کد خبر: ۳۲۷۱۶۲
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۳ - ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - 2023June 18
مریم فرجی روز ۱۴ تیر از خانه پدر خود در سرپل ذهاب، واقع در استان کرمانشاه، به سمت تهران حرکت کرده و پس از آن اطلاعی از او در دست نیست.

شفا آنلاین>سلامت>پرونده مفقود شدن و قتل دختر کرمانشاهی در ناآرامی سال ۹۸ تهران و جنجالی که رسانه‌های معاند حول آن به پا کردند، ۳ روز بعد با تسلیم شدن قاتل به پلیس وارد مرحله‌ تازه‌ای شد.

به گزارش شفا آنلاین: رسیدگی به این پرونده که با سروصداهای زیادی در رسانه‌های بیرونی همراه بود از وقتی شروع شد که دختر جوانی در اوج ناآرامی ها به طرز مرموزی ناپدید شد. در حالی که رسانه‌های معاند سعی داشتند ناپدید شدن این دختر را به رخدادهای سیاسی ارتباط دهند اما طولی نکشید که مرد جوانی که نامزد این دختر بود خودش را به پلیس آگاهی معرفی کرد و مدعی شد که نامزدش را کشته است.

همین کافی بود تا راز ناپدید شدن مریم برای همه برملا شود و نقشه‌های شوم رسانه‌های غربی که سعی داشتند از این ماجرا به نفع اهداف پلید سیاسی خود سوءاستفاده کنند خیلی زود برهمگان مشخص شد.

پسر جوان پس از اعتراف به این جنایت هولناک در برابر میز محاکمه در دادگاه کیفری استان البرز قرار گرفت. 

بازداشت مریم فرجی قبل از قتل

مریم فرجی، ۳۳ ساله، دانشجوی ارشد مدیریت بین‌الملل و مدیر مالی یک شرکت در شهریار استان تهران بود که در ۱۲ دی ماه سال ۹۶ در جریان اغتشاشات بازداشت و به مدت ۱۰ روز زندانی بود. او که با قرار وثیقه بیرون از زندان به سر می‌برد، به ۳ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود.

آقاسی، وکیل مریم گفته بود که مریم فرجی روز ۱۴ تیر از خانه پدر خود در سرپل ذهاب، واقع در استان کرمانشاه، به سمت تهران حرکت کرده و پس از آن اطلاعی از او در دست نیست.

ردیابی‌های پلیسی

در حالی که چند روزی از ناپدید شدن مریم گذشته بود، پلیس در ردیابی آخرین تماس‌های وی دریافت که با فردی به ‌نام مجید در ارتباط بوده است.همزمان با این موضوع بود که مجید ۲۹ ساله که نامزد مریم بود خودش را به اداره پلیس معرفی کرد و سرانجام به قتل اعتراف کرد.

نامزد مریم فرجی چه کسی بود؟

نامزد مریم که در بنگاه املاک در فردیس کار می‌کرد، پس از افشای راز جنایت درباره انگیزه‌اش از قتل گفت: ۷ سال قبل با مریم آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم اما او ناگهان رفتارش تغییر کرد و گفت که از ازدواج با من پشیمان شده است. روز حادثه با هم قرار گذاشتیم تا صحبت کنیم. او ادعا کرد یکی از استادان دانشگاه از او خواستگاری کرده و قصد دارد با وی ازدواج کند.

وی ادامه داد: با شنیدن این حرف، کنترل خود را از دست دادم و خفه‌اش کردم و بعد از قتل جسدش را در باغ دفن کردم و در ادامه ماشین او را به تهران برده و رها کردم.

در دادگاه چه گذشت؟

پس از اعتراف به جنایت، کیفرخواست وی به اتهام قتل عمد صادر شد و این مرد جوان از زندان به شعبه یکم دادگاه کیفری یک استان البرز انتقال یافت و پای میز محاکمه ایستاد. رسیدگی به این پرونده با حضور قاضی قیومی و قاضی رنجبردرشعبه یکم دادگاه کیفری انجام شد.

سرانجام پرونده مفقود شدن و قتل یک دختر در ناآرامی‌های تهران | مریم به قید وثیقه از زندان آزاد شده بود | قاتل از قصاص رهایی یافت؟

در آغاز جلسه پدر و مادر سالخورده مریم با طرح شکایت از قضات دادگاه خواستار قصاص متهم شدند.

سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: من مریم را عاشقانه دوست داشتم و نمی‌خواستم او را بکشم. من ومریم از سال ۹۳ رسماً نامزد کردیم و قرار ازدواج با هم گذاشتیم. من کارگر ساده بودم اما هر آنچه که درمی آوردم خرج مریم می‌کردم چون می‌خواستم با او زندگی کنم. اما متوجه شدم او با مرد غریبه‌ای در ارتباط است، ناراحت شدم و از او پرسیدم این مرد کیست؟

وی افزود: او گفت استاد دانشگاهش است و به خاطر پرونده‌ای که داشته به او کمک می‌کند. ولی هر روز که می‌گذشت رفتار مریم بیشتر تغییر می‌کرد و با من سرد شده بود تا اینکه یک روز پیامک داد و گفت که نمی‌خواهد با من ازدواج کند.

متهم گفت: چند روز بعد قرار بود باهم صحبت کنیم، او را به باغی که تازه خریده بودم بردم با ماشین خودش آمد التماسش کردم که با من بماند اما او گفت می‌خواهد با استاد دانشگاهش ازدواج کند. این را که شنیدم خونم به جوش آمد و با روسری که روی سرش بود او را خفه کردم.

قاضی هدایت رنجبر رئیس دادگاه در مقام تفهیم اتهام از متهم پرسید: آیا اتهامت را قبول داری و متهم پاسخ داد: بله من قبول دارم که مرتکب قتل شدم. اما تقاضای عفو و بخشش دارم از پدر و مادر مریم می‌خواهم به جوانی‌ام رحم کنند، من ناخواسته مرتکب قتل شدم، باور کنید من مریم را دوست داشتم نمی‌خواستم او را از دست بدهم.

سرانجام پرونده مفقود شدن و قتل یک دختر در ناآرامی‌های تهران | مریم به قید وثیقه از زندان آزاد شده بود | قاتل از قصاص رهایی یافت؟

سپس در حالی که اشک می‌ریخت به پای پدر مریم افتاد و از اوطلب عفو و بخشش کرد.

اما مادر مریم گفت: من داغدار دخترم هستم و هرگز نمی‌توانم قاتل جگر گوشه‌ام را ببخشم.

سپس قاضی از اولیای دم پرسید آیا توانایی پرداخت تفاضل دیه را دارید که آنها سکوت کردند.

پس از ختم جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند وبراساس ادله موجود درپرونده و درخواست اولیای دم متهم را به خاطر قتل عمد به قصاص نفس محکوم کردند.

حکم این پرونده پس از مدتی از سوی دادرسان دیوان عالی مهر تأیید خورد و حالا پس از ارجاع به شعبه پرونده‌های خاص اجرای احکام دادگستری البرز متهم در یک قدمی اجرای حکم مرگ قرار دارد.

دراین مدت که متهم در زندان بوده پس از شرکت‌ در کلاس‌های فرهنگی و عضویت در دارالقرآن متنبه شده و تقاضای عفو و بخشش از خانواده مقتول دارد.

تیم صلح وسازش دادگستری البرز با تلاش‌های مکرر سرانجام اولیای دم را راضی کردند که به شرط دریافت ۲ میلیارد تومان از حق قصاص خود گذشت کنند.

تاکنون یک میلیارد و ۶۸۰ میلیون تومان از دیه درخواستی اولیای دم جمع‌آوری شده و تنها ۳۲۰ میلیون تومان مانده تا این جوان متنبه از قصاص نجات یابد. او از مردم درخواست کرد به خاطر جوانی‌اش به او کمک کنند.

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: