کد خبر: ۳۱۴۲۸۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۴ - ۰۸ آبان ۱۴۰۱ - 2022October 30
صدای سرفه یک لحظه هم قطع نمی‌شود. صندلی‌های درمانگاه پر شده و چند نفری هم سرپا ایستاده‌اند. زن به دیواری تکیه داده و نای ایستادن ندارد.
شفاآنلاین>سلامت>صدای سرفه یک لحظه هم قطع نمی‌شود. صندلی‌های درمانگاه پر شده و چند نفری هم سرپا ایستاده‌اند. زن به دیواری تکیه داده و نای ایستادن ندارد.

به گزارش شفاآنلاین:صدای سرفه‌ها که بلندتر می‌شود چند نفر ماسک روی صورت‌شان را محکم می‌کنند. اینجا زمان کُند می‌گذرد و با هر بیماری که داخل اتاق پزشک می‌شود بقیه به ساعت خیره می‌شوند. منشی درمانگاه از همه می‌خواهد از میز فاصله بگیرند تا در زمان مناسب آنها را صدا بزند. صورت پسرک از شدت تب قرمز شده و مادر دستش را با بطری آب خیس می‌کند و روی صورتش می‌کشد. بعد از چند دقیقه صدای اعتراض چند نفر بلند می‌شود که از منشی می‌خواهند به پزشک تذکر دهد زمان زیادی برای هر مریض اختصاص ندهد. چند دقیقه بعد بیماری که ساعتی قبل ویزیت شده با سرم و دارو از پله بالا می‌آید و نفس زنان سراغ اتاق تزریقات را می‌گیرد: «انگار روزهای اول کرونا دوباره دارد تکرار می‌شود.» مرد این را می‌گوید و کیسه داروهایش را نشان می‌دهد: «تا الان دو بار دکتر آمده‌ام و هرچی دارو داده خورده‌ام اما انگار فایده‌ای ندارند. تشخیص خیلی از دکترها آنفلوانزا است ولی من این طوری فکر نمی‌کنم. قبلاً هم آنفلوانزا می‌گرفتیم ولی به این شدت نبود. احتمالاً نوعی ویروس کرونا باشد که مثل قبلی‌ها کشنده نیست ولی خیلی زود همه را مبتلا می‌کند.»

میز خانم دکتر با فیش‌های کاغذی نوبت دهی پر شده است. خستگی در چهره‌اش موج می‌زند ولی با این حال سعی می‌کند به بیمار آرامش بدهد. به فیش‌های روی میز اشاره می‌کند و می‌گوید شما نفر 172 هستید که ویزیت می‌کنم: «این دو هفته واقعاً وحشتناک بود و انگار تمام شدنی هم نیست. هر روز تعداد مبتلایان به ویروس آنفلوانزا بیشتر می‌شود و خیلی‌ها با حال جسمی بد مراجعه می‌کنند.»

دکتر نگار نشاطی نگاهی به لیست کشیک درمانگاه‌های دیگر می‌اندازد و می‌گوید: «سه هفته قبل مادرم را از دست دادم. شرایط روحی بدی داشتم. مراسم سوم مادرم که تمام شد از درمانگاه تماس گرفتند و گفتند کمبود پزشک داریم و تعداد بیماران هم زیاد است. با وجود اینکه شرایط روحی خوبی نداشتم قبول کردم و الان دو هفته است که شبانه‌روز در درمانگاه‌های مختلف شیفت هستم. امروز از صبح اینجا هستم و غروب هم باید به درمانگاه پاسداران بروم. فردا هم تا شب درمانگاه نازی آباد کشیک هستم. هر روز تعداد بیماران بیشتر می‌شود. البته هر سال با شروع فصل پاییز و بازگشایی مدارس ما انتظار سرماخوردگی و آنفلوانزا را داریم اما امسال غافلگیر شدیم. سه هفته زودتر از چیزی که تصور می‌کردیم این بیماری شایع شد. البته علایم ویروس آنفلوانزا با امیکرون شباهت‌های زیادی دارد. الان هم یک هفته است که خانه نرفته‌ام. خیلی‌ها تصور می‌کنند درمانگاه‌های شبانه‌روزی خلوت‌تر هستند درحالی که نیمه شب هم همین تعداد بیمار پشت در اتاق جمع می‌شود. از طرف دیگر مشکل کمبود دارو و سرم هم داریم و سعی می‌کنیم برای بیمار داروی زیاد ننویسیم.»

زن دخترش را روی صندلی کنار خانم دکتر می‌نشاند و سعی می‌کند همه علایم بیماری دخترش را بگوید: «دخترم کلاس سوم ابتدایی است و همان اولین روزی که مدرسه رفت احساس کردم علایم سرماخوردگی دارد. چند نفری در کلاس‌شان سرفه می‌کرده‌اند ولی معلم و ناظم مدرسه فکر کرده‌اند به خاطر حساسیت و آلودگی هوا است. دو سال قبل به‌دلیل شرایط کرونا که بچه‌ها کمتر مدرسه می‌رفتند مسئولان مدرسه توجه بیشتری به سلامت بچه‌ها داشتند. همان ورودی مدرسه تب آنها را می‌گرفتند و اگر دانش‌آموزی تب داشت اجازه نمی‌دادند به کلاس برود. اما با کم شدن کرونا انگار همه پروتکل‌های بهداشتی را فراموش کردند. خانواده‌ها با وجود اینکه بچه‌ها علایم بیماری دارند اما بازهم آنها را مدرسه می‌فرستند. از تب سنج و ماسک و فاصله اجتماعی هم خبری نیست. 30 دانش‌آموز در کلاس کنار هم می‌نشینند و به‌دلیل سرد شدن هوا پنجره‌ها را هم می‌بندند. در این وضعیت اگر یک نفر مبتلا باشد بقیه را هم مریض می‌کند. در این یک ماه این سومین بار است دخترم مریض می‌شود. هر بار علایم پیدا می‌کند او را به مدرسه نمی‌فرستم. دارو درمانی را شروع می‌کنم و بعد از بهبودی وقتی به مدرسه برمی گردد دوباره مریض می‌شود. واقعاً از این شرایط خسته شده‌ام.»

هفته گذشته مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری امریکا اعلام کرد دوره شیوع بیماری آنفلوانزا امسال 6 هفته زودتر از دوره‌های مشابه سال قبل آغاز شده است. بر اساس این آمار تاکنون 880 هزار مورد ابتلای بیماری آنفلوانزا تأیید شده که 6 هزار و 900 نفر بستری و 360 نفر فوت کرده‌اند. افراد زیادی در ایالت‌های مختلف امریکا بر اثر ابتلا به این ویروس بستری شده‌اند که در یک دهه گذشته بی‌سابقه بوده است.

نشاطی می‌گوید: «آنفلوانزا مثل کرونا ترسناک نیست اما برای کودکان یا کسانی که بیماری زمینه‌ای دارند و سالمندان می‌تواند خطرناک باشد. البته این ویروس فقط در کشور ما دردسرساز نشده و خیلی از کشورهای دنیا درگیر هستند. با فروکش کردن کرونا خیلی‌ها ماسک نمی‌زنند و تصور می‌کنند همه چیز تمام شده درحالی که قدرت انتشار ویروس آنفلوانزا چند برابر بیشتر از کرونا است و برای بچه‌هایی که بیماری زمینه‌ای دارند و همین طور سالمندان می‌تواند خطرناک باشد. از طرف دیگر رسانه‌ها که در دوران کرونا هر لحظه اطلاع‌رسانی می‌کردند امروز توجهی به شیوع ویروس آنفلوانزا ندارند و کمتر به این موضوع می‌پردازند.»

اما دکتر مسعود بصیر پزشک عمومی یکی از درمانگاه‌های خرم‌آباد بر خلاف دکتر نشاطی می‌گوید: «ویروس آنفلوانزا امسال خیلی پرسرو صدا وارد شد و برخلاف تصور برخی، جامعه پزشکی مثل دوران کرونا غافلگیر نشد.

 من 30 سال است طبابت می‌کنم و هر سال با شروع فصل پاییز انتظار اپیدمی ویروس آنفلوانزا و سرماخوردگی را دارم. شیوع این ویروس همیشه از کودکان شروع می‌شود که دلیل آن نیز بازگشایی مدارس و نبود فاصله اجتماعی در کلاس‌های درس است. اما دوسال گذشته به‌دلیل اینکه مردم بیشتر رعایت می‌کردند و ماسک می‌زدند قدرت انتشار این ویروس کمتر بود. دوسال گذشته اگر هم کسی به آنفلوانزا مبتلا می‌شد از آنجایی که ویروس کرونا غالب بود همه ویروس‌ها را کرونا محسوب می‌کردیم. از طرف دیگر مردم واکسن می‌زدند و همین باعث بالا رفتن ایمنی بدن می‌شد ولی با توجه به اینکه از آخرین تزریق واکسن ماه‌ها می‌گذرد ایمنی بدن نسبت به این ویروس کم شده است. بازگشایی مدارس و برگزاری مراسم‌ جشن و میهمانی و کم شدن فاصله گذاری‌های اجتماعی از عوامل مهمی است که باعث اپیدمی ویروس آنفلوانزا شده است. قدرت بیماری‌زایی این ویروس آن قدر بالا است که یک نفر در یک اتاق دربسته و یا آسانسور و مترو می‌تواند چند نفر دیگر را هم مبتلا کند.» زن نسخه به دست از اتاق دکتر بیرون می‌آید و از پله‌ها پایین می‌رود. هر چند لحظه یک بار می‌ایستد و نفسی تازه می‌کند. سرفه امانش را بریده و سعی می‌کند نفسش را نگه دارد. از منشی تزریقات می‌خواهد برای تزریق سرم به او وقت بدهد: «سه سال از ویروس کرونا فرار کردم و به گوشه‌ای در شمال پناه بردم. نه میهمانی رفتم و نه جایی تا جان سالم به در ببرم. اما این بار گیر ویروس آنفلوانزا افتادم. انگار راه فراری هم از این ویروس وجود ندارد.»ایران

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: