گذاشتن تعبیر «مرگ خودخواسته» روی خودکشی با هدف عادیسازی و قبحزدایی رخدادی است که در مرگ کارگردان مشهور سینما و تلویزیون کیومرث پوراحمد شاهد آن هستیم
شفا آنلاین>سلامت>مرگ خالق سریال قصههای مجید به خصوص برای نسلهایی که با این نوجوان با لهجه شیرین اصفهانیاش خاطره داشتند، تلخ و تکاندهنده بود. به خصوص اینکه کیومرث پوراحمد کارگردان مشهور سینما و تلویزیون کشورمان به مرک طبیعی از دنیا نرفت و طبق اعلام دادستانی و پلیس مرگ وی ناشی از خودکشی بودهاست.
به گزارش شفا آنلاین: طرفداران پوراحمد و آثارش هنوز در بهت ماجرای مرگ او مانده بودند که رفتارهای برخی جریانات رسانهای از یک سو و اظهارنظرهای شاذ و غیرقابل باور اپوزیسیون خارجنشین از سوی دیگر کارشناسان و روانشناسان را در برابر این ماجرا انگشت به دهان گذاشت. ماجرای تلخ مرگ این هنرمند طبق معمول دستمایهای برای حاشیهسازیهای مختلف شد و گروههای مختلف هر کدام از مرگ این چهره مشهور هنری بر مبنای منافع خودشان بهرهبرداری کردند.
رسانههای اصلاحطلبی که
خودکشی این هنرمند را عملی قهرمانانه و مرگش را مرگی باشکوه به تصویر کشیدند و اپوزیسیون خارجنشین که طبق معمول هر حادثه با ربط و بیربطی را به جمهوری اسلامی ایران ارتباط میدهد و تأکید میکند «کار خودشان است»؛ مرگ کیومرث پور احمد را هم به نظام ارتباط داد و فعالان اپوزیسیون در صفحات خود در فضای مجازی مرگ وی را قتل عنوان کرده و به نیروهای امنیتی نسبت دادهاند! این در حالی است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد وصیتنامهای هشت صفحهای پیدا شدهاست. در حالی که اگر قتلی در کار باشد، چندان منطقی به نظر نمیرسد قاتل مقتول را به نوشتن وصیتنامه وادارد و بعد او را بکشد و وصیتنامه به زعم اپوزیسیون افشاگرانه را هم در کنار جسد مقتول رها کند!
گذاشتن تعبیر «مرگ خودخواسته» روی خودکشی با هدف عادیسازی و قبحزدایی رخدادی است که در مرگ کارگردان مشهور سینما و تلویزیون کیومرث پوراحمد شاهد آن هستیم. فارغ از آنکه بخواهیم پوراحمد و انگیزهها و اقدامش را قضاوت کنیم، قهرمانسازی از کسی که خودکشی کرده و بیان خودکشی به عنوان اقدامی شجاعانه و متهورانه بیتردید بزرگترین خیانتی است که یک رسانه، کارشناس یا تحلیلگر میتواند در حق جامعهاش داشته باشد؛ جامعهای که میتواند همچون هر جامعه دیگری با مشکلاتی از قبیل چالشهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دست و پنجه نرم کند و افراد و به خصوص جوانان و نوجوانانی که گاهی وقتها در میانه چنین بحرانهایی قرار دارند و با معرفی خودکشی به عنوان عملکردی متهورانه و قهرمانانه یا برگزیدن عناوینی همچون «مرگ خود خواسته» خواسته یا ناخواسته تمامی افرادی را که با چالشهایی دست و پنجه نرم میکنند، به سمت رفتارهای اینچنینی سوق دادهایم. در حالی که خودکشی نه عملکردی شجاعانه که رفتاری از سر استیصال است و کسی که به خودکشی دست میزند، آخرین بندهای ارتباطش با دنیا و اطرافیانش گسسته شده و از همه اینها مهمتر این فرد کسی است که نیازمند مشاوره و روان درمانی است نه یک فرد شجاع و متهور که مرگش را خودش انتخاب کرده یا خودش را کشته تا اعتراض کند و به یک قهرمان اجتماعی تبدیل شود. به خودکشی از هر طرف که نگاه کنی با یک ساختار چالشزا مواجه خواهی شد.
پیچیدگیهای فلسفی، روانشناختی، جامعهشناختی و انسانشناختی یک مرگ
بر این اساس انجمن علمی روانپزشکان ایران در اطلاعیهای در مورد بازتابهای درگذشت مرحوم کیومرث پوراحمد مرگ نابهنگام کارگردان مطرح سینما، ضمن ابراز ناراحتی از فقدان کیومرث پوراحمد که برای چند نسل خاطرههای شیرین و ماندگاری رقم زده، در مورد پیامها و پیامدهای اجتماعی و عمومی این واقعه ناگوار نکاتی را متذکر شد.
بر مبنای این اطلاعیه، فقدان خالق قصههای مجید به عنوان یک انسان متخصص با جایگاه حرفهای و اثرگذاری در جامعه ایران دارای پیچیدگیهای فلسفی، روانشناختی، جامعهشناختی و انسانشناختی خاصی است که بدون شناخت و تبیین و تحلیل آثار هنری و زندگی حرفهای، فردی و خانوادگی او نمیتوان به سادگی در مورد زمینهها و علل این اقدام او تبیینی ارائه کرد.
هشدار! خودکشی تقلید میشود
از نگاه انجمن علمی روانپزشکان ایران انعکاس رسانهای مرگ مرحوم پوراحمد، خاصه در این زمانه عسرت باید دقیقتر و با مراعاتی بیش از زمانهای دیگر صورت میپذیرفت. نکته حائز اهمیت در نوع انتشار اخبار و پیامها پیرامون این ماجرا این است که خودکشی میتواند تقلید شود؛ همانطور که در موارد مشابه قبلی هم چنین شده بود. از اینرو در منابع معتبر تأکید شدهاست که از قربانی خودکشی نباید قهرمان ساخت و خودکشی را نباید باشکوه جلوه داد.
در این اطلاعیه به اصحاب رسانه یادآوری شده «دوستان و خانواده در زمان اوج رویارویی با مرگ قربانی خودکشی در شوک و ناباوری قرار دارند و بهتر است طرف گفتگوهای رسانهها قرار نگیرند. باید بازماندگان را کمک و حمایت روانی نمود و اجازه داد به سوگواری بپردازند.»
موضوعی نیازمند توجه
از نگاه انجمن علمی روانپزشکان کشور تمایل به خودکشی میتواند نمودی از یک وضعیت اجتماعی و نیارمند توجه سیاستمداران باشد.
تورم و افزایش روزافزون هزینههای زندگی از عوامل جدی افزایش یأس و افت سلامت
روانی- اجتماعی است که افزایش خودکشی یکی از تظاهرات آن است. چنان که اگر هواشناسی گزارش احتمال طوفان بدهد، دستگاههای مسئول در وضعیت آمادهباش قرار میگیرند و تدابیر پیشگیرانه اتخاذ میکنند، اکنون وظیفه نظام سلامت و شورای اجتماعی کشور است که برای پیشگیری از خودکشی به نحو جدی عمل کنند. این انجمن علمی در نهایت اذعان داشته است: «در کنار مردم و به عنوان مشاور نظام سلامت کشور همواره آماده مشارکت در برنامههای پیشگیرانه و مداخلهای برای کاستن از آلام هممیهنان است.»
قطع وابستگی با اطرافیان
دکتر امانالله قرائیمقدم، جامعهشناس با تأکید بر اینکه خودکشی یک عامل ندارد، از عملکرد برخی رسانه در خصوص ارتباط میان خودکشی مرحوم پوراحمد با وضعیت و فضای موجود انتقاد میکند و میگوید: «از دیدگاه کلاسیک که دورکیم در کتاب درباره خودکشی مطرح کرد و بنده هم ۳۳ شهر را بررسی کردیم و در روزنامه نوروز آن زمان چاپ شد، خودکشی زمانی رخ میدهد که ارتباط فرد با جامعه، اطرافیان و وابستگان قطع شود. پس خودکشی پدیدهای صرفاً اجتماعی است و با قطع همبستگی فرد با جامعه رخ میدهد. هر چند که عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در آن دخالت دارند.»
طبق توضیحات وی به طور نمونه بحرانهای اقتصادی و سیاسی خودکشی را بالا میبرد، اما هنگام جنگ آمار خودکشی پایین میآید و دلیل آن هم افزایش همبستگی اجتماعی است، اما بحرانهای سیاسی، شکست در کنکور یا روابط عاطفی میتواند احتمال خودکشی را بالا ببرد.
بر اساس تعبیر این جامعهشناس، ما آدمها همچون بادکنکی هستیم که وابستگیهایی به خانواده، دوستان و اطرافیان و شرایط و وضعیت اجتماعی، وضعیت شغلی و اقتصادی داریم. وقتی این نخها یکییکی قطع شود، بادکنک بالا میرود و در نهایت میترکد. پس در این بین حالات روحی- روانی افراد هم مهم است. در پدیده خودکشی اغلب با افرادی مواجهیم که از نظر روحی روانی دچار تعارض شدهاند و دلمردگی دارند. از نگاه قرائیمقدم در این مسئله هر کس به فراخور خودش ماجرا را توجیه میکند.
تبعات اجتماعی ناگوار
این جامعهشناس معتقد است انعکاس اخبار خودکشی و تعبیر مرگ خودخواسته از آن و همچنین تقدسزایی قبحزدایی از آن، تبعات اجتماعی بدی دارد و انعکاس اینگونه مسئله خودکشی، افراد دارای مشکلات و جوانان را به سمت چنین عملی گرایش میدهد و نوعی بدآموزی دارد و پیام بدی را به جوانان و افراد دیگر میرساند.
وی تأکید میکند: «خودکشی یک نوع ضعف و بریدن است. از سوی دیگر بر اساس تئوری میدان نیرو، میدان اجتماعی ایران مستعد افزایش خودکشی است و اینگونه خبرها در گرایش و گسترش و تشویق افرادی که مستعد هستند میتواند خودکشی را افزایش دهد. برای جامعه ما مضر است. مسائل اقتصادی، سیاسی، بیکاری، فقر و چالشهای اجتماعی همه و همه جامعه را مستعد خودکشی میکند و چنین رفتارهایی پیام منفی بیشتری برای جامعه دارد.»
واکنش به واکنش مطبوعات
ایمان شمسایی، مدیر کل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی وزارت ارشاد هم در واکنش به قهرمانسازی و قبحزدایی از خودکشی در مطالب و تیترهای برخی رسانهها در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت:
«ستایش خودکشی از سوی تعدادی رسانه و عناصر رسانهای جای بسی شگفتی دارد. متعجبم از روزنامهنگار مشهوری که این مرگ را «شجاعانه» میخواند و روزنامههایی که در تیتر و روتیتر خود این عمل را یک «انتخاب خودخواسته» تفسیر میکنند. همانقدر که قضاوت ناآگاهانه منفی و کوبنده خطاست؛ تکریم و تحسین چنین عملی اشتباه مضاعف است. همکاران رسانهای لطفاً فرهنگسازی غلط نکنید.»
و باز هم اپوزیسیون و کار خودشونه!
واکنش برخی از چهرههای اپوزیسیون به این ماجرا از موضعگیری رسانهها و جریانهای اصلاحطلب نیز قابلتأملتر بود. بر این اساس برخی از عناصر اپوزیسیون مرگ مرحوم پوراحمد را نه خودکشی و مرگ خودخواسته، بلکه قتل خواندند قتلی که به واسطه مواضع پوراحمد از سوی نیروهای امنیتی اتفاق افتادهاست!
مجتبی واحدی یکی از چهرههایی است که مرگ مرحوم پور احمد را قتل خوانده و آن را کار نیروهای امنیتی خوانده و از پلیس خواسته زودتر وصیتنامه او را منتشر کند!
این بدین معناست که نیروهای امنیتی به مرحوم پور احمد گفتهاند هشت صفحه وصیتنامه بنویس تا ما تو را به قتل برسانیم و وصیتنامه افشاگرانه ات را هم کنار پیکرت بگذاریم تا به دست پلیس بیفتد و بعد امثال واحدی آن را مطالبه کنند!
سید احمد شمس، شخص دیگری است که مرگ مرحوم پوراحمد را قتل خوانده و نظام را در این ماجرا مقصر عنوان کردهاست.
تطهیر خودکشی با عناوینی همچون مرگ خودخواسته و قهرمانسازی از کسی که چنین کاری را کرده یا موج سواری روی جسد فردی که دستش از این دنیا کوتاه است، رویکرد شنیعی است که تبعات اجتماعی گستردهای را متوجه جامعه میکند. این ماجرا حتی اگر انگیزههای فردی را که دارای مشکلات روحی است و به خودکشی فکر میکند، کمی قویتر کند، همه کسانی که با تیترزنی و گزارشنویسیهای مغرضانه در این غائله نقش آفرین بودهاند، مقصر خواهندبود.جوان