من اصلا خودم كارگر زادهام، هر كاري بگوييد انجام ميدهم، بيل دست من بدهيد دست ديگران هم بدهيد. كلنگ بدهيد يا داس بدهيد تا درو كنيم، گاهي در دوران نوجواني و جواني زماني كه محصولات را درو ميكرديم دستم تاول هم ميزد و متورم ميشد
شفا آنلاین>سلامت> روز گذشته فيلمي از صحبتهاي وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي منتشر شد كه در آن صولت مرتضوي در حين بازديد از يكي از كارخانههاي توليدي به مناسبت روز كارگر به سوالات گزارشگر صدا و سيما هم پاسخ ميداد، اما يكي از پاسخهايي كه او داد، تلخ و تاملبرانگيز بود.
به گزارش شفا آنلاین: گزارشگر از وزير كار ميپرسد: خودتان تا به حال كارگري كردهايد؟ مرتضوي پاسخ ميدهد: من اصلا خودم كارگر زادهام، هر كاري بگوييد انجام ميدهم، بيل دست من بدهيد دست ديگران هم بدهيد. كلنگ بدهيد يا داس بدهيد تا درو كنيم، گاهي در دوران نوجواني و جواني زماني كه محصولات را درو ميكرديم دستم تاول هم ميزد و متورم ميشد. زماني كه خبرنگار از او ميپرسد: پس درد كارگر را چشيدهايد؟ ميگويد: حتما همين طور است، اما زماني كه خبرنگار از او ميپرسد: آيا با اين ميزان حقوق كارگري ميتوان زندگي هم كرد؟ وزير كار ميگويد: واقعا سخت است، اما با قناعت ميتوان ساخت و پس از آن خبرنگار ميگويد: شما خودتان ميتوانيد؟ مرتضوي ميگويد: من در طول عمرم با حقوقم زندگي كردهام البته آدمها با هم فرق ميكنند و خانواده من كم توقع هستند. مرتضوي در پاسخ به اين پرسش كه آيا به دنبال اين هستيد كه معيشت و سفره كارگران را رنگينتر كنيد هم ميگويد: حتما، اين رقمي كه اعلام شده رقم حداقلي است يعني حداقل حقوق بايد 27 درصد اضافه شود و اگر كارگري توانمنديهاي بيشتري دارد قدرت چانهزني بيشتري هم با كارفرما دارد و اگر كارفرمايي ميخواهد بيشتر از حقوق مصوب پرداخت كند و پاداش بدهد نوش جانشان محدوديتي وجود ندارد، از 27 درصد كمتر نبايد حقوق بدهند، اما از اين ميزان بيشتر بدهند كه مانعي ندارد. در فرهنگ لغات دهخدا، واژه «قناعت» به معني خرسندي، رضا به قسمت، بسنده كردن، راضي شدن به اندك چيز و به قسمت خود است. با توجه به معناي اين واژه، آيا منظور آقاي وزير از «كارگران قناعت كنند» اين است كه «بايد به همان چيزي كه دارند، راضي باشند؟» اين روزها شنيده ميشود كه براي بسياري از كارها و مشاغل، كارگري وجود ندارد. آمارهاي اشتغال هم نشان ميدهد كه بسياري از افراد جوياي كار، نتوانستهاند شغلي پيدا كنند و از بازار خارج شدهاند. در شرايطي كه سبد معيشت يك خانوار چهار نفره، دو ماه از سال 1402 نگذشته به بيش از 15 ميليون تومان رسيده، اين سوال مطرح ميشود كه چگونه ميشود با حداقل حقوق كمتر از 8 ميليون توماني با اجارهخانههاي كمرشكن و هزينههاي بالاي زندگي مخصوصا در كلانشهرها به چيزي بايد «قانع» بود؟
نميتوان هميشه مردم را به قناعت تشويق كرد
مصطفي شريف، عضو هيات علمي دانشكده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي در واكنش به اين سخنان وزير كار و تشويق كارگران به «قناعت» ميگويد: بنده با اين سخنان وزير كار به ياد شعب ابيطالب ميافتم؛ هر چند يك زماني اقتضا ميكرد كه در زمان جنگ آنگونه عمل شود و مردم در آن زمان قناعت را پيش گيرند، اما بايد اين را هم در نظر گرفت كه نميتوان هميشه در شعب ابيطالب باقي ماند و در تاريخ هم آمده مسلمانان پس از يك مدت كوتاهي از شعب ابيطالب بيرون آمده و جامعه را تغيير دادند. اين استاد دانشگاه با بيان اينكه نميتوان هميشه مردم را به قناعت تشويق كرد، گفت: اين موضوع كه اصلا شدني نيست، پس چه زماني قرار است جامعه به يك توسعه و پيشرفت مناسب دست پيدا كند و به وضعيت مناسبي برسد؟ بالاخره بايد فكري به حال قشر زحمتكش جامعه مانند كارگران، معلمان و بازنشستگان و... بشود پس چه زماني بايد اين اقشار بهتر زندگي كنند؟
دستمزدها اصلا تناسبي با ميزان تورم موجود ندارد
شريف در مورد ميزان دستمزدها تصريح كرد: دستمزدها اصلا تناسبي با ميزان تورم موجود در جامعه ندارد، قوانيني هم كه در سالهاي گذشته وضع شده حكم كرده كه بازنشستگان 90 درصد ميزان حقوق شاغلان را دريافت كنند، اما امروز شاهد آنيم كه اصلا معادلسازي نميشود و به نظر ميرسد با اين نوع برخوردها جامعه را به ذلت كشاندهاند. اين استاد دانشگاه با بيان اينكه برخي مواقع با ديدن بازنشستگان اشك در چشمانم حلقه ميزند، افزود: اين افراد با داشتن فرزند و نوه و مشكلات خاص ايام كهولت و نيازمنديشان به دارو و درمان و نرخهاي سرسامآور چگونه قرار است با اين ميزان درآمد سر كنند؟ او گفت: معيشت مردم اصل است و ساير موضوعات بايد حول و حوش معيشت آنها باشد و اين دستمزدها اصلا با تورمهاي به وجود آمده تناسبي ندارند.
خبرنگاران چگونه با اينگونه پاسخها برخورد ميكنند؟
آلبرت بغوزيان، اقتصاددان هم در اين باره گفت: وزير كار بايد راهكارهاي قناعت را هم پيشنهاد ميداد، اما سوالي كه مطرح ميشود، اين است كه چطور بايد زندگي كرد؟ اين اقتصاددان گفت: وزير كار بيشتر مسووليت بخش اشتغال را دارد و اگر او در خصوص دستمزدها صاحبنظر است ساير وزارتخانهها هم در مورد كنترل قيمتها دخيل هستند و اگر قرار باشد ميزان تورم در محدوده 25 و 30 درصد هم باقي بماند باز هم با اين ميزان افزايش دستمزدها تنها به معني كوچكتر شدن سفرههاي مردم است و بايد باز هم مردم را به قناعت تشويق كنند. براي من هم جالب است كه خبرنگاران چگونه با اينگونه پاسخها برخورد ميكنند.
اين كارشناس اقتصادي در مورد افزايش 27 درصدي دستمزدها براي سال 1402 نيز خاطرنشان كرد: 27 درصد رشد به اين معني است كه بهطور متوسط براي سال قبل اين ميزان به حقوق پايه اضافه شده و به معني اين است كه تورم سال قبل را جبران كرده و نه سال جديد را، اما ميزان تورمي كه بر اساس منابع رسمي 45 درصد بوده به اين معني است كه باز هم به اندازه 18 درصد از تورم عقب است.
تورم قشر ضعيف بيشتر از قشر مرفه است
بغوزيان گفت: ميزان تورم قشر ضعيف كه در آن مواد غذايي و اجاره مسكن و كالاي اساسي وجود دارد به مراتب بيشتر از تورم در دهكهاي بالاي جامعه است ضمن آنكه اين افراد ضعيف دارايي هم ندارند تا داراييشان 45 درصد رشد كرده باشد بنابراين تورم باعث افت قدرت خريد اين افراد ميشود و افزايش دستمزدها هم معمولا بعد از يكسال صورت ميگيرد و بايد هر سال براي آن تصميمگيري شود.
او ادامه داد: در دهكهاي بالاي جامعه هزينههايي در خصوص سفرهاي خارجي و خريد ملك و ... مطرح است، اما در مورد دهكهاي پايين جامعه موضوع رشد تورم در مورد اجاره مسكن و خريد مواد غذايي و حمل و نقل عمومي و... مطرح ميشود و به اين افراد فشار بيشتري هم ميآيد. اين اقتصاددان ادامه داد: يك كاسب يا يك تكنيسين بلافاصله در ابتداي سال ميزان دستمزدش را بالا ميبرد و تورم را جبران ميكند، اما افزايش حقوق كارگران و كارمندان براي جبران سال قبل است. او تصريح كرد: در محاسبات تورمي كه يك شاخص براي رشد قيمتهاست معمولا 330 قلم كالا مورد ارزيابي قرار ميگيرد و نسبت به سال قبل بررسي ميشود و متوسط رشد قيمتها بر اساس اين ضرايب اعلام ميشود و تورم سبد معيشتي براي همه دهكها يكسان است.اعتماد