الحق مردم ایران زمین نجیب و قانع هستند.این نکته به کرات و در برهههای مختلف به اثبات رسیده است.
شفا آنلاین>سلامت> الحق مردم ایران زمین نجیب و قانع هستند.این نکته به کرات و در برهههای مختلف به اثبات رسیده است.
ضمن آنکه این مردم در کنار نجابت و قناعت، اهل منطق هم هستند. یعنی میخواهم عرض کنم شاید در کمتر جایی در این گیتی بتوان چنین مردمی را یافت. در این باب مثال فراوان است. انقلاب شکوهمند 1357 حاصل حق و منطق بود. مردم تشخیص دادند سخن و راه امام خمینی (ره) منشائی منطقی دارد و به همین دلیل نیز به پشتیبانی برخاستند و علیرغم هزینههای فراوان از مسیری که در آن گام برداشتند عقبنشینی نکردند.
این پیروی از حق و حقیقت در کوران حوادث مختلف اوائل انقلاب ادامه داشت. اگر
جامعه ایرانی منطقی نبود چه بسا در یکی از غائلههای آن زمان قافیه را می-باخت و آنچه نباید می شد. ولی مردم همواره گوش شان برای شنیدن سخن حق و منطقی باز بوده است.در زمان جنگ تحمیلی نیز این نجابت، قناعت و پیروی از منطق به حد اعلای خود رسید. مردم وقتی دیدند خاک و ناموسشان در خطر است به ندای رهبرشان و مسئولان مختلف لبیک گفتند و کم نگذاشتند. در حقیقت در آن برههها اعتماد عمودی جاری و ساری بود و مردم سخن مسئولان را مترادف با منافعشان میدانستند و برای به نتیجه رسیدن هزینه میدادند.کسانی که در آن ایام زندگی کردند و مثلا مسئولیت خانوادهای بر دوششان بوده میفهمند چقدر کمبود و نقصان اقتصادی و معیشتی بود ولی در عین حال صدای اعتراضی بلند نمیشد. زیرا میدانستند کشور در شرایط سخت جنگی قرار دارد و باید قناعت کرد و به مسئولان اعتماد نمود. چه کسی است که نداند اگر چنین نبود محال ممکن بود پوزه صدام به خاک مالیده شود.
در ادوار بعدی نیز چنین بود زیرا کشورمان از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون با شدت و ضعفهای مختلف درگیر تحریمهای سنگین اقتصادی بوده و همین امر رفاه مردم را تحتالشعاع خود قرار داده است. جامعه وقتی به صورت نسبی و ضمنی میزان رفاه خود را با مردم کشورهای همسایه نظیر ترکیه، امارات، عربستان و ... مقایسه میکند به این نتیجه میرسد که چگونه کشورمان از توسعه عقب افتاده و مردم آن کشورها درآمد سرانه بیشتر و رفاه مطلوبتری دارند. با این همه شدت اعتراضات در مقایسه با زمان انقلاب به اندازه کمبودهای کنونی نیست.
این مقدمه را ذکر کردم تا به عرض برسانم اینکه یک عضو محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام مردم کشورمان را با مردم چین مقایسه کرده و می گوید ایرانی ها انتظارات تورمی ایجاد می کنند زیرا بیش از دو وعده در روز غذا میخورند نهایت بیانصافی است. بنده در کمال احترام در حال قلمی کردن این وجیزه هستم و گرنه باید الفاظ دیگری برای این مسئول به کار ببرم زیرا در جملات این شخص ذرهای قدرشناسی و منطق دیده نمی شود.
حتی در همین شرایط هم که میزان اعتماد میان مردم و مسئولان به شدت کاسته شده، اگر سخن و موضعی منطقی از سوی اصحاب قدرت بیان شود، جامعه می-پذیرد و مشکلی با این قضیه ندارد، ولی مسئولان مختلف توقع نداشته باشند اینگونه حق و حقیقت را به مسلخ ببرند و سپس انتظار حمایت و پشتیبانی داشته باشند.
فریدون پهلوان / همدلی