اگر تصویر بهتری از این کارگران زحمتکش میخواهید آنها همانهایی هستند که وقتی یک کارفرما با ماشین شخصی یا با خودروهایی مثل وانت و نیسان به محل تجمع کارگرها میروند به دنبال ماشین میدوند یا به پشت وانت و نیسان میپرند تا بلکه بتوانند یک کار یکروزه یا چند روزه پیدا کنند. این شغل البته اصلا شغل مطلوبی نیست. تقریبا همه کارگران فصلی یا روزمزد به اجبار و از روی ناچاری وارد این کار شدهاند. چون هم زحمت زیادی دارد؛ هم دستمزدش متناسب با کار نیست و هم آیندهای ندارد!
نگرانی تأمین معاش خانواده و گذران زندگی و البته نگرانی برای دوران پیری و ناتوانی بزرگترین دغدغهای است که این کارگران با آن دست به گریبانند و قریب به اتفاق آنها آرزوی استخدام و بیمه در سر دارند. اما جالب است که اغلب کارفرماها برای کارهای ساختمانیشان به سراغ این دسته از کارگران میروند. چرا که میتوانند آنها را بدون بیمه و سایر مزایا به کار بگیرند و به این ترتیب از هزینههای خودشان کم میکنند. وضعیت برای کارگرانی که سن و سال بالاتری دارند بدتر است. مثلا کارگران بالای 50 سال چندان فرصتی برای کار کردن پیدا نمیکنند. چون کاری که کارگران فصلی انجام میدهند نیاز به بنیه قوی و نیروی جوانی دارد.
علیرغم این که این شغل، شغل مطلوبی نیست اما در سالهای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی و افزایش بیکاری، تعداد مردانی که رو به این شغل میآورند بیشتر شده است. با این همه دیدن صحنه دویدن دسته جمعی آنها برای سوار شدن به ماشین کارفرما و به دست آوردن یک کار چندروزه واقعا ناراحت کننده و دردآور است. این مسالهای است که یکی از کاربران فضای مجازی به آن اشاره کرده و توجه بقیه کاربران هم به آن جلب شده است. کسانی که تجربهای در این باره داشتهاند یا مثلا از دور ناظر چنین صحنههایی بودهاند به آن واکنش نشان دادهاند. اولین نفر که این بحث را پیش کشید نوشته بود: «یکی از غمانگیزترینها؟ کارگر روزمزدهای بالای پنجاه سال که دور میدون نشستهاند و کسی نمیخواهدشان برای کار.»
اولین واکنش را یک روحانی فعال در توئیتر نشان داد: «مدتی در مجموعهای کار میکردم که مشرف به چنین میدانی بود. مشاهدات عجیبی برام رخ داد ... پیشنهاد میکنم یک بار به مدت ۴ ساعت وقت بگذارید و خودتان هم مشاهده کنید. ترجیحاً در جای مشرف.»
کاربر بعدی از بیتوجهی مردم به این دسته از کارگران گلایه کرده است: «هر موقع قراره کسی نذری بده یا کمکی بکنه من فقط همین افراد رو توصیه میکنم. ولی معمولا میدن به آشنا و فامیل و در و همسایه. چون زشتههه!»
یک نفر دیگر با نوشتن روایت و حدیثی از حضرت علی (ع) سعی کرد توجه بقیه را به این مقوله جلب کند: «پیرمرد فرتوت و نابینایى، در حال گدایى، بر امیرمؤمنان (ع) گذشت. امام فرمود: چرا این گونه است؟ گفتند: «نصرانى» است. امام فرمود: تا وقتی که قدرت کارکردن داشت از او کار کشیدید و حال که پیر شده و قدرت کارکردن ندارد، از تأمین روزى وى دریغ مىورزید؟ از بیتالمال زندگى او را تأمین کنید.
کاربر دیگری انگار منزلش در جایی است که پاتوق کارگران فصلی محسوب میشود: «این صحنه رو از اول دبستان تا الان هر روز میبینم و کاری نمیتونم بکنم. اَه...»
نفر بعدی هم همین طور است و یک بار خودش با این قضیه مواجه شده است: «من هرروز سر کوچهمون این صحنه رو میبینم. واقعاً یکی از غمانگیزترینهاست. یه بار هم یه مواجهه حضوری داشتم.»
این یکی هم از در هشدار و نصیحت وارد شد: «من به بقیه هم میگم تو این روزهای سخت پیران و ناتوانان رو دریابیم. جوونها بالاخره یک کاری میکنند.»
آخرین نفر هم از مشاهدات هر روزه خودش نوشته است: «هر روز صبح پیرمردایی رو میبینم دور میدواَن که بیچارهها حتی به سختی میتونن سرپا بایستن ولی چشم به راه یه ماشینن که بیاد و کارگر بخواد...»