کد خبر: ۳۲۷۸۹۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۵ - ۱۰ تير ۱۴۰۲ - 2023July 01
مطالعات نشان مي‌دهد يكي از علل ناآرامي‌هاي پاييز ۱۴۰۱، مساله كاهش اميد به آينده و شكل‌گيري نوعي ناامني رواني - كه هم مي‌تواند ناشي از توليدات جهت‌دار خبري منفي و ناامن‌كننده رواني و نيز اقدامات تنش‌زا توسط نهادهاي رسمي و بي‌سياست‌ها باشد - در طبقات مختلف اجتماعي بوده است
شفا آنلاین>سلامت> جاي بسي تاسف است كه تحولات و رخدادهاي پاييز ۱۴۰۱، گويي رنگ فراموشي گرفته و با وقوع پيوستن حوادثي در كشور، خيابان‌ها از صداها و نگراني‌هايي آكنده شده بود كه هزينه‌هاي سنگيني را تحميل كرد.

اين ناديده‌انگاري را من خطرناك مي‌دانم. با پيش گرفتن رويه بي‌اعتنايي و ناديده‌انگاري، هيچ‌يك از تبيين‌هاي اصلاح‌گرانه مبتني بر علت‌ها در سياست‌گذاري‌ها باز تابانده نمي‌شوند يا علت‌سازي‌‌هايي  تبيين مي‌شود كه هيچ كمكي به فهم اجتماعي پديده نخواهد كرد و نسبتي با علل سياسي، اجتماعي، معيشتي و فرهنگي مزمن‌شده در جامعه ندارد.

در مجموع در شرايطي كه آميخته‌اي از فشارهاي معيشتي، نااميدي، احساس ترس از امروز و فردا و فشارهاي رواني و فيزيكي بر شيوه و سبك زندگي افراد وارد مي‌شود و افقي براي گشايش هم به چشم نمي‌آيد، جامعه‌اي دلسرد، بي‌نشاط و ناشاد شكل مي‌گيرد.

مطالعات نشان مي‌دهد يكي از علل ناآرامي‌هاي پاييز ۱۴۰۱، مساله كاهش اميد به آينده و شكل‌گيري نوعي ناامني رواني - كه هم مي‌تواند ناشي از توليدات جهت‌دار خبري منفي و ناامن‌كننده رواني و نيز اقدامات تنش‌زا توسط نهادهاي رسمي و بي‌سياست‌ها باشد - در طبقات مختلف اجتماعي بوده است.

 افسردگي سياسي در قالب عدم مشاركت سياسي، افسردگي فرهنگي و اجتماعي در قالب رفتارهاي تعارض‌آميز، انزوا‌گرايانه و كنش‌هاي اعتراضي فرهنگي، قابل مشاهده مي‌شود. سيستم هوشمند براي ايجاد آرامش و خروج جامعه از ناآرامي‌هاي ذهني به سياست‌گذاري مناسب مي‌پردازد. در چنين شرايطي و زماني كه اقتصاد بحراني و تحريم‌زده قابليت پاسخگويي به مسائل متعدد جامعه را ندارد، روي آوردن به سياست‌هاي اجتماعي با ايجاد گشايش‌ها و ميدان دادن به تحركات اجتماعي و كاستن از تعارضات فرهنگي و اجراي سياست‌هاي ايجابي در دو حوزه اجتماعي و فرهنگي ضروري است.

اتفاقا در اين ميان نه تنها سياست‌گذاري‌هاي معطوف به شادي مشاهده نمي‌شود، بلكه حتي مشخص نيست با چه نگاه و سياستي هر روز شاهد اقدامات، اظهارات و برخي سياست‌گذاري‌ها هستيم كه هرجا روزنه‌اي در حوزه عمومي و خصوصي براي حركت اجتماعي و دستيابي جامعه به احساس كاميابي و شادي امكان مي‌يابد، به يك‌باره حركتي خلاف جهت، شكل گرفته و همچون ضربه‌اي به ذهنيت جامعه وارد مي‌شود. به نظر مي‌رسد كه نوعي «سياست عليه شادي» در جريان است.  هرچند نسل‌هاي مختلف شيوه ابراز وجود، كاميابي‌ و شادي‌هاي مختص به خود دارند، اما در نتيجه سياست‌هايي كه اعمال مي‌شود در مجموع كليت جامعه احساس شادي، درد، رنج در يك ايماژ و تصوير مشترك را مي‌توانند احساس كنند. امروزه مفهوم شادي آنچنان بسط و گسترش يافته است كه برخي نظريه‌پردازان با گذار از توسعه به مفهوم رشد، عدالت، آزادي و.... مفهوم توسعه به مثابه شادي را دريافته‌اند. تا به ‌آنجا كه ميزان توسعه‌يافتگي يك جامعه را با ميزان شاد بودن آن مرتبط مي‌دانند‌. در حقيقت شادي به عنوان يك معيار مهم براي جامعه رضايت‌مند و پويا مطرح مي‌شود. نتايج برخي سنجش‌ها، نشانگر آن است كه جامعه ايران، به لحاظ شادي، اميد و اعتماد در وضعيت نامناسب قرار دارد. مشخص نيست چه نگاه، سياست و تدبيري پشت اين مساله نهفته است كه هر كجا روزنه شادي‌اي براي مردم مي‌يابند عليه آن اقدام مي‌كنند، بنابراين اگر تعبير «سياست عليه شادي» به كار برده مي‌شود، بي‌جا نيست. انگار يك سياست نانوشته براي پيشگيري از جشن‌ها و شادي‌ها وجود دارد. نگاه كنيد حتي در مناسبت‌هاي مناسكي مثل اعياد مختلف همچون عيد قربان، فطر و....، گويي صدا و سيماي ما اساسا نسبت ذهني و توانايي براي بسط شادي را ندارد. با اين وصف در چنين شرايطي، اصلاحات عميق در حوزه‌هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي جامعه نياز بوده كه متاسفانه شاهد آن نيستيم. سياست‌گذاري هوشمند مي‌بايست راهبردهاي نشاط و شادي اجتماعي را در پيش گيرد. راهبردهايي همچون:
۱) ‌عدم مداخله در حوزه خصوصي و زندگي خصوصي جامعه؛ يكي از دلايل احساس ناامني بسط‌يافته در جامعه ايران امروز ترس از مداخلات در برنامه‌ها و زندگي شخصي افراد است.
۲) ‌گسترش امكان زيست جمعي افراد در فضاهاي بهبوديافته شهري و ايجاد امكان ارتباطات و مراودات اجتماعي؛ اما درست برخلاف اين سياست، شاهد انواع محدودسازي‌ها در فضاهاي عمومي هستيم.
۳) ‌سياست‌هايي در مقياس كوچك مبتني بر محله‌گرايي و امكان شكل‌گيري اجتماعات محلي و انواع سمن‌ها
۴) ‌عدم مقاومت در مقابل مناسبت‌ها، جشن‌هاي ملي و سنتي و تقويت هر نوع مناسبت و رويدادي كه مي‌تواند نوعي ايجاد نشاط، شادي و تحرك اجتماعي را در بر داشته باشد- متاسفانه با نوعي نگاه غير آشتي‌گرايانه در مقابل آيين‌ها و مناسك و مناسبت ملي مواجه هستيم در حالي كه هيچ زياني هم براي ارزش‌هاي بنيادين ديني ندارند -
۵) ‌كاهش مداخله دولت در حوزه‌هاي عمومي و خصوصي به نحوي كه حيات اجتماعي جامعه در فضايي با آزادي انديشه و با تعاملات اجتماعي ميان‌گروهي سامان يابد. مداخلات و دولتي كردن مناسك ديني و برنامه‌ريزي براي تغيير سبك زندگي شهروندان و ايجاد تعارض با آن، از جمله سياست‌هايي است كه تجديد نظر در آنها ضروري است.
۶) حفظ سرمايه‌هاي انساني؛ - برخي از انسان‌هاي برجسته به نوعي، تبديل به سرمايه انساني جامعه مي‌شوند- نويسندگان، فيلمسازان و ورزشكاران، شعرا، هنرمندان بزرگ و اساتيد پرطرفدار دانشگاه‌ها كه حضور آنها در جامعه و تعاملات بين آنها با گروه‌هايي از جامعه مي‌تواند پديدآورنده نوعي نشاط اجتماعي باشد - با اين وصف، شاهد تعارض‌هاي بيهوده‌اي كه با اينگونه افراد در جامعه در سال‌هاي اخير به وجود آمده، هستيم، مواجهيم. از استادي كه اخراج شده تا سينماگري كه محدود شده است. اين موارد، هر يك به اندازه خود ضربه‌اي هرچند ريز و كوچك به شادي اجتماعي وارد مي‌كند-
۷) ‌يكي از سياست‌هاي مهم دولت‌ها، مي‌تواند سياست‌گذاري براي توسعه نهادها، انجمن‌ها، شوراهاي صنفي، خيريه‌ها و سازمان‌هاي مردم‌نهاد و شبكه‌هاي اجتماعي باشد. هرچه افراد بيشتري در اين شبكه‌ها حضور يابند، منجر به تخليه رواني و احساس حمايت‌گيري و گسترش همكاري‌هاي بين فردي و ايجاد امنيت رواني بيشتر خواهد شد. افراد در اين وضعيت حركات پيش‌بيني‌پذيري داشته و نهادهاي غير دولتي مدني و شبكه‌ها نيز، به عنوان ميانجي بين نيازهاي اجتماعي عمل كنند. شواهدي از محدودسازي انجمن‌هاي علمي - حتي بزرگ‌ترين انجمن علوم اجتماعي ايران- اعمال گزينش براي حضور افراد در اين نهادها و شكل‌گيري gngoها و نهادهاي به ظاهر غير دولتي را مشاهده مي‌كنيم.  اين راهبردها و برنامه‌ها و به ويژه راهبرد اول (مبني بر عدم مداخله در زندگي خصوصي افراد) و بسياري از راهبردهاي ديگر كه قابل افزوده شدن است، در مجموع مي‌تواند به عنوان يك راهبرد كلان براي به دست آوردن ميزان قابل توجهي از آرامش در جامعه مدنظر قرار گيرد.علي ربيعي

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: