخی آسیبها در هر دو گروه یکسان است، اما تحصیلکردههای بیکار آسیبهای بیشتری را متحمل میشوند و از سوی دیگر آسیبهای بیشتری را هم به جامعه تحمیل میکنند. از دید کارشناسان علت اصلی این است که یک فرد بیکار اگر تحصیلات لازم را نداشته و از تخصص کافی برخوردار نباشد، بیشتر خود را مقصر میداند، اما افراد تحصیلکرده، مقصر اصلی را مسئولان و دستگاههای حاکم میدانند. حال در این شرایط سخن از مشاغل ایجاد شده، آن هم به تعداد200هزار شغل؛ سخنی که سال گذشته نیز توسط رئیس گروه اقتصادی دفتر رهبری عنوان شده بود که در تهران اکنون وزارت صمت ۲۰۰ هزار فرصت شغلی در سطح شهر و شهرکهای صنعتی شناسایی کرده است که نیرو برای آن نیست. برعکس در شهرستانها کمبود فرصت شغلی داریم. ما باید بیکاری را به صورت «بیکار ثبتی» در دستور کار قرار دهیم و اخذ آمار بیکاری روشی چندان دقیق نخواهد بود. سوال جدی اینجاست که چرا با وجود افزایش دانش و تخصصص لازم در چهار دهه گذشته برای اشتغال این تعداد نیرو، زیرساختهای لازم طراحی نشده است؟ به تازگی علی آقامحمدی، رئیس گروه اقتصادی دفتر رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در اظهاراتی که به شکل گستردهای در فضای مجازی بازنشر شده، گفته است: «به وضوح مشخص است که شغل هست ولی شاغل نیست، بهعنوان مثال برای ۲۰۰ هزار فرصت شغلی در تهران نیروی کار مناسب نداریم. ما سامانه ایجاد کردیم اما نیروی انسانی مناسب آن نیست. این بحران را نمیتوان حل کرد. شاید با تغییر تکنولوژی نیروی انسانی موجود نیز با مشکل مواجه شود، بنابراین باید مدام نیروی انسانی آموزش داده شود.» او با اشاره به اینکه باید به دنبال طرحی باشیم تا به سمت رشتههایی که درآمد خوبی دارد، برویم، اعلام کرد:«40 سال است به دنبال رفع فقر هستیم. برای همین در محلات به دنبال آن بودیم که چگونه میتوانیم فقر را ریشهکن کنیم. درآمدها بارها افزایش یافت و حتی تحول در پرداخت را انجام دادیم اما اتفاقی نیفتاد و فقر رفع نشد. باید درآمدِ زمانی، بهشدت تغییر یابد. در حال حاضر نیروی کار ثانیهای 10هزار تومان دستمزد حداقلی میگیرد. در بررسی به این نتیجه رسیدیم اگر دستمزدها افزایش یابد هم ممکن است.»
اگر کار است چرا آمار مهاجرت رشد یافته است؟
امیرمحمود حریرچی، جامعهشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره ادعای مطرحشده مبنی بر وجود 200هزار فرصت شغلی، گفت: «بیان چنین مسائلی به سابقه عملکردی برمیگردد و اینکه آیا این حرفهایی که زده میشود، گفتاردرمانی است یا خیر؟ من میگویم گفتاردرمانی است دلیلش هم این است که تا الان غیر از این نوع حرفها، چیزی نگفتهاند. مگر قرار نبود دوماهه فقر ریشهکن شود؟ این نوع حرفها بیشتر حالت دستوری بوده و هیچوقت عملیاتی نشده است، زیرا زمینهای برای آن وجود ندارد.» او ادامه داد: «وقتی قرار است یک دولت یا حاکمیتی را قضاوت کنیم، باید عملکردش را در نظر بگیریم و با بررسی عملکرد، ببینیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده است. اینکه یک عده با دکتری جعلی و تقلب در کنکور در مسند نشستهاند اما عدهای بهصورت واقعی مدرک گرفتهاند اما جایی کار میکنند که هیچ نوع تامین شغلی ندارند، موضوع اصلی است. حرف من این است که اول باید یک کاری را انجام دهند و بعد درباره آن حرف بزنند اما در واقعیت هیچوقت این موضوع را ما نمیبینیم. چه کسی را قصد دارند فریب دهند؟ اطرافمان را که میبینیم. این حرفها نشاندهنده این است که خیلی با مردم فاصله دارند و اطرافشان را نمیبینند. اگر اشتغال باشد چرا ما باید هر سال اینقدر شاهد مهاجرت، حتی نیروی کار عادی باشیم؟ البته تعداد نیروی کار متخصص و فنی در شرایط کنونی بهصورت چشمگیری افزایش یافته است.» حریرچی در بخش دیگری در واکنش به مهیا بودن زیرساختها برای مهاجرت احتمالی از تهران به اطراف پایتخت گفت: «نکته اصلی در این موضوع تامین امنیت شغلی است. ما الان مهاجرتهای درونیمان هم زیاد شده است. سوال اینجاست وقتی یک آدم فنی را اخراج میکنید آیا جایگزین آن فرد فنی را در آن بخش دارند؟ با گفتن این حرف که ما فرصت شغلی داریم که نمیتوان جایگزین فرد فنی را پیدا کرد. نیروی کار وجود دارد اما آیا نیرویی که بیکار است، تخصص لازم را دارد که در آن شغل قرار بگیرد؟ این موضوع و بیان چنین عبارتهایی تبدیل به موضوعی برای تهدید افرادی شده که در آنجا مشغول به کار هستند که اگر اعتراض کنید، جای شما نیرو وجود دارد که جذب شود، درحالیکه در واقعیت، اینطور نیست.» او ادامه داد: «مشکل ما تامین اجتماعی فراگیر است که اگر وجود نداشته باشد، وضع بر همین منوال است. خیلی جاها که من شاهد بودم اینطور است که افراد دوره میببیند تا کار برایشان پیدا شود. در این فاصله تا کار پیدا شود، یک حقوقی را به آن فرد پرداخت میکنند. افرادی هم که قرار است جذب شوند، یک نوعی معافیت مالیاتی دریافت میکنند.» این استاد دانشگاه در پایان گفت: «من در فرانسه و انگلیس بودم و بررسی کردم، دیدم که اکثر جوانها ترجیح میدادند که زودتر به دورههای آموزشی بروند و جذب شوند، بعد از آن اگر احساس کردند نیاز بیشتری برای مهارتآموزی بیشتر دارند سر از دانشگاه در میآوردند. ولی ما برای جوانها کار نداشتهایم، درِ دانشگاه را باز کردیم و این وضعیت ایجاد شد که بالاترین تعداد فارغالتحصیل دانشگاهی را داریم. ما هدفمند نیستیم و دچار روزمرگی شدهایم، هرچند وقت هم یک چیزی را میگویند. امسال هم سال انتخابات است و این حرفها زیاد زده میشود.»
مشاغل مورد نیاز ایجاد نشده است
زهرا کریمی، کارشناس بازار کار با تایید 200هزار فرصت شغلی،گفت: «آمارهای ارائه شده کاملاً صحت دارد یعنی اینکه گفته میشود بازار کار ما خوب نیست و نیروی کار زیادی بیکارند در مورد مشاغل صدق نمیکند. در حال حاضر نیروی کار در مشاغل ساده و بدون مهارت بسیار کم است و حضور میلیونی کارگران افغانستانی درایران نشانگر این است که به نیروی کار ساده نیاز داریم و از حضور آنها استقبال میکنیم.» او با بیان اینکه در حال حاضر مردم نمیتوانند با این مشاغل ساده زندگی کنند زیرا امورات زندگی با حقوق این مشاغل نمیگذرد، افزود: «نیروی کار داخل کمتر به مشاغل ساده گرایش نشان میدهد البته در کنار عاملی که به آن اشاره کردم، عامل مهم این است که نیروی کار کنونی عمدتاً در خانوادههای تکفرزند یا دوفرزند بزرگ شدهاند که عمده آنها دارای تحصیلات عالی هستند؛ از این رو به مشاغل ساده علاقهای ندارند.»
این کارشناس بازار کار همچنین تصریح کرد: «در کنار افزایش مهارت و توسعه زیرساختهای تحصیلی، مشاغل مورد نیاز ایجاد نشده است اما آمارها مؤید این نکته است که شمار زیادی از فرصتهای شغلی در مشاغل ساده و بدون مهارت پر نمیشود. برای نمونه بسیاری از کارخانههای فعال در استان هرمزگان، نیروی متقاضی ندارد و گفته میشود 50 درصد ظرفیت موجود نیز تکمیل نمیشود زیرا این مشاغل با حداقل دستمزد هستند.»هممیهن