کد خبر: ۳۱۳۳۰۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۰ - ۲۰ مهر ۱۴۰۱ - 2022October 12
مشکل فقط مسئولان نیستند. ما خانواده‌ها هم از نوجوانان بازمانده‌ایم. خیلی از خانواده‌ها هم اینک زبان نوجوان را نمی‌دانند و از منطق زیستی آنها سر درنمی‌آورند. آن‌ها زودتر از بزرگ‌ترها با تکنولوژی همزیستی پیدا کردند. به نعمت زمانه مغزشان لبریز دیتاست.
شفاآنلاین>سلامت>مشکل فقط مسئولان نیستند. ما خانواده‌ها هم از نوجوانان بازمانده‌ایم. خیلی از خانواده‌ها هم اینک زبان نوجوان را نمی‌دانند و از منطق زیستی آنها سر درنمی‌آورند. آن‌ها زودتر از بزرگ‌ترها با تکنولوژی همزیستی پیدا کردند. به نعمت زمانه مغزشان لبریز دیتاست.

از موضوعات متنوع پرهستند. آنها زندگی در تکنولوژی را درونی کرده‌اند و ما این روزها محتاج آنها هستیم. به نوجوان می‌گوییم مثلاً اینستاگرام فضای مناسبی برای شما نیست او می‌گوید: «باشد!» چون اصلاً او در اینستاگرام نیست او در فضای «پینترس» و «لایکی» است. او جهان مدرن را کشف کرده است. ما حالا در سویه سنت و آنها در سویه‌ مدرن ایستاده‌اند. 

ما آنها را نقد می‌کنیم که چرا این چنین و آن چنان نیستید. و آن‌ها هم معلوم است می‌گویند مارا قبول ندارند!دکتر داور شیخاوندی جامعه‌شناس می‌گفت: «هر سی سال یک بار، نسل‌ها عوض می‌شوند!» اما تغییرات در جامعه‌ ایران سریع است و دهه‌ها حالا مهم شده‌اند. دهه‌ شصتی‌ها، دهه‌ هفتادی‌ها، دهه‌ هشتادی‌ها!  ردپای تفاوت‌ها به سادگی قابل مشاهده است. اما باز دوباره برگردیم بر آن چه بر سر نوجوانان رفت... چه چیزی آنها را آسیمه‌سر کرد؟ نوجوانان سه سال عجیبی با زیست کرونایی داشتند. قرنطینه و تنهایی.

 ترس و مرگ عزیزان و نزدیکان را دیدند و به پوچی جهان واقف شدند. از لذت‌های معمولی مثل پیاده‌روی، ورزش و بستنی خوردن در خیابان محروم شدند. در قرنطینه، در دنیای دنج خود فرو رفتند. آن‌ها در آپارتمان‌های کوچک پشت پنجره به رفت و آمد ماشین‌ها نگاه می‌کردند یا در حیاط به درخت و گربه و کلاغ. کم تحرک شدند گاهی اضافه وزن پیدا کردند و در حیاط خلوت و پشت بام و اتاق‌های ریخته و واریخته باز هم «دابسمش» ساختند. در فضای مجازی با دوستان‌شان چت کردند و مجازی درس خواندند! اتفاقا بعد از این پاندمی متوجه مفهوم «عدالت» شدند. چون بی‌عدالتی آموزشی آزارشان داد. چون عده‌ای از دانش‌آموزان حتی دسترسی به گوشی هوشمند نداشتند تا از برنامه‌های «شاد» استفاده کنند. عده‌ای در مدارس غیرانتفاعی از انواع کلاس‌های آنلاین برخوردار بودند. دلشوره‌ واماندن از تحصیل به دلشوره‌هاشان اضافه شد. عده‌ای از نوجوانان در این سه سال وارد بازار کار شدند و با پدران خود سر از کارگاه‌ها درآوردند و تحصیل را برای همیشه کنار گذاشتند. این نسل نسل تنهایی است اما تنهایی‌اش را پذیرفته... تنهایی‌اش نقطه‌ ضعفش نیست.  آن‌ها در خانه‌های کوچک با جهان بزرگ آشنا شدند.

با گروه‌های نوجوان جهان... سبک زندگی همه‌ آن‌ها را می‌دانند. به زبان کره‌ای و ژاپنی آشنا شدند به زبان انگلیسی هم. این نسل از کودکی می‌تواند انیمیشن و ویدئو بسازد.  رسانه‌ منحصر به فرد خود را داشته باشد. او با استاپ موشن‌های پرطرفدارش در فضای مجازی طرفدار جمع کرده است. او تا توانسته با آهنگ‌های پرطرفدار جهان لب بزند.

دنیای امروز پر است از مدیا و موسیقی و مد... نوجوان ما این‌ها را می‌داند و یادمان باشد شناخت او از جهان به معنای لاابالی‌گری او نیست؛ او نگران خانواده و اقتصاد است. این نسل بر خلاف تصور بی‌غیرت نیست. همه چیزش در دنیای خودش پنهان است.  مدت‌هاست مسئولان کشور ما در تحقق خواسته‌های مردم با استفاده از فعل آینده به زمان آینده موکول می‌کنند.

حالا افکار عمومی و نوجوانان و جوانان درخواست دارند وعده‌ها در زمان حال تعریف شوند. راه دیگری جز شنیدن حرف‌های آنها نیست. بنشینیم و بشنویم. مگر در شعار‌های زیبای سال‌های گذشته نگفتیم که کودکان و نوجوانان آینده‌سازان ایران هستند... چطور آن‌ها را با القاب زشت می‌خوانیم. آن‌ها دشمن ما نیستند. دوستان دلسوز و پر انرژی این سرزمین هستند. برخلاف خیلی‌ها که نسل نوجوان و دهه‌ هشتادی را شجاع و امیدوار می‌خوانند... من یاد جمله‌ «بختیار علی» نویسنده «آخرین انار دنیا» می‌افتم که می‌گفت: «آدم امیدوار ترسو است. آدم ناامید شجاع می‌شود و دیگر نمی‌ترسد.» به حرف‌ها و نگرانی این گروه اهمیت بدهیم تا دیر نشده و فاصله ما تا آنها به یک گسل عمیق مبدل نشده است. فریبا خانی نویسنده و روزنامه‌نگار/ روزنامه آرمان ملی
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: