بهطور کلی قتل در ایران را میتوان از چند جهت دستهبندی کرد. طی نزاعهای خیابانی و درگیریهایی که در سطح شهر صورت میگیرد میتوان شاهد قتلهای آنی و لحظهای که بدون تصمیمگیری قبلی هستند، بود.
شفا آنلاین>سلامت> «در ۴۴ روز گذشته بهطور میانگین روزی ۱۲ نفر به قتل رسیدهاند!» این آماری است که رییس پلیس آگاهی فراجا اخیرا در خصوص افزایش یک درصدی قتلها در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ گزارش داده است.
به گزارش شفا آنلاین:خشونت پنهان ناشی از مشکلات متعدد در جامعه، به شکلهای گوناگون خود را نمایان میکند و باعث افزایش سالانه جنایات در جامعه میشود. به گفته سرتیپ قنبری «اکثر قتلهایی که در کشور رخ میدهد مربوط به نزاع و درگیری و برخی دیگر هم خانوادگی هستند. در درگیریهای به وجود آمده در یک خانواده، فردی چند تن از اعضای خانواده را به قتل رسانده و این موضوع به صورت آنی و همان لحظه بوده و برنامهریزی قبلی برای ارتکاب به قتل در این خانوادهها صورت نگرفته است.»
بهطور کلی قتل در ایران را میتوان از چند جهت دستهبندی کرد. طی نزاعهای خیابانی و درگیریهایی که در سطح شهر صورت میگیرد میتوان شاهد قتلهای آنی و لحظهای که بدون تصمیمگیری قبلی هستند، بود.
شاید در تعداد قابلتوجهی از پروندههای نزاع، آسیبها سطحی باشند، اما گاهی ناخواسته و شاید اتفاقی ضربات واردشده به طرف مقابل، تبعاتی را به بار میآورد که جبران خسارتهای آن اغلب غیرممکن است. مواردی وجود دارد که نشان میدهد چگونه یک درگیری لفظی ساده میتواند به زد و خورد کشیده و منجر به صدمات جدی برای افراد طرف درگیری شود. نزاع و درگیریهای خیابانی و خانوادگی، بخش چشمگیری از ارجاعات روزانه واحدهای معاینات بالینی مراکز پزشکی قانونی سراسر کشور را به خود اختصاص میدهند. طبق آمارهای سازمان پزشکی قانونی، بیش از ۳۰ درصد از کل ارجاعات این بخش مربوط به آسیبدیدگان نزاعها است که رقم قابلتوجهی محسوب میشود. دسته بعدی را میتوان به قتلهایی که میان افراد غریبه یا اعضای یک خانواده برای مسائل مالی رخ میدهد، تخصیص داد. گاهی اختلافات مالی و پولی و گاه اختلاف بر سر ارث و میراث، افراد را وادار به ارتکاب جرم و جنایت میکند و این دست از جنایات در کشور کم نیست. همینطور دسته دیگری از قتلها در کشور به وقوع میپیوندد که میتوان به آنها برچسب قتل ناموسی زد. مناطق کمبرخوردار کشور که بافت قبیلهای و عشیرهای دارند، در زمینه قتلهای ناموسی رتبههای بالاتری را به خود اختصاص دادهاند. در سالهای اخیر با اخبار متعددی مبنی بر به قتل رسیدن دختران به دست پدران یا همسرانشان مواجه بودهایم. از رومینا تا مبینا از فاطمه تا شکیبا و… که در اکثر این پروندهها میتوان حضور پدر یا همسر را در به وقوع پیوستن قتل دید. حدود ۲۰ درصد از تمام قتلها و ۵۰ درصد از قتلهای خانوادگی در ایران را قتلهای ناموسی تشکیل میدهند.
افزایش قتل در سایه مشکلات اقتصادی
دکتر «علیرضا شریفییزدی» جامعهشناس و روانشناس اجتماعی با بررسی عوامل تاثیرگذار در افزایش قتل نسبت به سال گذشته در کشور گفت: اگر بخواهیم به صورت کلان و از زوایای مختلف به بررسی این موضوع بپردازیم اولین مسالهای که با آن مواجه میشویم مشکلات درون جامعه در حوزههای مختلف است. حوزههایی همچون اقتصاد، فرهنگ، روانشناسی و غیره که متاسفانه طی ده سال اخیر از شرایط خوبی برخوردار نیستند و این شرایط نه تنها بهتر نشده، بلکه روزبهروز بدتر شده است. طبیعتا افزایش خشونت در ابعاد مختلف چهره خود را نشان میدهد و در روابط افراد با یکدیگر تاثیر میگذارد. این موضوع با مشاهدهای ساده در سطح جامعه قابل رویت است.
وی افزود: مشکلات اقتصادی یکی از مهمترین و اصلیترین عوامل برای تاثیرگذاری در زندگی مردم و به دنبال آن اختلال در روابط بین افراد همچون روابط میان زن و شوهر، والد و فرزند و… است. همین موضوع ارتکاب به جرم را افزایش میدهد. هنگامی که روزانه مشکلات اقتصادی سایه خود را بر زندگی مردم گسترش میدهد مسلما شاهد رشد درگیریها و دعواهای خیابانی و خانوادگی هستیم، چراکه این مشکلات تنشها و استرس مردم را در طول روز افزایش میدهد و مردم برای تخلیه انرژی منفی ناشی از بار سنگین اقتصادی به دعوا و درگیری روی میآورند.
این روانشناس اجتماعی اظهار کرد: خشونت و عصبانیت بیش از اندازه، رفتارهای تکانشی غیرقابل کنترلی را بهوجود میآورند که در برخی مواقع منجر به قتل و جنایات گسترده میشود.
او ادامه داد: یکی دیگر از عوامل مهم در به وقوع پیوستن قتل و جنایات، نحوه برخورد نامناسب مسوولان با قتلهای خانوادگی یا ناموسی است. همانطور که در خبرهای چند وقت اخیر هم زیاد شنیدیم، دخترانی در مناطق مختلف کشور به دست پدر یا همسر خود به بدترین شکل ممکن به قتل رسیدهاند. در مناطق کمبرخوردار، برخورد ایدئولوژیک و سنتی خانوادهها و همینطور برخورد منفعلانه با قتلهای ناموسی باعث جریتر شدن افراد در انجام کارهای تکانشی و در ادامه فجیعتر شدن قتلهای مختلف از جمله قتلهای ناموسی میشود.
ارتکاب به قتل یک امر اجتماعی است، اما متاسفانه امری فردی تلقی میشود. به این معنا که اگر اولیایدم رضایت دهند مجازات فرد مجرم به چند سال حبس تقلیل مییابد و پس از آن فرد مجرم آزادشده و زندگی روزمره خود را از سر میگیرد.
شریفییزدی در پایان به گسترش جرم و جنایت در طبقات مختلف جامعه اشاره کرد و گفت: در چندین سال گذشته شاید این دست از اتفاقات فقط متوجه طبقه ضعیف و پایین جامعه بود اما در سالهای اخیر باوجود مشکلات اقتصادی عظیم در کشور این نوع از جرایم بین سهلایه (ضعیف، متوسط، مرفه) جامعه تقسیم شده و بیش از پیش به طبقه متوسط سرایت کرده است. دولت برای جلوگیری از درگیریهایی که منجر به مرگ فردی دیگر میشود و اغلب رنگوبوی مشکلات مالی دارد، باید دست به اصلاح سیستم اقتصادی که بر پایه واقعیت باشد، بزند. همینطور مسوولان باید در پی فراهم کردن بستری باشند تا اقتصاد کشور به سمتوسویی حرکت کند تا بتوان آن را از این ورطه ناجور بحران اقتصادی بیرون کشید.
فقر فرهنگی جنایتآفرین است
«طیبه حاجیمحمدیزدی» کارشناس ارشد روانشناسی و خانواده در خصوص افزایش قتل در یک سال گذشته گفت: بزهکاریها و جنایات از یک ناآرامی و اغتشاش فکری نشأت میگیرند. دغدغههای متعدد مانند مشکلات اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی که نقش مهمی در امور زندگی دارند، عوامل موثری در به وقوع پیوستن این دست از مشکلات هستند. در چند سال اخیر، کشور ما مسائل متعددی را پشت سر گذاشته و این مسائل موجب تشویشخاطر برای همه مردم در هر سن و طبقه اجتماعی شده است. بخش مهمی از این مسائل تاثیرگذار را فقر طبقاتی، تورم، مشکلات کسبوکار و… شامل میشوند که باوجود هر یک از این مسائل در زندگی مردم جامعه، به مرور افراد عصبیتر و پرخاشگرتر میشوند. وی افزود: تداوم این مشکلات در زندگی افراد، آنها را دچار فشارهای روحی و عصبی میکند. این حالت شرایط متزلزلی را برای فرد به وجود میآورد که آستانه تحملش را پایین میآورد، حوزه تشخیص و تجزیه و تحلیل او را مختل میکند و موجب میشود تا در شرایط فشار و عصبانیت، در شرایط تجاوز به حقوق فردی و حتی موقعیتهایی به ظاهر ساده و کوچک دست به رفتارهای غیرقابل کنترل بزند و با فرد مقابل درگیر و این درگیری منجر به قتل شود. حاجیمحمد یزدی با اشاره به تاثیر فقر فرهنگی بر افزایش جرم و جنایت بیان کرد: وقتی ناآگاهی افراد قویتر از سیستم آموزشی در جامعه شود و آموزش در سطوح ضعیفی باقی بماند، جامعه فقر فرهنگی را در آغوش میکشد. مادامی که اقدامات فرهنگی درستی در کشور انجام نشود و مسائل آموزشی همراه با خلل و کاستیهایی باشد، منجر به جهل افراد جامعه میشود. هنگامی که افراد با جهل مواجه میشوند، راههای انحرافی برای آنها نمایانشده و به انحراف کشیده میشوند. اکثر قتلهایی که اتفاق میافتند، از ناآگاهی و جهل نشأت میگیرند.
کارشناس ارشد روانشناسی در خصوص ارتکاب به جرم در سنین مختلف توضیح داد: شروع جرم و جنایت در سنین نوجوانی است. نوجوانانی که در سنین کودکی کمبودها و نارساییهای بیشتری را لمس کردهاند، در این سن برای پر کردن خلأها و نشان دادن خود دست به انجام کارهای هیجانی و پرخطر میزنند، اما به دلیل آنکه در بازه سنی ۲۰ تا ۴۰ سال، افراد با اجتماع و مردم جامعه در ارتباط بیشتری هستند و در برابر حوادث مختلفی قرار میگیرند، میتوان این بازه زمانی را، بازه افزایش جرم و جنایت در افراد دانست. با این حال اگر در جامعه آموزش صحیحی انجام گیرد و افراد قدرت برخورد صحیح را در مقابل مشکلات بیاموزند شاهد چنین نابسامانیهایی نخواهیم بود. وی در پایان با اهتمام به موضوع فرهنگ و آگاهسازی مردم و همینطور توجه به مسائل اقتصادی برای جلوگیری از جرم و جنایت در جامعه گفت: باید جامعه به سمتی حرکت کند که افراد چه از طریق اجتماع و چه از طریق خانواده، از سطوح اولیه آموزشی تا دوران تحصیلات تکمیلی دانشگاهی در جهت صحیح رفتار کردن آموزش ببینند. از طرفی هم نباید به اوضاع اقتصادی بیتوجه بود، چراکه تاثیر مستقیمی روی کسب و کار دارد و هنگامی که اوضاع اقتصادی ضامن کسب و درآمد مردم نباشد، آرامش و امنیت روان هم از میان برداشته میشود. در نتیجه شاهد رفتارهای هیجانی بیشتر که اثرات جبرانناپذیری را در بطن جامعه به جا میگذارد، هستیم.جهان صنعت