به گزارش شفاآنلاین: اشپیگل که استاد پزشکی نیز هست،گفت: از زمانی که حیات روی زمین وجود داشته است، از اولین موجودات زنده گرفته تا انسان امروزی،گرانش بطور بی وقفه همه چیز را در این سیاره شکل داده است.بدن ما از لحظه تولد تا روز مرگ تحت تأثیر جاذبه قرار می گیرد.گرانش یک نیروی بسیار اساسی است که اغلب ما به تأثیر مداوم آن بر سلامت خود توجه نمی کنیم.
این فرضیه که در مجله آمریکایی گوارش منتشر شده است،چگونگی تکامل روده ها، ستون فقرات، قلب، اعصاب و مغز را برای مدیریت تایر گرانش،توصیف می کند.
سندرم روده تحریک پذیر (IBS) مجموعه ای از علائم است که با هم بروز می کنند،از جمله درد مکرر در شکم و تغییرات در حرکات روده، که ممکن است اسهال، یبوست یا هر دو باشد.در ابتلا به IBS، شما این علائم را بدون هیچ نشانه قابل مشاهده ای از آسیب یا بیماری در دستگاه گوارش خود دارید.
اشپیگل گفت: اعضای بدن ما دائما به سمت پایین کشیده می شوند. اگر این ارگان ها، نتوانند کشش جاذبه را مدیریت کنند،این موضوع میتواند باعث مشکلاتی مانند درد، گرفتگی عضلات، سبکی سر، عرق کردن، ضربان قلب سریع و مشکلات کمر شوند که همه ی اینها علائمی هستند که در IBS مشاهده میشود.نیروی گرانش حتی می تواند به رشد بیش از حد باکتری ها در روده نیزکمک کند، مشکلی که با IBS نیز مرتبط است.
مکانیسم اساسی IBS از زمانی که بیش از یک قرن پیش برای اولین بار توصیف شد،برای محققان سوالات بسیاری بوجود آورده است. در حالی که این اختلال 10 درصد از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار می دهد، کارشناسان هنوز دقیقاً نمی دانند که چگونه و چرا ایجاد می شود.
با این حال، چندین نظریه متضاد وجود دارد که ویژگی های بالینی این عارضه را توضیح می دهد.یکی از این نظریه ها این است که IBS یک اختلال تعاملی بین روده و مغز است. تئوری دیگری معتقد است که IBS ناشی از ناهنجاریهایی در میکروبیوم روده است که میتواند با آنتیبیوتیکها یا رژیمهای غذایی با قابلیت تخمیر کم،کنترل شود.
تئوری های دیگر نشان می دهد که ناهنجاری در تحرک، حساسیت بیش از حد روده،اندازه غیر طبیعی سروتونین،یا سیستم عصبی نامنظم خودمختار باعث IBS می شوند.
اشپیگل گفت:بقدری توضیحات و نظریه ها متنوع است که داشتم فکر کردم که آیا همه آنها می توانند همزمان درست باشند یا خیر.همانطور که در مورد هر نظریه فکر می کردم،همه آنهایی که شامل تحرک، باکتری ها و عصب روانشناسی IBS می شوند، ممکن است به جاذبه به عنوان یک عامل ارتباط دهنده بین همه این عوامل اشاره کنند. در ابتدا بدون شک خیلی عجیب به نظر می رسید،اما وقتی این ایده را توسعه دادم و توسط همکارانم اجرا کردم،متوجه شدم که واقعا دارم جواب می گیرم.
اشپیگل توضیح داد:جاذبه می تواند ستون فقرات را فشرده کند و انعطاف پذیری فرد را کاهش دهد.همچنین می تواند باعث شود اندام ها به سمت پایین حرکت کنند و از موقعیت مناسب خود خارج شوند. محتویات شکم مانند یک گونی سیب زمینی سنگین است که قرار است در تمام زندگی خود آن را حمل کنیم.
برخی از افراد دارای سیستم بدنی هستند که نسبت به دیگران توانایی بیشتری برای حمل کردن دارند. به عنوان مثال، برخی دارای سیستم تعلیق کششی هستند که باعث افتادگی روده ها می شود. برخی دیگر مشکلاتی در ستون فقرات دارند که باعث افتادگی دیافراگم یا بیرون زدگی شکم می شود که منجر به فشرده شدن شکم می شود.
این عوامل ممکن است باعث مشکلات حرکتی یا رشد بیش از حد باکتری در روده شوند.همچنین این موضوع ممکن است به توضیح اینکه چرا فیزیوتراپی و ورزش برای IBS موثر است نیزکمک کند زیرا این مداخلات باعث تقویت بدن می شود.
با این حال، فرضیه گرانش از قضیه ی بیماری های روده نیز فراتر می رود.
دکتر شلی لو می گوید: این فرضیه بسیار تحریک کننده است، اما بهترین چیز در مورد آن این است که قابل آزمایش است. اگر درستی آن ثابت شود،منجر به یک تغییر بزرگ در طرز فکر ما در مورد IBS و احتمالاً درمان آن است.
اشپیگل گفت:سیستم عصبی ما هم در دنیایی که گرانش وجود دارد،تکامل یافته است و این ممکن است توضیح دهد که چرا بسیاری از افراد هنگام استرس پروانه هایی را در شکم خود حس میکنند. عجیب است که این «احساسات درونی» هنگام افتادن به سمت زمین نیز رخ می دهد،مانند هنگام پایین آمدن از روی ترن هوایی یا هواپیمایی که متلاطم است. اعصاب موجود در روده مانند یک ردیاب نیروی G عمل می کنند که به ما زمانی که سقوط خطرناکی را تجربه می کنیم یا در شرف تجربه کردن آن هستیم،هشدار می دهد.
برخی از افراد نسبت به دیگران به نیروهای G مقاومتر هستند.به عنوان مثال، یک نفر ممکن است در حالی که روی ترن هوایی می افتد دستان خود را بالا بیاورد و بخندد،در حالی که دیگری دندان هایش را به هم فشار می دهد و ناله می کند. نفر اول خوش می گذراند در حالی که نفر دوم احساس خطر می کند که این موضوع طیفی از آنچه اشپیگل آن را هشیاری نیروی جی می نامد را آشکار می کند.
یکی دیگر از عواملی که ممکن است در این موضوع نقش داشته باشد سروتونین است که یک انتقال دهنده عصبی است که ممکن است تا حدی برای مدیریت گرانش در سراسر سیستم های بدن تکامل یافته باشد. اشپیگل خاطرنشان کرد که سروتونین برای بهتر کردن خلق و خو،هم به صورت استعاری و هم به معنای واقعی کلمه ضروری است. بدون وجود آن، افراد قادر به ایستادن، حفظ تعادل، گردش خون، یا پمپاژ محتویات روده در برابر جاذبه نخواهند بود.
اشپیگل گفت: سروتونین نامنظم ممکن است به نوعی شکست در جاذبه باشد.زمانی که ترشح سروتونین غیرطبیعی باشد،افراد ممکن است به IBS، اضطراب، افسردگی، فیبرومیالژیا و خستگی مزمن مبتلا شوند. این عوارض ممکن است نقص در عدم تحمل جاذبه را نشان دهند.
تحقیقات بیشتری برای آزمایش این رویکرد و درمانهای احتمالی مورد نیاز است.
دکتر شلی لو، رئیس انجمن زنان در بخش گوارش و مدیر بخش بیماری های گوارشی و کبد درمرکز پزشکی Cedars Sinai گفت: این فرضیه بسیار تحریک کننده است،اما بهترین چیز در مورد آن این است که قابل آزمایش است. اگر درستی آن ثابت شود،منجر به یک تغییر بزرگ در طرز فکر ما در مورد IBS و احتمالاً درمان آن است.