کد خبر: ۳۲۱۰۶۱
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۰ - ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ - 2023March 01
مرگ «پیروز» تلخ‌ترین اتفاق صبح اسفندی ایران بود. او که بخش مهمی از خاطرات مشترک یک ساله اخیرمان شده خیلی تلخ به تاریخ پیوست.
شفاآنلاین>سلامت> مرگ «پیروز» تلخ‌ترین اتفاق صبح اسفندی ایران بود. او که بخش مهمی از خاطرات مشترک یک ساله اخیرمان شده خیلی تلخ به تاریخ پیوست.

به گزارش شفاآنلاین:البته از این دست اتفاق‌ها در کشور کم رخ نداده است، مانند «باران» شامپانزه ارزشمندی که در ایران به دنیا آمد، اما بعد از انتقال به مرکز سوییت واترز کنیا کشته شد، هفت «توله ببر» باغ‌وحش وکیل‌آباد مشهد، همچنین «کیجا» ماده پلنگ ارزشمند باغ‌وحش ارم که مدت‌ها دچار مسمومیت بود و کسی متوجه نشد تا بمیرد. پیروز یکی از سه توله یوزپلنگی بود که تیم پزشکی حتی تا دو هفتگی آنها نتوانسته بود جنسیت‌شان را تشخیص دهد. در همان دوران انتقادهای زیادی به تیم پزشکی آنها وارد بود. به همین دلیل بسیاری از کارشناسان بر این عقیده بودند که سازمان محیط‌زیست به جای اصرار بر بومی‌سازی باید برای نگهداری و درمان پیروز از دامپزشکان بین‌المللی استفاده ‌کند. نه اینکه تنها بازمانده ایران و فیروز را به دست افرادی بسپارد که تا به حال یک یوزپلنگ را از نزدیک ندیده‌اند، با این حال پیروز روزهای سختی را پشت سر گذاشت؛ از مصرف شیرخشک‌های نامناسب تا راه رفتن در سرما و تنفس در تهران آلوده را تجربه کرد. پیروز هنوز به یک‌سالگی نرسیده بود که ۱۴ دی ۱۴۰۱ تصویری از آن در فضای مجازی منتشر شد که نشان می‌داد گردنبند الیزابت بر گردن دارد. انتشار این تصویر در رسانه‌ها واکنش‌های بسیاری از کارشناسان حیات‌وحش را برانگیخت. به همین دلیل ساعاتی پس از انتشار آن «غلامرضا ابدالی» سرپرست دفتر حفاظت و مدیریت حیات‌وحش سازمان حفاظت محیط‌زیست اعلام کرد: «‌این عکس مربوط به ۲۰ روز پیش است و بستن موقتی گردنبند الیزابت به‌صلاح‌دید کارشناسان و بخشی از روند تیمارگری پیروز بوده است.»

 اما دو ماه پس از آن چند روز پیش خبرهای بدی در مورد وضعیت جسمانی پیروز ۱۰‌ماهه اعلام شد‌، غلامرضا ابدالی سرپرست دفتر حفاظت و مدیریت حیات‌وحش این بار از بیماری پیروز پرده‌برداری و اعلام کرد: «‌نارسایی شدید کلیه و مشکلات گوارشی سبب بروز مشکل در پیروز شده است. پیروز به بیمارستان دامپزشکی منتقل شده و تیم نجات مشغول انجام فعالیت‌های مورد نیاز هستند.»

خبر نارسایی کلیوی و مشکلات گوارشی پیروز از بدو تولد در رسانه‌ها در حالی دست به دست می‌شد که چند روز پیش دکتر «ایمان معماریان» دامپزشک و متخصص حیات‌وحش گفته بود: «برخلاف گفته‌های مسوولان سازمان محیط‌زیست، پیروز در بدو تولد با استناد به پرونده‌های درمانی، آزمایشگاهی و تصویربرداری هیچ نارسایی کلیوی نداشته و بیماری آن ارتباطی به شیر مادر نخوردن نیز ندارد. اما آن‌طور که مشخص است به دلایلی که هنوز شفاف‌سازی نشده، اخیرا درگیر نارسایی حاد کلیوی شده، اما این بیماری قابل درمان بود. از آنجا که رییس بیمارستان دامپزشکی مرکزی نوع بیماری کلیوی پیروز را حاد اعلام کرده است، یکی از مهم‌ترین دلایل ابتلا به این بیماری مصرف داروی اشتباه، ماده غذایی شیمیایی، تغذیه نامناسب، بیماری ویروسی و باکتریایی است.» از طرفی برخی کارشناسان بر این عقیده‌اند که با تشخیص ابتدایی دامپزشک آفریقایی، پیروز از همان ماه‌های اول دچار نارسایی کلیه بود. به همین دلیل آنتی‌بیوتیکی که برای پیروز تجویز شده، اشتباه بوده است و همین موضوع می‌تواند یکی از دلایل مهم ابتلای توله یوز به نارسایی کلیه باشد. پیروز دوشنبه گذشته دوباره راهی بیمارستان شد و پزشکان اعلام کردند شاید دیالیز راهی برای نجات این یوز باشد.

پس از یک روز از طرح این موضوع «علیرضا شهرداری» تیمارگر پیروز در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرد؛ «دیالیز پیروز در بیمارستان مرکزی تهران با همکاری مسوولان کنسرسیوم دیالیز ایران شروع شد و پیروز رفت داخل اتاق جراحی.» پس از انتشار این خبر نگرانی عمیقی ایرانی‌ها را فرا گرفت، همگان شب را به سختی به صبح رساندند تا بلکه پیروز بار دیگر سلامتی خود را به دست آورد، اما پیروز جان باخت. این در حالی است که پیروز و ترس از احتمال انقراضش کم‌کم جایش را به نوید روزهای خوش داده بود. بی‌آنکه کسی بپرسد آیا این حجم غیر‌طبیعی از توده موهای یالی‌شکل بر چهره‌اش می‌تواند از زیادی هرمون‌ها باشد؟! بی‌آنکه حجم احتمالی آسیب‌های دوران کودکی‌اش بررسی شده باشد. بی‌آنکه کسی بگوید آیا پژوهش‌های قبلی بین‌المللی درباره چالش بزرگ گربه‌سانان به خصوص یوزهای در اسارت با بیماری مزمن کلیوی را خوانده بودند و اگر می‌دانستند، برای حاد نشدن این مشکل چه کرده بودند؟! آنها که می‌گفتند هزینه‌های نگهداری «پیروز» از توانشان خارج است، غیراز عکس‌های یادگاری و ویدئوهای پر از پز دادن‌شان برای این حیوان چه کرده‌اند؟ آنها که امروز احتمالا پشت تیمارگر پناه می‌گیرند و کاستی‌ها را سر او می‌ریزند و منتقدان را متهم می‌کنند به سیاه‌نمایی. مرگ «پیروز» هرچند تلخ اما نمونه مطالعاتی خوبی است برای ترسیم زنجیره هیجان‌زدگی، کم‌دانشی و خودداناپنداری. ایرادهایی که اگر درست از آنها درس بگیریم و نتایجش را به تمام مدیریت‌مان تسری دهیم، بی‌شک اوضاع زندگی مردم‌مان اینچنین نخواهد شد.

«پیروز» فوت کرد، درس هم گرفتید؟
«محمد درویش» فعال و کارشناس محیط‌زیست با اشاره به مرگ پیروز گفت: در دولت دوم ریاست‌جمهوری حسن روحانی پروژه‌ای تحت عنوان تکثیر یوز در اسارت در سازمان حفاظت از محیط‌زیست کلید خورد که منجر به جفت‌گیری دو یوزپلنگ در اسارت به نام‌های «ایران» و «فیروز» شد. پس از بارداری «ایران»، گروهی که مسوولیت حفاظت و نگهداری از آنها را داشتند، از اینکه یوزپلنگ ماده نتواند زایمان طبیعی داشته باشد؛ با سزارین «ایران» دست به اقدامی بی‌سابقه زدند. بعد از عمل سزارین زودرس، فرزندان از سوی مادر طرد شدند و سه توله «ایران» از شیر مادر خود محروم ماندند. متاسفانه دو توله در ماه‌های اول تلف شدند و سومین توله به اسم «پیروز» هم با مشکلات متعددی مانند یبوست دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد. «پیروز» دوبار به دلیل بیماری‌های مزمن گوارشی و کلیوی به دامپزشکی منتقل شد اما در نهایت بعد از سومین مراجعه به دامپزشک، او نتوانست بار سنگین بیماری را تحمل کند و جان خود را از دست داد.

وی افزود: سازمان محیط‌زیست پس از جفت‌گیری «ایران» و «فیروز»، در بهمن سال ۱۴۰۱ در پی سونوگرافی یوزپلنگ ماده است تا به قطعیت برسد که آیا می‌توان به باردار بودن «ایران» امیدوار بود یا خیر. این موضوع هنوز مورد تایید صددرصد قرار نگرفته است. در هر صورت از دست دادن «پیروز» تلنگری برای مسوولان بود که حداقل در زمینه نگهداری از حیوانات در معرض خطر انقراض تجربه کسب کند. امید است مسوولان از این تجربه تلخ درس بگیرند و برای آنکه در آینده شاهد اتفاقات مشابه نباشیم رسیدگی‌های بیشتری از جمله تغذیه مناسب برای حیوانات دارای شرایط خاص انجام شود. به کارگیری تیم مجرب و اطلاع‌رسانی بهتر در این زمینه منجر به آن می‌شود که ناراحتی و نگرانی مردم نسبت به این دست اتفاقات کمتر شود. در حال حاضر کشور با یک دامپزشک مجرب آفریقا جنوبی قرارداد بسته است و امیدواریم این قراردادها در آینده نیز تداوم داشته باشد.
رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو با اشاره به حساسیت و توجه افکارعمومی نسبت به مرگ «پیروز» اظهارکرد: در نهایت اگر بخواهیم نگاهی بیرونی به وضعیت این روزهای جامعه داشته باشیم باتوجه به شرایط وخیم اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم نباید مسائل مربوط به محیط‌زیست نزد مردم اهمیت زیادی داشته باشد، اما ایرانی‌ها همچنان ثابت کرده‌اند که تحت هر شرایطی یکسری مسائل و اصول برایشان دارای اهمیت است و این نشان‌دهنده زنده بودن جامعه است. باید به این موضوع افتخار کرد که با وجود تنگناهای اقتصادی همچنان مسائل اینچنینی در دید مردم ایران دارای ارج و قرب است.

دستگاه اداری به شدت ناکارآمد
«حسین آخانی» فعال و کارشناس محیط‌زیست با اشاره به عدم تخصص و بودجه کافی برای نگهداری از یوزپلنگ آسیایی گفت: ایران کشوری با توسعه ناپایدار، نیروی انسانی از هم‌گسیخته و دستگاه اداری به شدت ناکارآمد است. ماجرای نگهداری از «پیروز» از همان ابتدا خوش‌بینانه نبود. این یوزپلنگ ایرانی سرنوشت دیگری بهتر از آنچه در ۹ اسفند سال‌جاری برایش اتفاق افتاد، نداشت. اما درسی به ما داد که بعید می‌دانم کسی آن را آموخته باشد. مساله پرورش یوز در اسارت یک مساله بسیار پیچیده چندوجهی بود که نیاز به بوم‌شناسان، دامپزشکان و متخصصان حیات‌وحش متبحر داشت اما به دلیل نبود زیرساخت‌های لازم در کشور از جمله نبود نیروی متخصص ماهر و اختصاص نیافتن بودجه کافی از به ثمر رسیدن باز ماند. مدیران مربوطه نیز درک لازم نسبت به این موضوع را ندارند. در بخش ورزشی با وجود داشتن بهترین فوتبالیست‌ها در کشور مجبور هستیم با مربی خارجی قرارداد ببندیم. در بحث محیط‌زیست هم همین است، این موضوع بیانگر این است که مدیران ما به دلیل آنکه معمولا برای حل مسائل پیچیده تربیت نشده‌اند، بنابراین به نوعی از پس حل مسائل پیچیده بر نمی‌آیند.

وی افزود: انسان‌های مستقل و باهوشی هم که در این میان دانش و تخصصی دارند و می‌توانند در بخش‌های مربوطه مفید باشند هیچ‌گاه شانس این را به دست نمی‌آورند که در لایه‌های مدیریتی قرار بگیرند و عملا کاری از دست‌شان برنمی‌آید. در نتیجه طبیعی است که شاهد وضعیت ناخوشایند این روزهای محیط‌زیست کشور باشیم. در شرایط فعلی تنها راهی که برایمان مانده این است که محیط‌زیست را به حال خودش بگذاریم. ما چاره‌ای جز حفاظت نداریم فقط باید خودمان را کنترل کنیم. باید بپذیریم که انسان تکامل‌نیافته‌ترین موجود است. انسان حقی ندارد که بخواهد در کار دیگر موجودات دخالت کند. اگر می‎خواهیم برای یوز کاری انجام دهیم، زیستگاه یوز را از دام و سگ‌های ولگرد تخلیه کنیم و از فنس‌های مناسب در جهت ایمن‌سازی محیط پیرامون زندگی یوزپلنگ‌ها استفاده کنیم. تنها کاری که در اسفند‌ماه می‎توان انجام داد جلوگیری از طرح منحوس یک‌میلیاردی درختکاری است که حالا مثل مور و ملخ می‌افتند به جان مناطق طبیعی تا آسایش و آرامش هر گیاه و جانوری را بگیرند. «پیروز» مرد تا به ما بفهماند که ما را به خیر تو امیدی نیست؛ شر مرسان.جهان صنعت
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: