کلا غیبشان زده؛ نه زن تلفنش را جواب میدهد و نه مرد. خانهشان را هم عوض کردهاند تا سمیه هیچ رد و نشانی از آنها نداشته باشد.
شفا آنلاین>سلامت>کلا غیبشان زده؛ نه زن تلفنش را جواب میدهد و نه مرد. خانهشان را هم عوض کردهاند تا سمیه هیچ رد و نشانی از آنها نداشته باشد.
به گزارش شفا آنلاین:8ماه پیش که سراغش آمدند، انگار همهچیز سر جایش بود و زوج عاشق فقط یک بچه کم داشتند که تا آخر دنیا کنار هم زندگی کنند. سمیه هم قبول کرد، فرزند آنها را 9ماه در وجودش پرورش دهد و به دنیا بیاورد. بعد هم آنقدری پول بگیرد که بتواند چند ماهی با پسر خودش آسوده زندگی کند، اما از مدتی پیش زن و شوهر به کلی غیبشان زده و سمیه مانده با بچه بلاتکلیفی که یکماه دیگر به دنیا میآید. دستش هم به هیچ جا بند نیست و قانونی وجود ندارد که حق او را بگیرد یا لااقل تکلیف او و این طفل بلاتکلیف را روشن کند. سمیه یکی از صدها مادر جایگزینی است که با به دنیا آوردن فرزندان زوجهای نابارور، زندگیشان را اداره میکنند، اما هیچ مرجع و نهادی از آنها حمایت نمیکند و قانونی وضع نشده تا درصورتی که میان آنها و والدین جنین گره و مشکلی پیش آید، حقشان را مطالبه و پیگیری کنند.
قوانین ناکارآمد و ناکافی
درباره فرزندآوری به روش رحم اجارهای قانون مشخصی وجود ندارد که دقیقا ناظر بر این امر باشد. زهره محمدی میگوید: «در سال1382 در مجلس شورای اسلامی قانونی درباره اهدای جنین به تصویب رسید و شورای نگهبان نیز آن را در سال1383 تأیید کرد. این قانون تنها مصوبه و قانونی است که میتوان از آن در موضوع رحم اجارهای هم استفاده کرد.» این حقوقدان ادامه میدهد: «اما بهدلیل ناکارآمدی و نارسا بودن این قانون، باید برای قید جزئیات از قراردادهای خصوصی استفاده کنیم. براساس ماده10 قانون مدنی، قراردادهای خصوصی که افراد در موارد مختلف منعقد میکنند، درصورتی که با قانون مخالفتی نداشته باشد در این موارد نیز نافذ هستند.» بهگفته محمدی در این قراردادها موارد مختلفی مانند هزینه و بهای استفاده از رحم اجارهای و تعهدات و حقوق طرفین قید میشود و اگر زوجین یا مادران جایگزین شرایط خاصی داشته باشند، در قرارداد ذکر میشود.» او معتقد است در موارد زیادی این قراردادها نمیتوانند اختلافات طرفین را حل و خلأهای قانونی این موضوع را جبران کنند.
به شرط پرداخت حقالوکاله
روز اول که سراغش آمدند، او را به دفتر یک وکیل بردند و قراردادی نوشتند که بهاندازه یک طومار بند و ماده قانونی داشت، ولی حالا که غیبشان زده، هرچه پلههای دادگاهها را بالا و پایین میرود، این قرارداد به کارش نمیآید. اصلا مشکل او برای اهالی قانون غریب و ناآشناست و هیچکس نمیداند چطور باید به او کمک کند. به قول یکی از دادرسهای دادگستری، پیشبینی نشده که اختلافات احتمالی میان مادر جایگزین و زوج صاحب جنین در کدام دایره قضایی پیگیری میشود؛ حتی وکیلی که از طرف زوج صاحب جنین مأمور بستن این قرارداد شده بود، حاضر نشد برای پیدا کردن آنها و کمک به سمیه قدمی بردارد. نخستینبار نیست که سمیه فرزند پدر و مادری دیگر را به دنیا میآورد. او میگوید: «بعضی از وکلا فقط منافع زوجین را که حقالوکاله آنها را پرداخت میکنند درنظر میگیرند و اگر به مادران جایگزین ظلم شود، برای گرفتن حقشان قدمی برنمیدارند.» یکی از زوجینی که برای به دنیا آوردن فرزندشان سمیه را استخدام کرده بودند، هر چه اول ماجرا و موقع عقد قرارداد خودشان را دست و دل باز نشان داده بودند، در طول دوران بارداری برای پرداخت هزینه دارو و دکتر و خورد و خوراک سمیه خساست به خرج دادند و از بسیاری از تعهدات خود شانه خالی کردند. سمیه تنها نانآور خانهاش است و با به دنیا آوردن کودکان زوجینی که نمیتوانند بهطور طبیعی صاحب فرزند شوند، زندگی خودش و تنها پسرش را اداره میکند. او میگوید: «وقتی مجرد بودم در یک فروشگاه کار میکردم و درآمد خوبی داشتم، ولی بعد از ازدواج، از آنجا که همسرم شغل و درآمد مناسبی داشت، تصمیم گرفتم بیرون از خانه کار نکنم و برای رسیدگی به پسرمان بیشتر وقت بگذارم. تا زمانی که او پای میز قمار و بساط موادمخدر هست و نیست ما را به باد نداده بود، من زندگی معمولم را داشتم، ولی بعد از آنکه همسرم به کارتنخوابی رسید، مجبور شدم دوباره دنبال کار بگردم. وقتی یکی از همکاران قدیمیام از شرایط من باخبر شد، به من پیشنهاد کرد مادر جایگزین فرزند او و همسرش شوم. از آن موقع تا امروز 3فرزند دیگر هم به همین روش به دنیا آوردهام، ولی هر بار با مشکلات زیادی روبهرو بودم که سختیهای جسمی و روحی دوران بارداری و زایمانم را دوچندان میکرد.» از آنجا که بایدها و نبایدهای فرزندآوری به روش رحم جایگزین در قوانین پیشبینی نشده، ریش و قیچی در دست وکلایی است که میان دوطرف قرارداد مینویسند. سمیه میگوید: «بعضی از زوجین از وکلا میخواهند که برای همه مسائل جزئی زندگی مادران جایگزین، قانون تعیین کنند؛ مثلا زوجی در قرارداد ذکر کرده بودند که باید من هر روز رأس ساعت 8شب با آنها تماس بگیرم و برنامه آن روزم را گزارش بدهم.»
آشفته بازار هزینهها
مریم از مادرانی است که با کمک یک مادر جایگزین توانسته فرزندش را در آغوش بگیرد. او برای انتخاب زنی که بتواند فرزند او را به دنیا بیاورد، با مسائل زیادی روبهرو بوده است. مریم میگوید: «با آنکه استفاده از رحم جایگزین یک روش معمول و قانونی فرزنددارشدن است، در مورد هزینههای این موضوع هیچ قانون و قاعده مشخصی وجود ندارد و بعضی از مادران جایگزین برای هزینه به دنیا آوردن نوزاد، مبالغ سرسام آوری تعیین میکنند.» او سال گذشته با مادر جایگزینی که برای فرزندش انتخاب کرده بود، برای پرداخت 80میلیون تومان به توافق رسید، اما او در ماههای پایان بارداری به بهانه تورم و بالارفتن هزینههای زندگی از آنها مبلغ بیشتری خواست. مریم میگوید: «با شناختی که از این خانم داشتم، تا اندازهای خیالم راحت بود که حتی اگر خواستهاش را نپذیرم، بهدلیل اعتقادات مذهبی و تعهد اخلاقیاش در نگهداری جنین کوتاهی نمیکند، ولی از کسانی که شرایط مرا داشتند شنیده بودم ممکن است در این موارد مشکلات زیادی پیش آید؛ مثلا اجارهدهنده رحم در دوره بارداری به محل نامعلومی برود که پدر و مادر به فرزندشان دسترسی نداشته باشند یا از بچه بهعنوان اهرم فشار استفاده و با تهدید به سقط جنین، زوجین را وادار کند که خواسته او را بپذیرند.» او ادامه میدهد: «با آنکه در موضوع رحم اجارهای سلامتی یک بچه و شرایط 2خانواده در میان است،هیچ نظارت و حمایتی وجود ندارد و خانوادهها در پرداخت هزینههای فرزنددارشدن دست تنها میمانند.» مریم و همسرش از بیمه تأمین اجتماعی و بیمههای تکمیلی درمانی برخوردارند، ولی برای تأمین هزینههای به دنیا آوردن فرزندشان نتوانستهاند از بیمه استفاده کنند. مریم میگوید: «زوجینی که مجبورند برای تولد فرزندشان از رحم جایگزین استفاده کنند، باید برای دریافت خدمات پزشکی هزینههای زیادی را بپردازند که بسیاری از این خدمات مشمول حمایتهای بیمهای میشود، ولی در قوانین بیمهای پیشبینی نشده که مادران جایگزین هم از این حمایتها برخوردار شوند.»
مکث
مشکلات یکی، دو تا نیست
پزهره محمدی به مشکلاتی که در مورد قراردادهای رحم اجارهای پیش میآید، اشاره میکند و میگوید: «گاهی زوجین بر اثر اختلافاتی که بین آنها پیش میآید یا فوت یکی از آنها، از فرزنددار شدن منصرف میشوند و مادر جایگزین میماند و فرزندی که ماهها زحمت پرورش آن را کشیده است. گاهی هم اتفاقاتی میافتد که زوجین صاحب جنین دچار زیانهای اقتصادی و عاطفی میشوند؛ مثلا اجارهدهنده رحم بهدلیل وابستگی عاطفی به طفل یا برای دریافت مبالغ بالاتر از قرارداد، برای آنها دردسرهایی بهوجود میآورد.» این وکیل دعاوی که وکالت تعدادی از زوجین بدون فرزند را بر عهده داشته، ادامه میدهد: «با آنکه سلامتی مادران جایگزین پیش از شروع دوره بارداری سنجش میشود و آزمایشهای مختلف را پشت سر میگذارند، مواردی پیش میآید که بیماریهای ویروسی و عفونی مانند ایدز و هپاتیت از مادر جایگزین به جنین منتقل میشود یا اجارهدهنده رحم پس از گرفتن مبلغ پیشپرداخت قرارداد، در ماههای اولیه بارداری جنین را به روشهای مختلف سقط میکند یا برای کوتاه شدن زمان دریافت مبلغ پایان قرارداد با روشهای مختلف، نوزاد را زودتر به دنیا میآورد که باعث نارس بودن و ابتلای نوزاد به بیماریهای مختلف میشود.» فقدان قانون در مورد موضوع رحمهای اجارهای سبب شده محمدی و همکارانش به موارد بسیار جزئی زندگی خصوصی مادران جایگزین توجه کنند. او میگوید: «بهدلیل احتمال بروز اختلالات ژنتیک در نوزادان مجبوریم همه جوانب موضوع را در قراردادها پیشبینی کنیم. چون در مورد رحمهای اجارهای قانون مشخصی وجود ندارد، درصورت بروز مشکلات حقوقی حل آنها دشوار است و این قراردادها تنها دستاویز زوجین و مادران جایگزین برای رفع اختلافاتشان به شمار میآید.»همشهری