کد خبر: ۳۱۸۳۱۳
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۵ - ۲۰ دی ۱۴۰۱ - 2023January 10
 بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل یکی از اصلی‌ترین چالش‌های نظام آموزش و پرورش ایران است که در سال‌های اخیر به ویژه پس از همه‌گیری کووید-۱۹ و غیرحضوری شدن آموزش‌ها، رشد چشمگیری داشته است.
شفاآنلاین>سلامت> بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل یکی از اصلی‌ترین چالش‌های نظام آموزش و پرورش ایران است که در سال‌های اخیر به ویژه پس از همه‌گیری کووید-۱۹ و غیرحضوری شدن آموزش‌ها، رشد چشمگیری داشته است.

به گزارش شفاآنلاین:طبق آخرین آمارهای اعلامی از سوی این وزارتخانه، در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ هرچند تلاش‌هایی برای جذب بازماندگان و تارکان از تحصیل و کاهش آمار نسبت به سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ انجام شده است، اما همچنان بیش از ۹۱۱ هزار نفر در سنین ۶ تا ۱۷ سال از تحصیل بازمانده‌اند و ۲۷۹ هزار دانش‌آموز هم ترک تحصیل کرده‌اند. مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی به بررسی روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل در آموزش‌وپرورش در سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۰ پرداخته است. براساس نتایج این بررسی، تعداد کل افراد بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ برابر ۷۷۷ هزار و ۸۶۲ نفر است که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ با ۲۶ درصد رشد به ۹۱۱ هزار و ۲۷۲ نفر افزایش یافته است. طبق گزارش سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰، پنج استان سیستان‌و‌بلوچستان، خراسان‌رضوی، تهران، خوزستان و آذربایجان‌‌غربی دارای بالاترین فراوانی مطلق بازماندگان از تحصیل هستند. از این میان، استان سیستان‌وبلوچستان وضعیت بغرنجی دارد. به نحوی که از سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۵ تاکنون بالاترین فراوانی مطلق و نسبی را در این شاخص داشته و در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تعداد ۱۴۵ هزار و ۳۴۰ کودک بازمانده از تحصیل دارد.
تعداد دانش‌آموزان ترک تحصیلی در سال‌های ۱۳۹۵-۱۳۹۴ برابر با ۳۴۷ هزار و ۲۰۳ نفر بوده که با کاهش ۶/۱۹ درصدی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ به عدد ۲۷۹ هزار و ۱۹ نفر رسیده است. با این حال، آمار دانش‌آموزان ترک‌تحصیل دوره متوسطه اول در بازه زمانی پیش گفته رو به رشد بوده است، به نحوی که در این شاخص از ۶۰ هزار نفر به بیش از ۱۵۴ هزار نفر افزایش یافته است. استان‌های سیستان‌و‌بلوچستان، خراسان‌رضوی، خوزستان، آذربایجان‌غربی و کرمان به ترتیب دارای بیشترین آمار تارکان از تحصیل در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ هستند.
یافته‌های این گزارش نشان می‌دهد نرخ جذب بسیار ناچیز کودکان بازمانده از تحصیل در کنار تعداد بالای ترک تحصیل سالانه (از ۳۴۷ هزار نفر تا ۲۷۰ هزار نفر) باعث شده تا روند بازماندگی از تحصیل در نظام آموزش‌وپرورش تا سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ روبه رشد باشد. از سوی دیگر متاسفانه جمعیت ترک‌تحصیل در دوره ابتدایی و متوسطه اول (دوره آموزش‌وپرورش عمومی) از سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۳ تا سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ رو به افزایش بوده که این موضوع به تشدید روند بازماندگی از تحصیل خواهد انجامید. تعداد دانش‌آموزان ترک تحصیلی در سال‌های ۱۳۹۴-۱۳۹۳ برابر با ۲۰۳/۳۴۷ نفر بوده که با کاهش۲۲درصدی در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ به عدد ۵۵۵/۲۷۰ رسیده است. این کاهش ۲۲درصدی مربوط به دوره دوم متوسطه است که در همین بازه زمانی مذکور از ۱۹۹ هزار نفر به ۴۵ هزار نفر کاهش یافته، اما در سوی دیگر، آمار دانش‌آموزان ترک‌‌‌‌تحصیل دوره ابتدایی و متوسطه اول در بازه زمانی پیش گفته رو به رشد بوده به نحوی که در دوره ابتدایی شاخص مذکور از ۷۸ هزار نفر به ۹۹ هزار نفر و دو دوره متوسطه اول از ۶۰ هزار نفر به ۱۲۴ هزار نفر افزایش یافته است. درحال حاضر در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ آمار تارکان تحصیل با رشد ۳ درصدی به ۲۷۹٫۰۱۹ نفر رسیده است. علیرغم سیاستگذاری مکرر در قبل و بعد از انقلاب اسلامی در خصوص پوشش کامل تحصیلی و جذب همه کودکان بازمانده از تحصیل، این اهداف تحقق نیافته است و تعداد ۹۱۱/۲۷۲ کودک الزام تعلیم در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ از تحصیل بازمانده‌اند و تعداد ۰۱۹/۲۷۹ دانش‌آموز در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ ترک تحصیل کرده‌اند. این در حالی است خانوارهایی که در دهک‌های پایین، فاقد بیمه، فقیر، فاقد درآمد ثابت و… هستند بیشتر در معرض بازماندگی از تحصیل قرار دارند. به طورکلی می‌توان گفت که بازماندگی از تحصیل با وضعیت رفاه خانوار ارتباط مستقیمی دارد. نتیجه آنکه اهداف اسناد و قوانین مربوط به پوشش تحصیلی و جذب کودکان بازمانده از تحصیل تاکنون تحقق نیافته است و سیاستگذاری در این حوزه بــدون اثرپذیری از واقعیت‌ها و وضعیت موجود مساله، همچنان به عباراتی توصیه‌ای و کلی همچون آموزش اجباری، پوشش کامل تحصیلی و جذب افراد بازمانده از تحصیل اکتفا کرده و رو به سوی قاعده‌گذاری عملیاتی و اجرایی برای حل مساله نیاورده است. این در حالی است که حل این مساله از یکسو نیازمند قاعده‌گذاری عملیاتی و اجرایی است و از سوی دیگر نظارت بر اجرای قوانین و مقررات از سوی نهادهای نظارتی ازجمله مجلس بسیار ضرورت دارد. به عقیده جامعه‌شناس‌ها افزایش ۲۶ درصدی تارکان تحصیل تاثیرات مخربی بر جامعه می‌گذارد؛ چرا که براساس این آمار دست اقشار ضعیف از کسب آموزش و آینده روشن قطع شده است.

افزایش ترک تحصیل در میان قشر ضعیف
دکتر «سیمین کاظمی» پزشک و جامعه‌شناس  گفت: تحصیل یکی از عواملی است که در تحرک اجتماعی نقش دارد و افراد می‌توانند با تحصیل موقعیت خود را در سلسله مراتب اجتماعی بهبود ببخشند. با ترک تحصیل این چشم‌انداز تاریک و این امکان سلب می‌شود. بازماندگی از تحصیل عموما در زمینه فقر و محرومیت‌های اقتصادی و اجتماعی رخ می‌دهد. در واقع با افزایش بازماندگی از تحصیل چرخه فقر و محرومیت تداوم پیدا می‌کند.
وی با اشاره به آسیب‌های اجتماعی این رویداد افزود: کم‌سوادی و ترک تحصیل موجب می‌شود شخص در برابر آسیب‌های اجتماعی تاب ‌وری کمتری داشته باشد و بیشتر از افراد تحصیلکرده در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار بگیرد. با ترک تحصیل، فرد از آگاهی و دانش کمتری برخوردار است و بعضی از مهارت‌های زندگی را کسب نمی‌کند و از آنجا که معمولا در زمینه اقتصادی- اجتماعی پایینی تحصیل را ترک کرده است، احتمال اینکه در یک شبکه اجتماعی آسیب‌زا قرار بگیرد بیشتر است. چنانکه در پژوهش‌ها می‌بینیم اعتیاد، روسپی‌گری و جرایم مرتبط با فقر بیشتر در میان افراد کم‌سواد مشهود است. موضوع دیگر این است که با ترک تحصیل، پدیده کودکان کار و کودک‌همسری نیز با احتمال بیشتری اتفاق می‌افتد که اینها نقض حقوق کودک هستند و هر کدام تبعات منفی به بار می‌آورند.
دکتر کاظمی با اشاره به رابطه فقر و ترک تحصیل بیان کرد: ترک تحصیل علل مختلفی دارد و یک پدیده چندعاملی است که البته تاثیر برخی عوامل ممکن است بیشتر باشد. محرومیت اقتصادی و اجتماعی یکی از مهم‌ترین علل ترک تحصیل است. چنانکه می‌بینیم براساس آمار در استان‌های محروم مثل سیستان‌و‌بلوچستان شیوع این مشکل بیشتر است. عامل دیگر فقر و وضعیت بی‌ثبات اقتصادی است. با تشدید فقر خانواده‌ها و مراقبان کودک چون از تامین هزینه تحصیل ناتوان می‌شوند، چاره‌ای غیر از ممانعت تحصیل باقی نمی‌ماند و البته ممکن است کودک مجبور شود برای کمک به وضعیت اقتصادی خانواده وارد بازار کار شود یا اینکه برای کاهش هزینه خانوار دختران از تحصیل منع و به ازدواج واداشته شوند. عامل دیگر فرهنگ است که به خصوص در ترک تحصیل دختران نقش دارد، به این معنی که در برخی مناطق تحصیل برای دختران ضروری شمرده نمی‌شود و ممکن است با ادامه تحصیل دختران مخالفت شود. یک عامل مهم دیگر کمبود مدرسه و معلم در مناطق محروم و نواحی روستایی است، به طوری که کودکان مجبور هستند برای تحصیل به مناطق خارج از محل سکونت‌شان بروند و دشواری این رفت‌وآمد به خصوص برای دختران که با موانع فرهنگی بیشتری مواجه هستند، منجر به کنار گذاشتن درس و تحصیل می‌شود.
این جامعه‌شناس با اشاره به نقش آموزش و پرورش در افزایش ترک‌تحصیلان گفت: ساختار آموزشی از جهات متعددی به پدیده ترک تحصیل دامن می‌زند. از طرفی کمبود بودجه آموزشی است که ایران از این حیث در بین سایر کشورها وضعیت قابل قبولی ندارد. این کمبود بودجه موجب شده که وضعیت آموزشی به خصوص در مناطق محروم بهبود نیابد و مشکلاتی مثل فقدان مدرسه و معلم منجر به محرومیت از تحصیل می‌شود. سال‌هاست که آموزش و پرورش به جای پیدا کردن راه‌حل واقعی و موثر برای مشکلاتش، به راه‌حل‌های موقتی و نامطمئن مثل خیرین مدرسه‌ساز یا راه‌حل‌های آسیب‌زا مثل خصوصی‌سازی آموزش متوسل شده است. همین خصوصی‌سازی آموزش، خود سرچشمه طبقاتی شدن آموزش و فقدان دسترسی و ناامیدی دانش‌آموزان تهیدست از تحصیل شده است.
دکتر کاظمی در پاسخ به اینکه چرا در قرن حاضر تعداد تارکان تحصیل هر سال بیشتر می‌شود، اظهار کرد: زنگ خطر بازماندگی از تحصیل چندین سال است که به صدا در آمده ولی به آن توجه جدی نمی‌شود و زمینه‌های آن رفع نشده است. در چنین بی‌توجهی دور از انتظار نیست که آمار آن افزایش یابد و لاینحل‌تر از قبل به نظر برسد.
او درباره راهکارهای جلوگیری از افزایش این موضوع گفت: محرومیت‌زدایی، دستیابی به رفاه اجتماعی و اصلاح ساختار آموزشی از راهکارهای جلوگیری از بازماندگی تحصیلی هستند.جهان صنعت
برچسب ها: فقر ، بی سوادی ، ترک تحصیل
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: