به گزارش شفاآنلاین:زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به PTSD هستند. سه گروه قومی - لاتین تبارهای ایالات متحده، آمریکایی های آفریقایی تبار و سرخپوستان آمریکایی - به طور نامتناسبی تحت تأثیر قرار می گیرند و نسبت به سفیدپوستان غیر لاتین دارای نرخ بالاتری از PTSD هستند.
افراد مبتلا به PTSD افکار و احساسات شدید و آزاردهنده مرتبط با تجربه خود دارند که مدت ها پس از پایان رویداد آسیب زا باقی می ماند.
آنها ممکن است این رویداد را از طریق فلاش بک یا کابوس دوباره زنده کنند. آنها ممکن است احساس غم، ترس یا عصبانیت کنند و ممکن است احساس جدایی یا بیگانگی از افراد دیگر داشته باشند. افراد مبتلا به PTSD ممکن است از موقعیت ها یا افرادی که رویداد آسیب زا را به آنها یادآوری می کند اجتناب کنند و ممکن است واکنش های منفی شدیدی نسبت به چیزی معمولی مانند صدای بلند یا لمس تصادفی داشته باشند.
تشخیص PTSD مستلزم قرار گرفتن در معرض یک رویداد تروماتیک ناراحت کننده است. به عنوان مثال، PTSD می تواند در مورد مرگ خشونت آمیز یک خانواده یا دوست نزدیک رخ دهد. همچنین می تواند در نتیجه قرار گرفتن مکرر در معرض جزئیات وحشتناک تروما، مانند قرار گرفتن افسران پلیس در معرض جزئیات موارد کودک آزاری، رخ دهد.
اگر نشانههای PTSD وجود داشته باشند، دکتر با انجام یک معاینه فیزیولوژیکی و تاریخچه پزشکی به ارزیابی بیمار میپردازد.هر چند هیچگونه آزمایش مخصوصی جهت تشخیص PTSD وجود ندارد اما دکتر ممکن است آزمونهای گوناگونی را جهت تعیین بیماری جسمانی به کار برد. اگر هیچگونه بیماری جسمانی پیدا نشد شما ممکن است به یک روانپزشک ، روانشناس و یا متخصصین بهداشت روان ارجاع داده شوید. روانپزشکان و روانشناسان از مصاحبه و وسایل سنجش ویژهای که برای ارزیابی فرد جهت اختلالات اضطرابی طراحی شده است استفاده میکنند.دکتر، مبنای تشخیص PTSD را بر اساس نشانههای گزارش شده بیمار که شامل تمامی مشکلات نشانههای PTSD نیز میشود، میگذارد. سپس تعیین میکند که آیا نشانهها و میزان بدکاری آنها بیان کننده PTSD هست یا نه؟PTSD زمانی تشخیص داده میشود که نشانههای آن برای مدتی بیشتر از یک ماه تداوم داشته باشند.
علائم PTSD به چهار دسته زیر تقسیم می شوند. علائم خاص می تواند از نظر شدت متفاوت باشد.
نفوذ: افکار مزاحم مانند خاطرات تکراری و غیرارادی. رویاهای ناراحت کننده؛ یا فلاش بک از رویداد آسیب زا. فلاش بک ها ممکن است به قدری واضح باشند که افراد احساس کنند تجربه آسیب زا را دوباره زندگی می کنند یا آن را جلوی چشمان خود می بینند.
اجتناب: اجتناب از یادآوری رویداد آسیب زا ممکن است شامل اجتناب از افراد، مکان ها، فعالیت ها، اشیاء و موقعیت هایی باشد که ممکن است باعث ایجاد خاطرات ناراحت کننده شود. افراد ممکن است سعی کنند از یادآوری یا فکر کردن در مورد رویداد آسیب زا اجتناب کنند. آنها ممکن است در برابر صحبت کردن در مورد آنچه اتفاق افتاده یا احساسشان نسبت به آن، مقاومت کنند.
تغییرات در شناخت و خلق و خو: ناتوانی در به خاطر سپردن جنبه های مهم رویداد آسیب زا، افکار و احساسات منفی که منجر به باورهای مستمر و تحریف شده در مورد خود یا دیگران می شود (مثلاً «من بد هستم»، «به هیچ کس نمی توان اعتماد کرد»). افکار تحریف شده در مورد علت یا پیامدهای رویداد که منجر به سرزنش نادرست خود یا دیگران می شود. ترس مداوم، وحشت، خشم، گناه یا شرم؛ علاقه بسیار کمتر به فعالیت هایی که قبلاً از آنها لذت می بردید. احساس جدایی یا بیگانگی از دیگران؛ یا ناتوانی در تجربه احساسات مثبت (خلاء شادی یا رضایت).
بسیاری از افرادی که در معرض یک رویداد آسیب زا قرار می گیرند، علائمی مشابه آنچه در بالا توضیح داده شد، در روزهای پس از آن رویداد تجربه می کنند. با این حال، برای اینکه یک فرد مبتلا به PTSD تشخیص داده شود، علائم باید بیش از یک ماه طول بکشد و باید باعث ناراحتی یا مشکلات قابل توجهی در عملکرد روزانه فرد شود. بسیاری از افراد در عرض سه ماه پس از ضربه دچار علائم می شوند، اما علائم ممکن است دیرتر ظاهر شوند و اغلب برای ماه ها و گاهی سال ها باقی می مانند. PTSD اغلب با سایر شرایط مرتبط مانند افسردگی، مصرف مواد، مشکلات حافظه و سایر مشکلات سلامت جسمی و روانی رخ می دهد.
علائم تجربه مجدد عبارتند از:
تجربه مجدد علائم ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی در روال روزمره فرد شود. علائم می تواند از افکار و احساسات خود شخص شروع شود. کلمات، اشیا یا موقعیتهایی که یادآور رویداد هستند نیز میتوانند باعث تجربه مجدد علائم شوند.
اختلال استرس حاد در واکنش به یک رویداد آسیب زا رخ می دهد، درست مانند PTSD، و علائم مشابه است. با این حال، علائم بین سه روز تا یک ماه پس از رویداد رخ می دهد. افراد مبتلا به اختلال استرس حاد ممکن است تروما را دوباره تجربه کنند، فلاش بک یا کابوس ببینند و ممکن است احساس بی حسی یا جدا شدن از خود کنند.
این علائم باعث ناراحتی و مشکلات عمده در زندگی روزمره آنها می شود. حدود نیمی از افراد مبتلا به اختلال استرس حاد به PTSD مبتلا می شوند. تخمین زده می شود که 13 تا 21 درصد از بازماندگان تصادفات رانندگی به اختلال استرس حاد مبتلا می شوند و بین 20 تا 50 درصد از بازماندگان حمله، تجاوز جنسی یا تیراندازی دسته جمعی به آن مبتلا می شوند.
روان درمانی، از جمله درمان شناختی رفتاری می تواند به کنترل علائم و جلوگیری از بدتر شدن آنها و تبدیل شدن به PTSD کمک کند.
داروها مانند داروهای ضد افسردگی SSRI می توانند به کاهش علائم کمک کنند.
اختلال سازگاری در پاسخ به یک رویداد (یا رویدادهای استرس زا) زندگی رخ می دهد. علائم عاطفی یا رفتاری که فرد در پاسخ به عامل استرس زا تجربه می کند، عموماً شدیدتر یا شدیدتر از آن چیزی است که به طور منطقی برای نوع رویداد رخ داده انتظار می رود.
علائم می تواند شامل احساس تنش، غمگینی یا ناامیدی باشد. کناره گیری از افراد دیگر؛ رفتار سرکش یا نشان دادن رفتار تکانشی؛ یا تظاهرات فیزیکی مانند لرزش، تپش قلب و سردرد. این علائم باعث ناراحتی یا مشکلات قابل توجهی در عملکرد در بخش های مهم زندگی فرد می شود، به عنوان مثال، در محل کار، مدرسه یا در تعاملات اجتماعی. علائم اختلالات سازگاری در عرض سه ماه پس از یک رویداد استرس زا شروع می شود و بیش از شش ماه پس از پایان عامل استرس زا یا پیامدهای آن ادامه نمی یابد.
عامل استرس زا ممکن است یک رویداد واحد باشد (مانند جدایی عاشقانه)، یا ممکن است بیش از یک رویداد با اثر تجمعی وجود داشته باشد. عوامل استرس زا ممکن است عودکننده یا مداوم باشند (مانند یک بیماری دردناک مداوم با افزایش ناتوانی). عوامل استرس زا ممکن است بر یک فرد منفرد، کل خانواده، یا یک گروه یا جامعه بزرگتر (مثلاً در مورد یک بلای طبیعی) تأثیر بگذارند.
تخمین زده می شود که 5 تا 20 درصد از افراد تحت درمان سرپایی سلامت روان، تشخیص اصلی اختلال سازگاری را دارند. یک مطالعه اخیر نشان داد که بیش از 15 درصد از بزرگسالان مبتلا به سرطان دارای اختلال سازگاری هستند که معمولاً با روان درمانی درمان می شود.
اختلال درگیری اجتماعی مهار نشده در کودکانی رخ می دهد که قبل از 2 سالگی غفلت یا محرومیت شدید اجتماعی را تجربه کرده اند. مشابه اختلال دلبستگی واکنشی، زمانی که کودکان نیازهای عاطفی اولیه برای راحتی، تحریک و محبت را نداشته باشند، یا تغییرات مکرر در مراقبین، ممکن است رخ دهد. (مانند تغییرات مکرر مراقبت از خانواده) از ایجاد دلبستگی پایدار در آنها جلوگیری می کند.
اختلال درگیری اجتماعی مهار نشده شامل رفتار بیش از حد آشنا یا فرهنگی نامناسب کودک با بزرگسالان ناآشنا می شود. به عنوان مثال، کودک ممکن است مایل باشد با یک فرد بزرگسال ناآشنا با کمترین تردید یا بدون تردید همراه شود. این رفتارها باعث ایجاد مشکلاتی در توانایی کودک در ارتباط با بزرگسالان و همسالان می شود. انتقال کودک به یک محیط مراقبت معمولی علائم را بهبود می بخشد. با این حال، حتی پس از قرار گرفتن در یک محیط مثبت، برخی از کودکان علائم را تا نوجوانی همراه خود دارند. تأخیر رشد، به ویژه تأخیرهای شناختی و زبانی، ممکن است همراه با این اختلال رخ دهد.
شیوع اختلال درگیری اجتماعی مهارشده ناشناخته است، اما تصور میشود که نادر باشد. بیشتر کودکانی که به شدت نادیده گرفته شده اند، به این اختلال مبتلا نمی شوند. درمان شامل همکاری کودک و خانواده با یک درمانگر برای تقویت رابطه خود است.
اختلال دلبستگی واکنشی در کودکانی رخ می دهد که در سال های اول زندگی خود غفلت یا محرومیت شدید اجتماعی را تجربه کرده اند. این می تواند زمانی رخ دهد که کودکان نیازهای عاطفی اولیه برای راحتی، تحریک و محبت را نداشته باشند، یا زمانی که تغییرات مکرر در مراقبین (مانند تغییرات مکرر مراقبت از خانواده) مانع از ایجاد دلبستگی پایدار در آنها شود.
کودکان مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی از نظر عاطفی از مراقبان بزرگسال خود دور می شوند. آنها به ندرت برای راحتی، حمایت یا محافظت به مراقبان مراجعه می کنند. در طول تعاملات معمول با مراقبین، آنها احساسات مثبت کمی نشان می دهند و ممکن است ترس یا غم غیر قابل توضیحی را نشان دهند. مشکلات قبل از 5 سالگی ظاهر می شوند. تاخیر در رشد، به ویژه تاخیرهای شناختی و زبانی، اغلب همراه با این اختلال رخ می دهد.
اختلال دلبستگی واکنشی، حتی در کودکانی که به شدت نادیده گرفته شده اند، معمول است. درمان شامل همکاری کودک و خانواده با یک درمانگر برای تقویت رابطه خود است.
کودکان و نوجوانان ممکن است واکنش های شدیدی به تروما داشته باشند، اما برخی از علائم آنها ممکن است مانند بزرگسالان نباشد. علائمی که گاهی در کودکان بسیار کوچک (کمتر از 6 سال) دیده می شود می تواند شامل موارد زیر باشد:
کودکان بزرگتر و نوجوانان بیشتر احتمال دارد علائمی مشابه علائم مشاهده شده در بزرگسالان نشان دهند. آنها همچنین ممکن است رفتارهای مخرب داشته باشند یا بی احترامی ایجاد کنند. کودکان بزرگتر و نوجوانان ممکن است به دلیل جلوگیری نکردن از آسیب یا مرگ احساس گناه کنند.
آنها همچنین ممکن است افکار انتقام جویی داشته باشند.
هر کسی در هر سنی ممکن است به PTSD مبتلا شود؛ این شامل کهنه سربازان جنگ، کودکان و افرادی است که از طریق تجاوز فیزیکی یا جنسی، سوء استفاده، تصادف، فاجعه یا سایر رویدادهای جدی در معرض آسیب قرار گرفته اند. طبق گزارش مرکز ملی PTSD، از هر 100 نفر حدود 7 یا 8 نفر در مقطعی از زندگی خود دچار PTSD می شوند. زنان بیشتر از مردان در معرض ابتلا به PTSD هستند و ژن ها ممکن است برخی افراد را بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به PTSD قرار دهند.
همه افراد مبتلا به PTSD یک رویداد خطرناک را تجربه نکرده اند. برخی از افراد پس از تجربه خطر یا آسیب یکی از دوستان یا اعضای خانواده دچار PTSD می شوند. مرگ ناگهانی و غیرمنتظره یکی از عزیزان نیز می تواند منجر به PTSD شود.
مهم است که به یاد داشته باشید که همه کسانی که در یک رویداد خطرناک زندگی می کنند به PTSD مبتلا نمی شوند.عوامل زیادی در ابتلای فرد به PTSD نقش دارند.
تعدادی مثال در زیر آورده شده است که عوامل خطر احتمال ابتلای فرد به PTSD را افزایش می دهد. عوامل دیگری به نام عوامل تاب آوری می توانند به کاهش خطر این اختلال کمک کنند.
برخی از عواملی که خطر PTSD را افزایش می دهند عبارتند از:
این می تواند به این دلیل باشد که وقتی از نظر احساسی استرس داریم، بدن ما هورمون هایی به نام کورتیزول و آدرنالین ترشح می کند. این روش خودکار بدن برای آماده شدن برای پاسخ دادن به یک تهدید است که گاهی اوقات واکنش "جنگ، گریز یا شوکه شدن" نامیده می شود.
مطالعات نشان داده است که فرد مبتلا به PTSD زمانی که دیگر در خطر نیست به تولید این هورمونها ادامه میدهد، که تصور میشود برخی از علائم مانند هوشیاری شدید و به راحتی مبهوت شدن را توضیح میدهد.
برخی از افراد علائم فیزیکی مشابه علائم اضطراب مانند سردرد، سرگیجه، درد قفسه سینه و درد معده را نیز تجربه می کنند.
توجه به این نکته مهم است که همه کسانی که تروما را تجربه می کنند به PTSD مبتلا نمی شوند و هرکسی که دچار PTSD می شود نیاز به درمان روانپزشکی ندارد. برای برخی از افراد، علائم PTSD با گذشت زمان فروکش می کند یا ناپدید می شود. دیگران با کمک سیستم حمایتی خود (خانواده، دوستان یا روحانیون) بهتر می شوند. اما بسیاری از افراد مبتلا به PTSD برای بهبودی از ناراحتی روانی که می تواند شدید و ناتوان کننده باشد به درمان حرفه ای نیاز دارند.
مهم است که به یاد داشته باشید که تروما ممکن است منجر به ناراحتی شدید شود. این ناراحتی تقصیر فرد نیست و PTSD قابل درمان است. هر چه فرد زودتر تحت درمان قرار گیرد، شانس بهبودی بیشتر است.
روانپزشکان و سایر متخصصان سلامت روان از روشهای مؤثر (تحقیقشده) برای کمک به بهبودی افراد از PTSD استفاده میکنند. گفتار درمانی (روان درمانی) و دارو درمانی درمان های مبتنی بر شواهد موثری را برای PTSD ارائه می دهند.
بیشتر بدانید: درمان سندرم استرس پس از سانحه با کنترل حرکات چشم هنگام خواب
یک دسته از روان درمانی، درمان های شناختی رفتاری (CBT) است که بسیار موثر است. درمان پردازش شناختی، درمان مواجهه طولانی مدت و درمان تلقیح استرس (که در زیر توضیح داده شده است) از جمله انواع CBT هستند که برای درمان PTSD استفاده می شوند.
گروه درمانی بازماندگان حوادث آسیب زا مشابه را تشویق می کند تا
تجربیات و واکنش های خود را در یک محیط راحت و بدون قضاوت به اشتراک
بگذارند. اعضای گروه به یکدیگر کمک می کنند تا متوجه شوند که بسیاری از
افراد به همان شیوه واکنش نشان می دادند و همان احساسات را احساس می کردند.
خانواده درمانی نیز ممکن است کمک کند زیرا رفتار و ناراحتی فرد مبتلا به
PTSD می تواند کل خانواده را تحت تاثیر قرار دهد.
سایر روان درمانی ها مانند درمان های بین فردی، حمایتی و روان پویشی بر جنبه های عاطفی و بین فردی PTSD تمرکز دارند. این موارد ممکن است برای افرادی که نمی خواهند خود را در معرض یادآوری آسیب های خود قرار دهند مفید باشد.
دارو می تواند به کنترل علائم PTSD کمک کند. علاوه بر این، تسکین علائمی که دارو فراهم می کند به بسیاری از افراد اجازه می دهد تا به طور مؤثرتری در روان درمانی شرکت کنند.
برخی از داروهای ضد افسردگی مانند SSRI و SNRI (مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین و مهارکنندههای بازجذب سروتونین- نوراپی نفرین)، معمولاً برای درمان علائم اصلی PTSD استفاده میشوند. آنها به تنهایی یا همراه با روان درمانی یا سایر درمان ها استفاده می شوند.
سایر داروها ممکن است برای کاهش اضطراب و بیقراری فیزیکی یا درمان کابوسها و مشکلات خواب که بسیاری از افراد مبتلا به PTSD را ناراحت میکنند، استفاده شود.
ممکن است به این خاطر که به فرد اجازه می دهد که در افکار، ترسها، و احساسات افراد دیگری که حوادث فاجعه باری را تجربه کرده اند مشارکت نماید، مفید باشد .
یک فرم پیچیده از روان درمانی است که ابتدا جهت کاهش درماندگی همراه با خاطرات فاجعه بار طراحی شده بود اما هم اینک در درمان فوبیها نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
درمان های دیگر از جمله درمان های مکمل و جایگزین نیز به طور فزاینده ای برای کمک به افراد مبتلا به PTSD استفاده می شود. این رویکردها درمان را خارج از کلینیک سلامت روان مرسوم ارائه می دهند و ممکن است به صحبت و افشای کمتری نسبت به روان درمانی نیاز داشته باشند. به عنوان مثال می توان به طب سوزنی و درمان با کمک حیوانات اشاره کرد.
شاید برداشتن اولین قدم برای کمک به خود بسیار سخت باشد. درک این نکته مهم است که اگرچه ممکن است مدتی طول بکشد، اما با درمان، می توانید بهتر شوید. اگر مطمئن نیستید برای کمک به کجا مراجعه کنید، از یک پزشک کمک بگیرید.
اگر علائم PTSD را تجربه می کنید، ممکن است در برخی از جنبه های روزمره زندگی خود با مشکل مواجه شوید، مانند:
روند بهبود PTSD یک روند تدریجی و ادامهداراست. نشانههای PTSD به ندرت به طور کامل ناپدید میشوند، اما درمان میتواند آسیب دیدگان را برای مقابلههای موثرتری در زندگی یاری نماید.درمان میتواند نشانههای PTSD را ضعیفتر و محدودتر کند و توانایی فرد، برای مدیریت احساسات مربوط به واقعه فاجعه بار را افزایش دهد.تحقیقات به سمت کشف عوامل دخیل در PTSD و یافتن درمان های جدید در حال انجام است .
برخی مطالعات پیشنهاد می کنند که مداخلات زودهنگام درباره افرادی که از
فاجعه ای رنج میبرند ممکن است برخی نشانه های PTSD را کاهش دهد و یا کلا
از بروز آنها جلوگیری نماید.سلامت نیوز